eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
🚩 👍 📢 وقتی گردان‌حبیب‌بن‌مظاهر به سرقلّه‌ی ۱۸۶۶ متری شاخ تاجر می‌رسد، فقط یک سنگر تیربار مانده بود که همه نیروهای بعثی باقی‌مانده به پشت آن پناه برده بودند و با آن تیربار سخت مقاومت کرده و تک‌تک بسیجی‌های گردان حبیب را می‌زد. (معروف به عبدالله)؛ فرمانده گردان به چندین نفر دستور می‌دهد تا آن تیربار را از کار بیاندازند ولی کسی نمی‌تواند. آخر سر خود عبدالله؛ فرمانده گردان دست به کار می‌شود. بی‌سیم و سایر وسایل انفرادی را به معاونینش تحویل می‌دهد که برود تیربار لعنتی را از کار بیاندازد. چون اگر تیربار مقاومت می‌کرد و از گردان‌حبیب همینطور تلفات می‌گرفت، با رسیدن نیروهای کمکی بعثی، نگه‌داشتن قلّه خیلی سخت می‌شد. چند نفری می‌آیند و ممانعت می‌کنند از رفتن عبدالله؛ امّا عبدالله به همراه دو نفر با سه اسلحه و یک قبضه آر‌پی‌جی خودش را به پشت سنگر تا سه‌متری تیربار دشمن می‌رساند. هفت‌هشت تا نارنجک به داخل سنگر می‌اندازد و بعثی‌ها هم به طرف عبدالله و دوستانش نارنجک می‌اندازند. بالاخره یکی از نارنجک‌ها کنار عبدالله منفجر می‌شود و ترکش‌های فراوانی به بدنش اصابت می‌کند به طوریکه دست و کتفش می‌شکند و عملاً از نیم‌تنه‌ی بالایی، خون زیادی از دست می‌دهد. همرزمانش جسم نیمه‌جان او را کشان‌کشان به سمت تخته‌سنگی می‌آورند. از دوستانش تعریف می‌کنند: «...خواستیم کمکش کنیم. گفت: سیّد؛ مرا رها کن و برو گروهانت را ببر بالا. این کلمات را هم با تحکّم گفت و هم با التماس. تا خواستم توضیح بدهم، گفت: مگر من فرمانده شما نیستم؟ رهایم کنید و بروید جلو.» ☆ ♡ 📙 با تخلیص و اختصار از کتاب فاخر و ارزشمند ، نوشته سردار عزیز و خدوم لشکر۲۷ حفظه‌الله. ...😔 eitaa.com/yousof_e_moghavemat