eitaa logo
یک لاقبای پابرهنه
200 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
793 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا! روایت کارمند آمریکا از مهاجرت به ایران و خودتحقیران 📚🇮🇷📚
هدایت شده از آموزش زبان انگلیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شعر زیبای «تلک قضیه» برای زبان آموزان 1. نسخه‌ی «تلک قضیه» با زیرنویس انگلیسی 2. نسخه‌ی «تلک قضیه» با زیرنویس فارسی 🇵🇸🇵🇸🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پیوند مسیحیت و اسلام 1. اذان گفتن کشیش سیاه‌پوست مسیحی در کلیسای تثلیث پاریس 2. نمازخواندن دانشجویان مسلمان و محافظت دانشجویان مسیحی از آنان بر اساس روایت‌های متعددی از شیعه و سنی، هنگام ظهور امام عصر (عج) حضرت عیسی‌(ع) نیز نزول کرده و به امام (عج) اقتدا خواهد کرد. 📚🇵🇸📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ابن ابی عمیر و توصیه امام صادق (ع) نقش تواصی، سفارش و تذکر مؤمن مرحوم 📚📚📚
هدایت شده از آموزش زبان انگلیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شعارهای انگلیسی در حمایت از فلسطین (با زیرنویس فارسی) 🇵🇸🇵🇸🇵🇸
💠 ما با کاروان و کجاوه به «گناباد» می رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه دار، می خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان دار گفت: بی بی! دو ساعت دیگر به فلان روستا می رسیم، آن جا نگه می دارم تا نماز بخوانید. مادرم گفت که: نه! می خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان دار گفت: نه مادر، الآن نگه نمی دارم. مادرم گفت: نگه دار. او گفت: اگر پیاده شوید، شما را می گذارم و می روم. مادرم گفت: بگذار و برو! می خواهم نمازم را اول وقت بخوانم. من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی کاروان دور شد، رعب و وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟! من هستم و مادرم! دیگر کاروانی نیست! شب دارد فرا می رسد و ممکن است حیوانات حمله کنند؛ ولی مادرم با خیال راحت، با کوزه ی آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. لحظه به لحظه رعب و وحشت، در دل من شش هفت ساله افزون می شد. در همین فکر بودم که صدای سم اسبی را شنیدم و دیدم یک درشکه خیلی مجلل پشت سرمان می آید. کنار جاده ایستاد و گفت: بی بی کجا می روی؟ مادرم گفت: گناباد. او گفت: ما هم به گناباد می رویم، بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم. گفتم: خدایا شکر! مادرم نگاهی کرد و دید که یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده است. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم. سورچی گفت: خانم! فرماندار گناباد است، بیا بالا ماندن شما این جا خطر دارد! کسی نیست که شما را ببرد. مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم. در دلم می گفتم: مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت، رو به قبله نشسته بود و تسبیح می گفت! آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست، گفت: مادر! بیا بالا. اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم بالای درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. (خاطره ای از مرحوم شیخ محمدتقى بهلول در بیان شدت تقید مادر در رعایت ) ☘️🌸☘️
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 ایالات متحده مقاومت برای آزادی فلسطین 🇵🇸🇵🇸🇵🇸
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 ولادت سیده طاهره، رضیه مرضیه، (س) بر همه دختران عفیف و پاکدامن تهنیت باد 🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ژاک نریا، افسر اطلاعات نظامی و مشاور سابق نخست وزیر رژیم کودک کش صهیونیستی: هر زمان اسماعیل قاآنی به کشورهای منطقه سفر می‌کند، می‌دانیم که باید منتظر دردسر برای اسرائیل باشیم. 🌵😂🌵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دشمنان انقلاب از روز اوّل آمدند تعبیر ادبیّات تندرو و میانه‌رو را مطرح کردند؛ فلانی تندرو است، فلان جریان تندرو است، فلان جریان میانه‌رو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها این بنده‌ی حقیر هستم. 📚📚📚
هدایت شده از پهلویجات
💠 از تولید 5 درصدی دارو در دوران پهلوی تا 99 درصدی جمهوری اسلامی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 22 اردیبهشت سالگرد تف به روح محمدرضا پهلوی بابت ! و صلوات نثار روح شهدایی که هشت سال جنگیدند و مقتدرانه یک وجب خاک را به اجنبی ندادند. 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 در 23 مرداد 1350 رسماً استقلال خود را از ایران اعلام کرد و بنام استقلال بحرین را تبریک گفت. ای خاک!!! 🌵🌵🌵
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 آیا می دانید اگر ای بنام بحرین را نمی فروخت، هیچ کشتی نمی توانست به سمت عربستان، عراق و... حرکت کند مگر اینکه حق ترانزیت را بپردازد؟ فقط قسمتی از خاک ایران را پهلوی نفروخت، بلکه ثروتی از ایران را نابود کرد. 🌵🌵🌵
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 شاه اونقدر بخشنده بود یه شبه رو داد رفت ولی این رژیم خسیس آخوندی واسه دو سه تا شهر ۸ سال جلو صدام مقاومت کرد! اگه خون آریایی تو رگاته نشر بده 😂😂😂
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
⛔️ پیام تبریک ملک فیصل پادشاه عربستان به محمدرضاشاه بابت استان چهاردهم ایران! 💠 خفت از این بالاتر؟ 🌵🌵🌵
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خیانتی که هیچوقت از یادها نخواهد رفت. (استان چهاردهم ایران) 🌵🌵🌵
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
💠 به روایت اسدالله علم ✅ شاه و دولت انگليس موافقت كردند اختلافات خود را به اوتانت دبيركل سازمان ملل متحد ارجاع كنند. اوتانت نيز نماينده شخصي خود را به بحرين فرستاد تا درباره نظر مردم آن جزيره حقيقت يابي كند. در همان حال ايران ادعاي مالكيت سه جزيره واقع در دهانه خليج فارس را عنوان كرد. انگلستان معتقد بود كه جزاير تنب بزرگ و كوچك متعلق به شيخ‌ رأس الخيمه مي‌باشند. ايران اظهار نظر كرد كه تنها راه تثبيت وضع اين جزاير، در نظر گرفتن موقعيت آنها با خط منصف خليج فارس است كه در اين صورت جزاير به ساحل ايران نزديكترند تا به ساحل عربستان. از نظر حقوقي اين جزاير براي ايران بود و بحرين نيز جزء خاك ايران محسوب مي‌شد. اما شاه كه خود را بي نياز از مشاوره با صاحب نظران مي‌دانست و فكر مي‌كرد نابغه سياست خارجي و ديپلماسي است، سعي كرد بحرين و را به هم مربوط كند. يعني در يك معامله با انگليسي‌ها در قبال اعطاي استقلال به بحرين، حق ايران بر جزاير سه گانه را تثبيت نمايد. ✅ اما در عمل انگليس كلاه بزرگي بر سر شاه گذاشتند. در آن زمان هنوز كشورهاي عربي قدرت نداشتند و شاه به راحتي مي‌توانست حق ايران را از آنها مطالبه نمايد. امير دبي در ديدار با شاه مي‌گويد: «من مطمئنم كه اعليحضرت هرگز تصور تحت فشار قرار دادن كشور ضعيفي مثل ما را هم نمي‌كنند. اما شما هر چه صلاح مي‌دانيد انجام بدهيد، كاملا در اختيار شما هستيم.» (خاطرات، پنجشنبه، 10 مهر) ✅ اما شاه از اين فرصت استفاده نكرد و ترجيح داد را فداي طرح انگلستان نمايد. شاه از بيم اينكه مردم ايران او را وطن فروش بخوانند، استقلال بحرين را منوط به نظر مردم بحرين نمود و اين عمل در تاريخ ايران سابقه نداشت. نماينده سازمان ملل در بحرين پس از مشاوره با سران منطقه، گزارش داد كه مردم بحرين استقلال را به اتحاد با ايران ترجيح مي‌دهند. گزارش او مورد پذيرش مجلس ايران قرار گرفت. شاه بر اين باور بود كه با نشان دادن حسن نيتش در جريان بحرين دولت بريتانيا در عوض مجبور است ادعاي او را بر و به رسميت بشناسد. اما جريان به گونه ديگر رقم خورد. شاه با ساده لوحي تمام فكر ميكرد كه انگليس در مقابل حاضر است حق حاكميت ايران بر جزاير سه گانه را تاييد نمايد(28 بهمن 1347) ✅ يك ساعت پس از اعلام استقلال بحرين، ايران اين كشور را به رسميت شناخت. اعلام خبر استقلال بحرين از راديو ايران به قدري مضحك پخش شد كه علم مي‌گويد: «گوينده خبر چنان با افتخار و غرور آن را خواند كه گويي هم اكنون بحرين را فتح كرده‌ايم.» (17 ارديبهشت 1349) ✅ شاه بحرين را از دست داد بدون اينكه موقعيت ايران در مورد جزاير سه گانه ثبيت نمايد و پس از تلاش فوق‌العاده سرانجام شاه موفق شد يك موافقتنامه از سران انگليس و قبايل عربي بگيرد و آن را به عنوان سند احراز مالكيت ايران بر جزاير سه گانه تلقي نمايد. غافل از اينكه ، بازي‌هاي بسيار در آستين دارد. انگليس ايران را تشويق كرد كه به صورت مستقيم وارد عمل شده و بدون اينكه موافقتنامه حقوقي با اعراب امضا كند، به اشغال نظامي جزاير سه گانه دست بزند. علم مي‌گويد سفير انگليس از من پرسيد: «به چه دليل ما تا اين حد در مورد حاكميت قانوني بر اين جزاير اصرار مي‌ورزيم؟ چرا به سادگي آنها را اشغال نمي‌كنيم.» (9 خرداد 1349) ✅ به هر حال ايران در همين چارچوب موافقتنامه‌اي را امضا مي‌كند. در اين موافقتنامه از عبارت «occupation» استفاده شد كه به معناي «اشغال» است. در واقع اعراب خليج فارس موافقتنامه‌اي را امضا مي‌كنند و ميپذيرند كه ايران جزاير سه گانه را «اشغال» نموده است (نه اينكه بر اساس حق قانوني آنها را تصرف كرده است). همين كلمه بعدها دستاويزي شدكه امارات متحده عربي ادعا نمايد ايران اين جزاير را اشغال نموده است و خواستار بازپس‌گيري آن گردد. بعيد است كه تنظيم كنندگان توافقنامه در آن زمان متوجه بار معنايي «اشغال» نبوده‌اند، اما احتمالا شاه براي به رخ كشيدن قدرت نظامي خود از اين واژه استفاده كرده است. بنابراين مشكلات امروز ما با امارات متحده عربي، ميراث يك شاه مغرور با تفكر ميليتاريستي است. علم، خود اذعان مي‌كند كه در اين معامله، ايران به شدت دچار خسارت شد و زماني كه با سفير انگليس درباره بحرين و سه جزيره سخن مي‌گويد به شدت دچار نااميدي مي‌گردد و سپس مي‌گويد: «حال من به قدري بد شد كه با تب در رختخواب افتادم. و سه روز است كه گرفتار هستم.»(27 خرداد1349) 💠 لعن و نفرین بر و صلوات نثار روح شهدای که کردند و مقتدرانه یک وجب خاک را به اجنبی ندادند. 🌷🇮🇷🌷