💗 حاج احمد 💗
#معرفی_کتاب چشم به راه (زندگی شهید حاج محمد ملایی عرب) گرد آورنده: صالح علیزاده #شهدا #دفاع_مقدس ق
#معرفی_کتاب
کتاب #چشم_به_راه برش هایی از زندگی شهید #حاج_محمد_ملایی_عرب است. کتاب از زبان همسر شهید نوشته شده است.
شهید ملایی از شهدای گرانقدر دوران دفاع مقدس است که پس از سال ها برای اولین بار کتابی در خصوص زندگی این شهید نوشته شده است.
برشی از متن کتاب :
گویی به یک سفر زیارتی یا سیاحتی می رود، آنقدر سبک بال وخوشحال بود که انگار جنگی در کار نبود، نه ترسی، نه دلهره ای و... هيچ نیروی منفی در نگاهش نبود. شوق نگاهش هنگام رفتن به کودکی می ماند که به آغوش مادر می رود. سرعت قطار بیشتر شد وقطار دور ودورتر شد، نمی توانستم چشم از قطاری که دیگر دیده نمی شد بردارم.
#کتاب_خوب
#کتاب_ارزشی
#کتاب_شهدایی
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
#چشم_به_راه
(زندگی شهید حاج محمد ملایی عرب)
صالح علیزاده
#شهدا #دفاع_مقدس
قطع رقعی
جلد شومیز
مصور
عروج اندیشه
بها ۲۰٫۰۰۰تومان
کتاب #چشم_به_راه برش هایی از زندگی شهید #حاج_محمد_ملایی_عرب است. کتاب از زبان همسر شهید نوشته شده است.
شهید ملایی از شهدای گرانقدر دوران دفاع مقدس است که پس از سال ها برای اولین بار کتابی در خصوص زندگی این شهید نوشته شده است.
برشی از متن کتاب :
گویی به یک سفر زیارتی یا سیاحتی می رود، آنقدر سبک بال وخوشحال بود که انگار جنگی در کار نبود، نه ترسی، نه دلهره ای و... هيچ نیروی منفی در نگاهش نبود. شوق نگاهش هنگام رفتن به کودکی می ماند که به آغوش مادر می رود. سرعت قطار بیشتر شد وقطار دور ودورتر شد، نمی توانستم چشم از قطاری که دیگر دیده نمی شد بردارم.
#معرفی_کتاب
#کتاب_شهدایی
#کتاب_ارزشی
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
#چشم_به_راه
(زندگی شهید حاج محمد ملایی عرب)
صالح علیزاده
#شهدا #دفاع_مقدس
قطع رقعی
جلد شومیز
مصور
عروج اندیشه
بها ۲۰٫۰۰۰تومان
کتاب #چشم_به_راه برش هایی از زندگی شهید #حاج_محمد_ملایی_عرب است. کتاب از زبان همسر شهید نوشته شده است.
شهید ملایی از شهدای گرانقدر دوران دفاع مقدس است که پس از سال ها برای اولین بار کتابی در خصوص زندگی این شهید نوشته شده است.
برشی از متن کتاب :
گویی به یک سفر زیارتی یا سیاحتی می رود، آنقدر سبک بال وخوشحال بود که انگار جنگی در کار نبود، نه ترسی، نه دلهره ای و... هيچ نیروی منفی در نگاهش نبود. شوق نگاهش هنگام رفتن به کودکی می ماند که به آغوش مادر می رود. سرعت قطار بیشتر شد وقطار دور ودورتر شد، نمی توانستم چشم از قطاری که دیگر دیده نمی شد بردارم.
#معرفی_کتاب
#کتاب_شهدایی
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat