قدرت، تنها در سلاح و نفرات خلاصه نمیشود.
وگرنه، دشمنان جهانی ما، هم تسلیحات بیشتری دارند و هم نفرات فزونتری.
آنان از قدرتی میترسند که فوق آواکسها، سلاحهای هسته ای، دلار و دیپلماسی است.
و آن... #ایمان و #آگاهی است.
همین، خواب را از چشم ابرقدرتها پرانده است.
#سوم_خرداد،
سالروز #فتح_خرمشهر_به_ید_قدرت_الهی تهنیت باد
🌸🇮🇷🌸
- تو اینجا چکار داری؟
- اومدم سامانه #سوم_خرداد بخرم. لامصب بدجور دهنمو سرویس کرد.
- میشه به منم جا بدی؟
- برو عمو ته صف! ما از دیشب اینجا زنبیل گذاشته بودیم.
😂😂😂
💠 قدرت، تنها در سلاح و نفرات خلاصه نمیشود وگرنه، دشمنان جهانی ما، هم تسلیحات بیشتری دارند و هم نفرات فزونتری.
آنان از قدرتی میترسند که فوق آواکسها، سلاحهای هسته ای، #دیپلماسی و دلار است، و آن... #ایمان_و_آگاهی است.
همین، خواب را از چشم ابرقدرتها پرانده است.
#سوم_خرداد، سالروز #فتح_خرمشهر_به_ید_قدرت_الهی تهنیت باد
🌷🇮🇷🌷
💠 قدرت، تنها در سلاح و نفرات خلاصه نمیشود وگرنه، دشمنان جهانی ما، هم تسلیحات بیشتری دارند و هم نفرات فزونتری.
آنان از قدرتی میترسند که فوق آواکسها، سلاحهای هسته ای، دیپلماسی و دلار است، و آن... #ایمان_و_آگاهی است.
همین، خواب را از چشم ابرقدرتها پرانده است.
#سوم_خرداد، سالروز #فتح_خرمشهر_به_ید_قدرت_الهی تهنیت باد
🌷🇮🇷🌷
💠 ذکر خاطره ای از رزمنده جانباز #سید_صالح_موسوی:
روز دهم مهرماه جنگ در #خرمشهر به حدی نزدیک و تن به تن دنبال میشد که هر لحظه امکان اسارتمان وجود داشت و عراقیها از اسیر کردن یک سپاهی بسیار خوشحال میشدند و بسیار به این لباس اهانت میکردند، تصمیم گرفتم با تنی عریان بجنگم تا در احتمال اسارتم مبادا بعثیها از اسیر کردن یک #پاسدار خوشحالی کنند، یاد دارم آن روز آنقدر گلوله آر پی جی شلیک کردم، که کمر عریانم سوخت.
#سوم_خرداد، سالروز #فتح_خرمشهر_به_ید_قدرت_الهی تهنیت باد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 قدرت، تنها در سلاح و نفرات خلاصه نمیشود وگرنه، دشمنان جهانی ما، هم تسلیحات بیشتری دارند و هم نفرات فزونتری.
آنان از قدرتی میترسند که فوق آواکسها، سلاحهای هسته ای، دیپلماسی و دلار است، و آن... #ایمان_و_آگاهی است.
همین، خواب را از چشم ابرقدرتها پرانده است.
#سوم_خرداد، سالروز #فتح_خرمشهر_به_ید_قدرت_الهی تهنیت باد
🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 ذکر خاطره ای از رزمنده جانباز #سید_صالح_موسوی:
روز دهم مهرماه جنگ در #خرمشهر به حدی نزدیک و تن به تن دنبال میشد که هر لحظه امکان اسارتمان وجود داشت و عراقیها از اسیر کردن یک سپاهی بسیار خوشحال میشدند و بسیار به این لباس اهانت میکردند، تصمیم گرفتم با تنی عریان بجنگم تا در احتمال اسارتم مبادا بعثیها از اسیر کردن یک #پاسدار خوشحالی کنند، یاد دارم آن روز آنقدر گلوله آر پی جی شلیک کردم، که کمر عریانم سوخت.
#سوم_خرداد، سالروز #فتح_خرمشهر_به_ید_قدرت_الهی تهنیت باد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷