eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
285 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
بساط چایی ؛ بهانه‌ ای بود .... برای یک دورهمی ساده باصفا و لذت بخش ... @yousof_e_moghavemat
همیشه آیه وجَعلنا را زمزمه می‌کرد، گفتم:آقا ابرام این آیه برای محافظت در مقابل دشمن است اینجا که دشمن نیست،ابراهیم نگاه معناداری کرد و گفت: دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود دارد؟! راوی یکی از همرزمان شهید @yousof_e_moghavemat
📸 در اوج اخلاص و جانـفشانی ؛ تفریح هم داشتند ... 🔺مسابقه ماست خوری در جبهه ‌ها @yousof_e_moghavemat
دل به عشق تو دهم تا رمقی در دل هست جان برای تو دهم تا به جهان جان گذرد ... @yousof_e_moghvemat
يكي مي‌گفت ‌: " تازہ رسيدہ بودم بہ قرارگاہ تاكتيكي و دلم مي‌خواست حاج احمد را ببينم ‌. همين طور كہ داشتم قدم زنان بہ طرف قرارگاہ مي‌رفتم‌ ، صحنہ عجيبي ديدم ‌. درميان آن سكوت و خلوتے بعد از ظهر كہ هر كدام از بچه‌ها از شدت گرما بہ سنگري پناہ بردہ بود و چرت مي‌زدند ، حاج احمد در كنار تانكر آب نشستہ بود و با دقت و وسواس خاصے ‌، ظرف هاے ناهار بچه‌هاے قرارگاہ را مي‌شست‌ . اول باور نكردم كہ حاج احمد باشد ولي وقتي بہ آرامي نزديك رفتم ‌، ديدم كہ خود اوست ‌. با خودم گفتم آدم مثل حاج ‌احمد با آن همہ يد و بيضا ، فرماندہ تيپ ۲۷ حضرت رسول‌(ص‌) و مسؤل قرارگاہ تاكتيكے باشد و بيايد كنار تانكر آب ‌، كاسہ بشقاب هاے بچه‌ها را بشويد؟! در همين فكر بودم كہ يك هو بہ ياد دوربينم افتادم ‌. بہ تندي ‌، با دوربين قراضه‌اے كہ روے دوشم داشتم ‌، جلو رفتم و قبل از اين كہ متوجہ شود ، او را درون كادر دوربين جا دادم و با فشار تكمه‌اے ‌، براي هميشہ ثبتش كردم‌ " خاطره‌اي از از زبان ✍🏻🌱 @yousof_e_moghavemat
مردان میدان ؛ لبخندتان را خریداریم که لبخند پیروزی, مگر غیر از این است که در راه خدا چه بکُشی و چه کُشته شوی پیـروزی .... (سمت راست) (سمت چپ) @yousof_e_moghavemat
فَاِذاقَضااَمراًفَاِنَّما‌یَقولُ‌لَهُ‌کُن‌فَیَکون اگر چیزی را اراده کند، فقط می‌گوید: بــاش ، پس بی‌درنگ موجود می‌شود... سوره‌غافرآیه۶۸ @yousof_e_moghavemat
دانش آموز بسیجی، شهید 🌷 حسن حسین نژادیان فرزند مرحوم حاج محمد 🗓 ولادت 🌺 سال ۱۳۴۵ (استان خوزستان، شهرستان رامهرمز) 👈 دانش آموز سال اول هنرستان فنی و حرفه ای اهواز 👈 برادر شهید🌷 غلامرضا حسین نژادیان 👈 عموی شهیدان 🌷🌷 خردسال مریم و حسن حسین نژادیان که همراه با مادرشان در موشک باران شوشتر به شهادت🌷 رسیدند. 👈 برادر حجت الاسلام غلامعلی حسین نژادیان، امام جمعه اسبق بروجن 👈 حضور در جبهه های دفاع مقدس از اوایل شروع جنگ تحمیلی در مناطق شوش و خرمشهر 🗓 شهادت 🌷 ۱۸ اردیبشت ۱۳۶۱ 🔹 مرحله دوم عملیات الی 📌 استان خوزستان، منطقه عمومی خرمشهر 📍 مزار استان خوزستان، شهرستان رامهرمز، گلزار شهدای شهر رامهرمز ۱ ۲ @yousof_e_moghavemat