eitaa logo
یک لاقبای پابرهنه
200 دنبال‌کننده
3هزار عکس
801 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ (نوه بیولوژیکی امام): کار بزرگ و استثنایی و ممتاز امام خمینی آن بود که عنصر مردم و رای ملت را در حکومت دینی و در مشروعیت این حکومت دخیل کرد. تا قبل از آن تنها بحث «بیعت» مطرح بود و این فکر امام بود که این هویت جدید را پدید آورد....هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوریت باشد یک حرکت ضدانقلابی است. مگر می شود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حق نداشته باشند؟! اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است. این فکر ناشی از اندیشه تحجر یا اندیشه غربگراست. 💠 میان مقبولیت و مشروعیت، تفاوت اساسی وجود دارد و آنانکه میان آندو تفکیک قائل نیستند بر اساس تفکر امانیستی نظریه پردازی میکنند چرا که مردم در حکومت اسلامی تنها نقش مقبولیت بخشی دارند نه مشروعیت دهی، بدلیل این که مشروعیت از سوی خداوند و با واسطه در عصر غیبت به فقیه جامع الشرائط منتقل می گردد و این مردم اند که برای فعلیت یافتن آن باید به فقیه روی آورند. بعبارت دیگر هر کدام از مقبولیت و مشروعیت، از منبع خاص خود نشأت گرفته که اصولا به یکدیگر ارتباطی ندارند. به پیامبران تا آخرین آنها و از ایشان به ائمه(ع) در عصر حضور و از امام زمان(ع) به فقهاء جامع الشرائط در عصر غیبت منتقل می گردد و می باشد. آنچنانکه از آیه :«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » که به صاحبان فرمان (اولوا الامر) اشاره دارد چنین نتیجه گرفته می شود که همان گونه که پیامبر(ص) و امام معصوم باید از سوی خداوند مأذون در حکومت باشند و به تعبیری مشروعیت داشته باشند در عصر غیبت نیز فقیه جامع الشرائط نیز که مصداق صاحبان فرمان می باشد مشروعیت خود را از سوی خداوند بدست می آورد و تنها در صورت پیاده کردن این ولایت و حکومت می باید مردم به او اقبال نمایند و به تعبیری به آن مقبولیت ببخشند و بستر ساز حکومت او باشند. در بررسی (ع) دقیقا به این مهم بر می خوریم که مردم در حکومت آنان، جایگاه مقبولیتی داشته اند و از آن جا که مشروعیت آنان از سوی خداوند (با واسطه یا بی واسطه) بوده است هیچ نقشی در آن نداشته اند. بعنوان مثال: - رسول خدا(ص) در مدت 10 سال تبلیغ علنی دین خدا در مکه بدلیل این که در مکه شرائط برای تشکیل حکومت مهیا نبود به مدینه هجرت کرده و در آنجا بدلیل استقبال مردم در تشکیل حکومت، به آن اقدام می نمایند. این مهم در حالی بود که ایشان، هم در مکه و هم در مدینه از برخوردار بودند که مردم در مکه اقبال نکرده ولی در مدینه به ایشان روی آوردند. - 25 سال خانه نشینی امیرالمؤمنین(ع) -علیرغم انتصاب ایشان از سوی خداوند و توسط رسول خدا(ص) در غدیر خم در 18 ذی الحجه سال 11 هجری- بدان علت بود که مردم پس از رحلت پیامبر(ص) به ایشان روی نیاورده و به برخی از صحابه رجوع کردند. ولی پس از این مدت و در پی فوت خلیفه سوم، مردم به آن حضرت روی آورده و با آن ایشان بیعت کردند و در این هنگام که حضرت حجت را تمام دانستند به درخواست مردم پاسخ مثبت دادند و حکومت ظاهری برقرار نمودند. این قضیه بیانگر این حقیقت است که آن حضرت هرچند در این 25 سال از بهره مند نبودند ولی را داشتند لذاست که آن حضرت در این ارتباط فرمودند: « لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ ... لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا» (اگر آن جمعیت زیاد حضور نمى یافتند و وجود جمعى یارى کننده نبود که حجت بر من تمام گردد ... هر آینه افسار شتر خلافت را بر کوهانش مى انداختم و پایانش را چون اولش فرض مى کردم و از خلافت کناره مى گرفتم) این سخن حضرت به خوبی بیانگر این مهم است که مردم در حکومت ایشان تنها نقش مقبولیتی داشته اند نه این که به ایشان مشروعیت ببخشند لذا برای شکل گیری یک حکومت، حضور مردم ضروری و غیر قابل انکار می نماید. جناب سید حسن! اگر برای شناخت (ره) وقت میگذاشتید مرقد را کاخ نمیساختید! 🌵🌵🌵
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
⛔️ (نوه بیولوژیکی امام): کار بزرگ و استثنایی و ممتاز امام خمینی آن بود که عنصر مردم و رای ملت را در حکومت دینی و در مشروعیت این حکومت دخیل کرد. تا قبل از آن تنها بحث «بیعت» مطرح بود و این فکر امام بود که این هویت جدید را پدید آورد....هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوریت باشد یک حرکت ضدانقلابی است. مگر می شود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حق نداشته باشند؟! اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است. این فکر ناشی از اندیشه تحجر یا اندیشه غربگراست. 💠 میان مقبولیت و مشروعیت، تفاوت اساسی وجود دارد و آنانکه میان آندو تفکیک قائل نیستند بر اساس تفکر امانیستی نظریه پردازی میکنند چرا که مردم در حکومت اسلامی تنها نقش مقبولیت بخشی دارند نه مشروعیت دهی، بدلیل این که مشروعیت از سوی خداوند و با واسطه در عصر غیبت به فقیه جامع الشرائط منتقل می گردد و این مردم اند که برای فعلیت یافتن آن باید به فقیه روی آورند. بعبارت دیگر هر کدام از مقبولیت و مشروعیت، از منبع خاص خود نشأت گرفته که اصولا به یکدیگر ارتباطی ندارند. به پیامبران تا آخرین آنها و از ایشان به ائمه(ع) در عصر حضور و از امام زمان(ع) به فقهاء جامع الشرائط در عصر غیبت منتقل می گردد و می باشد. آنچنانکه از آیه :«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » که به صاحبان فرمان (اولوا الامر) اشاره دارد چنین نتیجه گرفته می شود که همان گونه که پیامبر(ص) و امام معصوم باید از سوی خداوند مأذون در حکومت باشند و به تعبیری مشروعیت داشته باشند در عصر غیبت نیز فقیه جامع الشرائط نیز که مصداق صاحبان فرمان می باشد مشروعیت خود را از سوی خداوند بدست می آورد و تنها در صورت پیاده کردن این ولایت و حکومت می باید مردم به او اقبال نمایند و به تعبیری به آن مقبولیت ببخشند و بستر ساز حکومت او باشند. در بررسی (ع) دقیقا به این مهم بر می خوریم که مردم در حکومت آنان، جایگاه مقبولیتی داشته اند و از آن جا که مشروعیت آنان از سوی خداوند (با واسطه یا بی واسطه) بوده است هیچ نقشی در آن نداشته اند. بعنوان مثال: - رسول خدا(ص) در مدت 10 سال تبلیغ علنی دین خدا در مکه بدلیل این که در مکه شرائط برای تشکیل حکومت مهیا نبود به مدینه هجرت کرده و در آنجا بدلیل استقبال مردم در تشکیل حکومت، به آن اقدام می نمایند. این مهم در حالی بود که ایشان، هم در مکه و هم در مدینه از برخوردار بودند که مردم در مکه اقبال نکرده ولی در مدینه به ایشان روی آوردند. - 25 سال خانه نشینی امیرالمؤمنین(ع) -علیرغم انتصاب ایشان از سوی خداوند و توسط رسول خدا(ص) در غدیر خم در 18 ذی الحجه سال 11 هجری- بدان علت بود که مردم پس از رحلت پیامبر(ص) به ایشان روی نیاورده و به برخی از صحابه رجوع کردند. ولی پس از این مدت و در پی فوت خلیفه سوم، مردم به آن حضرت روی آورده و با آن ایشان بیعت کردند و در این هنگام که حضرت حجت را تمام دانستند به درخواست مردم پاسخ مثبت دادند و حکومت ظاهری برقرار نمودند. این قضیه بیانگر این حقیقت است که آن حضرت هرچند در این 25 سال از بهره مند نبودند ولی را داشتند لذاست که آن حضرت در این ارتباط فرمودند: « لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ ... لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا» (اگر آن جمعیت زیاد حضور نمى یافتند و وجود جمعى یارى کننده نبود که حجت بر من تمام گردد ... هر آینه افسار شتر خلافت را بر کوهانش مى انداختم و پایانش را چون اولش فرض مى کردم و از خلافت کناره مى گرفتم) این سخن حضرت به خوبی بیانگر این مهم است که مردم در حکومت ایشان تنها نقش مقبولیتی داشته اند نه این که به ایشان مشروعیت ببخشند لذا برای شکل گیری یک حکومت، حضور مردم ضروری و غیر قابل انکار می نماید. جناب سید حسن! اگر برای شناخت (ره) وقت میگذاشتید مرقد را کاخ نمیساختید! 🌵🌵🌵
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
⛔️ (نوه بیولوژیکی امام): کار بزرگ و استثنایی و ممتاز امام خمینی آن بود که عنصر مردم و رای ملت را در حکومت دینی و در مشروعیت این حکومت دخیل کرد. تا قبل از آن تنها بحث «بیعت» مطرح بود و این فکر امام بود که این هویت جدید را پدید آورد....هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوریت باشد یک حرکت ضدانقلابی است. مگر می شود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حق نداشته باشند؟! اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است. این فکر ناشی از اندیشه تحجر یا اندیشه غربگراست. 💠 میان مقبولیت و مشروعیت، تفاوت اساسی وجود دارد و آنانکه میان آندو تفکیک قائل نیستند بر اساس تفکر امانیستی نظریه پردازی میکنند چرا که مردم در حکومت اسلامی تنها نقش مقبولیت بخشی دارند نه مشروعیت دهی، بدلیل این که مشروعیت از سوی خداوند و با واسطه در عصر غیبت به فقیه جامع الشرائط منتقل می گردد و این مردم اند که برای فعلیت یافتن آن باید به فقیه روی آورند. بعبارت دیگر هر کدام از مقبولیت و مشروعیت، از منبع خاص خود نشأت گرفته که اصولا به یکدیگر ارتباطی ندارند. به پیامبران تا آخرین آنها و از ایشان به ائمه(ع) در عصر حضور و از امام زمان(ع) به فقهاء جامع الشرائط در عصر غیبت منتقل می گردد و می باشد. آنچنانکه از آیه :«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » که به صاحبان فرمان (اولوا الامر) اشاره دارد چنین نتیجه گرفته می شود که همان گونه که پیامبر(ص) و امام معصوم باید از سوی خداوند مأذون در حکومت باشند و به تعبیری مشروعیت داشته باشند در عصر غیبت نیز فقیه جامع الشرائط نیز که مصداق صاحبان فرمان می باشد مشروعیت خود را از سوی خداوند بدست می آورد و تنها در صورت پیاده کردن این ولایت و حکومت می باید مردم به او اقبال نمایند و به تعبیری به آن مقبولیت ببخشند و بستر ساز حکومت او باشند. در بررسی (ع) دقیقا به این مهم بر می خوریم که مردم در حکومت آنان، جایگاه مقبولیتی داشته اند و از آن جا که مشروعیت آنان از سوی خداوند (با واسطه یا بی واسطه) بوده است هیچ نقشی در آن نداشته اند. بعنوان مثال: - رسول خدا(ص) در مدت 10 سال تبلیغ علنی دین خدا در مکه بدلیل این که در مکه شرائط برای تشکیل حکومت مهیا نبود به مدینه هجرت کرده و در آنجا بدلیل استقبال مردم در تشکیل حکومت، به آن اقدام می نمایند. این مهم در حالی بود که ایشان، هم در مکه و هم در مدینه از برخوردار بودند که مردم در مکه اقبال نکرده ولی در مدینه به ایشان روی آوردند. - 25 سال خانه نشینی امیرالمؤمنین(ع) -علیرغم انتصاب ایشان از سوی خداوند و توسط رسول خدا(ص) در غدیر خم در 18 ذی الحجه سال 11 هجری- بدان علت بود که مردم پس از رحلت پیامبر(ص) به ایشان روی نیاورده و به برخی از صحابه رجوع کردند. ولی پس از این مدت و در پی فوت خلیفه سوم، مردم به آن حضرت روی آورده و با آن ایشان بیعت کردند و در این هنگام که حضرت حجت را تمام دانستند به درخواست مردم پاسخ مثبت دادند و حکومت ظاهری برقرار نمودند. این قضیه بیانگر این حقیقت است که آن حضرت هرچند در این 25 سال از بهره مند نبودند ولی را داشتند لذاست که آن حضرت در این ارتباط فرمودند: « لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ ... لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا» (اگر آن جمعیت زیاد حضور نمى یافتند و وجود جمعى یارى کننده نبود که حجت بر من تمام گردد ... هر آینه افسار شتر خلافت را بر کوهانش مى انداختم و پایانش را چون اولش فرض مى کردم و از خلافت کناره مى گرفتم) این سخن حضرت به خوبی بیانگر این مهم است که مردم در حکومت ایشان تنها نقش مقبولیتی داشته اند نه این که به ایشان مشروعیت ببخشند لذا برای شکل گیری یک حکومت، حضور مردم ضروری و غیر قابل انکار می نماید. جناب سید حسن! اگر برای شناخت (ره) وقت میگذاشتید مرقد را کاخ نمیساختید! 🌵🌵🌵