ما از آن یوسف به بویی قانعیم، ای باد صبح
بوی پیراهن چو آوردی، زِ اندامش مگو
#اوحدی_مراغه_اى
پ.ن: در گوشه ای از موزه دفاع مقدس در كرمان پیراهن #شهید_علی_ماهانی از رزمندگان سرافراز انقلاب و شهدای دفاع مقدس دیده میشود...
شهید بزرگواری که توسط عمال رژیم پهلوی به اعدام محکوم شده بود در روز اجرای حکم یعنی ۱۲ بهمن سال۱۳۵۷ به همت مردم انقلابی آزاد شد و سرانجام عاشقانه در #عملیات_والفجر_3 به شهادت رسید و پیکر پاکش #مفقود گردید.
سالها بعد هنگامی که به همت گمنامان #تفحص پیدا گردید پیراهنش که تن بیقرار او را در بر گرفته بود سالم از زیر خاک بیرون آمد و اکنون باعث نورانیت این موزه است....
#رفیق_شهید
#شهید_علی_ماهانی
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
#رفیقِ_شهید
سیره شهید
همیشه روی لبش لبخند بود نه از این بابت که مشکلے ندارد من خبردارم که او با کوهے از مشکلات دست و پنجه نرم میکرد...
رفاقت با او هیچکس را خسته نمیکرد اما مواظب بود در شوخےهایش گناه نباشد...
بار اولے که هادی را دیدم قبل از حرکتش به اردوی جهادی بود وارد مسجدشدم و دیدم جوانے سرش روی پای دیگری گذاشته و خوابیده...
رفتم جلو و تذکر دادم که اینجا مسجد است بلند شو دیدم بلند شد و شروع کرد به صحبت کردن بامن...
خیلے حالم گرفته شد چون بنده خدالال بود و با اَده اَده بامن صحبت میکرد.
دلم برایش سوخت معذرت خواهے کردم و رفتم سراغ دیگر شهدا بچهای دیگر هم خندیدند.
ساعتے بعد سوار اتوبوس شدیم و آمادهی حرکت یک نفر از انتهای ماشین با صدای بلند گفت:
نابودی همهی علمای اس....
بعد از لحظه ای سکوت ادامه داد:
نابودی همهی علمای اسرائیل صلوات...
همه صلوات فرستادیم.
وقتے برگشتم با تعجب دیدم که این همان جوان لال در مسجد بود...
به دوستم گفتم مگه این جوان لال نبود؟
دوستم گفت فکر میکردی برای چه توی مسجد میخندیدیم این هادی ذوالفقاری از بچهای جدید مسجد ماست که خیلے پسرخوبیه،خیلی فعال و دلسوز و درعین حال و شوخ طبع و دوست داشتنے، شما رو سرکار گذاشته بود.....
راوی: جمعے از دوستان شهید
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
#شهید_هادی_ذوالفقاری
🥀🕊
🍃ولادت: ۱۳/ ۱۱/ ۱۳۶۷
🍂شهادت: ۲۶/ ۱۱/ ۱۳۹۳
@yousof_e_moghavemat
شهید سپهبد قاسم سلیمانی:
هرڪدام از شما یڪ شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبڪــ زندگـــــی او را بڪار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود میگیرید و خدا به شما عنایت میکند.
#شهدا
#رفیق_شهید
#دوست_شهید
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#چهار_خط_روضه 💔
قرار بوده تو مدرسه واسه #فرزندان_شهدا ؛ دخترایی که به ۹ سالگی رسیدن، #جشن_تکلیف شون رو محضر حضرتآقا بگیرن. دختر حاجقاسم دهقان هم ۹ ساله شده بوده.
دختر حاجی با گریه میاد خونه، میدوه بغل مادرش و میگه:
«مامان! امروز مدیر مدرسهمون اسم همهی اونایی که باباشون شهید شده بود رو خوند، امّا اسم منو نخوند. بعد من که پرسیدم خانم چرا اسم منو نخوندین، مدیرمون با تندی گفت: تو که بابات شهید نشده...!!! اون مُرده...»
اینجا دیگه مادر بود که زار میزد...
مادر خودشو بغل بچه انداخته بود و مثل بچهها گریه میکرد...
آی گریهکنهای شهدا...
آی اونایی که تا تصویر #رفیق_شهید تون رو میبینید، بغضتون میگیره...
روضهی اصلی اینجاست...
بچه دوباره زبون باز کرد و با بغض به مامان گفت:
«مامان آقا منو دوست نداره؟ بابای منو دوست نداره؟
مامان گفت: چرا خیلی هم دوست داره.
اگه بابام شهید شده و آقا شهیدارو دوست داره، چرا نذاشتن من برم اونو ببینم و بهش بگم: آقاجون، من دختر کوچولوی شهید «حاج قاسم دهقان» هستم!!؟؟؟
👈 لطفا و خواهشاً تا حد توانتون دو پست آخر رو نشر بدین تا یه ذره شهید رو از غربت دربیاریم...!!!
اجرتون با ابالفضل العباس علیهالسلام...🚩
📷 #شهید_قاسم_دهقان (سمت چپ) در کنار سردار #شهید_علی_اکبر_حاجی_پور - اردوگاه شهید بروجردی - قلّاجه - مرداد ۱۳۶۲، قبل از عملیات والفجر۴
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شادی_روح_شهید_حاج_قاسم_دهقان_صلوات
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat
#رفیق_شهیدم ❤
۲۸ - #خاتم_سلیمانی ⭐
🌺💠🌺
گاهی میانِ دوستان، وابستگیهایی است
آن سان که بعد از مرگشان، پیکر یکی باشد
در مرگِ سرخِ #حاج_قاسم با #ابومهدی
دیدیم جانِ دوستان، آخر یکی باشد
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
╰━━⊰⊰⊰❀🇪🇬❀⊱⊱⊱━━╯
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#رفیق_شهید
#جان_فدا
@yousof_e_moghavemat