eitaa logo
پرواز در اقیانوس قطرات
48 دنبال‌کننده
39 عکس
3 ویدیو
1 فایل
گپ و گفت همین طوری https://eitaa.com/Yasabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عروسک زهرا توی آینه به خودش نگاه میکند به اتفاقات  صبح تا حالا فکر میکند. روزهای چهارشنبه  بچه‌ها اردوی حیاتی دارند.امروز زهرا عروسک میکیش را که خیلی دوسش دارد را  با خودش به اردو آورده است. زهرا تو حیاط زیراندازش را پهن میکند و برمی گردد تا کیفش را  به حیاط ببرد. اما وقتی وارد کلاس می شود عروسکش را  دست یکتا می بیند.زهرا داد میزند و عروسک  و از دستش میگیرد. اما یکتا محکم عروسک را میکشد هر دو عروسک رامی کشند. صدا، کل کلاس را  بر می دارد. با صدای سوت خانم ناظم همه ساکت می شوند.  زهرا در حالی که گریه میکند به خانم ناظم نگاه میکند و میگوید عروسک مال من است.  زهرا ادامه می دهد بی اجازه  سر کیفم رفته؟؟ ببین در کیفم بازاست.  مبینا میگوید بله منم میدونم این عروسک مال زهراست.  یکتا عروسک را به سمت زهرا  پرتاب میکند.  من سر کیفت  نرفتم. این عروسک مال من است. و بعد به  حیاط می رود.  بعد از یک ساعت بازی موقع غذا خوردن زهرا درِ کیفش را  باز میکند.  با کمال تعجب میگوید این عروسک مال کیه؟؟ زهرا محکم به پشت دستش  میزند. وای مال یکتاست .اشتباه کردم. زهرا با معذرت عروسک را به یکتا پس میدهد.  خانم ناظم میگویدبچه ها تا مطمئن نشدید چیزی نگویید که پشیمان شوید. 🌸 🌸 🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🖊🖊🖊🖊🖊🖊🖊🖊🖊🖊🖋🖋🖋🖋🖋🖋🖋🖋🖊🖊🖋 🖊🖊🖊🖊🖊 🖊🖊🖊🖋 🖋🖋🖋 🖊🖊 🖊 🖊 🖋 😳خودکارها 😳 همیشه 😳 فکر 😳 می‌کنند 😳 خودشان 😳 می نویسند 😳 اما اگر 😳 بالا سرشان 😳 را نگاه 😳 کند 😳 حقیقت 😳 براشون 😳 روشن 😳می شود 😳کسی 😳 دیگر 😳برایشان 😊 زیبا 😊 نوشته😊 @yekjoftbalbarayhameh 👏 👏 👏 👏👏 👏👏👏 👏👏👏👏👏 👏👏👏👏👏👏 👏👏👏👏👏👏👏☝️☝️☝️☝️
🎇🌟 🎇🌟 🎇🌟 🎇🌟 🎇🌟🎇🌟 🍁 بعضی از گمانها گناه است.حجرا/12🍁 🌟🌟🌟🌟🌟
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ کشتی شکسته⛴ بعد از ظهر است.  زهرا خانه مادربزرگ است.امروز روزه  خیلی اذیتش می کند.حوصله ندارد فقط می خواهدروز تمام شود. مادر بزرگقرآن را می بندد و مثل همیشه به تابلو روی دیوار خیره می شود .زهرا پای مادر بزرگ را بالش می کند و روی آن دراز میکشد. مادربزرگ باز هم غرق تماشای تابلو است .این بار زهرا با دقت به تابلو نگاه می کند نقاشی روی تابلو کشتی است که نوک آن بالا آمده و مقداری از آب فاصله گرفته است و پشتش شکسته است و در آب فرو رفته است موج های بلندی  اطراف کشتی  به چشم می‌خورد.  زهرا به بالای سرش فشار می‌آورد و سرش را بالا می کند تا بتواند چشم های مادربزرگ را ببیند باز هم مادر بزرگ به تابلو خیره است زهرا آرام می گوید مادربزرگ . مادر بزرگ که محو تماشای تابلواست  می گوید جان دلم ! زهرا برای اینکه سر حرف را باز کند می گوید این چیه چرا اینقدر نگاهش می کنی ؟مادر بزرگ نگاهی به دختر میکندروی موهای بلندش که دور تا دور سرش و روی زمین و پای مادر بزرگ ریخته دست میکشدو میگوید این تابلو جریان کسانی است  که دردسختی ها خدا را صدا می‌زنند و قول میدهند اگر نجات پیدا کنند اشتباهاتشون را ترک می کنند. اما وقتی به ساحل نجات می‌رسند یادشان میرود. زهرا بلند می شود به چشمان مادر بزرگ خیره می شود. مگر شما هم  داخلدکشتی بودید.  مادربزرگ میخندو  میگوید  همیشه در کشتی هستیم بر روی گرداب مشکلات وقتی هم که به ساحل راحتی می رسیم تمام عهد و قولمان را یادمان می رود. وقتی نجات بخشد ناگهان سرکشی کنند @yekjoftbalbarayhameh ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
🚢⛴🛥 🚢 ⛴ 🛥 🛥🚢 ⛴🛳 🚢 ⛴ 🛥 🦋وقتی اآنان را نجات بخشید ناگهان سرکشی می کنند . یونس/23 @yekjoftbalbarayhameh 🛥🛳🛳🛥🛳🛥
کوفته پزی (1).mp3
8.99M
✅💠 کوفته پزی 🔴داستان جذاب قرآنی بر اساس آیه 70 سوره احزاب @taaghcheh
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸خ 🌸 ی 🌸ل 🌸ی 🌸د 🌸و 🌸س 🌸ت 🌸د 🌸ا 🌸ر 🌸ی 🌸ب 🌸د 🌸ا 🌸ن 🌸ی 🌸م 🌸ی 🌸خ 🌸و 🌸ا 🌸س 🌸ت 🌸م 🌸ب 🌸گ 🌸و 🌸ی 🌸م 🌸ع 🌸ی 🌸د 🌸ت 🌸م 🌸ب 🌸ا 🌸ر 🌸ک 🌸🌸🌸عیدتون مبارک🌸🌸🌸🌸 @yekjoftbalbarayhameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀 🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀 🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀 🏀🏀🏀🏀🏀🏀 🏀🏀🏀🏀🏀 🏀🏀🏀🏀 🏀🏀🏀 🏀🏀 🏀 🏀 🏀 🏀توپ بازی🏀 محمد وسط سالن ایستاده و دارد با توپش بازی میکند. مادر به محمد  نگاه می کندقرار شد با توپ داخل خانه بازی نکنی . به وسایل خانه می خورد می شکند.امامحمد به بازی ادامه می دهد .توپک میخوره به وسایل خانه و میشکند داخل خانه بازی نکن .محمدفریاد می‌زند و این هم یک پاس از بهترین گل زن دنیا و محکم به توپ می زند.توپ مستیم می خورد به ساعت دیواری. روی زمین می افتد صدای خرد شدن شیشه فضا را پر می کند .محمد که ترسیده است به حیاط پناه می برد.بعد از کمی وقت آرام وارد میشود .صدایی نمی آید با خیال راحت وارد اتاق می شود .هنوز خورده های شیشه روی زمین است.همه جا را سر می زند  مادرو خواهر  را پیدا نمیکند. صدایی از دستشویی به گوش می رسد سر را به در می‌چسبد.باز هم خوب نمیشنود. آرام در را باز می کنددست مادرد داخل روشویی است وبتادین روی آن می ریزند. برمی گردد توپش را در بغل می گیرد و روی تختش می خوابد .با چشم های مشکی و  کوچکش در دستشویی را هدف قرار می‌دهد .وقتی در باز می‌شود مادر با دست باندپیچی شده بیرونی می آید.محمد سرش را پایین می برد که کسی را نبیند.بعد  کنار مادر می آید نگاهی به دست مادر می کند بعد هم خودش را به مادر می چسباند.و می گویدبه خداجون گفتم ببخشید که به حرف مامانم گوش نکردم .خدا جون منو میبخشد؟توچی؟ منو میبخشی ؟مامان می گوید بله خدا جون کسی که متوجه اشتباهش بشه و عذرخواهی کند را میبخشه به شرطی که اشتباهش را تکرار نکنید . سبحانک انی کنت من ظالمین @yekjoftbalbarayhameh ⚾️ ⚾️ ⚾️ ⚾️⚾️ ⚾️⚾️⚾️ ⚾️⚾️⚾️⚾️ ⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️⚾️
💔💔💔💔💔💔💔 ⚡️ تو از هر عیبی منزهی من از ستمکارانم. انبیا/87⚡️ @yekjoftbalbarayhameh 💔💔💔💔
قرآن ناطق امام ماست. 🌸
داستان 👞 کفش چرم👞 قرار بود کفش ها به جنگل آرامش بروند. اما یک نفر باید راهنما می شد.کفش پلاستیکی  هم  دوست داشت مثل کفشهای چرم بالای تریبون برود و صحبت کند.برای همین  کاوری با طرح چرم تهیه کرد با منگنه های طلایی دور تا دور خودش زد و خودش را  تزیین کرد . وقتی برای سخنرانی قرار بود برود برخلاف  همه کفش های چرم که از وسط جمعیت گذر می کردند  خودش رابا بالون  به پشت تیریبون رساند. کفشها که  جمع شده بودند زرق و برق کفش پلاستیکی وآمدنش با  بالون را نشانه اصالتش تلقی کردند دورش حلقه زدند تا  آنها را به جنگل آرامش برساند.  همه دنبالش راه افتادند هرچه بیشتر در  بیابان خارها کفش  پلاستیکی  برخورد می‌کردند دلواپسی کفش پلاستیکی بیشتر می‌شد برای همین گروهی را دور خودش قرار داد که خَشهایش پیدا نباشد .اما بازهم  فکر  کردند که نمی‌خواهد  سختی هایش را به  نمایش بگذارد برای همین اجازه نزدیک شدن نمی دهد . اما زمانی که وسط بیابان پاره شد و همه همراهان همان جا ماندند .  تازه فهمیدند راه جنگل را  اشتباه رفته اند ؛به انتخاب اشتباهشان پی بردند. والله یشهد ان المنافقون لکاذبون  ۱/منافقون @yekjoftbalbarayhameh 👞 👞 👞 👞 👞👞👞👞 👞👞👞👞👞👞👞 👞👞👞👞👞👞👞👞👞👞👞👞
🌾 🌾🌾 🌾 🌾🌾 🌾🌾 🌾🌾🌾🌾 🌾 🌾 🌾 🌾🌾 🌾🌾 🌐 منافقان دروغ می گویند. منافق/1🌐 @yekjoftbalbarayhameh 🌾🌾🌾🌾
موش برفی.mp3
6.11M
✅💠 موش برفی 🔴داستان جذاب قرآنی بر اساس آیه 70 سوره احزاب @taaghcheh
🦋⚡️🦋 ⚡️🦋 ⚡️🦋 🦋⚡️ 🦋⚡️ 💥 برای منافقین عذابی دردناک است.نساء/138💥 @yekjoftbalbarayhameh ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
🌸 مسابقه بهار قرآن، بهار دلها 🌀 شماره ۷ 🔹شرکت در مسابقه: dte.bz/1442
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 مادربزگ می گفت برای پریدن حتما بال نیاز نیست بدون بال هم خیلی‌ها پریدند 🌺بالهاتون مستدام🌺 @yekjoftbalbarayhameh
🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆 داستان کار دستی ّمحمد با یونولیت و دایره های گچ کالسکه ای زیبا ساخت.  بعد طناب کناف محکمی آورد تا کالسکه را به ماشینش متصل کند اما طناب  ضخیم تر از سوراخ ماشین بود برای همین طناب کناف را  باز کرد تا نازک تر بشود باز هم بزرگتر از سوراخ ماشین بود دوباره آن را باز کرد و باز هم این کار را تکرار کرد تا اینکه طناب نازک شد و وارد ماشین شد . اما به محض اینکه حرکت کرد طناب پاره شد.   ولا تنازعوا فتشلوا نزاع و کشمکش نکنید تا سست نشوید @yekjoftbalbarayhameh 🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆
🍰 🍸🍰 🍹🍰 🍸 🍰 🍹🍰 🍸🍰 🍹🍰 🍸🍰 🍰 🍹🍰🍸 🍰 🍹🍰 🍸🍰 🍰 🍸 🍰 🍸 🍰 🍸 🍰 🍦 نزاع نکنید که سست می شوید.انفال/46🍦 @yekjoftbalbarayhameh 🍡🍭🍡🍭🍡🍭🍡
سه فندوق گمشده.mp3
5.86M
✅💠 سه فندق گمشده 🔴نعمتهای الهی (خنده و گریه) اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم ۴۰ /سوره بقره @taaghcheh
🌸 مسابقه بهار قرآن، بهار دلها 🌀 شماره ۸ 🔹شرکت در مسابقه: dte.bz/1442 🇮🇷 معاونت فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
✅💠 سری داستانهای صداقت و روراستی 🔴 قیمت، مقطوع @taaghcheh
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🖤دهانش را باز کرد. 🖤کلامش با مهربانی 🖤بر جانها می نشست. 🖤نگاهی به جمعیت کرد 🖤نگاهش روی کسی ایستاد. 🖤ادامه داد. 🖤م 🖤ن 🖤و 🖤ع 🖤ل 🖤ی 🖤د 🖤و 🖤پ 🖤د 🖤ر 🖤این امت هستیم.🖤 🖤من و علی دو پدر این امتیم 🖤 🖤شهادت مهربان پدر امت🖤 @yekjoftbalbarayhameh
🌸 🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 یک سُفره هزاران آدمی هزاران سرنوشت یکی آمرزیده یکی رسیده یکی خوابیده یکی نطلبیده یکی ندیده یکی نخواسته یکی عذر خواه یکی نائم یکی نادم یکی ..... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 امیدوارم باران رحمت الهی شامل حالمان باشد. بهترینها را برای خودمان رقم زده باشیم. @yekjoftbalbarayhameh 🌸 🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸