eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 اطلاعات عکس بالا ۱- نفر اول از سمت راست : سردار «مرتضی مسعودی» ؛ فرمانده گردان «مقداد٬ که مقاومت جانانه ای از خودشون تو عملیات «بیت المقدس» نشون دادن. ۲- نفر وسط٬ سردار «حسین خالقی» هستن که بعد از شهادت محسن وزوایی ، فرماندهی محور «محرم» رو تو بیت المقدس برعهده گرفتند. ارجاع تون میدم به فیلم «ایستاده در غبار» که بعد از شهادت وزوایی ، خالقی میاد و کولش می‌کنه و سوار موتور میکنن و وزوایی رو از منطقه خارج می کنن. ۳- و نفر سمت چپ سردار رشید و دلاور اسلام که دلاوری های ایشون رو دیگه همه دوستان در فتح بازی دراز ها ، فتح المبین ها و رشادت های مختلف در صحنۀ رزم بهتر از من میدونند... Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
📷 سردار #شهید_غلامرضا_صالحی ( قائم مقام #لشکر_۲۷ ) و سمت چپ، سردار #محمد_کوثری ، (فرمانده #لشکر_۲۷) ، سال ۱۳۶۷ Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
مادر! فرزندت که شهردار دیواندره بود، کجاست؟ سال 61 در حال رسیدگی به مشکل آب شرب مردم شهر، به دست ضد انقلاب داخلی، به شهادت رسید، امروز شهر و منطقه آباد است ولی فرزندم دیگر نیست. #شهید_سیدحمید_محمدی https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
📷 دیدار آیت الله ؛ نمایندۀ ولی فقیه در با شهید در اردوگاه قلاجه ، سال ۱۳۶۲ https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
📷 دیدار آیت الله #موحدی_کرمانی ؛ نمایندۀ ولی فقیه در #سپاه با شهید #حاج_همت در اردوگاه قلاجه ، سال ۱۳۶۲ https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
📷 سردار شهید «حاج محسن دین شعاری» فرمانده گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
❂◆◈○•--------------------------------- ❂○° بیسیم چی °○❂ 📞 سنم كم بود، گذاشتندم بي‌سيم‌چي؛ بي‌سيم‌‌چي كه فرمانده‌ي تيپ (تیپ ویژه شهدا) بود. چند روزي از عمليات گذشته بود و من درست و حسابي نخوابيده بودم. رسيديم به تپه‌اي كه بچه‌هاي خودمان آنجا بودند. كاظمي داشت با آنها احوال‌پرسي مي‌كرد كه من همان‌جا ايستاده تكيه دادم به ديوار و خوابم برد. 💢 وقتي بيدار شدم، ديدم پنج دقيقه بيشتر نخوابيده‌ام، ولي آنجا كلي تغيير كرده بود. يكي از بچه‌ها آمد و گفت: «برو نمازهاي قضايت را بخوان.» اول منظورش را نفهميدم؛ بعد حالي‌ام كرد كه بيست و چهار ساعت است خوابيده‌ام. توي تمام اين مدت خودش بي‌سيم را برداشته بود و حرف مي‌زد. اسطوره شهید سردار 🌷 https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
📷 از سمت راست نفر دوم: #شهید_عباس_کریمی (مسئول اطلاعات عملیات سپاه مریوان ) 📷 از سمت چپ نفر اول: #جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم (مسئول آموزش تاکتیک سپاه مریوان) - سال ۵۹ یا ۶۰ ، سپاه مریوان @Yousof_e_moghavemat
هدایت شده از 💗 حاج احمد 💗
📷 از سمت راست نفر دوم: #شهید_عباس_کریمی (مسئول اطلاعات عملیات سپاه مریوان ) 📷 از سمت چپ نفر اول: #جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم (مسئول آموزش تاکتیک سپاه مریوان) - سال ۵۹ یا ۶۰ ، سپاه مریوان @Yousof_e_moghavemat
⬜ آن زمان در محورهای از ساعت ۵ بعدازظهر، هیچ تردیدی انجام نمی شد. از ساعت ۴:۳۰ تأمین جاده کم کم جمع می شد. ۵ بعدازظهر منطقه تحویل و بود تا فردا صبح که مجدداً تیم های تأمین می رفتند سر ارتفاعات و گلوگاه های استراتژیک نگهبانی می گذاشتند. مثلاً اگر کسی می خواست از به بیاید، از ساعت ۱ بعدازظهر به بعد دیگر نمی توانست برود، چون به نمی رسید و به برخورد می کرد. برای این کار باید از ساعت ۸ صبح به سمت حرکت می کردیم تا بتوانیم قبل از ساعت ۳-۴ بعدازظهر به آن جا برسیم. یک شب آمد و به گفت: «برو ماشینتو آماده کن، می خوایم بریم!» گفت: «کجا برادر ؟» گفت: «چهار، پنج نفری می خوایم بریم !» 😮 حالا ساعت چنده؟ ۱۰ شب 🕙. همه جا خورده بودیم. ساعت ۱۰ شب، آن هم ! با هیچ معیاری جور درنمی آمد که در آن ساعت ازشب، ۳ کیلومتر از بیرون بروی، چه برسد به که حدود ۶۰ کیلومتر با فاصله داشت. در روز هم آن جاده بود و دره های فراوان و کمین های زیادی داشت. اگر در روز می خواستی به بروی، تمام اعضا و جوارح آدم عوض می شد، وای به حال شب که ساعت ۱۰ از به طرف آنجا راه بیافتی. 🔸 به هر صورت راه افتادیم. خیلی آرام، انگار داشتیم به می رفتیم. در بین راه گفت: «من مطمئنم که اگه اینجا باشه و خبر هم داشته باشه که ما می آییم، به ما نمی زنه.» پرسیدیم: «برای چی؟» گفت: «از ترس خودش، می دونه ولش نمی کنیم و آسایش رو ازش می گیریم.» بالاخره ساعت ۲ صبح به رسیدیم، با یک ماشین و بدون اسکورت. این که در آن موقع از شب، بدون ترس و لرز و رعشه راه بیافتی به سمت ، این فقط از کسی مثل برمی آمد. بعدها فهمیدیم که هدف او از این حرکت، امتحانِ سه چیز بود: ۱- خودش ۲- اطرافیانش ۳- ضدانقلاب ❇ ✳ 👤 راوی : سعید طاهریان ... ... https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat