💠 سخنان قابل تأمل حضرت #امام_خمینی (ره):
من میل دارم که همه باورشان آمده باشد که این نهضتی که از اول تا آخرش - قریب پانزده شانزده سال، طول کشید و زحمتها کشیده شد، خونها داده شد و جوانها از دست رفت، خانهها از دست رفت، خانمانها خراب شد، و خصوصاً در این یکی دو سال آخر که همه شاهد بودید که چه شد، باورمان آمده باشد که #این_همه_برای_اسلام_بود. هیچ من نمی توانم تصور کنم و هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خونهایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود! ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود. هیچ عاقلی جوانش را نمیدهد که خانه ارزان گیرش بیاید.
مردم همه چیزشان را برای جوانهاشان میخواهند؛ برای خانمانشان میخواهند. این منطق، یک منطق باطلی است، که شاید کسانی انداخته باشند، مغرضها انداخته باشند توی دهن مردم که بگویند ما خون دادیم که مثلاً کشاورزیمان چه بشود. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزیش چه بشود. چرا همان منطقی که خود مردم در تمام طول مدت، و خصوصاً در این آخر، منطقشان بود آن را ذکر نمیکنند؟ همه دیدید که تمام قشرها، خانمها، ریختند توی خیابانها، جوانها ریختند توی خیابانها، در پشت بامها، در کوچه و بَرزَن و همه جا، فریادشان این بود که ما اسلام را میخواهیم و جمهوری اسلامی میخواهیم. برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد. #اولیای_ما_هم_برای_اسلام_جان_دادند، نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست.
آدم، اقتصاد را برای خودش میخواهد؛ خودش را به کشتن بدهد که اقتصادش درست بشود! این معقول نیست. یا جوانهایشان را به کشتن بدهند که نان ارزان گیرش بیاید! این یک چیز معقولی نیست. آن که معقول است و عمل شد و همه دیدیم و همه دیدید، این است که همان طوری که در صدر اسلام، پیغمبر اسلام - صلی الله علیه و آله - و اولیای اسلام همه چیزشان را فدای اسلام میکردند، برای اینکه در این فداکاری باخت نیست.
آنهایی که دم از اقتصاد میزنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد؛ او کاه میخورد؛ اما هر دو حیوانند. اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند اینها انسان را حیوان میدانند. #حیوان_هم_همه_چیزش_فدای_اقتصادش_است. زیربنای همه چیزش [است] الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است. اینها انسان را نشناختند اصلاً که چه هست.
ما باید باورمان بیاید به اینکه مملکت ما همه چیزش را فدا میخواست بکند برای اسلام. الآن هم میآیند به من میگویند، مکرر - دستجمعی، تنهایی - که شما دعا کنید ما شهید بشویم. معقول است که بگوید من شهید بشوم برای اینکه شکمم سیر بشود؟ برای شکمش میخواهد شهید بشود؟! کسی معقول است که تقاضای شهادت بکند برای شکمش؟ همچو معقول نیست این معنا، تقاضای شهادت برای اینکه ادراک کرده است که در شهادت موت نیست؛ یک حیات جاوید است، برای حیات جاوید است که این تقاضای شهادت میکند. زیربنا توحید است، زیربنا عقاید حقّه الهی است؛ نه زیربنا شکم باشد. #اینهایی_که_اقتصاد_را_زیربنا_میدانند، اینها #منحط_کردند_انسان_را از حدّ انسانیت به حد یک حیوانی، مثل سایر حیوانات؛ این هم مثل سایر حیوانات.
(صحیفه امام خمینی،جلد 9، صفحه 499-451)
📚📚📚