eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
280 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
مَوْلاي بِذِكْرِكَ عاشَ قَلْبي‬ ‫اي مولاي من.. 😔💞 به ياد تو دلم زنده است @yousof_e_moghavemat
: به تو حسادت میکنند، تو مکن! تورا تکذیب میکنند،آرام باش! تورا می ستایند،فریب مخور! تورا نکوهش میکنند ،شکوه مکن! مردم از تو بد میگویند،اندوهگین مشو! همه مردم تورا نیک میخوانند،مسرور باش! آنگاه...‌از خواهی بود❤ حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت؛از امام پنجم...امام محمد باقر علیه السلام @yousof_e_moghavemat
▫️مدت ها در لبنان بودم، این عکس "لحظه شهادت مرتضی آوینی" پیش من بود؛ برخی این را می دیدند، می گفتند: این شهید چه کسی است؟ ماجراش چیه؟ وقتی شهید را معرفی کردم ... می گفتند: این که در لحظه شهادت هنوز آرام دارد فکر می کند . . . !! (راوی: سردار حاج سعید قاسمی) @yousof_e_moghavemat
🌈 شهید آزاده محمد شهسواری ، ساعاتی پس از بازگشت به خاک میهن‌ اسلامی در کنار فرمانده‌ اش شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 @yousof_e_moghavemat
📝 متن خاکریز خاطرات ۲۲۱ 🌺 خاطره‌ای زیبا از بزرگواری شهید خرازی ترکش خورده بود به گلویِ حاج حسین خرّازی و راننده‌اش. خونریزی حاجی شدید شده بود ، اما نمی‌گذاشت زخمش رو ببندم. می‌گفت: اول زخمِ راننده‌ام... بعد هم با خودش حرف می‌زد و می‌گفت: اون زن و بچه داره ، امانته دستِ من ... حاجی با خودش داشت این حرف‌ها رو زمزمه می‌کرد که بیهوش شد... 🌹خاطره‌ای از زندگی سردار شهید حاج حسین خرّازی 📚منبع: یادگاران۷ «کتاب شهید خرّازی» صفحه ۶۶ @yousof_e_moghavemat
🌿میگن‌ چرا میخواهی‌ شهــید‌شی؟! میگم‌ دیدید‌ وقتـی‌ یه معلّمو‌ دوست‌ داری‌ خودتو میڪشـی‌ تو ڪلاسش‌ نمره۲۰ بگیری و لبخند‌ رضایتش‌ دلتو آب‌ ڪــنه ؟! منم‌ دلم‌ برا‌ لبخند‌ تـنگ‌شده مـیخام‌ شاگرد‌ اول‌ ڪلاسش‌ بشوم @yousof_e_moghavemat
کاش نشیند گردی از خاطر تو بر دلِ ما ... @yousof_e_moghavemat
. 🌷شهید محمدرضا تورجی زاده 🔸تاریخ تولد:۲۳ تیر۱۳۴۳ 🔸محل تولد: اصفهان 🔸تاریخ شهادت:۵اردیبهشت ۱۳۶۶ 🔸نحوه شهادت: زخم عمیق بر پهلو و بازو و کمر 📝یکی از هم رزمان شهید می گفت خیلی کارهایم زیاد بود . داخل چادر نشسته بودم و داشتم برگه ها را امضا می کردم. یک دفعه دیدم برادرم وارد چادر شد به محض اینکه قیافه او را دیدم کلی خندیدم او تازه از اصفهان آمده بود و شور جوانی داشت. به همین علت با موهای بلند به جبهه آمده بود. ☁محمد تورجی به او گفته بود:باید در جبهه موهایت را کوتاه کنی. بعد شروع کرده بود موهای او را از ته ماشین کردن نیمی از موهایش را زده بود و بعد برای شوخی گفته بود:(برو پیش برادرت)!! لذا نیمی از سرش از ته زده شده بود و نیمی دیگر هنوز بلند بود. بعد از چند دقیقه شهید تورجی وارد چادر شد ، و گفت :ببخشید دیدم اعصاب نداری خواستم کمی بخندی. ☘خصوصیتی که اکثرا شهید تورجی زاده را با آن می شناسند ارادت خاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها و امام زمان عجل الله داشت. واقعا درمصائب حضرت زهراسلام الله علیها می سوخت. محمدرضا عاشق امام زمان عجل الله بود و از هرفرصتی برای توسل به آن حضرت استفاده می کرد. پس از نماز بلند می شد و رو به قبله دعای الهی عظم البلا را می خواند. @yousof_e_moghavemat
در طول آشناے ام با حاج موسے، ندیــدم ڪه یک بـار هــم نــمازشـب ایشــان قطــع شــود حتے شـــب هاےعملــیات... عملیــات کربلاے ۵ در شــرف برگزارے بــود. دیــدم حــاج موسے روے سنگــر رفتــہ، پتویے روے خود کشــیده و نمازشــب مےخوانــد. حتے در ارتفاعــات ملـخ خور ڪہ دو متــر برف آمــده بود و نیمے از سنــگر در برف بود، حاج موسےپتویے روے برف ها انداخـت و نمـاز شـب را اقامـہ کرد. مقیــد بود روزهاے دوشـنبه و پنجشـنبہ هـم روزه بگیـرد. حتی در والفجر ده، هنگام شهادت روزه بود! سمت: جانشین لجستیک لشکر المهدی(عج) ﻓﺎﺭس @yousof_e_moghavemat
💌 از صلیب سرخ اومدن اردوگاه اسرا، گفتند: شما رو شکنجه‌ میکنن؟ آقاسیّد چیزی نگفت و رفتند! افسر بعثی آقای را بُرد تو اتاقش و گفت: تو بیشتر از همه کُتک میخوردی! چرا چیزی نگفتی؟ سیّد فرمود: ما دو تامسلمانیم! اونا کافرند! مسلمان شکایت پیش کفّار نمیبره! فرمانده، کلاه نظامی رو زمین کوبید! صورت سیّد رو بوسید و دو زانو جلو تو سر خودش میزد! میگفت: الحق شما سربازان خمینی هستید! @yousof_e_moghavemat
✍می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم. صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. " بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .حالا تو شهید شو .. !شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی . سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. ! تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت حاج عبدالله رو شنیدیم . محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود . شهید شد و پیکرش هم موند دست تکفیری ها . سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت . بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم . چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ... حاج عبدالله به آرزوش رسید ... 🌹🌷 @yousof_e_moghavemat
🌷شهید آزاده محمد شهسواری🌷 قهرمانی که بزرگی روح خود را با دستان بسته درحالیکه اسیر دشمن بود با فریادِ " الله اکبر خمینی رهبر " " مرگ بر صدام ضد اسلام" در مقابل دوربین‌ها به نمایش گذاشت تا فریادش در تاریخ طنین افکن شود. 🌷محمد شهسواری در ۲۲ اسفند ماه ۶۳ طی عملیات بدر، در شرق رودخانه دجله به اسارت نیروهای بعثی درآمد. @yousof_e_moghavemat