🍁 #شهدائنا_فخرنا 🚩
🥰
🦋
🍂
پاییز ۱۳۶۲
عملیات #والفجر_چهار
اسلام آباد غرب، #قلاجه
اردوگاه #لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ 🥁
☆
♡
📸 از راست:
نفر اول: سردار #شهید_محمدرضا_کارور (فرمانده وقت گردان مالک اشتر)
نفر دوم: ناشناس
نفر سوم: سردار #شهید_علی_اکبر_حاجی_پور (فرمانده وقت تیپ یکم عمّار)
نفر چهارم: سردار #شهید_عباس_کریمی (فرمانده وقت تیپ دوم سلمان)
نفر پنجم: مجتبی صالحی (نیروی آزاد لشکر)
نفر ششم: سردار #سعید_قاسمی (فرمانده وقت اطلاعات - عملیات لشکر)
😍
💕
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدای_عزیز_ما_فراموش_نخواهند_شد
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_و_در_شادی_وصلشان_عند_ربهم_یرزقون_اند
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
🍁 #شهدای_والفجر_چهار 🍂
بسیجی دلاور و خستگی ناپذیر سپاه اسلام
جانشین زبده اطلاعات - عملیات #لشکر_27
#شهید_مجید_زادبود ❤
✔
☘
ولادت: ۱۳۴۱ - تهران
#شهادت : ۲۹ آبان ۱۳۶۲ - عملیات #والفجر_چهار - پنجوین.
⚫ چهار سال پس از پایان جنگ یعنی در سال ۱۳۷۱، به همّت رزمندگان زحمتکش اکیپ تفحص #شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ ؛ بقایای پیکر #شهید_زادبود در دامنه های ارتفاعات کانی مانگا کشف و ضمن انتقال به تهران و برگزاری مراسم تشییع به خاک سپرده شد.
مزار مطهر این شهید بزرگوار، در گلزار بهشت زهرا (س) تهران، قطعه ۲۶ - ردیف ۵ - شماره ۳۴ قرار دارد.
⚘
💐
📸 شناسنامه عکس: شهریور ۱۳۶۲ ، استان کرمانشاه، شهرستان #جوانرود ، روستای شیخ صله، مقر واحد اطلاعات - عملیات لشکر ۲۷.
از راست: #شهید_مجید_زادبود ، شهید #حاج_همت ، سعید عظیمی؛ فرمانده واحد عملیات سپاه جوانرود و سردار حاج #سعید_قاسمی
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
❤ #سپاه_محمد_ص_می_آید 🚩
✔
🌸
🔸️
💠 به دستور #متوسلیان به سرعت وسایل و تجهیزات تیپ جمع آوری شد و صبح روز جمعه بیستم خرداد ۱۳۶۱ - یعنی یک روز پیش از عزیمت به سوریه - نیروها در پادگان امام حسین علیه السلام گرد آمدند.
#سعید_قاسمی ؛ مسئول وقت واحد اطلاعات عملیات #تیپ_۲۷ می گوید:
✔
«...هیچوقت فراموش نمیکنم. قریب به هزار نفر بودیم؛ حدود هشتصد نفر از نیروهای کادر سپاه، و مابقی، بچّههای تکاور تیپ ۵۸ ذوالفقار ارتش بودند که در محوطهی زمین صبحگاه پادگان امام حسین (ع) صف کشیده بودند.
در مقابل ما و روی جایگاه، علاوه بر #حاج_احمد و #حاج_همت، #تیمسار_ظهیرنژاد و تعدادی از فرماندهان محترم ارتش جمهوری اسلامی ایران هم حضور داشتند؛ اصحابی که دیگر گمان نکنم اَحدی بتواند مثل و مانند آنها را در یک جا گردآوری کند.
🌸
#حاج_احمد در جمع این رزمندگان، سخنرانی هیجانانگیزی ایراد کرد. پشت میکروفن، با چهرهای برافروخته و لحنی حماسی گفت:
📢
برادران، این راه، راهی بیبازگشت است! کسی که با ما میآید، باید تا آخر خط همراه ما باشد. اگر در آنجا عملیاتی انجام بدهیم، ممکن است حتی جنازهی هیچ یک از شهدای ما به ایران برنگردد. تنها دالان هوایی تهران به دمشق، از فراز ترکیه میگذرد و این کشور، به علت عضویت در پیمان نظامی ناتو و روابط گرمی که با اسرائیلیها دارد، به محض اطلاع از حضور قوای نظامی جمهوری اسلامی در دمشق، قطعاً این تنها دالان هوایی را هم، به روی هواپیماهای ترابری ما خواهد بست. شاید ما اوّلین و آخرین مجموعه رزمندگانی باشیم که به سوریه خواهیم رفت؛ بنابراین، برادرانی با ما بیایند که تا آخر پای کار خواهند بود. 🚩
#حاج_احمد با حرفهایش آب پاکی را روی دست همه ریخت. جواب سخنان او را بچّهها با وصیتنامههایی که از جیب بلوز فرمشان بیرون کشیدند و به سویش گرفتند، دادند. همه اشک شوق میریختند. پادگان از فریادهای «یاحسین» بچّههای سپاهی و ارتشی به لرزه در آمده بود. حتی به چشمهای #احمد، #همت و #تیمسار_ظهیرنژاد هم اشک نشسته بود.
💕
بعد از وداع با نیروها، قرار شد که فردای آن روز، #حاج_احمد خود به همراه اولین هواپیمای حامل تعدادی از نیروهای اعزامی، راهی سوریه شود.»
✔
🌸
📚 منبع نوشته: کتاب بسیار ارزشمند و گرانبهای #همپای_صاعقه ، به قلم گلعلی بابایی - حسین بهزاد ، با تخلیص و اختصار از صفحات نورانی ۷۷۴، ۷۷۵ و ۷۷۶.
🔸️
↘️
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#دفاع_مقدس
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
🌸 #اگر_احمد_بود 🌿
☆
● سردار سرتیپ پاسدار #سعید_قاسمی پیرامون تاثیر اسارت مهندس #احمد_متوسلیان بر روند کلی #دفاع_مقدس می گوید:
▪︎
...اگر ما بخواهیم نگاه کلی تری به واقعه چهاردهم تیر ۱۳۶۱ داشته باشیم، باید بگوییم که از دست دادن #احمد_متوسلیان فی الواقع در حکم ثلمه و صدمهای بود که به کل سرنوشت تاریخی جنگ ما وارد شد.
ما این واقعیت را امروز که حدود سیزده، چهارده سال از ختم جنگ گذشته، شاید راحت تر بتوانیم درک کنیم. یعنی الآن، با فراغ بالِ ناشی از گذشت زمان است که می شود نقش تاثیرگذار و سرنوشت ساز چهره ای مثل #احمد_متوسلیان را در نبردهای فوق العاده سنگینی مثل #فتح_مبین و #الی_بیت_المقدس مورد بازنگری دقیق قرار داد.
✔
اگر که خدا می خواست و امکان تکرار چنان نبردهایی به فرماندهی #احمد در جبهه لبنان فراهم می شد و زمینه برای رویارویی نظامی مستقیم ما با اسرائیلیها به وجود میآمد، خب، تاریخ داستانهایی متفاوت با آنچه که گذشت را درباره جنگ ۱۹۸۲ لبنان ثبت می کرد.
#داستان_هایی_که_تا_ابد_زنده_می_ماند ...
🚩
🇮🇷
📼 منبع: مصاحبه، تهران، ۹ دی ماه ۱۳۸۱.
♡
☆
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۱۳
🔷 رزمندگان تیمهای شناسایی واحد اطلاعات - عملیات #لشکر۲۷ از روز پنجشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۲ در یکی از مدارس متروکهی شهر سرپلذهاب مستقر شدند تا براساس تصمیمگیری فرماندهان، عملیات شناسایی بر روی محورهای کوهستانی جبههی میانی را آغاز کنند.
آنان در گام نخست، شناسایی از ارتفاع سوقالجیشی #آقداغ در نوار مرزی قصرشیرین را در اولویت کاری خود قرار دادند. این مأموریت شناسایی زیر نظر #سعیدقاسمی ؛ مسئول واحد اطلاعات - عملیات لشکر انجام میگرفت و تیمهای شناسایی به صورت شبانهروزی، یالهای شمالی، میانی و جنوبی را مورد شناسایی قرار میدادند.
با توجه به تلاشهای بسیار خوب، مؤثر و بیوفقهی تیمهای شناسایی لشکر، متأسفانه خبر مأموریت به بیرون درز کرد و باعث شد که عملیات شناسایی در ارتفاع آقداغ کانلمیکن باقی بماند و ادامهی کار در آن محور متوقف شد.
به گفتهی #سعیدقاسمی، اهمیّت آقداغ به این خاطر بود که کشیدگی آن از بالای قصرشیرین تا نفتشهر، حدود 15km وسعت داشت. طوری که به شهرهای خانقین و بعقوبهی عراق از آن طرف و شهرهای قصرشیرین و گیلانغرب اشراف دید کامل وجود داشت.
#سعید_قاسمی در ادامه میگوید:
«... #همت خیلی مشتاقانه پیگیر گزارشات میدانی شناسایی بود و دنبال این بود که غرب را کامل بشناسد و در جلسات قرارگاه دستش پر باشد. این بود که تیمهای شناسایی #لشکر۲۷ در این مأموریت، زمینی کوهستانی، پیچیده و بسیار سختگذر برای نفر پیاده را به طول هفتاد کیلومتر در امتداد نوار مرزی ایران با عراق- یعنی شمالغرب استان کرمانشاه و جنوبغرب استان کردستان که مجاور و محدودهی شرقی استانهای دیاله و سلیمانیهی عراق میشدند - مورد شناسایی دقیق؛ هم در عرض و هم در عمق قرار داد. این مدت حدود پنجماه طول کشید.»
📸 شناسنامهی عکس: ۱۴ مرداد ۱۳۶۲ ، اردوگاه شهید بروجردی، عکس یادگاری کادرها و رزمندگان #گردان_کمیل با #حاج_همت پیش از عزیمت به منطقهی #والفجر۳
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
✅ پست ۲۴
#نور_مهتاب_مشکل_لاینحل 🌜
🔵 هر روز که میگذشت، تب و تاب ناشی از در پیش بودن موعد شروع عملیات هم، داغتر میشد. یکی از مشکلات و معضلات لاینحل، هماهنگکردن گردانها برای استفاده از نور مهتاب در شب عملیات بود. به طوری که وجود نور مهتاب در یک راهکار، برای کمک به حرکت یک گردان لازم و در راهکاری دیگر، همین روشنایی ماه، حرکت گردان عملکننده را لو میداد. برای یک راهکار، هلال نیمهی اول مناسب بوده و برای راهکار دیگر، هلال نیمهی دوم ماه مناسب بود. بدین ترتیب، شناساییها ریز به ریز در حال گزارش بود و عناصر شناسایی نگران اتفاقات آینده بودند.
🔶 همزمان با پیشبرد امور اکتشافی، نگرانیهای روزافزونی که طی سه ماههی گذشته اذهان: سعید قاسمی، مجید زادبود، حمید میرزایی، احمد استادباقر، حجّت معارفوند، محمّد مرادی، اصغر جعفری و دیگر عناصر کلیدی ماموریتهای شناسایی واحد اطلاعات-عملیات #لشکر۲۷ را به خود مشغول کرده بود، سرانجام به مرحلهای رسید که این افراد را مجاب نمود تا دلنگرانیهایشان را به فرماندهی لشکر انتقال بدهند. آنها در پایان مأموریتهای شناسایی به این نتیجه رسیده بودند که محور بمو-دربندیخان برای اجرای عملیات #والفجر۵ منطقهی مناسبی نیست. پس درصدد برآمدند تا زمان مذاکره با فرمانده #لشکر_۲۷ او را قانع کنند تا از اجرای این عملیات، صرفنظر نماید.
📸 اواخر شهریور ۱۳۶۲، روستای متروکهی حسینآباد، نشست توجیهی سرداران #سعید_قاسمی و #شهید_مجید_زادبود با مسئولین تیمهای شناسایی واحد اطلاعات-عملیات لشکر۲۷
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۳۰
#مگر_شما_بزرگتر_ندارید ؟
🔵 بدیهی بود که خروجی حاصل از نشست فرماندهان ارشد سپاه با مسئولین و عناصر شناسایی واحدهای طرح و شناسایی و اطلاعات-عملیات #لشکر۲۷ ، بخصوص نشست دوم با حضور فرمانده کل سپاه به مذاق #همت خوش نیاید. خصوصاً از آن جهت که به نظر میرسید فرماندهان رده بالای سپاه، پس از استماع گزارشهای عناصر شناسایی و اطلاعاتی لشکر۲۷ اکنون نسبت به لغو عملیات #والفجر۵ راغبترند، تا اجرای آن. همین امر سبب شد تا فرمانده لشکر ۲۷ با آن عناصر به سختی برخورد کند.
#سعید_قاسمی ؛ مسئول واحد اطلاعات-عملیات #لشکر۲۷ در بیان خاطرات خود، از آن روزهای تلخ اینگونه یاد کرده است:
«...به روزهای پایانی ماموریتهای شناسایی در بمو رسیده بودیم، که طی دهم و دوازدهم مهرماه ۱۳۶۲ به درخواست ما، دو جلسه در قرارگاه عملیاتی نجف برگزار شد. در آن دو جلسه از طرفِ واحدهای اطلاعات عملیات و طرح و شناسایی #لشکر۲۷ من، مجید زادبود، حسین اللهکرم، اصغر جعفری، محمد جوانبخت، حجتالله معارفوند، محمد مرادی، مهدی براتی و احمد استادباقر حضور داشتیم. مدیریت جلسه اول به عهده علی شمعخانی بود که سرهنگ علی صیاد شیرازی، غلامعلی رشید و عزیزجعفری هم او را همراهی میکردند. جلسه دوم در قرارگاه نجف را، خود محسن رضایی مدیریت کرد که آقایان شمعخانی، رشید، صفوی، رفیقدوست و جعفری هم در آن حضور داشتند. طی این جلسه دومی؛ بچههای ما به خصوص حسین اللهکرم و خودِ من، حرفهایمان را کامل زدیم. ما مشکلات اجرای عملیات در منطقه کوهستانی بمو و پیچیدگیهای آن را موبهمو و جزء به جزء تشریح کردیم. اینکه اگر به هر دلیلی عملیات ضربه ببیند، فاجعه بزرگی رخ خواهد داد. بچههای ما به صورت غیرمستقیم میخواستند آقای شمعخانی و صیاد شیرازی را متقاعد کنند که اجرای عملیات در این منطقه به صلاح نیست. گویا بعد از خاتمهی همان جلسه، آقای شمعخانی خطاب به مجید زادبود و احمد استادباقر گفت: این حرفهایی که زدید درست، امّا این را هم بدانید؛ در نهایت این ما هستیم که تصمیم میگیریم در این محور عملیات بشود، یا نشود. پس بهتر است شما بروید و به کارهایتان ادامه بدهید، تا ما بگوییم چهکار باید بکنید.
لحن صحبتها و تعابیر بهکارگرفته شده توسط آقای شمعخانی، تاثیر بدی روی روحیه زادبود و استادباقر گذاشت و آنها را خیلی برآشفته کرد. این را وقتی فهمیدم که این دو نفر آمدند و همین موضوع را به من هم گفتند. من هم بعد از شنیدن حرفهایشان به آنها گفتم: فعلاً آرام باشید تا ببینید #حاج_همت در این مورد چه نظری دارد!
بعد به اردوگاه لشکر در قلّاجه رفتم تا هم گزارش آن جلسه را به حاجی بدهم و هم از او کسب تکلیف کنم. وقتی همهی حرفهای بچهها را به #همت انتقال دادم، خیلی عصبانی شد و به من گفت:
ببینم سعید؛ شما اصلاً با اجازهی چه کسی این حرفها را به محسن رضایی زدید؟ اصلاً این مسائل چه ربطی به شما داشت؟
گفتم: حاجیجان؛ ما که سر خود نرفته بودیم، بعد از جلسهی اولی که خودت را هماهنگ کرده بودی، از طرف قرارگاه نجف ما را خواستند و گفتند بیایید حرفهایتان را به آقا محسن بگویید. ما هم رفتیم و بچهها حرفهایشان را به او گفتند. با حالتی برآشفتهتر گفت:
غلط کرده هر کس این حرفها را به محسن زاده!
گفتم: حاجیجان؛ من که به شما گفتم؛ این بچهها سرخود به آنجا نرفتند، قرارگاه احضارشان کرده بود.
گفت: خیلی بیجا کردهاند؛ مگر شما بزرگتر ندارید؟
گفتم: معلوم است که داریم.
گفت: خُب؛ پس اگر اینطور است، چه لزومی داشت پیش محسن و شمعخانی بروید؟
میآمدید به من میگفتید که محسن و شمعخانی خواستار جلسه با ما شدهاند، آنوقت خودم میرفتم و میدانستم جواب آن آقایان را چطوری بدهم...»
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
❤ #سپاه_محمد_ص_می_آید 🚩
✔
🌸
🔸️
💠 به دستور #متوسلیان به سرعت وسایل و تجهیزات تیپ جمع آوری شد و صبح روز جمعه بیستم خرداد ۱۳۶۱ - یعنی یک روز پیش از عزیمت به سوریه - نیروها در پادگان امام حسین علیه السلام گرد آمدند.
#سعید_قاسمی ؛ مسئول وقت واحد اطلاعات عملیات #تیپ_۲۷ می گوید:
✔
«...هیچوقت فراموش نمیکنم. قریب به هزار نفر بودیم؛ حدود هشتصد نفر از نیروهای کادر سپاه، و مابقی، بچّههای تکاور تیپ ۵۸ ذوالفقار ارتش بودند که در محوطهی زمین صبحگاه پادگان امام حسین (ع) صف کشیده بودند.
در مقابل ما و روی جایگاه، علاوه بر #حاج_احمد و #حاج_همت، #تیمسار_ظهیرنژاد و تعدادی از فرماندهان محترم ارتش جمهوری اسلامی ایران هم حضور داشتند؛ اصحابی که دیگر گمان نکنم اَحدی بتواند مثل و مانند آنها را در یک جا گردآوری کند.
🌸
#حاج_احمد در جمع این رزمندگان، سخنرانی هیجانانگیزی ایراد کرد. پشت میکروفن، با چهرهای برافروخته و لحنی حماسی گفت:
📢
برادران، این راه، راهی بیبازگشت است! کسی که با ما میآید، باید تا آخر خط همراه ما باشد. اگر در آنجا عملیاتی انجام بدهیم، ممکن است حتی جنازهی هیچ یک از شهدای ما به ایران برنگردد. تنها دالان هوایی تهران به دمشق، از فراز ترکیه میگذرد و این کشور، به علت عضویت در پیمان نظامی ناتو و روابط گرمی که با اسرائیلیها دارد، به محض اطلاع از حضور قوای نظامی جمهوری اسلامی در دمشق، قطعاً این تنها دالان هوایی را هم، به روی هواپیماهای ترابری ما خواهد بست. شاید ما اوّلین و آخرین مجموعه رزمندگانی باشیم که به سوریه خواهیم رفت؛ بنابراین، برادرانی با ما بیایند که تا آخر پای کار خواهند بود. 🚩
#حاج_احمد با حرفهایش آب پاکی را روی دست همه ریخت. جواب سخنان او را بچّهها با وصیتنامههایی که از جیب بلوز فرمشان بیرون کشیدند و به سویش گرفتند، دادند. همه اشک شوق میریختند. پادگان از فریادهای «یاحسین» بچّههای سپاهی و ارتشی به لرزه در آمده بود. حتی به چشمهای #احمد، #همت و #تیمسار_ظهیرنژاد هم اشک نشسته بود.
💕
بعد از وداع با نیروها، قرار شد که فردای آن روز، #حاج_احمد خود به همراه اولین هواپیمای حامل تعدادی از نیروهای اعزامی، راهی سوریه شود.»
✔
🌸
📚 منبع نوشته: کتاب بسیار ارزشمند و گرانبهای #همپای_صاعقه ، به قلم گلعلی بابایی - حسین بهزاد ، با تخلیص و اختصار از صفحات نورانی ۷۷۴، ۷۷۵ و ۷۷۶.
🔸️
↘️
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#دفاع_مقدس
#سالروز_اعزام_لشکر_محمد_رسول_الله_به_لبنان
#بیست_و_یکم_خرداد_1361
@yousof_e_moghavemat
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آقا_سعید_مظهر_حزبالله : قسمت دوم 🚩
☆
☆
🎥 سردار دلاور سپاه اسلام
#حاج_سعید_قاسمی در حال هدایت #عملیات_مرصاد روی جادهی حسنآباد منتهی به جادهی اسلامآباد غرب.
منافقین از روستای مشرف به جاده، شروع به تیراندازی میکنند.
•°•
°•°
#مرصاد
#سعید_قاسمی
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آقا_سعید_مظهر_حزبالله : قسمت آخر 🚩
•°°•☆•°°•
♡°••°••°•
🎥 فیلمبردار، #ابراهیم_حاتمی_کیا به #حاج_سعید_قاسمی میگوید:
«حاجآقا خستگی درکنید. خستگیِ شما هم دیدنیه!...»😊
┄━═✿🌺💠🌺✿═━┄
#آقا_سعید
#سعید_قاسمی
#سردار_سعید_قاسمی
#روایت_فتح
#شهید_آوینی
#عملیات_مرصاد
@yousof_e_moghavemat
❈ٰٰٰٰٰٰٰٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪۪۪۪۪۪ٜٜٜٜٖٜٜٜٖٜٖٖٖٖٖٖٖ͜͡
#یاد_مرگ
🌷شهیدسیدمرتضی آوینی🌷
اگر مرگ انسان،
سرآغاز حیات طیبه جاودانی اش باشد،
نفسهای او، در حکم قدمهایی است که بسوی جاودانگی برمیدارد...
راه حق، آویخته با دشواری هاست،اما از این دشواری ها شیرین تر، هیچ نیست
#شهید_مرتضی_آوینی نفر اول ایستاده از سمت چپ
سردار #سعید_قاسمی نفر اول ایستاده از سمت راست
@yousof_e_moghavemat
40.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بار_معنایی_لفظ_شهید_برای_حاج_احمد_متوسلیان ⚠️
☆
♡
● سردار #حاج_سعید_قاسمی در برنامه #رو_در_رو : «لفظ شهید دو بار معنایی دارد: یک اینکه یعنی حی، زنده است و دوم اینکه میخواهند ختم پرونده را اعلام کنند و دیگر پیگیریها خاتمه پیدا کند.»
● سردار #سعید_قاسمی [خطاب به آقای حمید داودآبادی]: «چرا در مورد چیزی که اطلاعات ندارید، دوست دارید و مُصرّید که بگویید شهید شده است!؟؟»
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat