eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹حضور شهید آیت الله مطهری در نوفل لوشاتو - محل اقامت ⏳ ماه های منتهی به پیروزی انقلاب - سال 1357 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🗣 🌷❖═▩ஜ••🍃 این را خوب دقّت کن؛ روزگاری در نقشِ مشاورِ از کنارش تکان نمی‌خورد که هنوز در کردستان بود و شکل نگرفته بود. می‌خواهم بگویم «تقی رستگار» به تعبیری برای جزو السابقون السابقون به حساب می‌آمد. آن‌هایی که بعدها در تیپ و با جوشیدند و عاشقش شدند باید رابطه‌ی تقی و احمد را می‌دیدند و متوجه می‌شدند معنی مُرید و مُراد را. این را هم برایت بگویم که همه‌ی نیروهای مستقر در کردستان یک‌جورِ خاص عاشق «حاج‌احمد» بودند امّا تقی خاص‌تر! شجاع و زبل و زرنگ هم بود و خودش را در دلِ حاجی جا کرده بود. حاج‌احمد خوشش می‌آمد از آدم زرنگ و دلیر. تقی را خیلی تحویل می‌گرفت. حدود یکی دو ماه در قالب سپاه مریوان در فرمانداری مستقر بودیم که برنامه‌ریزی‌ها انجام شد برای عملیات آزادی مریوان از دست اشرار. این‌جا هم تقی رستگار عصای دست برادر احمد بود. با موتور ایج، یک‌سره در رفت و آمد بود و وظیفه‌ی پیک بودن احمد را انجام می‌داد. بیشترین ترددش به پادگان مریوان بود و پیام احمد را منتقل می‌کرد برای سرهنگ نخعی که فرمانده پادگان ارتش در مریوان بود. تقی نقشی بسیار فراتر از یک پیک را داشت برای برادر احمد. یک‌بار که از طرف دفتر رئیس‌جمهور آمده بودند به فرمانداری مریوان تا احمد را برای کار اشتباهی که به زعم آنان مرتکب شده بود با خودشان ببرند، یادم هست که برادر احمد با قاطعیتِ خاصِ خودش به تقی رستگار گفت از فرمانداری بیرون‌شان کند. 🌷❖═▩ஜ••🍃 ↲ برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی ، صفحات ۸۲، ۸۳ و ۸۴. @yousof_e_moghavemat
🧡 سال ۱۳۵۸ و در اوج غائله‌ی کردستان، پاوه که بودیم، ماهیانه ۲ هزار و ۲۰۰ تومان حقوق داشتیم. تقی، حقوقش را دربست می‌داد به برادران واحد فرهنگی سپاه پاوه که برای نیازمندان شهر وسایل و اقلام ضروری زندگی را تهیه کنند. این کارِ تقی باعث شد بسیاری از بچه‌های سپاه هم از تقی تبعیت کنند و حقوق‌شان را در همین مسیر هزینه‌ کنند. 👈 جهت اطلاع شما بزرگواران عرض کنم که صد و شصت و پنجمین پاسدار تهران است که به عضویت این نهاد مقدس درآمد. 📚 منبع زیرنویس: کتاب نوشته‌ی امیرحسین انبارداران. @yousof_e_moghavemat
📚عنوان: قلبی که برایت می تپد 🔻گذری بر روایت زندگی شهید روح الله محرابی ✍نویسنده: کوثر شریفی نسب @yousof_e_moghavemat
این تقابل كه میان فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ غرب وجود دارد، در شرایط طبیعی می‌تواند اسباب شكوفایی و كمال تفكر دینی را فراهم آورد. این تقابل ما را ورزیده می‌كند و حقیقت دین را، به منصه ظهور و نزول در عالم تفصیل می‌كشاند. کتاب رستاخیز جان @yousof_e_moghavemat
12.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 پاسخ حاج قاسم سلیمانی به برخی که می گویند: 🕊🕊 "دعا کنید ما شهید بشویم" @yousof_e_moghavemat
🌺عن الامام العصر علیه السلام: 《وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ حَمْداً لا شَريكَ لَهُ عـَلى إحْسانِهِ إلَيْنا وَ فـَضْلِهِ عـَلَيْنا، أبَى اللّه ُعَزَّوَجَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً》 حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است و همتايى ندارد. ستايش بخاطر احسانش به ما و نيكى او بر ما، خداوند بزرگ و با عظمت براى حق جز پايدارى و كمال چيزى نمى‌پسندد و براى باطل نيز جز نابودى چيزى مقدر نكرده است🌺 بحارالانوار، ج۵۳، ص ۱۹۳ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⚽️ - وقتی داخل دروازه بود، هم خیال خودم راحت بود و هم خیال بازیکن‌های تیم. (سرمربی سابق تیم فوتبال عارفِ قم) - اگر تقی الآن بود، بی‌شک بهترین دروازه‌بان ایران و دروازه‌بان اول تیم‌ملی بود. - زمانی که تقی توی دروازه می‌ایستاد، مهاجمان حریف از مقابله‌ی با او می‌ترسیدند. - تقی هر وقت جبهه بود، برای بازی خودش را می‌رساند و بعد برمی‌گشت جبهه. - یک بازی فوق‌العاده حساسی داشتیم. اگر می‌بردیم به دسته‌ی دو صعود می‌کردیم و اگر مساوی می‌شدیم به دسته‌ی دو سقوط می‌کردیم. دقیقه‌ی ۸۲ بازی بود. ۳ بر ۲ هم عقب بودیم. تقی رستگار یک کار خطرناک و شیطنت‌آمیزی کرد. توپ را انداخت جلوی پای مهاجم حریف و او هم بی‌معطلی توپ را وارد دروازه کرد. ازش پرسیدیم چرا اینکار را کردی؟ جواب داد بازیکن حریف چندین دقیقه است اینجا ایستاده و دوست داره گُل بزند. نخواستم امیدش را ناامید کنم. در آن بازی به طرز عجیبی، در همان واپسین دقایق مانده به پایان بازی، سه گل زدیم و بازی را ۶ بر ۳ بردیم. تقی گفت دیدین من گفتم می‌بریم!؟ الان هم اون بازیکن گلش رو زد و هم ما بُردیم... - فیزیک بدنی، نرمی بدن، شجاعت، نترسی و کله‌شقی ایده‌آلی داشت. خیلی از تیم‌ها می‌خواستنش، اما روی تیم عارف تعصب داشت. جای خالی او با هیچ بازیکنی پرشدنی نبود. ⊹──⊱✠⊰──⊹ ☆ گفته‌ها و تعاریف برخی از همرزمان و بازیکنان تیم فوتبال عارف در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۱ از سردار دلیر سپاه اسلام در کتاب نوشته‌ی برادر . □ عکس سمت چپی مربوط به ، دروازه‌بان افسانه‌ای تیم ملی فوتبال آلمان و باشگاه در دهه‌های اخیر است که به و معروف بود. وی به همراه شاگرد خودش - - از دروازه‌بانان اسطوره‌ای تاریخ آلمان و جهان به حساب می‌آیند. @yousof_e_moghavemat