☀️۱) در ذیل آیه 89 حدیثی از امام صادق ع در تفسیر این آیات گذشت که درباره مقربین توضیح می دادند تعبیر «فروح و ریحان» ناظر به قبر است و «جنة نعیم» ناظر به آخرت. در ادامه فرمودند:
«و اما اگر از آن دروغپردازان گمراه بود؛ پس پیشکشی از [= پذیرایی ابتداییای با] آبی جوشان» در قبرش و «چشیدن جهنم» در آخرت.
📚تفسير القمي، ج2، ص350
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) در ذیل آیه 89 (جلسه 1056 حدیث۳) روایتی از امیرالمومنین ع گذشت درباره اینکه وقتی فرزند آدم میمیرد چه رخ میدهد و سپس پرداختند به اینکه اگر وی از اولیاء الله باشد چه بر او میگذرد.
در ادامه اش آمده است:
و اگر (ميّت) دشمن پروردگارش باشد، به صورت زشتترين مخلوق خدا از نظر لباس و صورت و بدبوترين آنها به نزد او مىآيد پس به او میگوید [تو کیستی؟ مىگويد من عمل تو هستم] بشارت باد تو را به «پیشکشی از [= پذیرایی ابتداییای با] آبی جوشان و چشیدن جهنم» (واقعه/93-94) و همانا او نيز غسلدهندۀ خود را مىشناسد و به بردارندگان خود سوگند مىدهد كه او را بازدارند و شتاب نكنند. و چون او را وارد قبر نمايند، دو امتحانكننده [دو بازکننده قبر] به قبر او درآيند و كفنهاى او را از روی او كنار زنند و به او گويند: پروردگار تو كيست؟ دين تو چيست؟ و پيامبر تو كيست؟
مىگويد: نمىدانم.
پس آنها گويند: ندانستى و هدايت نيافتى.
آنگاه با عصاى آهنين ضربهاى به جلوى سر او مىزنند كه همۀ آفريدگان مگر جن و انس [كه آن را نمىشنوند] از آن ضربه به وحشت مىافتند.
آنگاه براى او درى به سوى دوزخ مىگشايند، به او گويند: در بدترين حال از تنگى قبر بخواب؛ [جایی که در تنگى] بهسان جايى است كه نيزهها پيرامون او چنان او را تحت فشار قرار میدهند كه مغز سر او از ميان ناخن و گوشتش خارج شود. و خداوند مارها، عقربها و حشرات زمين را بر او مسلّط مىگرداند، او را نيش مىزنند تا روزى كه خداوند او را از قبرش برانگيزاند؛ و او به سبب عذاب و شكنجهاى كه مىبيند، آرزو مىنمايد كه قيامت برپا شود.
جابر [که یکی از افراد در سلسله سند این خبر است] گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند که پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
من پيش از نبوّتم چوپانى مىكردم - كه هر پيامبرى چوپانى نموده است - به شتران و گوسفندان نظر مىكردم كه به آرامى مشغول چرا بودند و چيزى در اطراف آنها نبود كه آنها را به حركت وادارد. ناگاه مىترسيدند و رم مىكردند. مىگفتم: اين چيست، و در شگفت بودم. تا اينكه جبرئيل عليه السّلام به من گفت: هنگامى كه كافرى در قبر مورد ضرب قرار مىگيرد هیچ مخلوق نیست مگر اینكه اين صدا را مىشنوند و به وحشت مىافتند به جز جن و انس. [و آن موقع بود که] گفتم: اين [وحشت چارپایان که آن موقع من می دیدم] از زدن كافر است. پس به خداوند پناه می بریم از عذاب قبر.
📚الكافي، ج3، ص232-233؛
📚تفسير القمي، ج1، ص370؛
📚تفسير العياشي، ج2، ص228
👇متن حدیث👇
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۳) سعید مسیب روایت کرده است که امام سجاد ع مردم را موعظه میکرد و هر جمعه در مسجد رسول الله ص آنان را به زهد در دنیا و توجه به کار آخرت تشویق میفرمود و از جمله مطالبی که از این سخنان ایشان حفظ و مکتوب شده این است که ایشان میفرمودند:
ای مردم! تقوای الهی در پیش گیرید و بدانيد كه قطعا شما «به سوی او بازمیگرديد» (بقره/۲۸) آنگاه «هر كسی حاضر شده میيابد، آنچه را از کار خیر انجام داده است» در اين دنيا «و آنچه را از كار بد انجام داده آرزو میكند كه كاش ميان او و آن فاصلهای زیاد میبود؛و خدا شما را از [عدالت و عذاب] خود بر حذر میدارد.» (آل عمران/۳۰) وای بر تو ای آدميزادۀ غافلی كه از او غفلت نمیشود.
ای بنی آدم! همانا اجل تو شتابندهترين چيز به سوی تو است كه بیامان بسوی تو میآيد و تو را میطلبد، و چيزی نمانده كه تو را دريابد، و گويی عمرت به سر رسيده و فرشتۀ مرگ روحت را ستانده است و تنها به سوی قبر خویش روانی، پس در آنجا روحت به تنت بازگشته است،و دو فرشتۀ نکیر و منكر برای بازپرسی از تو و امتحان سختی که از توخواهند گرفت سراغت آمدهاند.همانا نخستين چیزی که از تو می پرسند سوال است از خدايی كه او را میپرستيدهای و از پيامبری كه به سوی تو فرستاده شده است، و از دينی كه بدان متديّن بودهای، و از كتابی كه آن را تلاوت میكردهای، و از امامی كه به ولایت او تن دادهای، و از عمرت كه در چه راهی صرفش كردهای، و مالت را كه از كجا به چنگ آوردهای، و در چه راهی خرجش كردهای. پس احتياط كن و به خويش بنگر و پيش از آن امتحان و سوال و جواب و آزمون، پاسخ خويش مهيّا دار؛ که اگر مؤمنی باشی عارف به دين خود و پيرو راستگويان و هوادار اولياء الهی، خداوند حجّت تو را بر تو تلقين كند و زبانت را به صواب بگشايد و به خوبی پاسخ دهی و به رضوان و بهشت الهی بشارت داده میشوی و فرشتگان با روح و ريحان به استقبالت آيند؛ و اگر چنين نباشی، زبانت بگيرد و حجّتت ابطال گردد و از پاسخ درمانی و به آتش بشارتداده شوی و فرشتگان عذاب به استقابلت آیند با «پیشکشی از آب جوشان و چشیدن جهنم» (واقعه/93).
بدان ای پسر آدم! در پی اين وضع، رويدادی در پيش است بزرگتر، دلخراشتر و هراسناکتر برای دل؛ روز قیامت! ...
📚الكافی، ج8، ص73؛
📚 الأمالي( للصدوق)، ص503-504 ؛
📚 الأمالی (للطوسی)، ص348
✅این حدیثی بسیار طولانی است که ادامه این فراز از حدیث در جلسه 1016 حدیث۲ گذشت https://yekaye.ir/al-waqiah-56-49/
@yekaye
👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۴) امیرالمومنین ع خطبهای دارند که به خطبه غراء معروف است و فرازی از آن ذیل آیه۲ سوره علق (جلسه351 حدیث۲ https://yekaye.ir/al-alaq-96-2/) گذشت.
در ادامه آن فراز (که ناظر بود به توصیف نحوه پا گذاشتن انسان به دار وجود و نعمتهای ادراکی که خداوند به او داده) آمده است:
چندان كه جوانى شد راست اندام، تندرست و به قامت تمام، گردن كشانه [از راه حقّ] دورى گزيد، و بيهُشانه اين سو و آن سو دويد. از چاهسار آرزو نوشا، و در پى دنيا كوشا. سرمست لذّت و شادمانى، از عنفوان و نشاط جوانى. نه انديشه رسيدن مصيبتش در سر، و نه از خدا و تقوايش خبر، تا آنكه در اين آزمايش، فريب خورده مرد، و روزگارى كوتاه را در خطا به سر برد. نه عوضى به دست آورد، و نه واجبى را كه بر عهده داشت ادا كرد.
در واپسين دوره جوانى و آخرين منزلهاى كامرانى، درد مرگ او را فرو گرفت، چندان كه روز را با حيرانى به سر مىبرد، و شب را با بيدارى و نگرانى. هر روز به سختى درد مىكشيد و هر شب رنج و بيمارى به سر وقتش مىرسيد. حالى كه گردش برادرى بود به جان برابر، و پدرى مهربان و نصيحتگر، و مادرى از ناشكيبايى فريادكنان و از ناآرامى بر سينهزنان. و او در بيهوشى و غفلت، سختى و مصيبت، و نالهاى زار، و نفسى افتاده به شمار، و جان كندنى طاقتزا و دشوار. سپس او را خاموش، درون كفنهايش گذارند، و گردن نهاده و رام از زمينش برگيرند و بر پاره چوبهايش بردارند.
پيكرى كوفته و رنجديده، لاغر از بيماريى كه كشيده. فرزند و نواده و برادران همگان تابوتش را بردارند و به خانه غربتش رسانند. آنجا كه ديگر هيچ كس او را نبيند [و تنها خود در آن خانه نشيند]. تا چون مشايعت كنندگان باز گرديدند و مصيبت زدگان واپس گراييدند، او را در گودالش نشانند، زمزمه كنان، حيرتزده از پرسش [فرشتگان] و خطا كردن در امتحان. و دشوارتر چيز آنجا، بلاى حاصل از «پذیراییای است از آب جوشان و چشیدن جهنم سوزان» (واقعه/۹۳) و زبانههای سرکش آتش و بانگهای تیز پیاپی آن. نه لختى آسوده بودن، و نه راحتى، تا بدان رنج را زدودن. نه نيرويى بازدارنده تا در امان ماند، و نه مرگى تا او را از اين بلا برهاند، و نه خوابى سبك تا آرامشى رساند. سختيهاى مردن از پى هم، عذابها هر ساعت و هر دم، به خدا پناه بريم از اين غم.
📚نهج البلاغة، خطبه ۸۳ (خطبه غراء) (ترجمه با اقتباس از ترجمه سید جعفر شهیدی، ص64-65)
وَ مِنْهَا فِي صِفَةِ خَلْقِ الْإِنْسَانِ
... حَتَّی إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ وَ اسْتَوَی مِثَالُهُ نَفَرَ مُسْتَكْبِراً وَ خَبَطَ سَادِراً مَاتِحاً فِي غَرْبِ هَوَاهُ كَادِحاً سَعْياً لِدُنْيَاهُ فِي لَذَّاتِ طَرَبِهِ وَ بَدَوَاتِ أَرَبِهِ. ثُمَّ لَا يَحْتَسِبُ رَزِيَّةً وَ لَا يَخْشَعُ تَقِيَّةً فَمَاتَ فِي فِتْنَتِهِ غَرِيراً وَ عَاشَ فِي هَفْوَتِهِ يَسِيراً [أَسِيراً]؛ لَمْ يُفِدْ عِوَضاً [غَرَضاً] وَ لَمْ يَقْضِ مُفْتَرَضاً. دَهِمَتْهُ فَجَعَاتُ الْمَنِيَّةِ فِي غُبَّرِ [غَبْرَةِ] جِمَاحِهِ وَ سَنَنِ مِرَاحِهِ فَظَلَّ سَادِراً وَ بَاتَ سَاهِراً فِي غَمَرَاتِ الآْلَامِ وَ طَوَارِقِ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَسْقَامِ، بَيْنَ أَخٍ شَقِيقٍ وَ وَالِدٍ شَفِيقٍ وَ دَاعِيَةٍ بِالْوَيْلِ جَزَعاً وَ لَادِمَةٍ لِلصَّدْرِ قَلَقاً؛ وَ الْمَرْءُ فِي سَكْرَةٍ مُلْهِثَةٍ وَ غَمْرَةٍ كَارِثَةٍ وَ أَنَّةٍ مُوجِعَةٍ وَ جَذْبَةٍ مُكْرِبَةٍ وَ سَوْقَةٍ مُتْعِبَةٍ.
ثُمَّ أُدْرِجَ فِي أَكْفَانِهِ مُبْلِساً [مُلْبَساً] وَ جُذِبَ مُنْقَاداً سَلِساً؛ ثُمَّ أُلْقِيَ عَلَی الْأَعْوَادِ، رَجِيعَ وَصَبٍ وَ نِضْوَ سَقَمٍ، تَحْمِلُهُ حَفَدَةُ الْوِلْدَانِ وَ حَشَدَةُ الْإِخْوَانِ إِلَی دَارِ غُرْبَتِهِ وَ مُنْقَطَعِ زَوْرَتِهِ وَ مُفْرَدِ وَحْشَتِهِ. حَتَّی إِذَا انْصَرَفَ الْمُشَيِّعُ وَ رَجَعَ الْمُتَفَجِّعُ [مُفِجِ] أُقْعِدَ فِي حُفْرَتِهِ نَجِيّاً لِبَهْتَةِ السُّؤَالِ وَ عَثْرَةِ الِامْتِحَانِ؛ وَ أَعْظَمُ مَا هُنَالِكَ بَلِيَّةً نُزُولُ الْحَمِيمِ وَ تَصْلِيَةُ الْجَحِيمِ وَ فَوْرَاتُ السَّعِيرِ وَ سَوْرَاتُ الزَّفِيرِ [السَّعِيرِ]؛ لَا فَتْرَةٌ مُرِيحَةٌ وَ لَا دَعَةٌ مُزِيحَةٌ وَ لَا قُوَّةٌ حَاجِزَةٌ وَ لَا مَوْتَةٌ نَاجِزَةٌ وَ لَا سِنَةٌ مُسْلِيَةٌ؛ بَيْنَ أَطْوَارِ الْمَوْتَاتِ وَ عَذَابِ السَّاعَاتِ؛ إِنَّا بِاللَّهِ عَائِذُونَ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ»
چرا اولین عذاب آنان بعد از مرگ «حمیم» است؟
🍃الف. ۱۵ مورد کلمه «حمیم» به عنوان عذاب در قرآن کریم آمده است که در این میان تنها دو مورد است که به ثمره و اثر حمیم بر آنان اشاره کرده است: «وَ سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» (محمد/15) و «يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَميمُ؛ يُصْهَرُ بِهِ ما في بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُود» (حج/19-20) جالب اینجاست که یک مورد هم تصریح شده که این عذاب کاملا پاداشی است که وفاق دارد: «لا يَذُوقُونَ فيها بَرْداً وَ لا شَرابا، إِلاَّ حَميماً وَ غَسَّاقاً؛ جَزاءً وِفاقاً» (نبأ/ 24-26) که ظاهرا میخواهد بفرماید پاداشی است که با وضعیت آنان و به عنوان جزای عمل آنان وفاق دارد.
با این مقدمه شاید بتوان گفت آنان وجودشان را سراسر پلیدی و آلودگی و ناخالصی دربرگرفته است که این پلیدیها بوده که موجب گردیده آنان حق را تکذیب و در گمراهی مستقر شوند؛ پس چاره آنان چیزی نیست جز آبی جوشان که تمامی درون (امعاء و بطون) و بیرون (جلود) آنان را پاره پاره کند و بسوزاند.
🍃ب. ...
@yekaye
☀️۱) حسن بصرى حکایت کرده که وقتی امير المؤمنين(عليه السّلام) به شهر ما بصره وارد شد گذارش بر من افتاد و وی آن موقع نوجوان بودم. حضرت سخنانی به وی میفرماید و سپس به بازار میرود و خطاب به اهل بازار میفرماید:
اى بندگان دنيا و كارگزاران دنياداران! حال كه شما در روز پيوسته سوگند مىخوريد، و در شب در بسترهاى خود مىآرميد، و در خلال اين حالات از آخرت غافليد، پس كِى زاد و توشه آماده و در امر معاد انديشه مىكنيد؟!
مردى گفت:اى امير مؤمنان ما ناگزيريم از بدست آوردن روزى، پس چه كنيم؟
امير مؤمنان(عليه السّلام) فرمود: همانا تحصيل معاش از راه حلال آدمى را از كار آخرت باز نمىدارد، و اگر گوئى: ما ناچاريم احتكار كنيم، عذرت پذيرفته نيست!
آن مرد به گريه افتاد و راه افتاد که برود. امير المؤمنين(عليه السّلام) به او فرمود: نزدم بیا تا شرح بيشترى گويم.
وی بازگشت. حضرت فرمود: بدان – ای بندۀ خدا- كه هر كس در دنيا براى آخرت كار كند ناگزير پاداش عملش را بتمامه در آخرت دریافت کند، و هر كس که در دنیا برای دنیا کار کند؛ ثمره کارش در آخرت آتش دوزخ خواهد بود.
سپس امير المؤمنين(عليه السّلام)اين آيات را تلاوت نمود: «امّا آن كس كه سركشى كند و زندگانى دنيا را ترجيح دهد پس همانا جحیم جايگاه اوست» (نازعات/۳۷-۳۹).
📚الأمالي (للمفيد)، ص119-120؛
📚بحار الأنوار، ج74، ص423
@yekaye