┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
1⃣ پرهيز دادن از دنياپرستی
♦️شما را از دنياپرستی می ترسانم زيرا منزل گاهی است برای کوچ کردن نه منزلی برای هميشه ماندن. دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايی می فريبد. خانه ای است که نزد خداوند بی مقدار است؛ زيرا که حلال آن با حرام و خوبی آن با بدی و زندگی در آن با مرگ و شيرينی آن با تلخی ها در آميخته است. خداوند آن را برای دوستانش انتخاب نکرد و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود. خير دنيا اندک و شرّ آن آماده و فراهم آمده اش پراکنده و ملک آن غارت شده و آبادانی آن رو به ويرانی نهاده است. چه ارزشی دارد خانه ای که پايه های آن در حال فروريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان می پذيرد؟ و چه لذّتی دارد زندگانی که چونان مدّت سفر به آخر می رسد؟
2⃣ روش برخورد با دنيا
♦️مردم! آنچه را خدا واجب کرده جزو خواسته های خود بدانيد و در پرداختن حقوق الهی از او ياری طلبيد و پيش از آن که مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد. همانا زاهدان در دنيا اگر چه خندان باشند، قلبشان می گريد و اگر چه شادمان باشند، اندوه آنان شديد است و اگر چه برای نعمت های فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند، امّا با نفس خود در دشمنی بسياری قرار دارند.
3⃣ نكوهش از غفلت زدگان
♦️ ياد مرگ از دل های شما رفته و آرزوهای فريبنده جای آن را گرفته است. و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنيازدگی قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينی يکديگريد؛ چيزی جز درون پليد و نيّت زشت شما را از هم جدا نساخته است. نه يکديگر را ياری می دهيد، نه خيرخواه يکديگريد و نه چيزی به يکديگر می بخشيد و نه به يکديگر دوستی می کنيد. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنيا شادمان می گرديد و از متاع بسيار آخرت که از دست می دهيد، اندوهناک نمی شويد. امّا با از دست دادن چيزی اندک از دنيا مضطرب شده که آثار پريشانی در چهره ها آشکار می گردد و بی تابی می کنيد، گويا اين دنيا محلّ زندگی جاودان شما و وسايل آن برای هميشه از آن شماست. چيزی شما را از عيب جويی برادر دينی باز نمی دارد، جز آنکه می ترسيد مانند آن عيب را در شما به رُخِتان کشند. در بی اعتنايی به آخرت و دوستی دنيا يکدل شده ايد و هر يک از شما دين را تنها بر سر زبان می آوريد و از اين کار خشنوديد همانند کارگری که کارش را به پايان رسانده و خشنودی مولای خود را فراهم کرده است.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه113
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
📣 ( در این خطبه درباره فرشته مرگ و کیفیت گرفتن ارواح سخن ایراد فرمود )
🔹عجز انسان از درك فرشتگان (فرشته مرگ)
♦️آيا هنگامی که فرشته مرگ به خانه ای درآمد از آمدن او آگاه می شوی؟ آيا هنگامی که يکی را قبض روح می کند او را می بينی؟ بچّه را چگونه در شکم مادر می ميراند؟ آيا از راه يکی از اندام های مادر وارد می شود؟ يا روح به اجازه خداوند به سوی او می آيد؟ يا همراهِ کودک در شکمِ مادر به سر می برد؟ آن کس که آفريده ای چون خود را نتواند وصف کند چگونه می تواند خدای خويش را وصف نمايد؟
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه112
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
@yoosofezahra_1180
هدایت شده از قامت 🌱
«اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی..»
"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من میگیری"
#نهج_البلاغه
@Ghamat 🌱 #قامت
🔴 بلا در لباس نعمت و نعمت در شكل بلا!
أَيُّهَا النَّاسُ لِيَرَكُمُ اللَّهُ مِنَ النِّعْمَةِ وَجِلِينَ كَمَا يَرَاكُمْ مِنَ النِّقْمَةِ فَرِقِينَ إِنَّهُ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجاً فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً وَ مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اخْتِبَاراً فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولًا
ای مردم، باید خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كیفر، ترسان بنگرد، زیرا كسی كه رفاه و گشایش را زمینه گرفتار شدن خویش نداند، پس خود را از حوادث ترسناك ایمن می پندارد و آن كس كه تنگدستی را آزمایش الهی نداند، پاداش امیدبخش را از دست خواهد داد.
#نهج_البلاغه ،حکمت ۳۵۸
#کلام_امیر
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
🌹شرح #حکمت4
🔹1.2.1 عفت:
اولین ارزش بنیادین اخلاقی که ورع با آن نسبت دارد عفت است.
امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ۲۹ نهج البلاغه بعد از شکایت مفصل از مردم زمانه خودشان و فساد فراگیر در آنها در پایان خطبه ی ۲۹ می فرماید:
«ا قولا بغیر العمل؟»
آیا شعار بدون عمل می دهید؟
«و عفة من غیر ورع»؟!
و ادعای عفت و پاکدامنی می کنید در حالیکه ورع ندارید؟
« وطمع فی غیر حق»؟!
و در چیزی که حق شما نیست طمع می کنید»؟!
🔻 باید تذکر بدهم که عبارت دقیق پایان خطبه ۲۹ همین است که عرض کردم "غفلتا" نیست "عفتا" است; یعنی نمیشه انسان ادعای عفت بکند در حالی که ورع ندارد دوری از محرمات ندارد.
🔹1.2.2 حیا:
نکته اخلاقی دیگری که با ورع نسبت خیلی مستقیم و مهمی دارد حیا است.
امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۳۴۹ نهج البلاغه حیا را ریشه ی ورع می دانند و می فرماید:
«و من قل حیاءه قل ورعه»
«کسی که حیا اش کم باشد ورعش کم است»
🔹1.2.3 مرگ قلب:
در همان حکمت ۳۴۹ امیرالمومنین علیه السلام کمی ورع را عامل مرگ قلب می داند و می فرماید:
«و من قل ورعه مات قلبه».
«کسی که ورعش (اجتنابش)از محرمات کم باشد قلبش می میرد».
🔻 به جهت اهمیت حکمت ۳۴۹ در بیان گامهای سقوط در جهنم در این بخش کل این حکمت را بیان کنیم.
حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند:
« و من کثر کلامه کثر خطاه »
کسی که زیاد سخن بگوید طبیعتاً زیاد هم خطا می کند
«و من کثر خطا او قل حیاءه»
کسی که زیاد خطا کرد حیاء اش کم می شود
« و من قل حیاءهو قل ورعه»
کسی که حیا اش کم شد ورعش کم میشود
«و من قل ورعه مات قلبه»
کسی که ورعش کم شد قلبش می میرد
«و من مات قلبه دخل النار»
کسی که قلبش بمیرد داخل جهنم خواهد شد»!
به خدا پناه می بریم از این سقوط.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@yoosofezahra_1180
🔴 پرهیز از عیب جویی دیگران
از کسانی نباش که مردم را سرزنش می كند، اما خود را نكوهش نكرده با خود رياكارانه برخورد می كند.
📒 #نهج_البلاغه، فرازی از حکمت ۱۵۰
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹 شرح #حکمت6
🔹نکته هفتم در باب خودپسندی و از خود راضی بودن "آثار خود پسندی" است.
🔻1. خودپسندی آفت عقل:
حضرت هم در حکمت ۲۱۲ و هم در نامه ۳۱ نهج البلاغه بند هشتم، به این نکته اشاره کردند.
در حکمت ۲۱۲ فرمودند: «خودپسندی یکی از حسودان عقل است.» یعنی خودپسندی دشمن عقل است.
در نامه ۳۱ هم مینویسند: « بدان که خود بزرگ بینی و غرور مخالف راستی و آفت عقل است.»
🔻2. خودپسندی مانع رشد و فزونی نعمت ها :
در حکمت ۱۶۷ میخوانیم ؛ «خودپسندی مانع فزونی است.»
🔻3. خودپسندی عامل بی ارزش شدن انسان:
در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند:
«بپرهیز که خود را در بزرگی همانند خداوند بپنداری و در شُکوهِ خداوندی همانند او بدانی، زیرا خداوند هر سرکشی را خار می سازد و هر خودپسندی را بی ارزش می کند.»
🔻4. خودپسندی عامل عذاب و بدبختی:
در بند دوازدهم از خطبه ۲ میفرمایند:
« برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند و با آب غرور و فریب آبیاری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند.»
🔻5. خودپسندی عامل تولید و گسترش بغض و کینه بین انسان ها:
حضرت علی (علیه السلام) در بند پنجم از خطبه ۱۹۲ می فرمایند:
«خدا را خدا را از تکبر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشید که جایگاه بغض و کینه و رشد وسوسه های شیطانی است که ملت های گذشته و امّت های پیشین را فریب داده است تا آنجا که در تاریکی های جهالت فرو رفتند و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند و به آسانی به همان جایی که شیطان می خواست کشانده شدند. کبر و خودپسندی چیزی است که قلبهای متکبّران را همانند هم کرده است تا قرن ها به تضاد و خونریزی بگذرانند.»
🔻6. خودپسندی عامل جنگ و پیکار با خدا :
امیرالمؤمنین در خطبه ۱۹۲ بند دوم میفرمایند:
«شیطان بر آدم (علیه السلام) به جهت خلقت او از خاک فخر فروخت و با تکیه به اصل خود که از آتش است دچار تعصّب و غرور شد؛ پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصّبان و سر سلسله متکبّران است که اساس عصبیّت را بنا نهاد و بر لباس کبریایی و عظمت با خدا درافتاد. لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن درآورد، آیا نمی نگرید که خدا به خاطر خود بزرگ بینی او را تحقیر و خوار کرد؟ و به جهت بلندپروازی او را پست و ذلیل گردانید؟ پس او را در دنیا طرد شده و آتش جهنم را در قیامت برای او مهیّا فرمود.»
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
✨بسم اللّه الرّحمن الرّحیم✨
📒 #حکمت7
الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ .
و درود خدا بر او، فرمود: صدقه دادن دارويى ثمر بخش است و كردار بندگان در دنيا فردا در پيش روى آنان جلوه گر است.
🔶〰〰🔸〰〰🔶〰〰🔸
🌹 شرح #حکمت7
🔹 امیرالمؤمنین (علیه السلام ) در حکمت هفتم نهج البلاغه پیرامون نقش و تأثیر صدقه دادن سخن به میان آوردند.
می فرمایند: « الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ»
یعنی "صدقه دادن دارویی اثر بخش است ".
مقصود حضرت ممکن است یکی از این دو معنا باشد:
1⃣ معنای اول: اینکه صدقه دادن برای درمان دردهای جسمانی اثر بخش باشد، با توجه به استفاده از لفظِ "دواء"
2⃣ معنای دوم: مقصود حضرت این باشد که صدقه دادن برای رفع مشکلات معنوی و مشکلات غیر جسمانی مؤثر است، که در این صورت چند مورد از این مشکلات که با صدقه دادن پیشگیری یا درمان میشود، در نهج البلاغه بیان شده است:
🔻1. نکته اول افزایش روزی است.
در حکمت ۱۳۷ می خوانیم:
«إسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ» ؛
"رزقتان را با صدقه دادن فرود آوردید."
🔻2. دفع و رفع فقر: در حکمت ۲۵۸ میخوانیم:
« إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ»
هنگامی که تنگدست شدید، پس با خدا از طریق صدقه دادن تجارت کنید."
ممکن است این حکمت ۲۵۸ ناظر به آن آیه شریفه ( آیه ۱۶۰ سوره انعام) باشد که فرمود:
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» ؛
"کسی که یک حسنه بیاورد، ده برابر برای او اثر خواهد بود"
🔻3. ایمان: مسأله دیگری که در نهج البلاغه با صدقه حفظ میشود، مسأله ایمان است.
در حکمت ۱۴۶ نهج البلاغه می خوانیم:
« سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ »
"ایمان خود را با صدقه دادن حفاظت و صیانت کنید."
🔻4. دیگر مسأله ای که از طریق صدقه دادن حل میشود، کفّاره گناهان است.
حضرت در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه در بیان فلسفه صدقه پنهانی می فرمایند:
« وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ» ؛
"صدقه پنهانی گناهان را می پوشاند و کفّاره گناهان حساب میشود."
🔻5. دفع مرگ بد : نکته آخر دفع مرگ بد است که انسانها میخواهند سعی کنند عاقبت بخیر شوند.
یکی از راههای دفع عاقبت به شرّی، صدقه آشکار است.
در همان خطبه ۱۱۰ می خوانیم: « وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ» ؛
"صدقه آشکار دفع مرگ بد می کند."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
💰علت گرانی در بیان #امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام:
💠ای مالک!
مردم زمانی تنگدست میگردند که همت والیان ، گردآوردن مال اندوزی بُوَد.
و همانا ویرانی زمین به جهت تنگدستی کشاورزان است؛
و تنگدستی کشاورزان به جهت غارت اموال از طرف زمامداران است؛
چرا که به آینده حکومتشان، اعتقاد ندارند؛
و از تاریخ گذشتگان عبرت نمیگیرند.
📚 #نهج_البلاغه نامه ٥٣
┈┈••✾•🍃🖤🍃•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨بسم الله الرحمن الرحیم
📒نهج البلاغه، #حکمت12
« ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر کسی است که دوست خود را از دست بدهد.»
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹شرح #حمکت12
🔴قسمت اول
🔻ما به برکت این حکمت، کل مطالبی را که پیرامون بحث رابطه برادرانه، دوستی و همه موضوعات و عناوینی که مربوط به آن است را از نهج البلاغه خدمت شما خواهران و برادران عزیز جمع بندی و دسته بندی کرده ایم که خدمت شما تقدیم میکنم:
1⃣ تنها رابطه پسندیده میان مؤمنین برادری است.
🔻حضرت در خطبه ۱۱۳ بند ۳ می فرمایند:
«إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اللَّهِ»؛
این است و جز این نیست که شما برادران در راه دین خدا هستید،
«مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ»چیزی بین شما تفرقه ایجاد نمیکند
«إِلَّا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ»؛ مگر خباثت در باطن و ذات ناشایست و ناپاک.
بنابراین آن رابطه ای که دین از ما می پسندد این است که همه با هم خواهر و برادر ایمانی هستیم.
🔻 در خطبه ۱۱۸ هم حضرت میفرمایند:
«أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ»؛
شماها یاران من در راه حق و برادرانم در راه دین هستید.
🔻در نامه ۲۶ بند اول هم حضرت مینویسند: «فَإِنَّهُمُ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْأَعْوَانُ عَلَى اسْتِخْرَاجِ الْحُقُوقِ» مردم برادران تو در راه دین و یاران تو برای احقاق حقوق دیگران هستند.
🔻 در رابطه بین حاکم و مردم هم حتی حضرت انتظار دارند که حاکمان حکومت اسلامی مردم را برادران خود ببینند، لذا نسبت به مال و جان و ناموس آنها خشن نباشند و خدای نکرده تعرّضی نکنند.
در نامه ۵۳ بند ۲ خطاب به مالک اشتر میفرمایند:
«وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ» ؛
مانند حیوان درنده به جان مردم نیفت، بعد در تعلیل و دلیلش میفرمایند: «فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِی الْخَلْقِ» به خاطر اینکه مردم مصر یا برادران دینی تو هستند،(آنهایی که مسلمان هستند) یا اگر مسلمان نیستند، همنوع تو هستند.
در نامه ۵۰ بند اول هم حضرت اینگونه می فرمایند :
«عَطْفاً عَلَى إِخْوَانِهِ»؛ به برادرانش مهربانی بیشتری روا دارد.
✅ بنابراین تنها رابطه شایسته ای که دین بین مؤمنین می پذیرد، رابطه برادری است.
🔻 ما موظّفیم که این رابطه را بشناسیم،
حقوقش را بشناسیم، آدابش را بشناسیم، آسیب هایش را هم بشناسیم که ان شاءالله در همین حکمت ۱۲ بخشهای اصلی این موضوعات را از نهج البلاغه، تقدیم میکنم.
فقط یک نکته را در پایان این بخش اول عرض میکنم، امیرالمؤمنین اگر از نامردیهای مردم کوفه شکوه و ناله داشتند، به خاطر همین انتظار برادری بود.
در خطبه ۹۷ بند ۲ خطاب به این مردم سست عنصر ناعهد می فرمایند: «لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ الْبَلَاءِ» ؛ شما برادران مورد اعتمادی در هنگام بلا و گرفتاریهای من نبودید.
یا در خطبه ۱۲۵ بند۲ میفرمایند:«فَلَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ النِّدَاءِ وَ لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ النَّجَاءِ »؛
شما نه آزادگان راستگویی بودید، وقتی که صدایتان میکردم برای کاری مثل جهاد و نه برادران قابل اعتمادی برای اینکه با شما راز و اسرار و نجوا داشته باشم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
📒 نهج البلاغه #حکمت11
«اگر بر دشمنت دست يافتی، بخشيدن او را شكرانه پيروزی قرار ده.»
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹شرح #حکمت11
🔴قسمت اول
🔻 موضوع حکمت یازدهم عفو و بخشش است.
🔻 معنای لغوی "عفو و بخشش" به نظر بنده پنهان شدن، یا پنهان کردن یک چیزی است، به گونه ای که ناپدید یا نابود بشود.
برای این ادعای خودم ،در ریشه ی معنایی عفو، حداقل ۳ شاهد از نهج البلاغه دارم:
1⃣ در خطبه ۱۴۹ که حضرت علی(علیه السلام) میخواهند بفرمایند وقتی که ما از دنیا می رویم، آثارمان در زمین ناپدید میشود، از واژه عفو و مشتقّاتش استفاده می کنند و می فرمایند:
«عَفَا فِي الْأَرْضِ مَخَطُّهَا»؛
آثارش در زمین پنهان خواهد شد.
2⃣ در خطبه ۱۹۸ بند ۴ می فرمایند:
وقتی که پیامبر مبعوث شد، اوضاع چگونه بود؟ یکی از عباراتشان این است: «عَفَاءٍ مِنْ أَعْلَامِهَا»
روزگاری که پیامبر مبعوث شد، دنیا پرچمها و نشانه هایش پوسیده و پنهان شده بود.
3⃣ در خطبه ۲۳۰ میفرمایند:
«وعَفَّى آثَارَكُمْ» مرگ آثار شما را از بین می برد.
بنابراین واژه "عفو" یعنی پنهان شدن یا پنهان کردن یک چیزی به گونه ای که نابود یا ناپدید بشود.
🔻 خوب موضوعی که در این حکمت ۱۱ بود، این بود که وقتی بر انتقام، قدرت پیدا کردی ببخش! و این را یک نوع شکر نعمت قدرت بیان کرده اند.
🔻 در حکمت ۵۲ هم حضرت میفرمایند:
شایسته ترین مردم به عفو و گذشت، قدرتمندترین آنها بر عقوبت و انتقام است. چرا؟
جواب این چرا را در حکمت ۲۱۱ میخوانیم که :«الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ»؛ عفو کردن زکات ظفر، پیروزی و قدرت پیدا کردن بر دشمن است.
لذا در حکمت ۱۹۴ حضرت نسبت بین عفو و قدرت بر انتقام را اینگونه بیان می کنند: من کی شایسته است که غیظ و غضب خودم را فرو بخورم؟!
آیا زمانی که عاجز از انتقام هستم تا به من گفته شود: کاش صبر میکردی؟ یا زمانی که قدرت بر انتقام دارم تا به من گفته شود: کاش عفو میکردی؟ یعنی اصلا وقتی قدرت بر انتقام نداری، عفو معنی ندارد ، هنر آنجایی است که با اینکه قدرت بر عقوبت و انتقام گرفتن داری، عفو بکنی.
🔻 لذا در حکمت ۴۲۰ در سیره عملی علی (علیه السلام) می بینیم که خودِ حضرت چقدر بزرگوارانه اهل عفو بودند.
مثلا در حکمت ۴۲۰ میخوانیم که وقتی حضرت با اصحابشان جایی نشسته بودند یک زن زیبایی از آنجا رد شد، عده ای از اصحاب به آن زن نگاه شهوت انگیز کردند، حضرت فرمودند: هرگاه کسی از شما با نگاه به زنی به شگفتی آمد با همسر خودش آمیزش کند، که او نیز زنی مانند همسر خودش می باشد.
در اینجا مردی از خوارج که در آن جمع نشسته بود، متاسفانه با وقاحت تمام خطاب به حضرت علی(علیه السلام) اینگونه توهین کرد: خدا این کافر را بکشد، چقدر فقه می داند!
مردم قصد کشتن آن خوارجی را کردند، ولی حضرت مانع شدند و فرمودند:
«رُوَيْداً» دست نگه دارید.
«اِنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ »جواب ناسزا را با ناسزا می دهند،
«اَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ» یا بالاتر، گناه را عفو کنید.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت12
🔴 قسمت دوم
🔹دوستی و برادری
🔻 سر فصل دوّمی که در حکمت ۱۲ باید به آن توجه کرد این است که اصل دوستی و مودت و برادری چه جایگاهی در "نهج البلاغه" دارد؟
🔻 حضرت در حکمت ۲۱۱ میفرمایند:
«الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ»؛ مودت و دوستی یک نوع همنشینی یا خویشاوندی قابل استفاده است، پرفایده است.
و در حکمت ۱۴۲ میفرمایند: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ»؛ اظهار دوستی کردن با دیگران و دوستی با دیگران نیمی از عقلانیت است. در خطبه ۲۲۱ بند ۲ امیرالمؤمنین مرگ را یکی از اسباب قطع برادری می دانند؛ یعنی ما تا لحظه مرگ باید از فرصت استفاد کنیم، دامنه برادران ایمانی خوب خودمان را گسترش بدهیم. میفرمایند: « وَ انْقَطَعَتْ مِنْهُمْ أَسْبَابُ »؛ مردگانی که از این دنیا کوچ کرده اند دیگر اسباب برادری از آنها منقطع شد.
🔹 ویژگیهای دوستان خوب:
🔻مولا علی(علیه السلام) حدود ۳۳ مورد ویژگی دوستان خوب را در نهج البلاغه بیان کرده اند : که بنده یک به یک با آدرس عرض می کنم:
🔻اول برویم سراغ حکمت ۲۹۸، این حکمت از آن جهت اهمیت دارد که حضرت علی(علیه السلام) با یک لحن تأثر و دلتنگی یکی از برادران خدایی در گذشته خودش را یاد میکنند و آنجا دوازده ویژگی از خوبیهای آن مرد را معرفی میفرمایند و بعد به ما توصیه می کنند بروید سراغ اینکه هر چقدر که میتوانید این خوبیها را در وجود خودتان پیاده کنید.
🔰 این دوازده ویژگی در حکمت ۲۸۹ نهج البلاغه به ترتیب عبارتند از :
✅ « أَخٌ فِي اللَّهِ» : برادری اش با من در راه خدا بود. نه در راه خودخواهی ها و نفسانیّات.
✅ «كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ» کوچک شمردن دنیا: بخاطر این در نظر منِ علی بزرگ مقدار بود که دنیا در چشمش کوچک بود.
✅ « وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ» از اسارت شکمش آزاد بود. « فَلَا يَشْتَهِی مَا لَا يَجِدُ» ؛ چیزی را که نمی توانست به دست بیاورد، اصلا اشتهایش را نداشت یعنی در واقع میلش را پیدا نمیکرد. « وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ» ؛ و وقتی هم که به دست می آورد زیاده روی و شکم بارگی نمیکرد.
✅ «كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً»؛ آن دوست منِ علی، در بسیاری از روزها و ساعات عمرش ساکت بود. «فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ » ؛ البته سکوتش از بی عرضگی نبود؛ اگر لازم میشد سخن بگوید، بر تمام سخنوران غلبه میکرد و تشنگی سؤال کنندگان را سیراب میکرد.
✅ «وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً »؛ اگر نگاهش میکردی به ظاهر انسان ضعیف و ناتوانی را می دیدی. یعنی ادعایی نداشت، اما «فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ» جایی که باید با قوت برخورد میکرد، «فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ» مثل شیر درجنگل و بیشه بود، یا مثل ماری بود که با سرعت حرکت میکرد.
✅ «لَا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً»؛ هیچ وقت علیه مؤمنی شهادت نمی داد مگر اینکه در محکمه ای حاضر بشود و بر او واجب بشود که شهادتی نزد قاضی بدهد. نزد غیر قاضی در محکمه ممکن نبود که علیه کسی حرفی بزند، یا مدرک و سندی رو کند.
✅ «وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ » ؛ وقتی خطایی از کسی سر می زد، آن فرد را سرزنش نمیکرد، تا اینکه او بتواند یک عذری را برای خطای خودش فراهم کند. تا وقتی که جا داشت که عذر آن شخص را بپذیرد، هرگز شخصی را به خاطر اشتباهش سرزنش نمیکرد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔸 بررسی شگفتی خلقت مورچه: 🐜
موجود دیگری که حضرت به دقت و ظرافت در روزگاری که امکانات آزمایشگاهی و بررسی علمی مثل امروز نبوده است، اندام او را بررسی کرده اند مورچه است.
در خطبه ۱۸۵ ، بند سوم می فرمایند:
« به مورچه و کوچکی جثّه آن بنگريد، که چگونه لطافت خلقت او با چشم و انديشه انسان درک نمی شود، نگاه کنيد چگونه روی زمين راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند. دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جايگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمی کند.
روزی مورچه تضمين شده و غذاهای متناسب با طبعش آفريده شده است.
خداوند منّان از او غفلت نمی کند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد، حتی اگر در دلِ سنگی سخت و صاف يا در ميان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا و پايين دستگاه گوارش مورچه و آنچه در درون شکم او از غضروف های آويخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش انديشه نمايی، از آفرينش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد.
پس بزرگ است خدايی که مورچه را بر روی دست و پايش برپاداشت و پيکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرينش آن هيچ قدرتی خدا را ياری نداد و هيچ آفريننده ای کمکش نکرد.
اگر انديشه ات را به کار گيری تا به راز آفرينش پی برده باشی دلايل روشن به تو خواهند گفت که آفريننده مورچه کوچک، همان آفريدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقّتی که جدا جدا در آفرينش هرچيزی به کار گرفته و اختلافات و تفاوت های پيچيده ای که در خلقت هر پديده حياتی نهفته است».
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
🌹شرح #حکمت10
🔹 بایدهای معاشرت با مردم
9️⃣ کنترل زبان:
سرفصل نهمی که پیرامون بایدهای معاشرت با مردم هست درباره زبان است.
خیلی نکات زیادی البته در نهج البلاغه داریم که من به بخشی از آنها که به این موضوع بیشتر ارتباط دارند، اشاره میکنم.
🔹 راز داری:
یکی از مسائلی که پیرامون زبان در معاشرت با مردم باید مراقبت باید کرد، راز داری است.
انسان نباید همه حرفهایش را به دیگران منتقل کند.
حضرت در حکمت ۶ فرمودند: « صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ »سینه انسان عاقل گاوصندوق اسرارش است.
🔻 چرا در معاشرتها نباید همه چیز را به همه کس حتی به رفیق و دوست خودمان بگوییم؟
حضرت در حکمت ۲۶۸ جواب داده اند و خیلی خوب باید به این حکمت توجه کرد ،فرمودند:
«أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا»
در دوستی با دوستانت مراقبت و احتیاط کن. زیرا شاید روزی دوست تو دشمنت گردد.
حالا اگر اسرارت را به او گفتی آن روزی که با تو دشمنی میکند، همه اسرارت را فاش میکند.
در ادامه هم میفرمایند:
«وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا» ؛ در دشمنی با دشمنت هم احتیاط کن و حد نگهدار، زیرا ممکن است در آینده همین کسی که الان دشمن توست، دوست تو بشود، آن موقع شرمنده میشوی.
🔹 دوری از پر حرفی:
نکته دیگری که پیرامون زبان در معاشرت مطرح است، در حکمت ۱۲۳ است که حضرت میفرمایند:
« طوبَى لِمَنْ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ» خوش به حال کسی که اضافه حرفهایش را امساک بکند و زیادی حرف نزند.
🔟 نوع تنبیه کردن افراد بواسطه اشتباهاتشان :
حضرت در حکمت ۱۷۷ یک الگوی خیلی خیلی جالب و موثری را بیان می فرمایند. می فرمایند:
« ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِن »
بدکار را با پاداش دادن به نیکو کار زجر بده و تنبیه کن.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@yoosofezahra_1180
─═༅🍃🌸🍃༅═─
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
📒نهج البلاغه #حکمت16
امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرمایند:
« کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد.»
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹شرح #حکمت16
🔹شناخت جایگاه جبر و اختیار
🔻برای فهم درست و آسان حکمت شانزدهم نهج البلاغه کافی است عزیزان به یک داستان قرآنی توجه کنند.
🔻در قرآن آمده است که؛
یک وقتی مشاوران فرعون که ادعای « أنا ربّکم الاعلی» داشت به او گفتند: بر اساس علوم غریبه ای که ما داریم، به زودی پسری در این سرزمین مصر متولد خواهد شد، بزرگ می شود و تخت و تاج تو را از تو خواهد گرفت.
فرعون که خودش می دانست هیچ چیزی فراتر از یک بشر عادی نیست، اما با غرور و تکبّر ادعای خدایی میکرد، بجای اینکه در خلوتی سر به سجده بگذارد، توبه کند و از خدا بخواهد او را ببخشد و تاج و تختش را هم حفظ کند، به عدّه و عُدّه و نیرو و قدرت و ثروت خودش مغرور شد و گفت کاری ندارد ما در مقابل تقدیر خدا تدبیر میکنیم.
چه می کنیم؟
از همین لحظه برای همه زنان جوان شهر جاسوس بگذاریم، هر کدام فرزند پسری به دنیا آورد درجا سر ببریم. با این دستور خیالش راحت شد که حالا اگر قرار بود فرزندی هم متولد بشود و بزرگ بشود و تاج و تخت او را بگیرد، در جا کشته است.
خدا هم به تعبیر عوام گفت حالا بگرد تا بگردیم.
اتفاقا حضرت موسی(علیه السلام) در نزدیکی کاخ فرعون متولد شد.
مادرش نگران شد از جان موسی خدا دستور داد نگران نباش، بچه را در سبدی بگذار و روی آب رها کن. این بچه را روی آب رها کردند.
خواهر حضرت موسی(علیه السلام) هم از کنار رودخانه، تعقیبش کرد تا ببیند بالاخره کار به کجا میرسد، دید که با کمال تعجب فرعون و همسرش کنار رودخانه تفریح می کردند، وقتی چشمشان به آن سبد افتاد به سربازها دستور دادند آن سبد را آوردند، تا سبد را باز کردند، پسر و بچه و نوزادی را دیدند ، خدا محبت حضرت موسی(علیه السلام) را به دل فرعون و همسرش انداخت که بچه دار نمی شدند.
حالا همان فرعونی که قصد داشت موسی را از همان ابتدا بکشد، شد نوکر حضرت موسی و در کاخ بزرگش کرد و حسابی هم به او رسیدگی کرد تا این فرزند بزرگ شد و جوان تنومندی شد.
در دفاع از یک مؤمن در مقابل یک قبطی، مشتی به سینه قبطی زد قبطی مرد.
حضرت موسی از ترس جانش فرار کرد و رفت و از لطف و صفایی که داشت، خداوند دختر شعیب را نصیبش کرد. بعد از چند سال با همسر و فرزندانش برگشت و به دستور خدا مأمور شد که بیاید و در مقابل فرعون بایستد که بنی اسرائیل را آزاد کند.
خلاصه دعوا بالا گرفت و فرعون با لشکرش دنبال بنی اسرائیل و حضرت موسی کردند.
رسیدند به رود نیل، به اذن خدا عصا را بر رودخانه زد.
دوازده راه آب خشک خشک از کف رودخانه باز شد، هر طایفه از مسیر خودشان عبور کردند، دوباره آبها روی هم برگشت در حالیکه لشکر فرعون وسط نیل رسیده بود.
🔻با این نگاه خداوند در همان آبی که حضرت موسیِ دو روزه را سالم عبور داد، فرعون قلدر را غرق کرد و فرمود بدنت را هم از آب نجات می دهم که تا قیامت، الگو باشی برای همه کسانی که در مقابل تقدیر الهی نایستید.
حالا با این قصّه ساده قرآنی، حکمت شانزدهم را می خوانیم و میفهمیم.
حضرت میفرمایند: « کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد»؛
یعنی چنان امور عالم هستی، تحت سیطره تقدیرات عالمانه و حکیمانه و دقیق خداست، که اگر شما تدبیرت هم در مقابل تقدیر الهی باشد، جز اینکه خودت را نابود کنی هیچ فایده ای ندارد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت22
🔹اختصاص حق ولایت به امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) 2⃣
🔻اکنون باید ببینیم این چهار ویژگی یا به تعبیر دقیق تر شش ویژگی، چگونه بر اهل بیت (علیهم السلام) صدق می کنند و آنها تنها گروهی هستند که در حدّ اعلاء این ویژگیها و خصلت ها را دارند.
🔻مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۲۰ نهج البلاغه می فرمایند:
"به خدا سوگند تبلیغ رسالتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده است.
درهای دانش و روشنی امور انسانها، نزد ما اهل بیتِ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است.
🔻در خطبه ۱۰۰ نهج البلاغه هم مولا علی (علیه السلام) مَثَل جالبی از اهل بیت (علیهم السلام) می زنند و می فرمایند:
آگاه باشید! مَثَل آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره ای غروب كند، ستاره دیگری طلوع خواهد كرد
(تا ظهور صاحب الزمان).
گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید.
🔻در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه هم مولا علی (علیه السلام) با توجه به همین اختصاصات و ویژگیهای استثنایی اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) دستور می دهند یا توصیه می کنند که حق و ولایت را فقط در خانه اهل بیت (علیهم السلام) پیگیری کنید و سراغ دیگران نروید.
🔻در خطبه ۱۴۷ بند ۴ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین می فرمایند:
"پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید که اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رمز حیات دانش و راز مرگ جهل و نادانی هستند.
آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع میدهد. نه با دین خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می کنند؛ دین در میان آنان گواهی صادق و ساکتی سخنگوست".
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
📒نهج البلاغه #حکمت24
💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) :
" از كفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است".
🌹شرح #حکمت24
🔰 قطعاً یکی از دلهره ها و نگرانی های مؤمنین برای آینده دنیوی و مخصوصاً اخروی خودشان گناهانی است که در طول زندگی انجام داده اند و بعضاً حواسشان نبوده؛ شیطان فریبشان داده است؛ نفس تسویل کرده و مرتکب معصیت شده اند و میدانند که این گناهان آثار وضعی و تکلیفی خیلی سنگینی دارد. مخصوصاً گناهان کبیره.
🔻گناهان کبیره گناهانی هستند که در قرآن یا روایات پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها وعده عذاب داده شده است.
🔻 این دلهره یک دلهره واقعی است.
⁉️چه باید کرد؟
🔻توبه یکی از راه هایی است که می تواند انسان را کمی آرام کند. اما آثار گناه معمولا بعد از توبه هم باقی می ماند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه یک راه بسیار بسیار آسان که در دسترس همه ما هست معین می کنند،
اما حیف که به قول خودشان « مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ» ؛ کم هستند کسانی که این توصیه را بپذیرند و تا دیرتر نشده عمل می کنند و خودشان را از قید آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره نجات بدهند.
🔻در حکمت ۲۴ نهج البلاغه می فرمایند:
" از کفّاره گناهان بزرگ است ؛ به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان".
همیشه و در هر شرایطی و در هر مکان و زمانی، کسانی اطراف ما هستند که یا احتیاج به کمک دارند یا غم و مصیبتی بر دل آنهاست که باید برویم و از دلشان دربیاوریم. یک سنگ صبوری می خواهند که با او درد دل کنند، غصه هایشان را بگویند.
🔻امروز این وضعیت یک مقدار بیشتر هم هست. هم در داخل کشور هم در جهان.
گرفتاریها، مشکلات، مخصوصاً با این ویروس منحوس کرونا کسانی که مصیبت مرگ عزیزانشان را دارند، زیاد هستند.
مشکلات معیشتی زیاد است، کسانی که شغلهای خودشان که در حالت عادی هم درآمد زیادی نداشت را از دست داده اند. پس برای کفّاره گناهان، امروز یک فرصت استثنایی است که افراد در پوشش مواسات فردی و جمعی مشکلات مردم را در حد توان خودشان رفع کنند تا خداوند متعال این رحمی که به هم می کنیم را بهانه ای کند تا او هم به ما رحم کند.
🔻بنابراین در نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) این فرصت است که انسان بتواند به دیگران کمک کند.
لذا در نامه ۳۱ بند ۹ مولا علی(علیه السلام) خطاب به فرزند عزیزشان اینگونه می نویسند:
"بدان راهی پر مشقّت و بس طولانی در پيش روی داری و در اين راه بدون کوشش بايسته و تلاش فراوان و اندازه گيری زاد و توشه و سبک کردن بار گناه موفّق نخواهی بود. بيش از تحمّل خود بار مسوًوليّت ها را بر دوش نگير که سنگينی آن برای تو عذاب آور است."
🔻 حالا چگونه می شود بار سنگین گناهان را کم کرد؟ چگونه ما می توانیم برای آخرت که مسافرتی به این طولانی و مسیری به این مشقت است توشه جمع کنیم؟
میفرمایند: " اگر مستمندی را ديدی که توشه ات را تا قيامت می برد و فردا که به آن نياز داری به تو باز می گرداند، کمک کردن به او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری بيشتر انفاق کن و همراه او بفرست، زيرا ممکن است روزی در رستاخيز در جستجوی چنين فردی باشی و او را نيابی.
به هنگام بی نيازی و ثروت اگر کسی از تو وام خواهد غنيمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو بازگرداند، بدان که در پيش روی تو گردنه های صعب العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگين باران است و آنکس که کند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده می باشد و سرانجام حرکت بهشت و يا دوزخ خواهد بود."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
📒نهج البلاغه #حکمت25
💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود :
ای فرزند آدم! زمانی كه می بينی خداوند انواع نعمتها را به تو می رساند، در حالیکه تو معصيت كاری، بترس.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹شرح #حکمت25
🔰 گاهی اوقات چیزی که به نظر ما تلخ و ناگوار می آید، نعمتی است بزرگ و گاهی برعکس، چیزی که به طبع و نفس ما خوشایند می آید، نقمت و عذابی است سخت و پیچیده.
🔻انسان باید دائماً مراقب نفس خودش و ملتجی به خداوند متعال باشد.
یکی از بلاهای بسیار خطرناک و نقشه های بسیار پیچیده ای که خداوند برای گنه کاری که آگاهانه و عامدانه مسیر خطای خودش را پیش میرود و هیچ اعتنایی به هشدارها نمی کند طراحی می کند، مسأله بسیار سختی است که در حکمت ۲۵ با آن آشنا می شویم.
برای اینکه عزیزان من خوب بتوانند عمق مقصود مولا علی (علیه السلام) و این خطر بزرگ را درک کنند، بنده بر خلاف رویه غالب، استثنائاً برای فهم حکمت ۲۵ عربی این حکمت را در کنار حکمت ۳۰ و حکمت ۱۱۶ برای شما می خوانم تا ببینیم چه خطر بزرگی می تواند ما را تهدید کند.
🔻 در حکمت ۲۵ می فرمایند:
« يَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ فَاحْذَرْهُ »
ای فرزند آدم! وقتی که دیدی پروردگار سبحان پشت سر هم به تو نعمت می دهد در حالیکه تو هم پشت سر هم معصیتش را می کنی خوشحال نباش ، برحذر باش که سر می شکند دیوارش.
🔻خوب چرا باید برحذر باشیم وقتی پروردگاری اینقدر مهربان داریم که هرچه ما گناه می کنیم او به روی خودش نمی آورد و برعکس، نعمت، شهرت، احترام، سلامتی و زیبایی بیشتر می دهد، چرا می گوید:«فَاحْذَرْهُ»؟ اینکه خوب است!
حضرت جواب را در حکمت ۳۰ می دهد:
« الْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ » ؛
حواست را جمع کن، به هوش باش!
-چرا؟
- به خدا قسم گاهی خدا آنچنان پرده پوشی میکند تا جایی که تو خیال کنی تو را بخشیده است.
چرا خدا کاری میکند که من خیال کنم بخشیده شده ام ؟
جوابش در حکمت ۱۱۶ و عیناً همین مطلب در حکمت ۲۶۰ است که اشتباهاً توسط سیّد رضی تکرار شده است.
در حکمت ۲۶۰ و ۱۱۶ جواب این سؤال را که چرا وقتی من گناه می کنم ولی خدا لطف می کند و به من نعمت بیشتر می دهد، می گوید نگران باش چون خداوند گاهی آنقدر پرده پوشی گناهان را میکند تا خیال کنی تو را بخشیده است را اینگونه می دهند:
چه بسا کسی که با نعمتهایی که به او رسیده به دام می افتد و با پرده پوشی بر گناه توسط خدا فریب می خورد و با ستایش شدن آزمایش میگردد و خداوند هیچکس را همانند مهلت دادن گرفتار نکرد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
قال امیرالمومنین عليه السلام:
🌺الْمَنِيَّةُ وَ لَا الدَّنِيَّةُ، وَ التَّقَلُّلُ وَ لَا التَّوَسُّلُ؛ وَ مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً، لَمْ يُعْطَ قَائِماً.
🌀مرگ بهتر از تن به ذلّت دادن و به اندك ساختن بهتر از دست نياز به سوى مردم داشتن است. اگر به انسان نشسته در جاى خويش چيزى ندهند. با حركت و تلاش نيز نخواهند داد.
🔸حکمت ۳۹۶ #نهج_البلاغه
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
📒نهج البلاغه، #حکمت27
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود:
"با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است".
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹شرح #حکمت27
🔰 یکی از موضوعاتی که در نهج البلاغه شریف به آن پرداخته شده است، مسأله بیماری و درد جسمانی است.
مثل همه موضوعاتی که وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آنها ورود می کنند، ظرائف و نکات عمیقی از آن استخراج میکنند، که کس دیگری به آن دست پیدا نکرده است، ماجرای بیماری و درد هم یکی از همین موضوعات است که نکات خیلی جالبی در نهج البلاغه پیرامون آن پیدا می شود.
ما در سه بخش بررسی میکنیم :
1⃣ بیماری
2⃣ درد
3⃣ درمان
🔻اول برویم سراغ بیماری:
مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه در حکمت ۳۸۸ برای بلاها، مراتبی را بیان فرموده است که بخشی از آن مربوط به بیماری تن و یک بخشی از آن مربوط به صحّت بدن است.
🔻در حکمت ۳۸۸ می فرمایند:
"آگاه باشید که فقر نوعی بلاست و سخت تر از فقر بیماری تن است و سخت تر از بیماری تن، بیماری قلب است. آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است".
🔻یک نمونه از این بیماریهای دل را که منجر میشود بدن انسان هم از سلامتی محروم بشود، حسادت معرفی کرده اند
و درحکمت ۲۲۵ می فرمایند: از غفلت حسودان نسبت به سلامتی جسمشان تعجب می کنم.
کنایه از اینکه چرا حسود متوجه نیست که با حسادتی که در درون خودش شعله ور کرده به جسم خودش ضرر میزند.
🔻در حکمت ۱۰۸ امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به مرضهای قلب، یک حکایتی و حکمت بسیار بسیار جالب دارند. می فرمایند:
"به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آويخته كه شگرف ترين اعضا درونی اوست و آن قلب است، چيزهایی از حكمت و چيزهایی متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد و اگر نوميدی بر آن چيره شود تأسف خوردن آن را از پای درآورد، اگر خشمناك شود كينه توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز كردن آن را مشغول سازد و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی نيازی آن را به سركشی كشاند و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوايش كند، و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی تابش كند، ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هرگونه كندروی برای آن زيانبار و هر گونه تندروی برای آن فسادآفرين است".
این یک بخشی از نسبت بین عقل و بدن است.
🔻 مسأله دیگری که در نهج البلاغه به آن پرداخته شده است و این روزها به بهانه کرونا خیلی در فضای مجازی و غیر مجازی گفتگو می شود،
مسأله سرایت بیماری از شخصی به شخص دیگر است، که ان شاءالله در بخش بعدی توضیح خواهم داد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت27 2⃣
🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه
🔰 بخش دیگری از مبحث بیماری ذیل حکمت ۲۷ مربوط به سرایت بیماری است.
⁉️ آیا بیماری از کسی به کسی سرایت می کند یا نه؟
🔻در نهج البلاغه شریف در حکمت ۴۰۰ امیرالمؤمنین (علیه السلام) مطلبی را فرموده اند که بعضی از عزیزان تصور کردند که منظور حضرت این است که اصلا بیماری مُسری نداریم.
آن عبارت این است:
«الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ»؛ مرحوم آقای دشتی هم اینگونه ترجمه کرده است: " اعتقاد به رسیدن بیماری به دیگری درست نیست ".
از این عبارت اشتباهاً برداشت شده است که پس ما بیماری مُسری نداریم، پس اصلاً مسأله کرونا ، مراقبت و دست ندادن و ماسک و... چیز بیخودی است!
بنده ان شاءالله توضیح میدهم تا این شبهه هم به بهانه حکمت ۲۷ دفع بشود.
🔻اولاً اگر در این حکمت از ابتدا دقت کنید، امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشغولند و درمورد بعضی از اعتقادات و باورهایی که از زمان جاهلیت برای اعراب مانده است صحبت می کنند؛
بعضی را نفی می کنند و بعضی را اثبات می کنند.
مثلا می فرمایند:
"چشم زخم حقیقت دارد. استفاده از نیروهای مرموز طبیعت حقیقت دارد. سحر و جادو وجود دارد. فال نیک راست است. رویداد بد را بد شگون دانستن درست نیست و..."
🔻نظیر این فرمایش در روایت پیامبر عظیم الشأن هم هست با همین عبارت:
«لا الْعَدْوَی» یا « الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ».
در آنجا پیامبر(صلوات الله علیه و اله) می فرمایند:
العدوی حقیقت ندارد، "هامَّه" و "صفر" هم حقیقت ندارد.
🔻 اجازه بدهید "هامَّه" را توضیح بدهم تا معلوم بشود پیامبر در آن حدیث و امیرالمؤمنین در حکمت ۴۰۰ چه چیزی را دارند نفی و رد می کنند.
"هامَّه" یعنی چه؟
عرب از زمان جاهلیت اعتقاد داشت وقتی کسی می میرد، استخوانهایش شبیه یک جغد میشود و این جغد گاهی می آید و بر می گردد روی دیوار خانه می نشیند و این بدشگون است، چون در واقع خبر مرگ است.
بعضی ها هم گفته اند نه "هامَّه" اصلا خودش اسم جغد است.
اعتقاد عرب جاهلی این بوده است که اگر جغدی آمد بر در خانه ای نشست و آواز خواند این دارد خبر مرگ اهل خانه را می دهد. این اعتقاد غلط را داشتند.
حضرت فرمودند " هامَّه" غلط است. یا "صُفْر"، "صَفْر" و " صَفَرْ" هر سه درست هستند. معتقد بودند یک نوع بیماری در شکم شتر هست که به بقیه منتقل می شود که حضرت این را دفع کردند.
🔻 اما اینکه " العَدوی" را هم نفی کردند، ببینید وقتی نفیِ "العدوی" می کنند دو معنی از آن برداشت میشود:
یکی اینکه آیا واقعا سبب نیست؟
یعنی اگر من با یک جُذامی رفت و آمد و معاشرت کردم، راحت غذایش را خوردم ،این معاشرت مقدمه نیست برای اینکه من هم جُذام بگیرم؟ چنین چیزی از این روایت برداشت نمیشود.
چون بر خلافش، روایات زیادی داریم. امروز هم علم هم اثبات کرده است.
مثلا از خود پیامبر حدیث داریم که از جُذامی فرار کنید، همانگونه که از شیر درنده فرار میکنید.
یا روایت داریم که انسان بیمار را از جمع سالم جدا کنید.
پس معنی اینکه " العدوی" حق نیست، چیست؟
معنی اینکه "العدوی" حق نیست این است که بیماری به تنهایی نمی تواند به صورت قطعی باعث بیماری شخص دیگری باشد، مگر اینکه؛ اراده الهی باشد و تقدیر الهی باشد.
یعنی برای بیماری سببیّت میشود قائل شد، اما علت تامّه نیست.
🔻 نتیجه این نگاه این است:
ما موظفیم از اسباب بیماری دوری کنیم، اما اعتقادمان این نیست که حتما اگر کسی با یک بیمار نشست ، بیماری را از او گرفته!
ممکن است عامل دیگری داشته باشد.
پس از این عبارت « الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ» کسی حق ندارد برداشت کند که مراقبتهایی که در قصّه کرونا یا هر بیماری دیگری باید انجام بشود، اینها بیخود است، چون اصلا ما بیماری مُسری نداریم!
چرا بیماری مُسری داریم اما؛
اعتقاد به اینکه بدون اذن و اراده خدا این بیماری منتقل بشود، غلط است و الّا سببیتش درست است.
یعنی یکی از راههایی که ممکن است انسان دچار بیماری بشود، همنشینی و معاشرت با کسی است که این بیماری مُسری را دارد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت27 3️⃣
🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه
🔰 مسأله بعدی، مسأله درد است.
چند نکته درباره "درد" در نهج البلاغه،
بیان شده است که بنده خدمت شما عرض میکنم.
1️⃣ اولین نکته همان مطلبی است که در حکمت ۲۷ که موضوع این بحث ماست مطرح فرموده اند.
حضرت می فرمایند:
« إمْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَى بِكَ»؛
"تا وقتی که امکان تحمل دارد، با درد خودت بساز". چرا؟
چون درد خودش بیماری نیست، علامت است که سیستم بدن دچار یک حمله ای شده، دچار یک عدم تعادلی شده و عوامل دفاعی سیستم بدن به جنگ آن عامل بیماری رفته اند، گاهی این مبارزه در قالب تب خودش را نشان میدهد، گاهی در مقابل درد، گاهی به صورت سوزش و امثال این.
🔻 امروز هم در علم پزشکی ثابت شده که اگر کسی سریع به معالجه بپردازد و درد را تحمل نکند، این داروها و معالجه سیستم دفاعی بدنش را ضعیف می کند و دفعه بعد دیگر آن دوز دارو هم اثر نمیکند. مجبور میشود دوز دارو را یا بالا ببرد یا دارو را تغییر بدهد و داروی قوی تری استفاده کند.
اما اگر تا جایی که ممکن است درد را تحمل کند، این سیستم طبیعی که خداوند تعبیه کرده است، خودش به جنگ عوامل بیماری زا می رود و مشکل را حل می کند.
پس یک مسئله این شدکه دردی که ناشی از بیماری هست را تا جایی که ممکن است تحمل کن که این باعث تقویت سیستم دفاعی بدن می شود.
2️⃣ نکته دوم که امیرالمؤمنین بیان میفرمایند اینکه درد برای مؤمن اگر اختیاری نباشد، یک لطف است چون باعث ریزش گناهانش می شود.
در حکمت ۴۲ آمده است وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عیادت یکی از بیماران رفتند، اینگونه فرمودند:
"خدا آنچه را كه از آن شكايت داری- یعنی این دردی که از آن شکایت داری- (بيماری) موجب كاهش گناهانت قرار داد، در بيماری پاداشی نيست امّا گناهان را از بين می برد و آنها را مانند برگ پاييزی می ريزد و همانا پاداش در گفتار به زبان و كردار با دست ها و قدم هاست و خدای سبحان به خاطر نيّت راست و درون پاك، هركس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد.
⏪ پس بیماری مؤمن میتواند یکی از اسباب ریزش و آمرزش گناهانش باشد.
3️⃣ نکته آخر در مورد "درد" این است که انسان خود ساخته بعد از اینکه خوب شد، درد خودش را بیان می کند؛ نه در موقعی که درد دارد و بیمار است.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۸۹ از برادری الهی یاد می کنند که در گذشته داشته اند و او از دنیا رفته است.
اوصاف جالبی از او نقل می کنند، یکی از آن اوصاف این است:
« وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ»؛
یعنی آن دوست من هیچ وقت از درد شکوه نمیکرد مگر بعد از تندرستی. که این شکوه از درد بعد از تندرستی در واقع یعنی "شکر نعمت"؛ یعنی می گفت خدا را شکر دو هفته پیش یک دل دردی داشتم الحمدالله خوب شد.
در هنگام درد دردش را به کسی نمی گفت اما بعد از درد این را بیان می کرد به گونه ای شکر نعمت سلامتی را میکرد، این هم از بحث درد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت27 4⃣
🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه
🔰 مطلب پایانی در مورد مسأله بیماری و درد به بهانه حکمت ۲۷ مسأله درمان است.
🔻 یکی از مسائلی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم برای پیشگیری و هم برای درمان توصیه فرموده اند، "دعا" است.
🔻نکته عجیب این است که حضرت می فرمایند
خیال نکنید انسانی که سالم است و بدنش صحّت دارد، نیازش به دعا از بیمار کمتر است؛ نه اینگونه نیست.
در حکمت ۳۰۲ می فرمایند:
« آنکس که به شدت گرفتار درد است نیازش به دعا بیشتر از شخص تندرستی که از بلا در امان است نمی باشد». یعنی؛ آن کسی که در امان است و به خیال خودش الان سالم است، خیال نکند که چون بیمار نیست، دردی ندارد و مشکلی ندارد فعلا احتیاجی به دعا ندارد، برای پیشگیری از درد و مراقبت از این سلامتی و صحّت هم، به دعا خیلی نیاز دارد.
🔻نکته دیگر هم در بحث درمان در حکمت ۴۰۰ است.
حضرت علی( علیه السلام) بعضی از چیزهایی که در اختیار همه ما هست و می تواند بیماریهای جسمی و روحی را درمان بکند را بیان می کنند، که از این قرار هستند:
« بوی خوش، درمان و نشاط آور است. عسل درمان کننده و نشاط آور است. سواری بهبودی آور است و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است».
🔻با این توضیحات ما به بهانه حکمت ۲۷ کل مسأله بیماری، درد و درمان را عرض کردیم.
اما خود حکمت ۲۷ این بود:
« إمْشِ بِدَائِكَ مَا مَشَىٰ بِكَ»؛
"تا وقتی که دردت با تو همراهی میکند، با آن راه بیا و با آن بساز".
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
📒نهج البلاغه، #حکمت28
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود:
"برترين زهد، پنهان داشتن زهد است".
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹شرح #حکمت28 1️⃣
🔰 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۸ می فرمایند:« أفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ» ؛
برترین نوع زهد پنهان داشتن زهد و پارسایی است.
🔻 ما به برکت این حکمت تمام آنچه را که پیرامون زهد در نهج البلاغه بیان شده است، به صورت یک منظومه مفاهیم و معارف در چند بخش صوتی خدمت شما عزیزان و عاشقان امیرالمومنین(علیه السلام) تقدیم خواهیم کرد
🔹ابتدا ببینیم زهد یعنی چه؟
🔻"زهد" یک معنای لغوی دارد و یک معنای اصطلاح دینی.
از نظر لغوی زهد در مقابل رغبت است.
شاهد این معنا اولا در نامه ۳۱ نهج البلاغه بند ۱۵ است که مولا علی (علیه السلام) رغبت را در مقابل زهد قرار داده است و خطاب به فرزند عزیزشان نوشته اند:
«وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِيمَنْ زَهِدَ عَنْكَ»؛ تو رغبت نشان نده به کسی که نسبت به تو زهد نشان می دهد، یعنی نسبت به تو بی رغبت است.
یا در حکمت ۱۰۴ باز امیرالمؤمنین (علیه السلام) زهد را در درمقابل رغبت قرار میدهند و می فرمایند:
«يَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ» ای نوف بکالی! خوش به سعادت کسانی که نسبت به دنیا زهد دارند و نسبت به آخرت رغبت.
در حکمت ۴۵۱ هم می فرمایند:
«رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ»؛
"اینکه تو به کسی رغبت نشان بدهی که او به تو زهد نشان میدهد یعنی بی رغبتی نشان می دهد، این نشانه ذلّت نفس و حقارت نفس تو است".
🔻پس در لغت زهد و رغبت در مقابل هم هستند. به این روش می شود خیلی خوب معنای زهد را فهمید.
🔻 اما در معنا و اصطلاح دینی زهد چیست؟
حضرت یک بار در حکمت ۴۳۹ زهد را اینگونه تعریف میکنند می فرمایند:
من زهد را بین دو کلمه از قرآن پیدا کردم.
بعد به این آیه نورانی استناد می فرمایند که خداوند فرموده است:
« لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم» ؛ تا به آنچه که از دست میدهید یا از دست میرود تاسف نخورید و نسبت به چیزی که به شما میرسد در دنیا خیلی شادمان نشوید.
این معنای زهد است.
بعد در ادامه حکمت ۴۳۹ حضرت می فرمایند:
کسی که بر گذشته تأسف نخورد و نسبت به آینده هم خیلی خوش و سرخوش نشود، هر دو طرف معنای زهد را به دست آورده است.
🔻در خطبه ۸۱ هم مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) معنای واقعی زهد را در این خطبه نورانی اینگونه تعریف می کنند: و زهد را مجموعی از کوتاهی آرزوها، شکر نعمت ها و ورع و اجتناب از محرمات معرفی می فرمایند:
«أَيُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعَمِ وَ التَّوَرُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِمِ». "
مردم! زهد ورزیدن یعنی کوتاه کردن آرزو و شکر هنگام نعمت ها و دوری و اجتناب از محرمات و حرام الهی" .
این معنای زهد است.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت28 2⃣
🔹 ارزش و جایگاه والای زهد در نهج البلاغه/ آثار زهد
🔻مسأله بعدی پیرامون زهد، ارزش و جایگاه والای زهد، از نگاه مولا علی(علیه السلام) است.
🔻 مولا یک بار در حکمت ۴ می فرمایند:
« الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ»؛ زهد سرمایه و ثروت است.
🔻در حکمت ۳۱ هم برای ایمان چهار رکن قائل هستند، که یکی از این چهار رکن صبر است و
برای صبر هم چهار رکن قائل هستند که یکی از ارکان صبر را "زهد" معرفی می کنند.
بنابراین زهد یکی از زیر مجموعه های ارکان ایمان به شمار رفته است.
🔻 نکته دیگری که پیرامون زهد باید از نهج البلاغه آموخت؛ آثار زهد در نهج البلاغه است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) آثار متعددی برای زهد بیان فرموده اند:
1⃣ سبُک دیدن مصیبت های دنیا :
🔻 در حکمت ۳۱ می فرمایند:
کسی که در دنیا زهد و بی رغبتی داشته باشد، مصیبت های دنیا را کوچک و آسان می شمارد.
2⃣ بصیرت پیدا کردن نسبت به باطن خطرناک و فریبنده دنیا:
🔻حضرت در حکمت ۳۹۱ می فرمایند:
در دنیا زهد بورز، تا خداوند متعال چشم تو را به عیب ها و ایرادهای دنیا باز کند.
3⃣ کشتن هوای نفس و جلوگیری از هیجان بیجا و طغیان نفس امّاره:
🔻در بند ۲ از نامه ۳۱ میفرمایند:
«أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ» ؛ قلبت را با موعظه احیاء کن و نفس امّاره و شهواتش را با زهد و بی رغبتی به دنیا بمیران.
🔻 از آثار زهد نکات دیگری هم هست که در قالب نشانه ها و ویژگیهای زاهدان بیان شده است.
🔰حضرت در نهج البلاغه حداقل پنج ویژگی و نشانه برای زاهدان واقعی بیان کرده اند که به ترتیب از این قرارند:
1⃣ رویگردانی از دنیا:
در خطبه۱۰۳ می فرمایند:
«أَيُّهَا النَّاسُ انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيَا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا الصَّادِفِينَ عَنْهَا»؛ ای مردم به دنیا با همان چشمی که زاهدان به دنیا نگاه میکنند، نگاه کنید.
کدام زاهدان؟
همان کسانی که روی از دنیا برگرداندند. چرا؟
چون وقتی طبق حکمت ۳۹۱ زهد به خرج دادند، چشمشان خیره به ظاهر فریبنده دنیا نیست، بلکه خدا چشم بصیرت آنها را به باطن حقیقی دنیا که پر از خطر هست روشن می کند.
خوب معلوم است که آدم عاقل از خطر روی برگردان است.
2⃣ اثر یا نشانه دوم که برای زاهدان بیان میفرمایند، قلب محزون و ظاهر خندان است.
در خطبه۱۱۳ میفرمایند:
« إِنَّ الزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا تَبْكِي قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِكُوا» اگر چه به ظاهر بخندند، قلبهایشان گریان و محزون است.
3⃣ سومین نشانه زاهدان از نگاه مولا علی(علیه السلام ) بی رغبتی به امور فانی و نابود شدنی است.
🔻در خطبه۱۹۳ معروف به خطبه متقین میفرمایند:
«وَ زَهَادَتُهُ فِيمَا لَا يَبْقَى»بی رغبتی اهل تقوا به چیزی است که بقا ندارد، دوام ندارد، جاودانگی ندارد.
4⃣ چهارمین نشانه و اثر دیگر زاهدان این است که از دنیا طلبان دوری میکنند.
در همان خطبه متقین میفرمایند«بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَة». اینکه اهل تقوا گاهی از بعضی ها دوری میجویند از روی غرور و تکبر نیست، بلکه از روی بی رغبتی به دنیا طلبان و پاک ماندن است.
5⃣ نکته دیگری که مولا علی(علیه السلام) در مورد نشانه ها و ویژگیهای زاهدان بیان میفرمایند، در نامه۲۷ است ، که حضرت میفرمایند:
اهل تقوا لذت زهد در دنیا را در همین دنیا می چشند.
«الْمُتَّقِينَ أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ»؛ " اهل تقوی به لذت زهد در دنیا در همین دنیا دست پیدا میکنند".
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
📒نهج البلاغه، #حکمت30
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:
هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی كرده كه می پنداری تو را بخشيده است.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹شرح #حکمت30
🔹خطر ابتلاء به سنّت املاء و استدراج
🔻 اگرچه بنای اصلی خداوند نسبت به بندگانش فقط رحمت است و در ادعیه اهل بیت (علیهم السلام) نیز خوانده ایم:
«سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ »؛ یعنی رحمت او بر غضبش همیشه پیشی گرفته و سبقت گرفته است؛
اما گاهی غضب الهی عامل و نتیجه اعمال و گناهان از حد گذشته خود انسان است.
در چنین شرایطی اگر انسان هنوز چیزی از ایمان در درونش مانده باشد، سختی و عذابی در دنیا باعث می شود که او متنبه بشود، اگر نشد در هنگام مرگ، اگر نشد در برزخ، اگر نشد در هول و هراس محشر، حتی گاهی ممکن است کسی آنقدر از این مرز گذشته باشد که مدتی در جهنّم معذّب بشود تا پاک بشود و وارد بهشت بشود.
🔻 امّا اگر کسی دیگر این حد را تمام کرد، یعنی حتی یک سرسوزنی وجدان ایمانی در وجودش نبود، خدای نکرده اگر دیگر از این مرز گذشت، مبتلا به سنّت بسیار خطرناک و پنهانی می شود، تحت عنوان :« سنّت املاء و استدراج».
🔻از نشانه های این گرفتاری این است که انسان در عین حالی که عالمانه و عامدانه گناه پشت گناه انجام می دهد، اما در ظاهر در زندگی اش هیچ آبروریزی نمیشود، بلکه مدام آبرو پیدا میکند و مال به دست می آورد؛ قدرتمندتر می شود، تا خیال کند که خداوند دارد از در رحمت با او مواجه می شود. اینجا، آنجایی است که نیاز به هشدار و بیدارباش های جدی دارد.
🔻لذا حضرت علی(علیه السلام) در حکمت ۳۰ این هشدار را به زیباترین وجهی داده اند.
البته اگر در خانه دلی باشد و در دل بیداری!
می فرمایند: "هشدار! هشدار! به خدا سوگند خداوند گاهی چنان پرده پوشی میکند، که خیال میکنی تو را بخشیده است".
🔻در حکمت ۱۱۶ پشت پردهٔ این پرده پوشی که هیچ نشان رحمت نیست بلکه مایه غفلت گنهکار میشود را اینگونه توضیح داده اند:
"چه بسا كسی كه با نعمت هايی كه به او میرسد به دام می افتد و با پرده پوشی بر گناه فريب می خورد و با ستايش شدن به فتنه مبتلا میشود و خداوند هيچ كس را همانند مهلت دادن، گرفتار نکرد".
به خدا پناه می بریم از اینکه گرفتار عرصه ای از معاصی بشویم که دیگر در رحمت خدا بر روی ما بسته شود و خدا با سنّت املاء و استدراج فضا را برای ما باز کند تا در منجلاب و مرداب معصیت بیشتر فرو برویم.
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
🔵 اهمیت تواضع
💠 لَا حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ
🔹هیچ خویشاوندى مانند فروتنى نیست.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۱۱۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#شیعه_ی_علوی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت31 2⃣
🔷 ابعاد و ارکان، انواع و مصادیق صبر
🔻بحث ما به بهانه حکمت ۳۱ نهج البلاغه پیرامون صبر بود.
در بخش قبل ارزش، اهمیت و جایگاه صبر را از نهج البلاغه را خواندیم و دیدیم و شنیدیم.
این جلسه پیرامون ابعاد و ارکان تشکیل دهنده صبر و در واقع ماهیت صبر از نهج البلاغه صحبت میکنیم.
🌹 ارکان صبر:
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۳۱،
چهار چیز را شعبه ها و ارکان صبر می دانند و می فرمایند صبر که خودش اولین رکن از ایمان است،
چهار شعبه دارد: شوق و شفق، زهد و ترقّب.
بعد خودشان توضیح می فرمایند و می فرمایند: 🔸 کسی که شوق بهشت داشته باشد از شهوات دست میکشد، یعنی در مقابل خواسته های نفسش صبر میکند.
🔸 کسی که ترس از جهنّم داشته باشد از محرمات اجتناب میکند. یعنی در مقابل کشش نفسش به سمت حرام صبر و استقامت به خرج میدهد.
🔸 کسی که زهد و بی رغبتی به دنیا داشته باشد ، مصیبتهای دنیا را کوچک می شمارد یعنی؛ در مقابل جزع و فزع نفسش در برابر مصیبت، صبر و استقامت میکند.
🔸 کسی که انتظار و توقع واقعی بودن مرگ را دارد و منتظر مرگ هست، در عمل صالح و کار خیر سبقت می گیرد، سرعت می گیرد.
یعنی؛ در مقابل سستی و تنبلی نفسش استقامت میکند.
پس این ابعاد و ارکان شعبه های صبر است.
🌹 انواع صبر:
اما در نهج البلاغه انواع صبر هم بیان شده است. مولا علی(علیه السلام) در یک دسته بندی کلی صبر را به دو قسمت می کنند:
🔸صبر کردن در مقابل آن چیزی که نفس انسان آن را نمی پسندد، اما به صلاح انسان است.
🔸 صبر کردن در مقابل چیزی که نفس انسان آن را دوست دارد، ولی به ضرر انسان است.
🔻لذا در حکمت ۵۵ میفرمایند:
«الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ»؛
صبر دو نوع است،صبر کردن بر چیزی که بدت می آید ولی خیر تو است و صبر کردن در مقابل چیزی که دوستش داری اما به ضرر تو است.
هر کدام از این دو نوع صبر را هم دوباره مولا علی(علیه السلام) باز می کنند.
اما قبل از اینکه مصادیق صبر بر مکروه و ناپسند و صبر بر چیزی که دوست داری ولی مصلحت نیست را بیان کنیم، از مولا علی(علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی(علیه السلام) این جمله را به یادگار داشته باشیم که حضرت فرمود:
نفس خودت را عادت بده به تصبُّر و استقامت.
بعد فرمود یکی از بهترین اخلاقها این است که انسان نفس خودش را عادت بدهد به اینکه در مقابل گناه صبر کند و بر طاعت الهی هم استقامت کند.
🌹 مصادیق انواع صبر:
🔻حالا باید برویم سراغ مصادیق انواع صبر.
نوع اول صبر چه بود؟
نوع اول صبر، صبر کردن بر انجام کاری یا رفتار و خصلتی بود که نفس انسان از آن بدش می آید اما در واقع خیر و مصلحت انسان در آن است. اینها در کجاها هستند؟
1⃣ صبر در مصیبت
2⃣صبر در طاعت خداوند
3⃣صبر در دشمنی روزگار
4⃣ صبر در ابتلاء و بلاء
5⃣ حوائج مردم نسبت به مسؤولین
6⃣ استقامت در اجرای حق
7⃣ استقامت در مقابل حرام
8⃣ استقامت در برابر از دست دادن منافع دنیوی
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح#حکمت31 ( ادامه قسمت1)
🔻و در خطبه ۱۹۲ بند ۱۳، حضرت بعد از اینکه بیان میکنند مؤمنان گذشته دوره زیر دست طواغیت در شکنجه،محرومیت، تحقیر و حقارت بودند، بعد می فرمایند خدا وقتی اخلاص این مؤمنین را در استقامت و صبر مشاهده کرد چنان روزگار را برایشان برگرداند و فرجی برایشان حاصل کرد که خودشان خواب و خیالش را هم نمی دیدند.
🔻 مسأله بعدی در ارزش، اهمیت و جایگاه صبر این است که صبر مایه تتمیم و اکمال نعمت است.
حضرت یکبار در خطبه ۱۷۳ بند ۳ می فرمایند:
نعمت های خدا را بر خودتان با صبر بر طاعت خدا کامل کنید.
یکبار هم مولا در خطبه ۱۸۸ همین مطلب را به زیبایی باز میکنند و می فرمایند:
"نعمت های خدا را بر خودتان با طاعت الهی و دوری از محرمات کامل کنید".
🔻مسأله دیگر که ذیل عنوان اهمیت، ارزش و آثار صبر باید بررسی بشود، اینکه در نظر مولا علی(علیه السلام)، صبر دفع کننده غم و غصّه است.
لذا امیرالمؤمنین در نامه ۳۱ خطاب به فرزند عزیزشان میفرمایند:
«اطْرَحْ عَنْكَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْيَقِينِ»؛ این غم و غصه هایی که به قلبت وارد میشود، دفع کن. با صبر محکم و یقین زیبا.
🔻آخرین نکته هم در این درس و این جلسه پیرامون صبر این است که انسان باید در مصیبت ها یا صبر کند یا چاره ای نیست باید خودش را به تغافل بزند که این حقیقت هم در حکمت ۴۱۳ بیان شده است و هم در حکمت ۴۱۴ متنها با کمی تفاوت در عبارات.
امیرالمؤمنین در حکمت ۴۱۳ اینگونه میفرمایند:
در مصیبت ها یا مانند آزادگان باید صبور بود، یا چون ابلهان خود را به فراموشی زد.
ولی در حکمت ۴۱۴ میفرمایند:
در مصیبت ها یا مردان بزرگوار صبور باش، یا مانند چهارپایان بی تفاوت باش.
این کنایه است از اینکه خودت را به غفلت بزن تا فشار به روح و روان و جسمت نیاید.
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
🦋 روش معاشرت با مردم
💥خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ، وَإِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ
با مردم آنگونه معاشرت كنيد، كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوى شما آيند.
#حکمت_10
#نهج_البلاغه
#کلام_امیر
@yoosofezahra_1180
┈••✾•🍃♥️🍃•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃امام علی علیه السلام فرمودند :
هيچ کس نمى داند در پايان عمر، چگونه چشم از دنيا فرو مى بندد و قبر واقعى او کجاست و اين خود نکته اى است آموزنده و بيدارگر،
🔥و به گفته قرآن کريم: « هيچ کس نمى داند فردا چه مى کند و هيچ کس نمى داند در کدامين سرزمين از دنيا مى رود.»
🔥و بترسید از روزی که نه پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمّل میکند، و نه فرزند چیزی از کیفر (اعمال) پدرش را، مبادا زندگانی دنیا شما را بفریبد، و مبادا (شیطان) فریبکار شما را (به کرم) خدا مغرور سازد!(لقمان آیات ۳۳ و ۳۴)
#کلام_امیر
#نهج_البلاغه خطبه ۸۳
┈┈••✾•🍁🍊🌞🍊🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180