eitaa logo
یک لاقبای پابرهنه
200 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
793 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(۱۳۷۸/۰۹/۲۶): 💠 دل انسان غمگین می‌شود و می‌شكند بخاطر این‌كه چرا كسانی كه نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از زدند، دم از ائمّه معصومین زدند، حالا طوری مشی كنند كه اسرائیل و امریكا و سیا و هركسی كه در هر گوشه‌ی دنیا با اسلام دشمن است، برایشان كف بزنند! این، انسان را غصّه‌دار می‌كند. ولی به شما عرض كنم، بشارتهای الهی این‌قدر زیاد است كه هر غمی را از دل پاك می‌كند. خیلی زیاد است. نباید خیال كرد كه اگر چهار نفر آدمی كه سابقه‌ی انقلابی دارند، از كنار رفتند، پس انقلاب غریب ماند. نه آقا، همه‌ی انقلابها، همه‌ی فكرها، همه‌ی جریانهای گوناگون اجتماعی، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش در كنار رویش. 💠 شما به صدر اسلام نگاه كنید، ببینید آن كسانی‌كه در دوران غربت اسلام و غربت علی، از دفاع كردند، چه كسانی بودند؟ اینها سابقه‌داران اسلام نبودند. سابقه‌داران اسلام، جناب طلحه و جناب زبیر و جناب سعدبن‌ابی وقّاص و امثال اینها بودند. بعضی از اینها علی را تنها گذاشتند؛ بعضی از اینها در مقابل علی ایستادند. اینها ریزشها بودند. اما رویش كدام است؟ رویش، عبداللَّه‌بن‌عبّاس است؛ محمّدبن‌ابی‌بكر است؛ مالك اشتر است؛ است. اینها رویشهای جدیدند. اینها كه در زمان پیامبر نبودند؛ اینها در همان دوران غربت اسلام روییدند؛ اینها نهالهای تازه‌اند. 💠 شما ببینید یك مالك اشتر در همه‌ی تاریخ اسلام چقدر مؤثّر است. بله؛ ممكن است كسانی ریزش پیدا كنند كه البته مایه‌ی تأسّف است. وقتی به امیرالمؤمنین شمشیر زبیر را دادند، گریه كرد. همان‌طور كه گفتم، غصّه دارد. غصّه دارد كسانی ریزش پیدا كنند كه یك روز پای سفره‌ی انقلاب، پای سفره‌ی امام زمان، پای سفره‌ی اسلام و قرآن نشستند و نان و نمك اسلام را خوردند؛ اما در كنار آن ریزشها، مالك اشترها هستند؛ عبداللَّه‌بن‌عباسها هستند. امیرالمؤمنین هرجا در میدانهای جنگ احتیاج به زبان داشت، عبداللَّه‌بن‌عباس می‌رفت و امیرالمؤمنین را یاری می‌كرد. هرجا احتیاج به شمشیر داشت، بود. مثل مالك اشتر، مثل عبداللَّه‌بن‌عباس، مثل - مثل این رجال - نه یكی، نه ده نفر، نه هزار نفر كه هزاران نفر بودند. این‌طور نیست كه شما خیال كنید حالا چهار نفر آدمی كه از راه برگشتند و نیرویشان تمام شد، معنایش این است كه نیروی این گردونه‌ی عظیم تمام شده است. نه آقا؛ بعضیها در بین راه قوّه‌شان تمام می‌شود. بله؛ ضعیفترها وسط راه آذوقه‌شان تمام می‌شود. یك نفر از مشهد حركت كرده بود كه با كاروانی به كربلا برود. به خواجه اباصلت كه رسیدند - كسانی كه به مشهد رفته‌اند، می‌دانند كه خواجه اباصلت كجاست - گفت ما كه خرجیمان تمام شد! بعضیها خرجیشان در تمام می‌شود؛ بعضیها خرجیشان بین راه تمام می‌شود؛ بعضیها دو سه كیلومتر می‌آیند، بعد خرجیشان تمام می‌شود! این همان ارتجاع و برگشتن است. این افتخار نیست؛ این ننگ است؛ این بریدن است؛ این از راه ماندن است؛ اما: «الم تر كیف ضرب اللَّه مثلاً كلمة طیبة كشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء»؛ ریشه مستحكم است و شاخه‌ها روزبه‌روز همین‌طور زیادتر می‌شود: «تؤتی اكلها كلّ حین باذن ربّها»؛ رویش جدید هست. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💠 به (ع) خبر دادند كه بن الحارث، خانه اى به 80 دينار خريد، او را احضار كرده فرمود: به من خبر دادند كه خانه اى با هشتاد دينار خريده اى، و سندى براى آن نوشته اى، و گواهانى آن را امضا كرده اند. شريح گفت: آرى اى امير مؤمنان. امام (ع) نگاه خشم آلودى به او كرد و فرمود: 👈 اى شريح! به زودى كسى به سراغت مى آيد كه به نوشته ات نگاه نمى كند، و از گواهانت نمى پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به بسپارد. اى شريح انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با نخريده باشى، كه آنگاه را از دست داده اى. اما اگر هنگام خريد خانه، نزد من آمده بودى، براى تو سندى مى نوشتم كه ديگر براى خريد آن به درهمى يا بيشتر، رغبت نمى كردى، آن سند را چنين مى نوشتم: 👈 اين خانه اى است كه بنده اى خوار آن را از مرده اى آماده كوچ خريده، خانه اى از ، كه در محلّه نابود شوندگان و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، اين خانه به چهار جهت منتهى مى گردد: يك سوى آن به ، سوى دوّم آن به ، سوى سوم به ، و سوى چهارم آن به ختم مى شود و در خانه به روى شيطان گشوده است. 👈 اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسى كه خود به زودى از جهان رخت برمى بندد، به مبلغى كه او را از عزّت و قناعت خارج و به خوارى و دنيا پرستى كشانده، خريدارى كرده است. هر گونه نقصى در اين معامله باشد، بر عهده پروردگارى است كه اجساد را پوسانده، و جان را گرفته، و چون «كسرى» و «قيصر» و «تبّع» و «حمير» را نابود كرده است. 👈 آنان كه مال فراوان گرد آورده بر آن افزودند، و آنان كه قصرها ساخته، و محكم كارى كردند، طلا كارى كرده، و زينت دادند، فراوان اندوختند، و نگهدارى كردند، و بگمان خود براى فرزندان خود باقى گذاشتند همگى آنان به پاى ، و جايگاه پاداش و كيفر رانده مى شوند، آنگاه كه فرمان داورى و قضاوت نهايى صادر شود «پس تبهكاران زيان خواهند ديد». به اين واقعيّت ها عقل گواهى مى دهد هر گاه كه از اسارت نجات يافته، و از به سلامت بگذرد. 📗📗📗 ✅ آن قاضی که حکم قتل (ع) را صادر کرد همان بود که امام علی (ع) او را بخاطر خریدن ، توبیخ و سرزنش کرده بود. ✅ میگوید: هر و که شکمش از سکه های و اموال مردم پر شده و به خو گرفته باشد دیر یا زود و قیام را در قتلگاه، سر خواهد برید. 🌷🌷🌷
💠 پاسخی از زبان اهل سنت به که برای انکار آتش گرفتن درب خانه (ع) گفته است "خانه های حجاز در صدر اسلام جز پارچه ای حائل اساساً در نداشتند": در ، جلد 29، روایت 17576، صفحه 117 آمده است: «... أَتَیْنَا النَّبِیَّ(ص)، فَسَأَلْنَاهُ الطَّعَامَ فَقَالَ: یَا عُمَرُ اذْهَبْ فَأَعْطِهِمْ. فَارْتَقَی بِنَا إِلَی عِلِّیَّةٍ فَأَخَذَ الْمِفْتَاحَ مِنْ حُجْزَتِهِ فَفَتَحَ»؛ خدمت پیامبر(ص) رفتیم و از ایشان تقاضای غذا کردیم، حضرتشان به عمر فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس را از کمربندش بیرون آورد و درب را باز کرد. در این حدیث منقول در مسند احمد بن حنبل (از قدیمی‌ترین منابع روایی اهل سنت) با صراحت، سخن از کلیددار بودن درب اتاقی می‌رود که در درون منزل قرار دارد؛ پس بسیار طبیعی است که ورودی منازل هم درب محکمی – غیر از پرده - داشته باشد. ✅ جناب سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی! پارچه، کلید ندارد. 🌵🌵🌵
⛔️ محسن میردامادی، : در واقع ایران بعد از برجام تلقی‌اش این بود که خواسته‌های مهمش به دست آمده و می‌تواند همین‌جا تعامل را متوقف کند. ایران نپذیرفت که گام‌های بعدی را ادامه دهد و یک‌سری از حساسیت‌های منطقه‌ای را که نسبت به ایران به وجود آمده بود، با مذاکره رفع کند. 💠 اگر منظور جنابعالی از "ایران"، مجموعه و دولت منتخبتان است که باید عرض شود: اینان نه فقط تعامل را متوقف نکرده اند بلکه علیرغم عهدشکنیهای مکرر کدخدا و عوامل اروپایی اش، هنوز به پایبند بوده و در انتظار گشایش و انجام تعهدات از طرف مقابل، میمکند. و اگر منظور از "ایران"، مجموعه است که معروض است: اینان قبل (و نه بعد) از امضای برجام تلقی شان این بود که خواسته های ما از سوی برآورده نخواهد شد لذا دلسوزانه هشدار داده بودند که به طرف مقابل اعتماد نکنید و لازم است و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود و تعهدات خود را گام بگام (متوازن با اقدامات طرف مقابل) انجام دهید. 💠 جملات "ایران بعد از برجام تلقی‌اش این بود که ... می‌تواند همین‌جا تعامل را متوقف کند" و "ایران نپذیرفت که ... یک‌سری از حساسیت‌های منطقه‌ای را ... با مذاکره رفع کند"، فقط میتواند تراوشات مغزی علیل باشد که با وجود عهدشکنی و دشمنی های مکرر و ترور خبیثانه ، سعی دارد توپ را در زمین ایران انداخته، ما را مقصر جلوه داده و باب امتیاز دهی بیشتر از جانب ایران را باز کند. 💠 و چه زیبا فرموده است امام على عليه السلام که: الخِيانَةُ، رأسُ النِّفاقِ (، در رأس است). ( غرر الحكم : ۹۶۹ ) 🌵🌵🌵
💠مقام معظم رهبری: - تفاوت عمده‌ی در دوران حکومت خود با در دوران حکومت و حیات مبارکش، این بود که در زمان پیامبر، صفوفِ مشخّص وجود داشت: صف ایمان و کفر. منافقین می‌ماندند که دائماً آیات قرآن، افراد را از منافقین که در داخل جامعه بودند بر حذر می‌داشت؛ انگشت اشاره را به سوی آنها دراز می‌کرد؛ مؤمنین را در مقابل آنها تقویت می‌کرد؛ روحیه‌ی آنها را تضعیف می‌کرد؛ یعنی در نظام اسلامی در زمان پیامبر، همه‌چیز آشکار بود. صفوف مشخّص در مقابل هم بودند: یک نفر طرفدار کفر و طاغوت و جاهلیّت بود؛ یک نفر هم طرفدار ایمان و اسلام و توحید و معنویت. البته آن‌جا هم همه‌گونه مردمی بودند - آن زمان هم همه‌گونه آدمی بود - لیکن صفوف مشخّص بود. - در زمان امیرالمؤمنین، اشکال کار این بود که صفوف، مشخّص نبود؛ به‌خاطر این‌که همان گروه دوم یعنی . هرکسی در مقابله با شخصیتی مثل جناب ، یا جناب ، دچار تردید می‌شد. این زبیر کسی بود که در زمان پیامبر، جزو شخصیتها و برجسته‌ها و پسر عمّه‌ی پیامبر و نزدیک به آن حضرت بود. حتّی بعد از دوران پیامبر هم جزو کسانی بود که برای دفاع از امیرالمؤمنین، به سقیفه اعتراض کرد. - بله؛ «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است»! خدا عاقبت همه‌مان را به خیر کند. گاهی اوقات دنیاطلبی، اوضاع گوناگون و جلوه‌های دنیا، آن‌چنان اثرهایی می‌گذارد، آن چنان تغییرهایی در برخی از شخصیتها به‌وجود می‌آورد که انسان نسبت به هم گاهی اوقات دچار اشکال می‌شود؛ چه برسد برای . بنابراین، آن روز واقعاً سخت بود. آنهایی که دور و برِ امیرالمؤمنین بودند و ایستادند و جنگیدند، خیلی بصیرت به‌خرج دادند. بنده بارها از امیرالمؤمنین نقل کرده‌ام که فرمود: «لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصّبر». . معلوم است که با وجود چنین درگیریهایی، مشکلات امیرالمؤمنین چگونه بود. یا آن کجرفتارهایی که با تکیه بر ادّعای اسلام، با امیرالمؤمنین می‌جنگیدند و حرفهای غلط می‌زدند... در زمان امیرالمؤمنین، همان مخالفان هم از قرآن استفاده می‌کردند؛ همانها هم از بهره می‌بردند. لذا کار امیرالمؤمنین به مراتب از این جهت دشوارتر بود. امیرالمؤمنین دوران حکومت کوتاه خود را با این سختیها گذراند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
(2) 💠 امام خامنه ای: - ما امروز یک جامعه‌‌‌ی اسلامی هستیم. باید ببینیم آن جامعه‌‌‌ی اسلامی، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که او حکومت می‌‌‌کرد، سرهای پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟! - کوفه یک نقطه‌‌‌ی بیگانه از دین نبود! کوفه همان جایی بود که امیر المؤمنین علیه‌‌‌السّلام در بازارهای آن راه می‌‌‌رفت؛ تازیانه بر دوش می‌‌‌انداخت؛ مردم را امر به معروف و نهی از منکر می‌‌‌کرد؛ فریاد تلاوت قرآن در «آناء اللیل و اطراف النهار» از آن مسجد و آن تشکیلات بلند بود. این، همان شهر بود که پس از گذشت سالهایی نه‌‌‌چندان طولانی در بازارش دختران و حرم امیر المؤمنین علیه‌‌‌السّلام را، با اسارت می‌‌‌گرداندند. در ظرف بیست سال چه شد که به آنجا رسیدند؟ - اگر بیماری‌‌‌ای وجود دارد که می‌‌‌تواند جامعه‌‌‌ای را که در رأسش کسانی مثل پیغمبر اسلام و علیهماالسّلام بوده‌‌‌اند، در ظرف چند ده سال به آن وضعیت برساند، این بیماری، بیماری خطرناکی است و ما هم باید از آن بترسیم. - امام بزرگوار ما، اگر خود را شاگردی از شاگردان صلوات الله و سلامه علیه محسوب می‌‌‌کرد، سر فخر به آسمان می‌‌‌سود. امام، افتخارش به این بود که بتواند احکام پیغمبر را درک، عمل و تبلیغ کند. امام ما کجا، پیغمبر کجا؟! آن جامعه را پیغمبر ساخته بود و بعد از چند سال به آن وضع دچار شد. این جامعه‌‌‌ی ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت، اینجاست! ما باید آن بیماری را بشناسیم؛ آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. - به نظر من این ، از درسها و پیامهای دیگر عاشورا برای ما امروز فوری‌‌‌تر است. ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، آقازاده‌‌‌ی اول دنیای اسلام و پسر خلیفه‌‌‌ی مسلمین، پسر علی بن ابی طالب علیه الصّلاة و السّلام، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت می‌‌‌نشست، سر بریده‌‌‌اش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر آدم‌‌‌هایی به آمدند، او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند و حرم امیر المؤمنین علیه‌‌‌السّلام را به اسارت گرفتند! 🌷🌷🌷
💠 مالک اشتر آنگاه شد که بفرمان (ع) از دو قدمی خیمه معاویه برگشت. مدعیانی را که در برابر ، اجتهاد میکنند با مالک اشتر چکار؟!! 🌷🌷🌷
💠 ایّام شهادتِ دُردانه‌ی اهل‌بیت، ، صدّیقه‌ی طاهره (س) که این روزها ... ایّام شهادت آن بزرگوار است. این روزها با دل شکسته، با سینه‌ی پُر از غم، با عزیزه‌ی خود وداع میکند و ودیعه‌ی گرانبهای پیغمبر را به او برمیگرداند؛ دل امیرالمؤمنین پُر از غم است امّا اراده‌ی او و همّت او مطلقاً کاستی نگرفته است. 📚📚📚
💠 جناب_ابطحی! - اصل بر این است که امام، ظاهر بوده و حضور آشکار در میان امت داشته باشد و به همین دلیل پیشین با وجود خطر جانی، ظهور و حضور داشته و آشکارا در دسترس مردم بودند. - باید اهدافِ بر زمین ماندۀ همه انبیا و ائمه را تأمین کند و دین اسلام را به همۀ جهان و جهانیان برساند و یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً. - یکی از دلایل (عج) بیم قتل ایشان پیش از فراهم شدن زمینۀ قیام و انقلاب حضرتش ذکر شده است. عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) يَقُولُ إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَافُ وَ أَوْمَى بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ قَالَ زُرَارَةُ يَعْنِي الْقَتْلَ (علل الشرائع شيخ صدوق، جلد 1، صفحه 246) آیا (ع) در محراب، ترور نگردید؟ آیا (ع) با زهر به شهادت نرسید؟ آیا هشت امامی که از نسل (ع) بودند.... جناب_اصلاحاتچی! بستن گاله مؤونه ای ندارد بویژه وقتی در لباس هدایت چیزی از نمیدانی! 📚📚📚
💠 گرامی باد 24 رجب، سالروز به دست (ع) که (ص) درباره حضرتش فرمود: لُاعطِینَّ الرّایةَ غَداً رَجُلاً یحِبُّ اللّهَ و رَسولَهُ، و یحِبُّهُ اللّهُ و رَسولُهُ، کرّارا غَیرَ فَرّارٍ، لا یرجِعُ حَتّى یفتَحَ اللّهُ عَلى یدَیهِ. فردا پرچم را به دست مردى مى سپارم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند. پیاپى حمله کننده است و هیچگاه گریزنده نیست. باز نمى گردد تا این که خداوند به دست او [قلعه را] فتح کند. جِیش محمد قادمون 📚📚📚
به بهانه پخش کلیپ بیانات شهید مرتضی مطهری ◀️ شهید مطهری: بسیاری از مسائل اجتماعی است که اگر سرپرستهای اجتماع افراد بشر را هدایت و سرپرستی نکنند، گمراه می‌شوند. اگر هم بخواهند ولو با حسن نیت ( تا چه رسد به اینکه سؤ نیت داشته باشند ) به بهانه اینکه مردم قابل و لایق نیستند و خودشان نمی فهمند آزادی را از آنها بگیرند به حساب اینکه مردم خودشان لیاقت ندارند، این مردم تا ابد بی لیاقت باقی می‌مانند مثلا انتخابی می‌خواهد صورت بگیرد، حالا یا انتخاب وکیل مجلس و یا انتخاب دیگری ممکن است شما که در فوق این‌ جمعیت قرار گرفته اید واقعا حسن نیت هم داشته باشید و واقعا تشخیص شما این باشد که خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب بکند، و فرض می‌کنیم‌ واقعا هم آن فرد شایسته تر است اما اگر شما بخواهید این را به مردم‌ تحمیل بکنید و بگوئید شما نمی فهمید و باید حتما فلان شخص را انتخاب‌ بکنید، اینها تا دامنه قیامت مردمی نخواهند شد که این رشد اجتماعی را پیدا کنند اصلا باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آنکه‌ می‌خواهد وکیل بشود تبلیغات کند، آن کسی هم که می‌خواهد انتخاب بکند مدتی مردد باشد که او را انتخاب بکنم یا دیگری را، او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد یک دفعه انتخاب کند، بعد به اشتباه خودش را پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل بشود وبعد به صورت ملتی‌ در بیاید که رشد اجتماعی دارد و الا اگر به بهانه اینکه این ملت رشد ندارد باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این‌ ملت تا ابد غیر رشید باقی می‌ماند رشدش به اینست که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند صد بار هم اگر اشتباه بکند باز باید آزاد باشد. 💠 بخش اول سخن شهید، ناظر به این مطلب است که اگر اجتماع افراد بشر هدایتِ سرپرست را قبول نکند گمراه میگردد آنچنانکه در قضیه ، مردمان آن عصر –علیرغم هشدار امام دوران- گزینه ای را انتخاب و به (ع) تحمیل کردند که منجر به شکست لشکر حق و به کرسی نشستن باطل گردید. و اما بخش دوم کلام ایشان در بیان آزادی در جهت رشد اجتماعی ایشان تا آنجا ذکر میگردد که "رشدش به اینست که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند صد بار هم اگر اشتباه بکند باز باید آزاد باشد" البته ایشان در ادامه فرموده اند: " مثلش مثل آدمی است که می‌خواهد به بچه اش شناوری یاد بدهد بچه ای که می‌خواهد شناوری یاد بگیرد آیا با درس دادن و گفتن به او ممکن‌ است شناوری را یاد بگیرد ، اگر شما انسانی را صد سال هم به فرض ببرید سر کلاس هی به او بگوئید که اگر می‌خواهی‌ شناوری را یاد بگیری اول که می‌خواهی خودت را در آب بیندازی ، به این‌ شکل بینداز ، دستهایت را اینطور بگیر ، پاهایت را اینطور ، بعد دستهایت را اینطور حرکت بده ، پاهایت را اینطور ، امکان ندارد که او شناوری را یاد بگیرد باید ضمن اینکه قانون شناوری را به او یاد می‌دهید ، رهایش کنید برود داخل آب ، و قهرا در ابتدا یک چند دفعه می‌رود زیر آب‌ ، مقداری آب هم در حلقش خواهد رفت ، ناراحت هم خواهد شد ولی دستور را که می‌گیرد ضمن عمل شناوری را یاد می‌گیرد والا با دستور فقط بدون عمل آنهم‌ عمل آزاد ممکن نیست شناوری را یاد بگیرد یعنی حتی اگر او را ببرید در آب ولی آزادش نگذارید و همه اش روی دست خودتان بگیرید ، او هرگز شناور نمی شود" (کتاب پیرامون جمهوری اسلامی) آیا انسان اجازه میدهد فرزندش در آبی که آلوده به مواد سمّی است و یا مملو از لجن و کثافات و زالوست آموزش ببیند و یا در محل زندگی تمساح و کوسه به شناوری بپردازد؟ لذا قدر مسلم اینست که شهید، مطلق را اراده نکرده است چرا که آموزش در اینگونه مکانها شاید اولین و آخرین کلاس آزاد شناوری فرزند باشد. عاقل آنست که فرزندش را به آب استخری بسپارد که اگر مقداری آب هم در حلقش برود بیم جان او را نداشته باشد و دارای غریق نجاتی هوشیار و گوش بزنگ باشد که متوجه خطری است که احتمال وقوعش بواسطه بازیگوشی و شیطنت و یا غفلت ایشان میرود. در عرصه انتخابات نیز این امر توسط تدوینگران قانون اساسی در قالب نظارت به درستی دیده شده است تا با احراز صلاحیت نامزدها برای داشتن حداقلهای قانونی، زمینه انتخاب آزاد داوطلب تراز نظام را برای مردم فراهم کند و از ورود افرادی جلوگیری کند که برخلاف اصول انقلاب و راهبری امامین انقلاب حرکت میکنند؛ تا نهایتاً جلوی نفوذ به مناصب حساس که با هدف استحاله هویت اسلامی نظام صورت می‌گیرد؛ گرفته شود. همچنانکه رهبر معظم، شورای نگهبان را خط مقدم مبارزه با جریان استحاله معرفی کرده و می‌فرمایند: "صيانت ‌از هويت‌ اسلامی نظام ‌و جلوگيری ‌از ‌تدريجی ‌آن ‌افتخار و شرف ‌شورای ‌نگهبان ‌است." 📚📚📚
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 گرامی باد 24 رجب، سالروز به دست (ع) که (ص) درباره حضرتش فرمود: لُاعطِینَّ الرّایةَ غَداً رَجُلاً یحِبُّ اللّهَ و رَسولَهُ، و یحِبُّهُ اللّهُ و رَسولُهُ، کرّارا غَیرَ فَرّارٍ، لا یرجِعُ حَتّى یفتَحَ اللّهُ عَلى یدَیهِ. فردا پرچم را به دست مردى مى سپارم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند. پیاپى حمله کننده است و هیچگاه گریزنده نیست. باز نمى گردد تا این که خداوند به دست او [قلعه را] فتح کند. جِیش محمد قادمون 📚📚📚
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
به بهانه پخش کلیپ بیانات شهید مرتضی مطهری ◀️ شهید مطهری: بسیاری از مسائل اجتماعی است که اگر سرپرستهای اجتماع افراد بشر را هدایت و سرپرستی نکنند، گمراه می‌شوند. اگر هم بخواهند ولو با حسن نیت ( تا چه رسد به اینکه سؤ نیت داشته باشند ) به بهانه اینکه مردم قابل و لایق نیستند و خودشان نمی فهمند آزادی را از آنها بگیرند به حساب اینکه مردم خودشان لیاقت ندارند، این مردم تا ابد بی لیاقت باقی می‌مانند مثلا انتخابی می‌خواهد صورت بگیرد، حالا یا انتخاب وکیل مجلس و یا انتخاب دیگری ممکن است شما که در فوق این‌ جمعیت قرار گرفته اید واقعا حسن نیت هم داشته باشید و واقعا تشخیص شما این باشد که خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب بکند، و فرض می‌کنیم‌ واقعا هم آن فرد شایسته تر است اما اگر شما بخواهید این را به مردم‌ تحمیل بکنید و بگوئید شما نمی فهمید و باید حتما فلان شخص را انتخاب‌ بکنید، اینها تا دامنه قیامت مردمی نخواهند شد که این رشد اجتماعی را پیدا کنند اصلا باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آنکه‌ می‌خواهد وکیل بشود تبلیغات کند، آن کسی هم که می‌خواهد انتخاب بکند مدتی مردد باشد که او را انتخاب بکنم یا دیگری را، او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد یک دفعه انتخاب کند، بعد به اشتباه خودش را پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل بشود وبعد به صورت ملتی‌ در بیاید که رشد اجتماعی دارد و الا اگر به بهانه اینکه این ملت رشد ندارد باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این‌ ملت تا ابد غیر رشید باقی می‌ماند رشدش به اینست که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند صد بار هم اگر اشتباه بکند باز باید آزاد باشد. 💠 بخش اول سخن شهید، ناظر به این مطلب است که اگر اجتماع افراد بشر هدایتِ سرپرست را قبول نکند گمراه میگردد آنچنانکه در قضیه ، مردمان آن عصر –علیرغم هشدار امام دوران- گزینه ای را انتخاب و به (ع) تحمیل کردند که منجر به شکست لشکر حق و به کرسی نشستن باطل گردید. و اما بخش دوم کلام ایشان در بیان آزادی در جهت رشد اجتماعی ایشان تا آنجا ذکر میگردد که "رشدش به اینست که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند صد بار هم اگر اشتباه بکند باز باید آزاد باشد" البته ایشان در ادامه فرموده اند: " مثلش مثل آدمی است که می‌خواهد به بچه اش شناوری یاد بدهد بچه ای که می‌خواهد شناوری یاد بگیرد آیا با درس دادن و گفتن به او ممکن‌ است شناوری را یاد بگیرد ، اگر شما انسانی را صد سال هم به فرض ببرید سر کلاس هی به او بگوئید که اگر می‌خواهی‌ شناوری را یاد بگیری اول که می‌خواهی خودت را در آب بیندازی ، به این‌ شکل بینداز ، دستهایت را اینطور بگیر ، پاهایت را اینطور ، بعد دستهایت را اینطور حرکت بده ، پاهایت را اینطور ، امکان ندارد که او شناوری را یاد بگیرد باید ضمن اینکه قانون شناوری را به او یاد می‌دهید ، رهایش کنید برود داخل آب ، و قهرا در ابتدا یک چند دفعه می‌رود زیر آب‌ ، مقداری آب هم در حلقش خواهد رفت ، ناراحت هم خواهد شد ولی دستور را که می‌گیرد ضمن عمل شناوری را یاد می‌گیرد والا با دستور فقط بدون عمل آنهم‌ عمل آزاد ممکن نیست شناوری را یاد بگیرد یعنی حتی اگر او را ببرید در آب ولی آزادش نگذارید و همه اش روی دست خودتان بگیرید ، او هرگز شناور نمی شود" (کتاب پیرامون جمهوری اسلامی) آیا انسان اجازه میدهد فرزندش در آبی که آلوده به مواد سمّی است و یا مملو از لجن و کثافات و زالوست آموزش ببیند و یا در محل زندگی تمساح و کوسه به شناوری بپردازد؟ لذا قدر مسلم اینست که شهید، مطلق را اراده نکرده است چرا که آموزش در اینگونه مکانها شاید اولین و آخرین کلاس آزاد شناوری فرزند باشد. عاقل آنست که فرزندش را به آب استخری بسپارد که اگر مقداری آب هم در حلقش برود بیم جان او را نداشته باشد و دارای غریق نجاتی هوشیار و گوش بزنگ باشد که متوجه خطری است که احتمال وقوعش بواسطه بازیگوشی و شیطنت و یا غفلت ایشان میرود. در عرصه انتخابات نیز این امر توسط تدوینگران قانون اساسی در قالب نظارت به درستی دیده شده است تا با احراز صلاحیت نامزدها برای داشتن حداقلهای قانونی، زمینه انتخاب آزاد داوطلب تراز نظام را برای مردم فراهم کند و از ورود افرادی جلوگیری کند که برخلاف اصول انقلاب و راهبری امامین انقلاب حرکت میکنند؛ تا نهایتاً جلوی نفوذ به مناصب حساس که با هدف استحاله هویت اسلامی نظام صورت می‌گیرد؛ گرفته شود. همچنانکه رهبر معظم، شورای نگهبان را خط مقدم مبارزه با جریان استحاله معرفی کرده و می‌فرمایند: "صيانت ‌از هويت‌ اسلامی نظام ‌و جلوگيری ‌از ‌تدريجی ‌آن ‌افتخار و شرف ‌شورای ‌نگهبان ‌است." 📚📚📚