eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
هرشب ز عشق روی تو ای آفتاب روی از دود آه تیره کنم روی ماه را شوریده شیرازی در تصویر مشخص شده اند @yousof_e_moghavemat
💐 امروز این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...(تصویر مشاهده شود) @yousof_e_moghavemat
تنـها پـروانـه هـا مـی‌دانـنـد شهـادت از شهـد شـیرین‌تـر است ... @yousof_e_moghavemat
امام حسن علیه السلام: سزاوار نیست برای کسی که عظمت خدا را می‌شناسد، خود را بزرگ بشمارد‌. همانا رفعت و والایی آنان که عظمت خدا را می‌شناسند، آن است که تواضع کنند. تحف‌العقول، ج۱، ص۲۲۷ @yousof_e_moghavemat
نوجوان ۱۳ ساله که دراشغال خرمشهر درشهر ماند وآنقدر رزمنده ها رایاری کرد تابدیدار یارشتافت. روزهایی که شهردست عراقی هاافتاده بودودشمن درهرخانه کمین کرده بود،موهایش راآشفته میکرد وگریه کنان به بهانه ی اینکه بدنبال مادرم میگردم برای رزمنده ها اطلاعات جمع میکردوبرای نیروها و میاورد. چندبار بدست عراقیها میفتد وباگریه به آنهامیگوید که دنبال مادرش است وآنها که تصور نمیکردند چنین نوجوانی برای برود،اورا رها کرده بودند. یکبارسیلی ای به صورتش زده بودند که جای دستشان روی صورتش مانده بود واو دستش را روی سرخی جای سیلی گرفته بودو چیزی نمیگفت فقط بااشاره مکان دشمن رابما نشان میداد. سیدصالح میگوید: خانواده اش شهرراترک کرده وبه اهوازرفته بودنداما او برای کمک ما برگشته بود... ...وقتی ترکش خوردم مراپشت وانتی انداختند که ناگهان دیدم بهنام هم غرق خون کف وانت افتاده وترکشی کوچکش را شکافته.باگریه صدا کردم بهنام .. با شنیدن صدای من سرش را تکان داد و برای همیشه چشمان الهیش را بست. 📚 از کتاب سوی دیار عاشقان @yousof_e_moghavemat
به روضه‌های کربلا ، کوفه و شام یک تنه اقتدا می‌کند غواصِ ما ؛ دست بسته ، تشنه لب ..... @yousof_e_moghavemat
https://www.instagram.com/p/CTz522gI4jO/?utm_medium=copy_link نشانی صفحه پرستوهای برباره👆👆👆 @yousof_e_moghavemat
مسعود بسیار خاکی بود. یادم هست که بعد از تحصیلاتش، در مرکز تحقیقات فیزیک نظری مشغول شد. آن مرکز باغبانی داشت به نام علی آقا. یک روز که آقای دکتر به منزل آمد، دیدم تعداد زیادی گردو در ماشینش است. از او پرسیدم: این گردوها از کجا آمده و چرا اینطور پخش شده؟ او گفت که موقع برگشتن از مرکز، علی آقا گفته بود که شیشۀ ماشین را پایین بکشید. من هم همین کار را کردم و علی آقا این گردو ها را می‌ریزد داخل ماشین و می‌گوید که این گردوها مال شماست. شما برای ما خیلی با بقیه فرق می‌کنید. مسعود هم گفته بود که نه من هم مثل بقیه هستم. علی آقا جواب داده بود که آخر شما تنها دکتر اینجا هستید که به من سلام می‌کنید. مسعود خیلی به بزرگترها احترام می‌گذاشت و اگر می‌دید یکی از دکترها برخورد بدی با کسی می‌کند تذکر می‌داد. @yousof_e_moghavemat
هُوَ مَعَکُم اَینَما کُنتُم هر کجا باشید خدا با شماست « سوره حدید ، آیه ۵ » @yousof_e_moghavemat
صآحِبِ‌صَبر‌بہ‌مَن‌صَبرےعِنایَت‌بِنَمآ ڪه‌فِراقِ‌حَرَمِ‌دِلبَرِتان‌پیرَم‌ڪَرد... @yousof_e_moghavemat
۱ - 💥 🔴 در پی عدم موفقیت رزمندگان ایرانی طی عملیات والفجر‌مقدماتی در بهمن۱۳۶۱ و پس از آن والفجر‌یک در اواخر فروردین۱۳۶۲ جهت تهدید شهر العماره، رژیم بعثی برای موفقیت نظامی خود، تبلیغات بسیار گسترده‌ای را راه‌اندازی کرد. آن‌ها روز ۲۷ فروردین ۱۳۶۲ کنفرانس خلق‌های اسلامی را با حضور صدها تن از روحانیون درباری کشورهای مرتجع عربی با هدف تخریب جمهوری اسلامی ایران در بغداد راه انداختند. فردای آن روز، جلسه‌ای با حضور شماری از فرماندهان قرارگاه‌ها و فرمانده‌لشکرها در قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء برگزار شد. هدف از برگزاری این نشست، بررسی ضعف و قوت‌های دو عملیات پیشین بود. این در حالی بود که بعد از عملیات رمضان، اختلافاتی بر سر وحدت فرماندهی در جنگ بین ارتش و سپاه پیش آمد که علی صیادشیرازی معتقد بود باید فرماندهی، واحد باشد و ارتش حرف اول و آخر را بزند؛ امّا از این طرف محسن رضایی به این نظر معتقد نبود. تا اینکه امام خمینی(ره) جهت خاتمه‌ی این اختلافات، با حکمی آقای هاشمی‌رفسنجانی را مأمور فرماندهی ادامه‌ی والفجرها کرد. 👈 منبع: کتاب ارزشمند و خواندنی @yousof_e_moghavemat