eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🖐 ✔ ↘️ 💠 چه شهید باشد، چه زنده، در قلب مسلمانان و انقلابیون و آزادگان جاودانه است. همچون مولایش حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام. مگر با شهادت و یارانش در عاشورای حدود ۱۴۰۰ سال پیش، نام و یاد او از خاطره ها رفت؟! اگر حسین و حسینیان با مرگ و شهادت فراموش شدند، و و و و و و... فراموش خواهند شد. اتفاقاً بزرگ ترین سرّ ، این است که شخص جاودانه تر می شود.↩ 🔸️ ▫️ 📚 کپشن بالا برگرفته از کتاب جذاب و قابل تامّل ، نوشته "حمید داود آبادی" ، صفحه ۳۵ 🏷 . . 🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⚪️ ... و من هنوز هم رفتنت را باور نکرده‌ام! هیچ‌وقت رفتنت را باور نخواهم کرد، تا این‌که برگردی! هرروز از خودم می‌پرسم؛ «یعنی واقعا حاج‌قاسم به شهادت رسید؟» و حالا فکر می‌کنم؛ شهید هم مگر می‌شود؟ کاش همین امشب، ناگهان بیایی در قاب تلویزیون و همین‌طور بی‌مقدمه بخندی! از آن خنده‌ها که چشمانت را می‌بستی و باز می‌کردی و ناز می‌کردی و دل از ما می‌ربودی! از آن خنده‌ها که عطر شرق داشت! از آن خنده‌ها که پر از رایحه‌ی بود! تو برمی‌گردی، باز خنده به لب ما برمی‌گردد! ببین چقدر تنها شده‌ایم؟ آخرین اجتماعمان زیر تو بود! # تابوتی که درونش فقط تو نبودی! همه‌ی دلخوشی‌های ما بود! و تو بردی با خودت، آن‌همه را! باید هم تنها شویم، مایی که ندانستیم قدرت را! تو در آن واحد، همه‌ی بودی! ما چشم را در نگاه تو می‌دیدیم! زبانت روایت فتح بود! خنده‌هایت پر از ! غرورت غرور حاج‌! آرامشت مثل ! اخلاصت تمثیل ! راضی باش سردار! مرتب ادایت را درمی‌آورم؛ « !» دست خودم نیست! از بس به هر که زنگ می‌زنم، قبل از آ‌ن‌که صدای طرف را بشنوم، صدای تو می‌آید؛ « !» خیلی ! خیلی بود! خیلی شهید بودی! و من بیشتر با این حال می‌کردم که عکس‌هایت از نبرد با داعش، اصلا در فضای جنگ نبود! عمد داشتی بگویی؛ آرام باشید! اصرار داشتی آرامش مخابره کنی! حریفانت از هم بدتر بودند ولی تو عادی‌ترین تصاویر ممکن را مخابره می‌کردی از خودت! ارزان‌ترین ، ساده‌ترین ، بی‌قیمت‌ترین ، راحت‌ترین ؛ انگارنه‌انگار جنگ است! یک عمر برای امنیت ما بلکه برای امن و امان همه‌ی ابنای آدم با تروریست‌ها جنگیدی، دریغ از یک عکس با اسلحه! تو که از هم غیرعادی‌تر بودی! و خدا با اسلحه‌ای به نام با تکفیری‌ها می‌جنگید! چه می‌شود اگر همین امسال برگردی، دست را هم بگیری بیاوری، با هرچه حاج‌ داشتیم زمان جنگ؟ غیرعادی رفتی، غیرعادی هم باید برگردی و الا دق می‌کند « » در فراق ، تنهاتر می‌شود! بچه‌های جنگ می‌گویند؛ «زمان جنگ، هروقت می‌شد که چند روزی فرمانده‌هان را نمی‌دیدیم، یعنی دارند نقشه می‌کشند، خبرهایی هست!» خبرهایی هست؛ خب به ما هم بگو! کدام‌تان در یمین سپاه است، کدام‌تان در ؟ من که می‌دانم؛ افتاده در آب قایق عاشورا به اذن خدا! (حسین قدیانی) @yousof_e_moghavemat
یکی از دوستان نزدیک وهم چادری آقا مهدی تعریف میکرد با وجود کم خوابی،کار وتلاش شبانه روزی،در نزدیکی های نماز صبح بعضی وقتها حقیر را یواشکی بیدار میکرد ومیگفت بریم وضعیت حمام هارا از نظر کارکرد بررسی بکنیم که آیا کار میکنن یانه چرا که اگر در قیامت از حیث اینکه حتی نفری باشد با مشکل روبه رو شده باشد ما اون مسئولیم وچه جوابی خواهیم داد... 🌹 یک نفر همزمان تعریف میکرد در شب هنگام نزدیکی های ساعت سه شب دیدم رزمنده ای صورتش را کاملا بسته وداره سرویس بهداشتی عمومی رزمندگان را نظافت می کنه کنجکاو شدم وخودم را نزدیک اون رساندم خیلی دقت کردم دیدم آقا مهدی است گفتم:آقا مهدی گفت:به کسی نگید ها... ۲۷تیر۹۹ برگرفته از صفحه ی اینستاگرام Instagram.com/shahidbakeri_31 @yousof_e_moghavemat
خاطرات حاج قاسم سلیمانی ⚫️روایت شده از من رفتم بندرعباس صحبت کنم. چند تا دختر آمدند پیش من گفتند: "فلانی، ما هر کدام نامی برای خودمان گذاشته ایم." ندیدند را، ندیدند را، ندیدند را...🍃 گفتند: "نام این خانم باکری است. ما او را به نام باکری صدا می کنیم. او متبرّک کرده خودش را به نام باکری... نام این خرازی است، نام این ." بعد این دختر به من گفت: "من وقتی سر سفره می نشینم، حس می کنم مهدی باکری سر سفره ی ما نشسته است." کجا چنین چیزی وجود دارد؟ این، آن اتصال است... یکی از برجستگی های ما این بود که قله های آن، قله های مطهّر و مرتفعی بود. اگر قله مرتفع بود، دامنه زیبا می شود، دامنه سرسبز می شود، چشمه های جوشان از دامنه سرازیر می شود... این قله برجسته اثری جدی گذاشت. @yousof_e_moghavemat
🔴 تصویری ماندگار از همسران ۴ شهید دفاع مقدس 🔹همسران شهدا : ، ، و @yousof_e_moghavemat