eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهیدی که خیلی‌ها دوست داشتند جای او بودند 🔹مادر شهید طارمی: می‌دانستم هادی به سوریه و عراق می‌رود و همراه است، اما اینکه دقیقا کارش چیست نمی‌دانستم. وقتی از ماموریت می‌آمد، زیر کفش‌هایش را می‌بوسیدم. می‌گفتم: این کفش‌ها مکان‌های مقدسی رفته. 🔹آن شب، پسرم با خبر شده بود حاج قاسم و هادی شهید شده‌اند، اما به من نگفته بود. پدرش که شهرستان بود ساعت ۹زنگ زد گفت: سردار سلیمانی را شهید کردند. سراغ‌ هادی را گرفتم، گفت: انا لله و انا الیه راجعون. سمت راست تصویر سمت چپ عکس @yousof_e_moghavemat
شما پیروزید برای‌ اینکه شهادت را در آغوش می‌گیرید... @yousof_e_moghavemat
بہ گوشہ گوشہ ےِ شش گوشہ، کہ مزاࢪِ شما حࢪم نہ، مࢪکزِ دنیاست سیدالشهدا... @yousof_e_moghavemat
غلامپور خاطره ای از سردار دلها بیان کرد: در عملیات بیت المقدس بخشی از عملیات که در قسمت قائم الزاویه مرزی ایران و عراق، با حاج قاسم و تیپ ثارالله بود. در آنجا لشکر ۵ مکانیزه عراق خیلی آتش ریخت و نمی خواست اجازه ندهد ما به مرز نزدیک شویم و ما هم اصرار داشتیم که برویم به مرز بین المللی خودمان بچسبیم . در این عملیات خیلی به حاج قاسم و تیپ ثارالله فشار آمد... تا جایی که ناچار شدیم مرحوم صیاف را نزد سردار سلیمانی بفرستیم تا ایشان را به لحاظ روحی کمک کند. در نهایت عملیات با پیروزی تمام شد و دو سه سال قبل سردار سلیمانی به خاطره آن عملیات اشاره کرد. وقتی حاج قاسم دوباره در برابر لشکر۵ عراق قرار گرفت؛وی با اشاره جمله ای که حاج قاسم در حاشیه یکی از جلسات گفته بود افزود: حاج قاسم دو سه سال قبل در حاشیه یکی از جلسات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به من گفت یادت است در عملیات بیت المقدس لشکر۵ عراق در جوار مرز چه فشاری به ما وارد کرد؟ به ایشان گفتم: بله به خاطر دارم حالا چه شد که یاد آن زمان افتادی؟ گفت : هفته گذشته فرمانده لشکر پنج عراق -البته نه همان فرمانده یک فرمانده جدید- دو زانو روبه روی من نشسته بود و به من می گفت شما بگویید من چه کار کنم؟ ماموریت من چیست؟" حاج قاسم به من گفت قدرت خدا را ببینید که آنجا در آن شرایط جنگ چه وضعی داشتیم الان خدا چقدر عزت به این کشور و ملت داده که فرمانده جدید همان لشکر پنج عراق دو زانو جلوی ما می نشیند و می‌گوید برای من ماموریت تعیین کنید. @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مايه اعتلاى اسلام 🔅 ... الجهاد فى سبيله، فإنه ذروة الاسلام 💠جهاد در راه حق مايه اعتلاى اسلام است. 📚خطبه ۱۱۰ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
او جزء اولین نفراتی بود که به عنوان مدافع حرم در اوایل سال ۹۰ راهی سوریه شد... متولد ۱۸ آذر سال ۱۳۶۰ در تبریز بود . ورزشکار بود، کاراته کار... سال ۸۲ به دانشکده امام علی(ع) سپاه رفت... پرکاری و ساعت‌های انگشت شمار خواب در طول شبانه روز از ویژگی‌های بارز او بود به طوری که کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت ... . در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم(ص) و امام جعفر صادق(ع) با همسری فاضله از خانواده‌ای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ثمره این ازدواج دختری بنام «کوثر» است که در ۲۵ اسفند ۹۱ متولد شد. از سال ۹۰ عازم سوریه گشت... 🌹همسر شهید: لحنش موقع خداحافظی بوی رفتن می‌داد. بغضم گرفت. گفتم: کی بر می‌گردی؟ برخلاف همیشه که می‌گفت کی می‌آید، گفت: معلوم نیست. مثل همیشه گفتم: "خدا حافظ است ان شاء الله." همیشه موقع رفتنش زنگ که میزد حداقل یک ربعی حرف می‌زدیم اما این دفعه مکالمه‌مان خیلی کوتاه بود؛ یک دقیقه یا کمتر شاید. حتی نگذاشت مثل همیشه بگویم رفتی اونطرف، اس ام اس بده! تلفن را که قطع کرد، بلافاصله پیغام زدم: «اس ام اس بده گاهگاهی!» یک کلمه نوشت: «حتما.» ولی رفت که رفت… 🌹سرانجام بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر ۲۹ دی‌ماه ۹۲ در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در حالی‌که فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، در اثر اصابت ترکش‌های یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض نائل آمد. وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتند، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه‌ای که از آقا سیدعلی خامنه ای گرفته با او دفن شود ... @yousof_e_moghavemat
کتاب احمد متوسلیان هستم،صفحه۲۴۱ ✒️مرصاد @yousof_e_moghavemat
⭕️ معرفی کتاب باغ طوطی به مناسبت سالروز شهادت میثم تمار🌴 📚 کتاب نوشته مسلم ناصری، داستان زندگی میثم تمار یار ایرانی امام علی (ع)، است. 🔻نام را همگان به عنوان یار ایرانی حضرت محمد (ص) می‌شناسند، اما کمتر کسی می‌داند که « »، یار امیرالمومنین علی (ع) نیز ایرانی بوده است و او یکی از قله‌هایی است که می‌تواند نماد پیوند ایران و اسلام باشد. 🔹کتاب باغ طوطی با زبان و شیوه روایتش فضایی ملموس و آشنا برای خواننده رقم زده است و با تسلط بر تاریخ در این فضاسازی بسیار موفق عمل کرده است.  ✅این کتاب از ابتدای ورود میثم تمار به کوفه به عنوان اسیر آغاز می‌شود و در بخش‌هایی از کتاب خاطراتی از دوران قبل از اسارت میثم در کودکی هم به صورت یادآوری‌های جسته و گریخته بازگو می‌کند تا خواننده تصویر کاملی از میثم داشته باشد. 📌قیمت ۳۰/۰۰۰ 🔹برای خرید مراجعه کنید:👇 🆔 @mohammadi1992 🆔 @Bd_book 🆔 @mz_book @yousof_e_moghavemat
خلق مشتاق بهشتند... و بهشت جاودان با هزاران آرزو مشتاقِ دیدار شماست. @yousof_e_moghavemat
🕊 شهید کشوری؛ از کمک‌های مخفیانه به نیازمندان تا نشان خلبان شاخص 💌 مدتی بود که احمد خیریه‌ای بین بچه‌های پایگاه هوایی کرمانشاه تشکیل داده بود و به برخی خانواده‌های فقیر کمک مالی می‌کرد. 🔸 یک شب که به همین قصد داشت می‌رفت بیرون پایگاه، با اصرار همراهش شدم. روی صندلی عقب بسته‌های ارزاق حاوی قند، روغن، لوازم التحریر بود. در طی مسیر وارد جاده خاکی فرعی شدیم. احمد گفت: اینجا روستای تازه‌آباد کرمانشاه است. امشب چهره اصلی و بی‌نقاب این مملکت را می‌بینی. 🔹 وقتی وارد روستا شدیم. احمد درِ خانه‌ها را می‌زد و صاحب خانه‌ها را به اسم می‌شناخت و بسته‌ها را تحویل شان می‌داد. 🔸 داخل خانه‌ای شدیم. پر از بچه‌های قد و نیم‌قد بود. به من گفت به درس و مشق بچه‌ها رسیدگی کنم. 🔹 داخل خانه پیرمرد و پیرزنی شدیم. پیرمرد بیمار بود و حال تکان خوردن نداشت. احمد بالای سرش نشست و سرش را بوسید و نوازشش کرد. پیرمرد دستان احمد را با محبت گرفته بود و رها نمی‌کرد. بدون اینکه متوجه شود، احمد مقداری پول زیر بالشتش گذاشت و به پیرزن گفت: مادر! سماوری که قولش را داده بودم آوردم. 🔸 یکی از فقرا با گرفتن بسته، به جان شاه دعا می‌کرد! احمد گفت: این کمک‌ها از طرف آیت‌الله خمینی است نه از طرف شاه! راوی: محمد نیک رهی | کتاب؛ خانه‌ای کوچک با گردسوزی روشن @yousof_e_moghavemat