🌷به شدت مجروح شده بودم و بستری بودم. سید حمید آمد ملاقاتم. خیلی از من مراقبت می کرد.
🌷یک روز گفت: به خاطر مجروحیت، شیطان گولت نزند. یک قلم برداشت و یک خط مستقیم روی دیوار کشید و سر آن را کج کرد.
🌷می گفت: انحراف از خط مستقیم با یک درجه انحراف شروع می شود. بعد کم کم انسان از اخلاص دور می شود و منحرف می گردد.
✍️از کتاب پا برهنه در وادی مقدس
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
@yousof_e_moghavemat
🌹سید حمید از بچگی این گونه بود که اگر چیزی را می خواست، آن قدر تلاش و پا فشاری می کرد که به خواسته اش برسد. اگر تصمیم می گرفت حتما عملی اش می کرد.
کنار یکی از میدان های شهر دیدمش. به او گفتم: تو نمی خواهی آدم شوی؟
گفت: چه طوری آدم بشوم؟
گفتم: فردا صبح قبل از هشت صبح بیا جلوی هلال احمر. می خواهیم برویم جبهه.
🌹ساعت حرکت هفت صبح بود. ساعت را کمی عقب تر گفتم که نرسد. ساعت چهار صبح بود که دیدمش. برای اینکه از سفر باز نماند، از سر شب جلوی هلال احمر، منتظر نشسته بود.
✍از کتاب: پا برهنه در وادی مقدس
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
🌴 پا برهنه در وادی مقدس‼️
شهید سید حمید میر افضلی از اولی که جبهه اومد، کفشاشو در آورد و از اون به بعد،دیگه کسی اونو با کفش ندید.میگفت:
🌷اینجا جاییه که خون شهدامون ریخته شده؛ حرمت داره!
🔹...و معروف شد به "سید پا برهنه"
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
🔹 او مسئول گردان لشگر 41 ثارالله به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی بود.
در عملیات #خیبر لشگر 27 حضرت رسول(ص) بفرماندهی شهید همت در قسمت شرق جزیره مجنون و لشگر 41 در سمت غرب با عراقی ها درگیر بودند. نبرد در جناح شرقی بسیار سنگین بود بطوری که بسیاری از نیروهای ل27 زخمی یا شهیدشدند. ابراهیم همت در زیر آتش سنگین دشمن هرطور بود خودرا به سنگر قاسم سلیمانی رساند و از او تقاضای نیروی کمکی کرد.حاجی هم ضمن موافقت، از شهیدمیرافضلی خواست برود از نزدیک خط عملیاتی یگان شهید همت را ببیند.او هم فوراً بر ترک موتور تریل هوندا 125 همت نشست و به اتفاق براه افتادند. اندک زمانی بعد،آنها در دید دشمن قرار گفته و تانک عراقی شلیک میکند که بر اثر ترکش های آن، هر دو در کنار یکدیگر به شهادت می رسند🕊🕊
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
#سید_پا_برهنه
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat