💗 حاج احمد 💗
⚘ #غروب_شهادت 🚩
✔
💠
مهدی شفازند؛ از کادرهای رزمنده لشکر ۴۱ ثارالله که به همراه همّت و میرافضلی به سمت محل استقرار گردانِ لشکر ۴۱ راهی شده بود، ادامه ماجرا را این گونه روایت کرده است:✍
✔
«... سوار بر موتورهای مان، راه افتادیم. موتور #حاج_همّت و میرافضلی- که ترک حاجی نشسته بود - از جلو می رفت و من هم پشت سرشان. فاصله مان با هم، دو، سه متری بیشتر نبود. سنگر، پایین جاده بود و برای رفتن روی پد وسط، میبایست از پایین پد می رفتیم روی جاده. همین کار، باعث می شد دور شتاب موتور کم بشود. البته این، کار هر روزمان بود. اصلاً آن نقطه معروف شده بود به #چهار_راه_مرگ ! عراقی ها روی آن نقطه دید کامل داشتند. درست به موازات نقطه مرکزی پد، یک تانک تی-۷۲ را مستقر کرده بودند و هر وقت ماشین یا موتوری پایین و بالا می شد و نور آفتاب به شیشه شان می خورد، این تانک، تیر مستقیمش را شلیک می کرد. ما موتورها را با گل مالیِ بدنه شان استتار کرده بودیم، با این حال، خدمه بعثی آن تانک، باز ما را می دیدند. آخر فاصله خیلی نزدیک بود.✔
.
موتور #حاج_همت کشید بالا، تا برود روی پد. من هم پشت سرشان رفتم. حسی به من میگفت الآن گلوله شلیک میشود. رو به #حاج_همت گفتم: حاجی؛ این یک تکّه را، پُرگازتر برو! در یک آن، از سمت محل استقرار آن تانک، گلوله ای شلیک و در کسری از ثانیه منفجر شد. دودی غلیظ آمد، بین من و موتور #حاج_همت قرار گرفت.
صدای گلوله و انفجارش، موجی را به طرفم آورد؛ که باعث شد تا چند لحظه گیج و مبهوت بمانم. طوری که نفهمم اصلاً چه اتفاقی افتاده. گاز موتور را دوباره گرفتم و رسیدن روی پد وسط.✔
.
از بین دود باروت آمدم بیرون، راه خودم را رفتم. انگار یادم رفته بود چه اتفاقی افتاده و با کی ها همسفر بوده ام. در یک لحظه، موتوری را دیدم که افتاده بود سمت چپ جاده. دو جنازه هم روی زمین افتاده بودند. به خودم گفتم: من صبح از همین مسیر آمده بودم. این جا که جنازه ای نبود. پس این جسدها مال چه کسانی است؟ نمی دانم؛ شاید آن لحظه دچار موج گرفتگی شده بودم.✔
.
شاید هم این کار خدا بود. آرام از موتور پیاده شدم و آن را گذاشتم روی جک. رفتم به طرفشان. اوّلین نفر، به رو، روی زمین افتاده بود. او را که برگرداندم، دیدم تمام بدنش سالم است. فقط صورت ندارد و دست چپ. موج آمده و صورتش را برده بود. اصلاً شناخته نمی شد. رفتم سراغ دوّمی، که او هم به راه افتاده بود. منگ و مبهوت، داشتم به آن دو جنازه، نگاه میکردم و هیچ نمی دانستم این جسدها متعلق به چه کسانی است؟!»⚘
💠
🏷
ادامه دارد...✍
.
.
.
#شهدای_خیبر
#شهدای_اسفند
🆔 @yousof_e_moghavemat