🌿 ز من مپرس کیَم،
یا کجا دیارِ من است
ز شهرِ عشقم و دیوانگی شعارِ من است...
منم ستارهٔ شام و تویی سپیدهٔ صبح،
همیشه سویِ رهت، چشم انتظار من است.
🌴 خوزستان، سال ۱۳۶۱
#رزمندگان
#شهدا
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
ای بانی اشک و روضه های سقا
ای فــاطمه ی دوّم بیــت مــولا
از دامن تو روح ادب را آموخت
آن تشنه ی بی دست کنار دریا
🏴سالروز وفات حضرت ام البنین(س) مادر قمر بنی هاشم(ع) را به همه شیعیان تسلیت میگوییم
@yousof_e_moghavemat
✍ #رهبر_انقلاب : این زنانی که توانستندشهیدانی را پرورش دهندتوانستند شوهران یا فرزندان خود را به صورت انسانهای فداکاری درآورند؛اینها زنان بزرگی هستند
#بیانات
#مقام_معظم_رهبری
#روز_تکریم_مادران_و_همسران_شهدا
@yousof_e_moghavemat
جای مهتاب
به تاریکی شبها
تو بتاب ....
فرمانده تیپ یک ثارالله
فرمانده تیپ الزهرا (س)
فرمانده گردان زهیر
لشکر ۱۰سیدالشهداء (ع)
شهادت: ۲۵ دی ۱۳۶۶ سلیمانیه
#عملیات_بیت_المقدس_2
#شهید_علی_اصغر_صادقی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب .... فرمانده تیپ یک ثارالله فرمانده تیپ الزهرا (س) فرمانده گردان
.
او یک فرمانده بود ....
علی اصغر صادقی به همه گفته بود که در جبهه مسئول نظافت سنگرها و شستن لباس رزمنده هاست. وقتی خبر شهادتش را آوردند پارچه نوشتۀ بچه های لشکر ۱۰ همه را غافلگیر کرد ؛ صادقی فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) لشکر بود...
بیشتر بچه رزمنده های تهرانی او را میشناختند؛ فرماندهای که در هنگام خنثی سازی مین دست چپ اش از بالای مچ قطع شده بود. گذشته از این حرفها منش و رفتار حاجی به گونه ای بود که در همان برخورد نخست همه مشتری رفاقت اش می شدند.
شهید صادقی حال عرفانی قشنگی داشت. نماز شب های مخفیانه و مناجات های خالصانه و تقوای عالمانه. حاجی در وصیتنامه اش نوشت: بار پروردگارا! تو می دانی که من به طمع بهشت تو و یا ترس از آتش جهنم به جبهه نیامدم بلکه تو را لایق پرستش یافتم و به عشق حسین (ع) به جبهه آمدم. صادقی همیشه به دوستان و نزدیکانش میگفت که مبادا این چند رکعت نماز ما را مغرور کند و از خدا طلبکار بشویم.
همۀ این حرف ها دربارۀ کسی است که در آبانماه سال ۴۵ به دنیا آمد و در دیماه سال ۶۶ از دنیا رفت. علی اصغر ۲۱ ساله بود که شهید شد. روی سنگ مزارش در قطعۀ ۲۹ گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها نوشتند فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) و گردان زهیر. حاجی یک جوان نخبه و کاربلد نظامی بود؛ همان نسلی که امام(ره) وعدۀ آمدنشان را داد. او یک فرمانده بود ......
#شهید_علی_اصغر_صادقی
#سالروز_شهادت
@yousof_e_moghavemat
#استوری
◻️روایاتی عاشقانه از ارادت سردار دلها به محضر مادران شهدا
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
#احمد_متوسلیان_آدم_خیلی_جدیی_بود 😠
⚠️ اصولاً آقای متوسلیان آدم خیلی جدّییی بود. نه اینکه اهل بگو بخند نباشد؛ اتفاقاً اگر در مواقع عادی کسی مزاح جالبی در حضور او میکرد؛ به شرط این که شائبهی تمسخر اشخاص را نداشته باشد، حاجی هم میخندید. امّا اینکه خودش ابتدا به شوخی کند، اصلاً و ابداً!.
چه اینکه اگر در موقعیتی جدّی یا وضعیتی بحرانی، کسی در حضور او شوخی میکرد، درجا به طرف نهیب میزد که؛ الآن چه وقت شوخی کردن است برادر جان؟ بس کنید.
با همین یک توپی که میبست، همه ماستها را کیسه میکردند.
😅
🖐
○ به نقل از سردار #شهید_حاج_حسین_همدانی در کتاب #مهتاب_خین ، صفحه ۴۷۴
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
🔺بزرگترین شکارچی تانک
شهید محمدعلی صفا در دفاع مقدس به تنهایی در یک هفته ۱۶۴ تانک را مورد هدف قرار داد و حتی در روز شهادتش ۳۴ تانک را منهدم کرد. طوری که حتی خود عراقیها هم در حیرت بودند و صدای صدام نیز درامد و خرمشهر را گورستان تانکهای خود نامید
محمدعلی صفا دورههای رزمی مختلف، دورههای چتربازی، دوره تکمیلی تکاوری، دوره شکار تانک و ... را با امتیاز عالی سپری کرده بود. تلاشهای او موجب شده بود تا مدرک تخصصی شکار تانک از پایگاه تکاوری رویال مارین انگلستان دریافت کند. او برای آموزش تخصصی انهدام ناوهای جنگی در قبل از انقلاب به پایگاه تکاوری جان.اف.کندی آمریکا اعزام شده بود و بعنوان اولین ایرانی مدرک تخصصی انهدام ناو جنگی را دریافت کرد
#شهید_محمد_علی_صفا
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
#برو_یه_بستنی_بخر_واسم 🤨
😅
💞
خودش میدانست که ماندنی نیست و به زودی خواهد رفت. هیچ چیز برای باقیگذاشتن نداشت. از دارِ دنیا، تنها چند جلد کتاب و یک موتور دربوداغان داشت که آنها را هم رد کرد. هر وقت منزل دوستانش میرفت، حتماً باید یک هدیهی بامزه میخرید برایشان.
یک ریال از حقوق ماهانهاش را نگه نمیداشت. دشمن اسراف و تبذیر بود، امّا برای ابراز محبتش به دوستانش، دستی گشاده داشت.
یک بار وقتی با #شهید_حاج_حسین_همدانی در شهر میچرخیدند، با رسیدن به جلوی مغازهی قنادی، ناگهان رو میکند به همدانی و خیلی جدّی میگوید:
«یالا! برو یه بستنی واسهی من بخر ببینم...!»
😉
❤
#خوش_به_حال_شهدا
سردار #شهید_حاج_محمود_شهبازی
@yousof_e_moghavemat
آن روزها ؛
رفیق مادری میکرد!
لحظاتِ وصال ...
سر را به زانو میکشاند
و دَم آخر نوازش میکرد
و قول شفاعت می گرفت ...
#رزمندگان
#شهدا
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
📌 #طرح_مهدوی
🔹 کاش گرفتار تو باشم...
#السلام_علیک_یا_حجت_ابن_الحسن_العسکری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@yousof_e_moghavemat