#نوارهای_ترانه 📼
᯽
❆
من عاشق موسیقی بودم و این مسئله، با فرهنگ خانوادگی ما در تضاد بود. همیشه نوارها را میگذاشتم و گوش میکردم. یک روز که آمدم، دیدم از نوار #صوت_قرآن پخش میشود. دقت که کردم، دیدم نوار خودم است. فهمیدم #احمد روی نوارهایم #قرآن ضبط کرده است.
حسابی شاکی شدم و از خجالتش درآمدم؛ امّا او با آرامش گفت: "سعی کن به جای اینها قرآن گوش بدهی."
بعد هم تمام نوارهای نازنین مرا تقدیم مسجد کرد.
☆
♡
📷 شناسنامه عکس: فروردین ۱۳۴۹، تهران، بازار مولوی، کوچه چهلتن، کوی علوی، منزل پدری؛ احمد و پدرش حاجغلامحسین
🟢 روایتی از منیره متوسلیان؛ خواهر #حاجاحمد_متوسلیان مندرج در کتاب #میخواهم_با_تو_باشم (ویراست جدید) نوشته علیاکبری مزدآبادی، صفحه ۱۵ و ۱۷ ، با تخلیص و اختصار.
《
《
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان 💕🌸💕
@yousof_e_moghavemat
#نوارهای_ترانه 📼
᯽
❆
من عاشق موسیقی بودم و این مسئله، با فرهنگ خانوادگی ما در تضاد بود. همیشه نوارها را میگذاشتم و گوش میکردم. یک روز که آمدم، دیدم از نوار #صوت_قرآن پخش میشود. دقت که کردم، دیدم نوار خودم است. فهمیدم #احمد روی نوارهایم #قرآن ضبط کرده است.
حسابی شاکی شدم و از خجالتش درآمدم؛ امّا او با آرامش گفت: "سعی کن به جای اینها قرآن گوش بدهی."
بعد هم تمام نوارهای نازنین مرا تقدیم مسجد کرد.
☆
♡
📷 شناسنامه عکس: فروردین ۱۳۴۹، تهران، بازار مولوی، کوچه چهلتن، کوی علوی، منزل پدری؛ احمد و پدرش حاجغلامحسین
🟢 روایتی از منیره متوسلیان؛ خواهر #حاجاحمد_متوسلیان مندرج در کتاب #میخواهم_با_تو_باشم (ویراست جدید) نوشته علیاکبری مزدآبادی، صفحه ۱۵ و ۱۷ ، با تخلیص و اختصار.
《
《
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان 💕🌸💕
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat