رفتنت راتقویم ها گفتند
ولی من هنوزم باور نڪردم....
#علمداران_عشق
#شهید
#سرلشکر
#حاجقاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
لم يبقَ في شوارعِ اللّيلْ
مكانٌ أتجوَّلُ فيه
أخذت عَيناكِ
كُلَّ مساحة الليل..
در خیابانهایِ شبِ شهر
جایی باقی نمانده تا به آن پناه ببرم
چشمانت!
همه مساحت شب را فرا گرفتهاند
#نزار_قبانی
عکسی کمتردیده شده از نوجوانی های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی...
#شهید
#سرلشکر
#حاجقاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
🔴 شهید حاج #قاسم_سلیمانی نقل میکند یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سالها به دنبالش بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت میکرد و هم تعداد زیادی از بچّههای ما را شهید کرده بود را با روشهای پیچیده اطّلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آنها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار اعدام بود. در جلسهای که خدمت #مقام_معظم_رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکسالعمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند! من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم «آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمیشوم که چرا باید این کار را میکردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» #رهبری گفتند: «مگر نمیگویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد. البته ایشان فرمودند:«حتما دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. مرام شیعه این است که کسی را که #دعوت میکنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.
📙خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی در کتاب «ذوالفقار»
#شهید
#سرلشکر
#حاجقاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
#کلام_شهید
یاد حـرف #حاج_قاسـم
افتـادم که میگفت:
باید به این #بلوغ برسیم
که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند میبیند
#الحقکهراستمیگفت
#شهید
#سرلشکر
#حاجقاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
قاسم نبودی ببینی شهر آزاد گشته...
شهید سلیمانی: اگر حماسهآفرینی رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا در خانطومان نبود ما متحمل خسارتهای بسیاری زیادی میشدیم
#ازاد_شدن_شهر_خان_طومان
#شهید
#سرلشکر
#حاجقاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
جانباز قطع نخاعی ناصر توبهای در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردانهای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار والدین خود برود به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت: "من دو روز به خانه شما می آیم."
لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت؛ بعد به سمت خانه خودش میرفت.
تا شهید نباشی، شهید نمیشوی
#شهید
#سرلشکر
#حاجقاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
#ملتی_اینجا_دلشان_تنگ_توست
#سردار_دلها
#شهید
#سرلشکر
#حاجقاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat