💗 حاج احمد 💗
🌸حدیث روز پنجشنبه🌸
#معتقدین_به_امامزمان
🌺عن الامام السجاد علیه السلام:
《 تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ
يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ،الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً.
وَ قَالَ علیهالسلام: انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج 》
غيبت، در زمان دوازدهمین از جانشينان رسول خدا و امامان بعد از او امتداد مىیابد.
اى اباخالد! مردم زمان او كه معتقد به امامت وى میباشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند،
زيرا خداوند عقل و فهمى به آنها داده كه غيبت در نزد آنان به منزلهی مشاهده است!
خداوند آنها را در آن زمان مثل كسانى میداند كه با شمشير در پيشگاه پيغمبر پيكار كردهاند،
آنها مخلصان حقيقى و شيعيان راستگوى ما هستند و مردم را به طور آشكار و نهان به دين خدا میخوانند.
و فرمود: انتظار فرج بزرگترين فرج است🌺
بحار الأنوار ج ۵۲ ص۱۲۲
#حدیث_امام_سجاد
#السلام_علیک_یا_حجت_ابن_الحسن_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طرح_مهدوی
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج قاسم سلیمانی: دقت کنید؛ ما همین قاسم سلیمانی که هستیم، اگر خدا به ما رحم نکند، معلوم نیست تا آخر باشیم... ۹۷/۳/۱۷
#شهید_قاسم_سلیمانی
#باز_نشر
#تلنگر_به_خودم
@yousof_e_moghavemat
🌿 انار برایتان شکسته ام که غمم را
🌾 به این بهانه برایتان دانه دانه بگویم
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
💠 انار خوران شب یلدا !
📸👆شهید حاج احمد کاظمی، سمت راست تصویر
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
ماجراي انار خوردن حاجهمت✨
يك روز حاجهمت به همراه آقاي شيباني از منطقه پيش ما آمدند تا به محمد عباديان سر بزنند و به قول معروف از پشتيباني لشگر بازديدي داشته باشند. حالا نميدانم كه حاجهمت در كجا انار خورده بود. وقتي حاجهمت وارد سنگر فرماندهي تداركات شد و با حاج آقا عباديان حال و احوال و روبوسي كرد. حاج محمد شروع كرد سر به سر گذاشتن با حاج همت. به حاجهمت گفت: حاجي كجا بودي؟ حاجهمت گفت: خط مقدم بوديم. حاج محمد گفت: خط بودي؟ بعد به بچهها اشاره كرد كه ميخواهم سر به سر حاجهمت بگذارم.حاجهمت گفت: بله، خط بوديم. لباسهايمان خاكي است، معلومه كه خط بوديم. حاج عباديان گفت: بهت نميآيد خط بوده باشي. حاجهمت كه كم كم داشت از كوره در ميرفت؛ گفت: بابا جان، اين لباسهاي خاكي نشان نميدهد كه ما كجا بوديم. حاج آقا عباديان گفت: حاجي به لبهايت نميخورد كه در خط مقدم بوده باشي. لبهايت سرخ است. حاجهمت گفت: محمد جان انار خورديم.☺️
راوی:همرزمانشهید
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌹
@yousof_e_moghavemat
🇵🇸 درد ما را در جهان
درمان مبادا بیشما...
📝طراح: امیررضا قلینیا
#استوری
#فلسطین
#غزه
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
💢حماس شروط توافق تبادل اسرا را اعلام کرد
🔹رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه به میانجیگران بینالمللی تأکید کرده اگر اسرائیل اسرای خود را «زنده میخواهد»، تبادل اسرا تنها پس از «آتشبس کامل» و بر اساس طرح «همه در قبال همه» امکانپذیر است.
🔹اظهارات السنوار در شرایطی مطرح شده که بامداد امروز روزنامه «یدیعوت آحارونوت» گزارش کرده بود که جنبش حماس بر آتشبس دائمی اصرار دارد و نمیخواهد آتشبس موقت را بپذیرد و تأکید دارد توافق جدید تبادل اسرا باید شامل آزادی ۳ اسیر فلسطینی بهنامهای مروان البرغوثی، عبدالله البرغوثی و احمد سعدات باشد.
#اللهم_فک_کل_اسیر
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌴 خرمایی که هیچ کس به آن لب نزد
اوایل جنگ بود. در عملیات برون مرزی ما در پایگاه دزلی (منطقه مرزی جبهه مریوان) رفت و آمد داشتیم . یکی از افراد بیسیم چی پایگاه درخواست میکرد که مرا هم با خود ببرید. به او گفتیم که سازمان ما با شما تفاوت دارد
و نمیتوانیم شما را با خود ببریم او اصرار میکرد و میگفت چه کسی باید اجازه بدهد که من با شما بیایم و گفتیم آقایی مسئول مخابرات مریوان.
پس از مدتی با گرفتن موافقت آقایی با ما همراه شد .
وقتی که به یک عملیات رفتیم،حسین هم شرکت کرد.هدف یک پاسگاه عراقی مقابل قله ملخ خور بود.به آنجا حمله کردیم. در آن عملیات موفقیت خوبی به دست آوردیم و تعداد ی سلاح به غنیمت گرفتیم. در مسیر بازگشت بر اثر باد شدید بهمن اتفاق افتاد و آنها دچار بهمن شدند و راه خود را گم کردند به همین ترتیب مدتها در کوه و برف و یخبندان سرگردان بودند. تا افراد یکی یکی انرژی خود را از دست دادند .
به هر صورت پس از مدتی بر اثر خستگی وگرسنگی ۴ نفر از برادران از ادامه مسیر باز ماندند ودر حال یخ زدن بودند.
یکی از افراد که در کیف خود یک دانه خرما پیدا کرده بود گفت من آمدم این خرما را به یکی از دوستان دادم گفتم بیا اقلاً با این یک حبه خرما کمی انرژی میگیری، قبول نکرد!!! و گفت آن را به نفر دوم بده او از من ضعیفتر است به همین ترتیب نفر دوم و نفر سوم و نفر چهارم همه امتناع کردند برگشتم به نفر اول دیدم او شهید شده رفتم سراغ دومی دیدم او هم شهید شده رفتم سراغ سومی و چهارمی دیدم همه شهید شدند.
با ناراحتی واستیصال رو به آسمان فریاد زدم و یک رگبار به هوا بستم.
صدای رگبار باعث شد که دوستان موقعیت آنها را پیدا کنند و سراغشان بروند در حالی که فاصله انها از محل خودی کمتر از یک کیلومتر بود .
حسین بیسیم چی هم بین آن ۴ شهید بود .
من کوله او را بررسی کردم نامهای را دیدم در نامه نوشته شده بود: حسین جان فرزندمان به زودی به دنیا میآید برای تولدش بیا.
او در جواب نوشته بود اگر فرزند ما دختر بود اسم او را زهرا و اگر پسر بود اسم او را حسین بگذارید من او را نمیبینم دیدار ما به قیامت .
من آن موقع فهمیدم که چرا وی اصرار داشت که حتماً در عملیات شرکت کند.
او ازشهادت خود خبر داشت.وی در نامهاش نوشته بود که؛ خدا را شکرگزارم که نام مرا در لیست شهدا قرار داد.
راوی: رضا غزلی
(به نقل از پیشکسوت و رزمنده قدیمی سیاوش جبه داری، همرزم شهید پیچک)
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat