eitaa logo
یک جرعه‌ شعر🖊️
337 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
807 ویدیو
9 فایل
📌اندڪۍ شعࢪ بخوان حالت اگࢪ بهتࢪ نشد دࢪ طبابت حڪم ابطال مࢪا صادࢪ بڪن... باشد که در محضر شما صاحبدلانِ سخن سنج، جمال زیبای شعر و ادب را به تماشا بنشینیم و از چشمه سارِ زلالِ آن، جرعه‌ای نیوش کنیم. در محفل ما، شعر سخن میگوید https://eitaa.com/MOUSAVIMOTLAG
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بستنی چند سال قبل تصمیم گرفتم با یک تور به یزد بروم. در میان همراهان ما، یک دختر بیست و چند ساله بانمک با لبخندی شیرین بود که حس و حال مثبتی منتقل می‌کرد،در نتیجه سعی کردم در گپ و گفتگو را با او باز کنم. متاسفانه او خجالتی و کم حرف بود در نتیجه نتوانستم به او زیاد نزدیک شوم. خلاصه شب به یزد رسیدیم و در هتلمان اقامت گزیدیم و فردا سر صبح موقع صبحانه هر کسی دنبال نان تست فرانسوی، سوسیس و تخم مرغ و... بود با تعجب دیدم که دختر مورد بحث برای خودش یک بستنی خریده و در گوشه‌ای مشغول خوردن است. به او نزدیک شدم و گفتم : "دخترم، بستنی برای صبحانه ؟ " خیلی ساده و آرام گفت :" بله ، برای اینکه خوشحالم می‌کنه من روزم رو با هر چی که خوشحالم می‌کنه شروع می‌کنم تا بتونم تا اخر روز خوشحال باشم ."من به فکر فرو رفتم و به او غبطه خوردم که بخاطر حرف دیگران حاضر نیست از شادی‌های کوچک خودش بگذرد. متن از  ❉্᭄͜͡💚𝄞 @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══