eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
⬛ ◼ سردار سرافراز و دلیر اسلام ، . . ⬜ «حاج احمد غلامی» از در نخستین روزهای تشکیل پاسداران، به سال ۱۳۵۸ شمسی، به این نهاد پیوست و در گردانِ ۲ «پادگان ولی عصر»(عج الله تعالی فرجه) به نبرد با ضدانقلاب و بعدها، متجاوزین بعثی مشغول شد. پس از تشکیل «تیپ ۲۷ محمد رسول الله»(ص) توسط « »، او در عملیات « » و « » به عنوان یکی از فرماندهان گردان های رزمی، تکلیف جهادی خود را به انجام رساند. پس از تشکیل « »(ع) توسط شهید «حاج علی موحد دانش»، «حاج احمد» با دعوت آن سردارِ شهید، به یگان مزبور ملحق شد و پس از آن که شهید «کاظم نجفی رستگار» فرماندهی «تیپ سیدالشهدا»(ع) را به دست گرفت، ایشان به عنوان «قائم مقام فرماندهی تیپ» (که مدتی بعد به لشکر ارتقا پیدا کرد) منصوب شد. «حاج احمد غلامی» در ماه های پایانی سال ۱۳۶۳ شمسی، پس از تغییر و تحولات گسترده در سازمانِ « »(ع)، به هم راه جمعی از هم رزمانش در آن یگان، ماموریت یافت که «تیپ مستقل شهید بروجردی» را تشکیل دهد. این سردار شهید، تا پایانِ جنگ، فرماندهی آن تیپ مستقل را (که بعدها به تیپ ۱۱۰ خاتم الانبیاء» تغییر نام یافت) بر عهده داشت. . . «حاج احمد غلامی» که سالیان پس از جنگ را در سکوتی مظلومانه و معنادار پشت سر گذاشته بود، مدتی قبل داوطلبانه در جبهه های دفاع از حرم در «عراق» و «سوریه» فعالیت جهادی خود را از سر گرفت و سرانجام در یک مأموریت مستشاری در سوریه بعد از چند روز حالت کما به علت اصابت ترکش به سر مبارکش، به فرمانده و رفیق شهیدش، « » پیوست. https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
⚘ #جمعه_انقلابی 🚩 📸 گوشه ای از تصاویر #یوم_الله_۲۷_دی_ماه_۱۳۹۸ در #مصلی_تهران من #رهبرم را دیدم... من #حاج_قاسم را دیدم... من #شهدای_مدافع_حرم را دیدم... من آزادی #حلب و #موصل را دیدم... من پرواز #حاج_قاسم_سلیمانی را دیدم... من #تشییع_میلیونی_حاج_قاسم را دیدم... من درهم کوبیده شدن پایگاه #عین_الاسد را دیدم... من #حمله_به_آمریکا پس از ۷۶ سال را دیدم... من #بصیرت ، #آگاهی و #اقتدار مردم کشورم را دیدم... من سخنان بُرّنده و دشمن شکن #رهبرم در خطبه های ۲۷ دی ۱۳۹۸ #نماز_جمعه_تهران را دیدم... 👈 💎 به دیدن همه شما می بالم... 💎 👉 #رهبری #ولایت #ولایت_فقیه #راه_خوشبختی_و_عاقبت_به_خیر_شدن_اطاعت_از_رهبری_است ✌️ @yousof_e_moghavemat ✌️
💗 حاج احمد 💗
🔴آخرین خاطره‌ حاج قاسم و نوع تعاملش با دیگران 🔹🔸سردار فلاح‌زاده معاون‌هماهنگ‌كننده سپاه قدس و استاندارسابق یزد درمسجد روضيه محمديه(حظيره) يزد: ♦️حاج قاسم 4ساعت قبل از شهادت در سوريه خاطره ای از به ما گفت«زمانیکه گلوله‌ای به پیشانی باکری خورد و روی زمین افتاد، قایقی می‌آید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن می‌زند و پیکر مهدی به رود دجله می‌افتد، از آنجا به اروند می‌رود و در خلیج فارس به ابدیت می‌پیوندد» ♦️حاج قاسم اهل بود و روزهاي آخر قبل از شهادتش با وجود اينكه انسان كاملي بود كتاب «انسان كامل» شهید مطهری را مطالعه و خلاصه برداری كرده بود ♦️یکبار حاج قاسم آن هم خصوصی به من گفت «تاکنون حتی يك قدم هم برای گرفتن پستی برنداشتم» با این وجود حاج قاسم در مقابل کاری که به او سپرده می‌شد بسیار مسئوليت‌پذير و خستگی‌ناپذیر بود. ♦️چندين مرتبه حاج قاسم تا مرز شهادت پیش رفته بود و مورد هجوم مستقیم رگبار، انتحاری و قناسه دشمن قرار گرفته بود. ♦️زمانی که اطراف ، ، و... درمحاصره کامل بود، با وجود اینکه حاج قاسم دوران 8سال دفاع مقدس بود و نمی‌توانست در ارتفاع پرواز کند ماسک اکسیژن می‌زد و به عنوان اولین فردی بود که با هلی‌کوپتر و هواپیما درمیان محاصره فرود می‌آمد. ♦️درپاسخ اصرارهای برای رفتن به منطقه محاصره شده توسط داعش ازوضعیت خطرناک منطقه گفتم،ایشان درپاسخ گفت: از هوا، زمین و از جناحین هم آتش ببارد من بایدبروم به سر بزنم ♦️سردار سلیمانی برای که در عملیات آزادسازی بوکمال در دیرالزور سوریه به عنوان مقر استفاده کرده بودند، نامه ای نوشت و در این نامه‌ برای استفاده بدون اجازه از خانه عذرخواهی کرده و نوشته بود «ما به اهل سنت در همه جا خدمات زیادی انجام داده ایم. من شیعه هستم و شما سنی هستید. اما من هم به نوعی سنی هستم، زیرا به سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله اعتقاد دارم و ان شاءالله در راه او حرکت می‌کنم.. و شما هم به نوعی شیعه هستید، زیرا اهل بیت(ع)را دوست دارید.. اولاً از شما عذر می خواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانه شما را بدون اجازه استفاده کردیم. ثانیا هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشد، ما آماده پرداخت آن هستیم. من در خانه شما نماز خواندم و دو رکعت نماز هم به نیت شما خواندم و از خداوند متعال خواستارم که عاقبت به خیر شوید.» ♦️حاج قاسم در حین اقتدار، متواضع و فروتن بود و هرزمان شخصی ازنیروها و حتی مردم قصد با او را داشتند،ایشان خود بلندمی‌شد و به استقبال آن‌ها می‌رفت و حتی دست نيروها را و صحبت‌های آن‌ها را می‌شنید و در ملاقات با آن ها از «قربانتان برم» «كوچيك شما هستم» و... استفاده می‌کرد ♦️حاج قاسم آنقدر متواضع بود که روزی که آخرين پايگاه داعش آزاد شد، ایشان به نائب امام زمان(عج) نامه نوشت و این پیروزی را به ایشان تبریک گفت و اعلام کرد دست و پاي رزمندگان را به خاطر مجاهدت‌هایشان می‌بوسم ♦️حاج قاسم در شبانه روز مي‌خوابيد و همیشه يكساعت قبل از نماز صبح بيدار مي‌شد و به راز و نیاز با خدا و خواندن نماز شب مشغول می‌شد و ما هق هق گريه هاش در دل شب را مي‌شنيديم. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
❤️ ☆بسم رب عشق☆ . 🍃روضه مجسم شنیده ای؟ سوریه از این روضه ها زیاد به خود دیده، از بگیر تا و و... جای جایش روضه است. . 🍃از همان وقتی که زمزمه به مزار پیچید و آسمان * از دیدن این بی حرمتی و آشفتگی طوفانی شد ، در دل هم غوغایی به پا شد غیرتشان به جوش آمد گفتند و راهی زخم دیده شدند تا شاید مرهمی باشند بر روی زخمش😞 . 🍃فاطمیون هم پا در میدان نهادند تا نشان بدهند دوباره تکرار نخواهد شد، شاید از همان موقع بود که سوریه شد مسلخ و شیعیان علی. . 🍃محمود یکی از همان عاشقان بود از آمده بود و به قول خودش، و انسانیت مرز ندارد و هرجا ظلمی باشد شیعه آرام ندارد مخصوصا اینکه سخن (س) هم در میان باشد! . 🍃حال میخواهم از بگویم. روزی که بود و همه عزادار ، جایی هزاران کیلومتر دور تر از ایران در حومه حلب ، سری را از بدن جدا کردند و بدن را گلوله باران😭 . 🍃در دل همسفرش آشوبی بود و خبر همسر آتش به جانش انداخت و خبر شدنش دلش را بیشتر سوزاند. بچه ها دلتنگ برای پدر و چشم انتظار تا پدر را ببینند، برای دو کودک انتظار دیدن پدر سخت است بعد از دو ماه حال پدر آمده با تنی بی سر و پر از جراحت😔 . 🍃روضه مجسم ، تنی پاره پاره است که سر ندارد و که دلتنگ پدر هستند، و ما این چشم های منتظر و دلهای صبورشان هستیم‌😓 . * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده می‌شود شهری است در سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است. . ✍نویسنده : . 🕊 . 📅تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۶۰ . 📅تاریخ شهادت : ۲۰ مهر ۱۳۹۵.حومه حلب سوریه . 🥀مزار شهید : مشهد @yousof_e_moghavemat
شب آخر جوراب‌های همرزمانش را می‌شسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید می‌گوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک می‌شود و یا اینکه پاک می‌شود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت. یک تیر به بازوی سمت چپش خورد، دستش را پاره کردو سه تا از تکفیری‌ها را کشت ، سه یا چهار تیر به سینه و پهلویش ‌خورد و شهید می‌شود. محل شهادتش جنوب ، خان طومان، باغ زیتون است. 🌷 🌷 @yousof_e_moghavemat