✅ پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله:
📍 اِنَّ اللّه َ تَعالى جَميلٌ يُحِبُّ الْجَمالَ
سَخىٌّ يُحِبُّ السَّخاءَ
نَظيفٌ يُحِبُّ النَّظافَة؛
📌 خداوند، زيباست و زيبايى را دوست دارد
بخشنده است و بخشش را دوست دارد
پاكيزه است و پاكيزگى را دوست دارد.
📚 نهج الفصاحه ح۶۹۰
#حدیث_نبوی
@yousof_e_moghavemat
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 فیلم/ چرا میگن #شهید_متوسلیان !!!؟😏
○
☆
📺 برنامه #رو_در_رو : مصاحبه با سردار حاج #سعید_قاسمی - بهمن ۹۷.
✔
✍
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#چهار_دیپلمات_ربوده_شده
#چهار_دیپلمات
@yousof_e_moghavemat
#یا_صاحب_الزمان 💚
🍁صدقه میدهم هر روز برای جسمم
🍂غافل از اینکه بدون تو دلم در خطر است
🍁به لبم هست "بیا" و به دلم هست "نیا"
🍂این دورویی و نفاقم بخدا یک هنر است
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@yousof_e_mighavemat
#شهدای_مظلوم_شمالغرب🌷
🌷شهیدعباس عاصمی مسئول تفحص لشکر ۱۷ حضرت علیبن ابیطالب(ع) بود و بیش از ۲۰۰ بار برای #تفحص شهدای جنگ تحمیلی به مناطق مختلف اعزام شدبود
خیلی به اسم حضرت #زهرا(س) حساس بودتااسم حضرت رومی شنیداشک ازچشمانش سرازیرمی شدقبل ازشهادتش خواب عجیبی دیده بودمی گفت خواب دیدم که #پیامبر(ص)درمسجدی هستند افرادی که درآنجابودندبه من گفتند اگرمی خواهی ایشان راببینی داخل مسجدشووقتی واردمسجد شدم #چهارخانم نورانی دیدم که درکنارهم نشسته بودندبه من الهام شدکه نفراول آنهاحضرت #خدیجه ونفردوم حضرت #زهرا(س) است خواستم به عقب برگردم حضرت #زهرا (س)با دستشان به من اشاره فرمودند تانزدیکتربروم سریع جلورفتم وقتی خواستم قسمتی از #چادر حضرت #زهرا(س) راکه روی زمین بودبه عنوان تبرک ببوسم حضرت دستی روی #سرم گذاشتددرهمین لحظه ازخواب بیدارشدم حال عجیبی داشتم
👈شهیدعباس عاصمی ازشهدای هست که به همراه شهیدموسوی نژاددرشمالغرب به همراه ایشان شهادت رسید
🌷فرمانده تفحص لشگر۱۷علی بن ابیطالب(ع)
همرزم شهید #موسوے_نژاد
#شهید_حاج_عباس_عاصمے
🍃🌹
@yousof_e_moghavemat
۱۹ تیرماه #سالروز_شهادت #شهید_عباس_فخارنیا گرامی باد . ⚘
ولادت: ۱۳۴۵/۰۱/۰۵
شهادت: ۱۹/۴/۱۳۶۵
پدر و مادر ایشون (که پدر و مادر شهیدان عباس و على فخارنیا هستند) از اوتاد محله ی افسریه ی تهران اند.این دو بزرگوار امسال در حج تشریف دارند. دیروز روحانى کاروان شان با پرس و جو، حاج منصور فخارنیا رو در صحراى عرفات بین حجاج پیدا مى کنه و مى پرسه پسر شما شهید شده؟
حاج منصور آقا جواب میده: بله! روحانى کاروان میگه: اسم شهیدتون عباسه؟ حاج منصور باز میگه: یکى از دو شهیدمون عباسه.
روحانى میگه: من که از پدر شهید بودن شما خبر نداشتم؛ اسم شهیدتون رو هم نمى دونستم. شهید شما به خوابم آمد و گفت اسم من عباس فخارنیاست. بروید پدر من رو توی کاروان پیدا کنید و بهش بگویید چون قلب اش مشکل داره، امشب به مشعر و فردا به منىٰ نرود!
پدر شهدا میگه: نمیشه که. روحانى کاروان هم در جواب میگه: حاج آقا! من نه شما رو مى شناختم و نه پسر شهیدتون رو. این چیزى بود که باید میومدم به شما بگم. شما هم مى تونید نایب بگیرید و خودتون از همین جا برگردید مکه به هتل تون.
حاج منصور فخارنیا هم طبق توصیه ى روحانى کاروان، براى خودش و همسرش نایب گرفته و از واقعه ى امروز در منىٰ جون سالم به در مى بره.
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لباس های چه کسی را شسته ای؟
🎞خاطره شنیدنی از
حاج احمـــد متوسلیان🕊
🎙آقای حجتالاسلام والمسلمین پناهیــان.
#حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
#یادِسَنگر
دلمنتنگهمینیڪلبخنـد
وتــودرخنـــدهمستانہخود
میگـذری(:
نوشجانتامّـا
گاهگاهےبہدلخسـتہماهم
نظــری . . .💔
@yousof_e_moghavemat
↩ #بازنشر ↪
😅 #مرخصی_می_خواستی_نه ؟؟!!!! 😂
🤪
🤤
↘️
🏷 زمانی که #تیپ_محمد_رسول_الله (ص) تشکیل شد، #رضا_دستواره با توجه به استعدادی که داشت، به عنوان #مسئول_پرسنلی شروع به کار کرد. محل کار او در یک کانکس بود که در آن یک پنجره تعبیه شده بود و این کانکس در سطح بالاتری از زمین قرار داشت. این طوری رضا بر رزمنده های مراجعه کننده تسلط داشت؛ از طرفی بچه های رزمنده باید بر روی بلوکی می رفتند.
🤭
یک روز که آماده می شدیم برای #عملیات_بیت_المقدس ، یک بسیجی رزمنده پشت پنجره قرار گرفت و گفت: "مرخصی می خوام."
رضا گفت: "طبق دستور فرمانده تیپ ، چون عملیات نزدیک است نمی توانیم #مرخصی بدهیم."
بسیجی خیلی اصرار کرد.
رضا گفت : "آقا، #فرمانده_تیپ گفته است مرخصی ندهید. چرا اینقدر اصرار می کنید؟"
ولی وقتی رضا دید این بسیجی همچنان پافشاری می کند، یه #پارچ_آب بغل دست رضا بود. گفت: "وایسا الان بهت مرخصی می دم".
تقریباً سر و صورت بسیجی مقابل پنجره بود. پارچ آب را روی سر بسیجی خالی کرد گفت: "حالا متوجه شدی...مرخصی نمی دیم". 😂😂
👤 راوی: سردار «نصرت الله قریب»
📸 شناسنامه عکس: #انتشار_برای_اولین_بار - بُستان، سال ۱۳۶۳ ، حمیدرضا فرزاد در کنار سردار #شهید_سید_محمدرضا_دستواره 🤗
#پست_ویژه_شب_جمعه
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#خاطرات_طنز_جبهه
@yousof_e_moghavemat
💔
پیغام آوردند که برای بردن جنازه یوسف به مقر حزب کومله بیایید. پدرش با شنیدن این خبر همان جا دق کرد و جان سپرد.
من و برادرش به آن سوی رودخانه رفتیم، یوسف را شهید کرده بودند. بدن یوسفم تکه تکه شده بود. انگشت هایش، جگرش، اعضا و جوارحش...
گفتند: همین جا دفنش کن؛ با دستهایم زمین را کندم، تکه تکه یوسفم را در قبر گذاشتم.
راوی: مادر
#شهید_یوسف_داورپناه
@yousof_e_moghavemat
#شهید_سید_محمد_حسن_بنی_سعید
هرگاه در نماز حضور قلب نداشتيد بعد از آن يك صفحه قرآن بخوانيد.
#نماز
#حضور_قلب
#تلاوت_قرآن
@yousof_e_moghavemat
آتـش
به دلم مانـده و
بــاران به نگاهـم
این خاصیـتِ بغـــض ِ
به جا مانده از عشـق است ...
#مردان_بی_ادعا
#جبهه
#رزمندگان
@yousof_e_moghavemat