eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
: این زنانی که توانستندشهیدانی را پرورش دهندتوانستند شوهران یا فرزندان خود را به صورت انسانهای فداکاری درآورند؛اینها زنان بزرگی هستند @yousof_e_moghavemat
جای مهتاب به تاریکی شب‌ها تو بتاب .... فرمانده‌ تیپ یک ثارالله فرمانده تیپ الزهرا (س) فرمانده گردان زهیر لشکر ۱۰‌سیدالشهداء (ع) شهادت: ۲۵ دی ۱۳۶۶ سلیمانیه @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
جای مهتاب به تاریکی شب‌ها تو بتاب .... فرمانده‌ تیپ یک ثارالله فرمانده تیپ الزهرا (س) فرمانده گردان
. او یک فرمانده بود .... علی اصغر صادقی به همه گفته بود که در جبهه مسئول نظافت سنگرها و شستن لباس رزمنده هاست. وقتی خبر شهادتش را آوردند پارچه نوشتۀ بچه های لشکر ۱۰ همه را غافلگیر کرد ؛ صادقی فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) لشکر بود... بیشتر بچه رزمنده های تهرانی او را می‌شناختند؛ فرمانده‌ای که در هنگام خنثی سازی مین دست چپ اش از بالای مچ قطع شده بود. گذشته از این حرف‌ها منش و رفتار حاجی به گونه ای بود که در همان برخورد نخست همه مشتری رفاقت اش می شدند. شهید صادقی حال عرفانی قشنگی داشت. نماز شب های مخفیانه و مناجات های خالصانه و تقوای عالمانه. حاجی در وصیتنامه اش نوشت: بار پروردگارا! تو می دانی که من به طمع بهشت تو و یا ترس از آتش جهنم به جبهه نیامدم بلکه تو را لایق پرستش یافتم و به عشق حسین (ع) به جبهه آمدم. صادقی همیشه به دوستان و نزدیکانش می‌گفت که مبادا این چند رکعت نماز ما را مغرور کند و از خدا طلبکار بشویم. همۀ این حرف ها دربارۀ کسی است که در آبانماه سال ۴۵ به دنیا آمد و در دیماه سال ۶۶ از دنیا رفت. علی اصغر ۲۱ ساله بود که شهید شد. روی سنگ مزارش در قطعۀ ۲۹ گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها نوشتند فرماندۀ تیپ یک ثارالله(ع) و گردان زهیر. حاجی یک جوان نخبه و کاربلد نظامی بود؛ همان نسلی که امام(ره) وعدۀ آمدنشان را داد. او یک فرمانده بود ...... @yousof_e_moghavemat
◻️روایاتی عاشقانه از ارادت سردار دلها به محضر مادران شهدا @yousof_e_moghavemat
😠 ⚠️ اصولاً آقای متوسلیان آدم خیلی جدّی‌یی بود. نه اینکه اهل بگو بخند نباشد؛ اتفاقاً اگر در مواقع عادی کسی مزاح جالبی در حضور او می‌کرد؛ به شرط این که شائبه‌ی تمسخر اشخاص را نداشته باشد، حاجی هم می‌خندید. امّا این‌که خودش ابتدا به شوخی کند، اصلاً و ابداً!. چه این‌که اگر در موقعیتی جدّی یا وضعیتی بحرانی، کسی در حضور او شوخی می‌کرد، درجا به طرف نهیب می‌زد که؛ الآن چه وقت شوخی کردن است برادر جان؟ بس کنید. با همین یک توپی که می‌بست، همه ماست‌ها را کیسه می‌کردند. 😅 🖐 ○ به نقل از سردار در کتاب ، صفحه ۴۷۴ @yousof_e_moghavemat
🔺بزرگترین شکارچی تانک شهید محمدعلی صفا در دفاع مقدس به تنهایی در یک هفته ۱۶۴ تانک را مورد هدف قرار داد و حتی در روز شهادتش ۳۴ تانک را منهدم کرد. طوری که حتی خود عراقی‌ها هم در حیرت بودند و صدای صدام نیز درامد و خرمشهر را گورستان تانک‌های خود نامید محمدعلی صفا دوره‌های رزمی مختلف، دوره‌های چتربازی، دوره تکمیلی تکاوری، دوره شکار تانک و ... را با امتیاز عالی سپری کرده بود. تلاش‌های او موجب شده بود تا مدرک تخصصی شکار تانک از پایگاه تکاوری رویال مارین انگلستان دریافت کند. او برای آموزش تخصصی انهدام‌ ناوهای جنگی در قبل از انقلاب به پایگاه تکاوری جان‌.اف.کندی آمریکا اعزام شده بود و بعنوان اولین ایرانی مدرک تخصصی انهدام ناو جنگی را دریافت کرد @yousof_e_moghavemat
🤨 😅 💞 خودش می‌دانست که ماندنی نیست و به زودی خواهد رفت. هیچ چیز برای باقی‌گذاشتن نداشت. از دارِ دنیا، تنها چند جلد کتاب و یک موتور درب‌و‌داغان داشت که آن‌ها را هم رد کرد. هر وقت منزل دوستانش می‌رفت، حتماً باید یک هدیه‌ی بامزه می‌خرید برایشان. یک ریال از حقوق ماهانه‌اش را نگه نمی‌داشت. دشمن اسراف و تبذیر بود، امّا برای ابراز محبتش به دوستانش، دستی گشاده داشت. یک بار وقتی با در شهر می‌چرخیدند، با رسیدن به جلوی مغازه‌ی قنادی، ناگهان رو می‌کند به همدانی و خیلی جدّی می‌گوید: «یالا! برو یه بستنی واسه‌ی من بخر ببینم...!» 😉 ❤ سردار @yousof_e_moghavemat
آن روزها ؛ رفیق مادری می‌کرد! لحظاتِ وصال ... سر را به زانو می‌کشاند و دَم آخر نوازش می‌کرد و قول شفاعت می‌ گرفت ... @yousof_e_moghavemat
به فرماندهی حاج قاسم ارسالی یکی از اعضای محترم کانال یوسف مقاومت
27 دی سالروز شهادت سید مجتبی نواب صفوی و یارانش ( واحدي ، طهماسبي ،و ذوالقدر ) بدست رژیم پهلوی 1334ش محمدمهدی عبدخدایی: ♦️قرار شد با شهید نواب برای ناهار و دیدن علامه امینی به منزل ایشان برویم. ♦️در آن دیدار علامه به نواب گفتند : من حیفم میاید شما در ایران بمانید ، شما را می کشند ، بیایید بروید نجف درس بخوانید با استعدادی که شما دارید مرجع خواهید شد ♦️ شهید نواب به علامه گفت:اسلام درسخوان زیاد دارد، سگ ندارد که پای دشمنان را بگیرد. ♦️علامه امينی چشمهايش پر از اشك شد، سرش را انداخت پايين و از اتاق بيرون رفت و ديگر صحبتي نشد. 🌹از وصایای شهید حجه الاسلام سید مجتبی نواب صفوی: 🌹اگر با کاشتن گندم بر پشت بام خانه هامی توانی رفع احتیاج از بیگانه کنی بهتر است بر این کار اقدام کنی تا این که دست گدایی به سوی دشمن اسلام دراز کنی. @yousof_e_moghavemat