eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
287 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 در راه خدا، مسئله ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه‌های نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود، اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است.» 🔺صحیفه (ره) - ج ۲۱ - ص ۸۸ @yousof_e_moghavemat
هیچ تیری بر پیکر شهید نمی‌نشیند مگر آنکه ، اول از قلب مادر او گذشته باشد ... دوران @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 خاطره ای از شهید ابراهیم هادی🌷 ▫️ در عملیات مطلع الفجر - منطقه گیلانغرب 🌿 ۲۱ آذر ماه ۱۳۶۰ - سالروز عملیات مطلع الفجر — آزادسازی (منطقه گیلانغرب) ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 👇👇 🚩 معجزه اذان یکی از بچه ها جلو آمد و گفت:حاجی ابراهیم را زدن! تیر خورده تو گردن ابراهیم! پرسیدم چطور ابراهیم را زدند. کمی مکث کرد و گفت:برای نحوه حمله به تپه به هیچ نتیجه ای نرسیدیم. همان موقع ابراهیم جلو رفت. رو به سمت دشمن با صدای بلند اذان صبح را گفت!با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقی ها قطع شده. آخر اذان بود که گلوله ای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد! از این حرکت بچه گانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار رو کرد!؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم.زمانی که هجده نفر از نیروهای عراقی سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند! یکی از آنها فرمانده بود.او را بازجویی کردم.می گفت:ما همگی شیعه و از تیپ احتیاط بصره هستیم. بعد مکثی کرد و با حالت خاصی ادامه داد:به ما گفته بودند ایرانی ها مجوس و آتش پرست هستند!گفته بودند بخاطر اسلام به ایران حمله می کنیم.اما وقتی موذن شما اذان گفت بدن ما به لرزه درآمد! یکباره به یاد کربلا افتادیم!! برای همین دوستان هم فکر خودم را جمع کردم و با آنها صحبت کردم. آنها با من آمدند.بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم.الان تپه خالی است.ماجرای عجیبی بود. اما به هر حال اسرای عراقی را تحویل دادیم.عملیات ما در آن محور به اهداف خود دست یافت و به پایان رسید. از این ماجرا پنج سال گذشت.زمستان سال 65 و در اوج عملیات کربلای پنج بودیم. رزمنده ای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید:حاجی شما تو عملیات مطلع الفجر نبودید؟ گفتم: بله،چطور مگه!گفت:آن هجده اسیر را به یاد دارید؟!با تعجب گفتم:بله!او خندید و ادامه داد:من یکی از آنها هستم! وقتی چهره متعجب مرا دید ادامه داد:ما با ضمانت آیت الله حکیم به جبهه آمدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. این برخورد غیر منتظره برایم جالب بود.گفتم بعد از عملیات می آیم و شما را خواهم دید. آن رزمنده نام خود و دوستانش و نام گردانشان را روی کاغذ نوشت و به من داد. بعد از عملیات به طور اتفاقی آن کاغذ را دیدم.به مقر لشگر بدر رفتم. اسم و مشخصات آنها را به مسئول پرسنلی دادم. چند دقیقه بعد برگشت. با ناراحتی گفت: گردانی که اسمش اینجا نوشته شده منحل شده! پرسیدم: چرا! گفت: آنها جلوی سنگین ترین پاتک دشمن را در شلمچه گرفتند. حماسه آنها خیلی عجیب بود.کسی از گردان آنها زنده برنگشت! بعد ادامه داد: این اسامی که روی این برگه است همه جزء شهدا هستند. جنازه های آنها هم ماند. آنها جز شهدای مفقود و بی نشان هستند. نمی دانستم چه بگویم. آمدم بیرون.گوشه ای نشستم. با خودم گفتم: ابراهیم، یک اذان گفت، یک تپه آزاد شد. یک عملیات پیروز شد.هجده نفر هم از جهنم به سوی بهشت راهی شدند... راوی هم رزم شهید @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 امام موسی صدر و ، الهام بخش مقاوت اسلامی لبنان ▫️تابستان 1357، هنگامی که انقلاب اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی (ره) می رفت با ساقط کردن حکومت پهلوی، بساط آمریکا و اسرائیل را در منطقه برچیند، حادثه بسیار ناگواری پیش آمد. آن زمان مسلمانان به خصوص ملت ایران و لبنان، چندان متوجه شدت ضربه وارده بر پیکره مبارزه نشدند، ولی صهیونیسم از آن پیروزی بسیار ذوق زده شد؛ چرا که طی سال های آتی، ثمرات فراوانی برای آن درپی داشت. در آن ایام که امام خمینی امید داشت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خکومت را به دست کسی چون آیت الله سیدموسی صدر بسپارد، در حرکتی بسیار مشکوک و عجیب، وی ربوده و مفقود شد. شاید بتوان گفت امام موسی صدر با وجودی که متولد قم و ایرانی الاصل بود، از معدود افرادی بود که اعراب منطقه بخصوص لبنان، باوجود حس ناسیونالیستی و عرب گرایی، برای او احترام و جایگاه ویژه ای قائل بوده و هستند. صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیه‌های افرادی هم‌چون آیت الله بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت علامه سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را پاسخ گفت و برای رهبری جریان مظلوم شیعیان لبنان راهی آن سامان شد. طولی نکشید که موسی صدر به عنوان نماد وحدت ادیان الهی در منطقه شناخته شد و نقش به سزایی در سازماندهی شیعیان و هدایت مبارزه از جنگ داخلی و برادرکشی به سمت هدف اصلی یعنی رژیم غاصب صهیونیستی ایفا کرد. این مسئله برای اسرائیل بسیار گران و ناخوشایند آمد. سرانجام در شهریور 1357 با دعوت مشکوک سرهنگ "معمر قذافی" رهبر لیبی، امام موسی صدر همراه دو تن از همراهانش عازم آن جا شد و از آن روز به بعد هیچ خبر موثقی از وی به دست نیامد. بدون شک مفقودی امام موسی صدر برای صهیونیست ها، حکومت مترلزل پهلوی، فالانژیست های لبنان، معمر قذافی و حتی برخی مسلمانان تندرو که فعالیت های موسی صدر را برنمی تافتند، گران آمد و می توان گفت همه آنها در این آدم ربایی بزرگ شریک بوده و هستند! متاسفانه ربوده شدن امام موسی صدر، به جای آن که موتور محرکه ای برای مبارزه علیه اشغال گران باشد، ترمز دستی مبارزات ضدصهیونیستی شد! برخی افراد مدعی جانشینی و همرزمی با وی، به جای تشدید مبارزات، از مفقودی وی سوءاستفاده کرده و او را "امام المغیب" (امام غایب) نام نهادند و مدعی شدند: "تنها امام غایب موسی صدر است که می تواند لبنان را نجات دهد!" این شعار به ظاهر ساده، برای آن بود تا از هرگونه همراهی با انقلاب اسلامی و حرکتی که امام خمینی علیه آمریکا و صهیونیسم جهانی به راه انداخته بود، خودداری شود. و شد! خرداد 1361 که رژیم اشغالگر قدس در عملی متجاوزانه وارد خاک لبنان شد و تا محاصره بیروت پیش رفت، مدعیان جانشینی موسی صدر در جنبش امل (که هدف اصلی آن مبارزه با صهیونیست ها بود) در کنار فالانژها و دیگر مزدوران، سر میز مذاکره با صهیونیست ها نشستند. این مسئله باعث انشعاب و تفرقه در بین شیعیان شد و ضرباتی به مبارزه آنان وارد آورد و باعث شادمانی صهیونیست ها گردید! در برابر آن حرکت خائنانه، گروهی از مریدان امام موسی صدر با تشکیل مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان، طی 35 سال گذشته، سنگین ترین ضربات را بر اشغالگران وارد آورده و باعث آزادی خاک لبنان از چنگال آنان شدند. این حرکت نشان داد که غیبت یک رهبر، نه تنها نباید باعث یاس و شکست و سکون شود، که می تواند و باید باعث تحرک، تقویت و شدت مبارزه علیه دشمنان گردد. الان بیش از 36 سال از غیبت سردار دلیر اسلام حاج "احمد متوسلیان" می گذرد. دوستان، همرزمان، یاران و مریدان آن دلیرمرد، به خوبی اثبات کرده اند که فقدان و غیبت یک رهبر و فرمانده مقتدر، نه تنها باعث کشیدن ترمز دستی حرکت، که موتور محرک مبارزه شود. بدون شک، تشکیل و تشدید مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان و بیداری ملت های منطقه، همه نتیجه تاثیرگذاری رهبر و فرمانده ای بزرگ چون احمد متوسلیان است که می تواند با وجود غیبت ظاهری 36 ساله، همچنان تاثیر خود را بر مبارزان و آزادی خواهان جهان بگذارد. @yousof_e_moghavemat
🔻آموس هارل: هیچ نشانه‌ای از شکست حماس وجود ندارد 🔹آموس هارل، تحلیلگر نظامی در روزنامه هاآرتص: باتوجه به خسارات سنگینی که ارتش رژیم صهیونیستی متحمل شده است، هیچ نشانه‌ای از فروپاشی یا شکست قریب الوقوع جنبش حماس وجود ندارد @yousof_e_moghavemat
🌸 🌺عن الإمام الهادی عليه السلام: 《 إنَّ اللّه َ لم يُظهِر عَلى غَيبِهِ أحَدًا إلاّ مَنِ ارتَضى مِن رَسولٍ ، فَكُلُّ ما كانَ عِندَ الرَّسولِ كانَ عِندَ العالِمِ ، وكُلُّ مَا اطَّلَعَ عَلَيهِ الرَّسولُ فَقَدِ اطَّلَعَ أوصِياؤُهُ عَلَيهِ ، لِئَلاّ تَخلُوَ أرضُهُ مِن حُجَّةٍ ، يَكونُ مَعَهُ عِلمٌ يَدُلُّ عَلى صِدقِ مَقالَتِهِ وجَوازِ عَدالَتِهِ 》 خداوند، غيب خود را بر هيچ كس آشكار نمى سازد مگر رسولى را كه خود برگزيند. هر آن چه نزد رسول است، نزد عالم نيز هست و هر چه رسول بر آن آگاهى داشته باشد، جانشينانش نيز بر آن آگاهى دارند تا زمين از حجّت تهى نماند و علمى با او همراه است كه گواه درستى گفتار او و جواز عدالت اوست🌺 کشف الغُمّه ، ج۳ ص ۱۷۷ @yousof_e_moghavemat
📸این عڪس مربوط بہ دوران پیشروے داعش در سال ۹۳ یا ۹۴ می‌شہ ڪہ بعد از فتح الرمادے و فلوجہ تا مرز ڪربلا جلو اومدہ بودن. حاج قاسم به‌طور متوسط ۲۰ ساعت سر پا بود تا اجازہ ورود داعش رو بہ خاڪ ڪربلا ندہ. چهرہ خسته‌ و رنگ پریدہ سردار در این عڪس ڪاملا قابل مشاهده است ... @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌹کارگران حضرت زهرا (س)در شاهرود! 🔹تابستان ۱۳۶۳_شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم. گفتم: چه بهتر از این! پس از سلام و خسته نباشید گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندم‌هایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید. پیرزن پس از تشکر گفت: پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه‌ مقداری هندوانه بیاورم! از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو کردیم؛ بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم: مادر چرا صبح گفتید می‌روم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟ گفت: دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد و گفت: چرا کارگر نمی‌گیری تا گندمهایت را درو کند؟ این کارها، دیگر از تو گذشته! عرض کردم: خانم شما که می‌دانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمی‌دهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم. بانو فرمودند: نگران نباش! فردا کارگران از راه خواهند رسید. ... از خواب پریدم. امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا می‌باشند. با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی. 📚 کتاب نبرد میمک، احمد حسینا @yousof_e_moghavemat