🔴 #پایان_کار_در_لبنان ✅
🔸 نصرت الله کاشانی؛ مسئول واحد مهندسی #تیپ_27 می گوید:
« ...بعد از فتح خرمشهر که به تهران آمدیم، یک روز #حاج_احمد گفت: برادرها، بیایید برویم ستاد منطقۀ ۱۰ سپاه. همراه #حاجی به آنجا رفتیم؛ سر وقت ماشینی که از عراقی ها غنیمت گرفته بودیم. یک استیشن سفید رنگ بود که شیشه های پنجرۀ بغل آن هم شکسته بود. بچه های #سپاه گفتند: "حاج آقا، این را نبرید. شیشه که ندارد، یک مرتبه می بینید خدای ناکرده، سر یک چراغ قرمز توی ماشین نارنجک انداختند و..."
#حاجی به حرف آنها اعتنایی نکرد. سوار بر همان ماشین شدیم و به راه افتادیم. داشتیم از پل سعدی به سمت جنوب شهر سرازیر می شدیم و بحث ما دربارۀ هشدار بچه های منطقۀ ۱۰ بود. همگی لباس فرم #سپاه به تن داشتیم و جهت حفاظت از خودمان هم اسلحه ای همراه نداشتیم. تهران هم از نظر ترور و تحرکات منافقین در آن مقطع، خیلی وضع ناجوری داشت. من به شوخی برگشتم به #حاج_احمد گفتم: "حالا که اجازه نمی دهید با خودمان اسلحه برداریم، لا اقل اجازه بدهید من یکی که زن و بچه دارم، پیاده شوم."
#حاجی گفت: "شما اگر می ترسید، سلاح بردارید. اگر هم می خواهید، پیاده شوید؛ اما بیخود شلوغش نکنید! من از خدای خودم خواسته ام نه در جنگ ایران و عراق شهید بشوم، نه به دست منافقین؛ بلکه با خدای خودم عهد کرده ام شهادتم به دست شقی ترین اشقیای روی زمین؛ به دست #اسرائیلی_ها باشد. این را هم می دانم که خدا این تقاضای مرا قبول می کند و من به دست آنها #شهید می شوم.
عجیب اینجاست که آن روزها نه حملۀ #اسرائیل به سوریه و لبنان صورت گرفته بود و نه هنوز حتی بحث اعزام نیروهای ایرانی به لبنان مطرح شده بود.
📙 برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی #همپای_صاعقه ، صفحۀ ۷۶۲ و ۷۶۳
@yousof_e_moghavemat
📕 #معرفی_کتاب 📔
📑
📚
📒
نام کتاب: #همپای_صاعقه (کتاب یکم: از کارنامۀ عملیاتی #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله «ص» ، دی ماه ۱۳۶۰ تا تیر ۱۳۶۱ ، دوران فرماندهی #احمد_متوسلیان )
نویسنده: حسین بهزاد - گلعلی بابایی
انتشارات سوره مهر
قیمت: ۶۰ هزار تومان
تعداد صفحات: ۹۰۷
نوبت چاپ: بیستم ✅
🔶
⏪ برگزیدۀ هشتمین جشنوارۀ کتاب سال #دفاع_مقدس در رشتۀ پژوهش ⏩
.
.
این کتاب توسط مقام معظم رهبری تقریظ شده است.✅
@yousof_e_moghavemat
⚫️💐🌷🌺🌸⚫️
افسوس که نو بهار آخر گردید
آن باغ پر از شکوفه پر پر گردید
اندوه ، اندوه از فراق آن گل
کز بوی خوشش جهان معطر گردید . . .
#سالروز_رحلت_جانسوز_امام_خمینی (ره) #تسلیت_باد
@yousof_e_moghavemat
🚀🚁🚒🚐🚑💣💣
◾️اشغال لبنان توسط اسرائیل
در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۶۱ ، #اسرائیل به بهانه های واهی و با استفاده از حالت مشغول به جنگ بودنِ عراق و ایران و نگرانی بخشی از دولت های عرب از پیروزی ایران [در جبهۀ خرمشهر]، از هوا، زمین و دریا به کشور مظلوم و گرفتار #لبنان حمله کرد و تا بیروت پیش رفت... بعداً معلوم شد که یکی از اهدافِ آن [تهاجم]، کم کردن فشار ایران به عراق و نجات رژیم بعث عراق و گرفتار کردن #سوریه است که [در جنگ]، حامی ایران و مخالف بعث عراق بود.
طبیعی بود که در ایران، موجی از درخواست حمایت از فلسطین و مردم لبنان به وجود آید و بسیاری از رزمندگان، خواستار حضور در جبهه های جهاد مستقیم با #دشمن_صهیونیستی بشوند و شدند و [ حُکّام ] بعث عراق از این فرصت که #اسرائیل برایشان خلق کرده بود، استفاده کنند و پیشنهاد مُتارکه جنگ و اجازه عبور ایران از خاک عراق به سوی مرزهای #اسرائیل را بدهند.
وقت زیادی از «شورای عالی دفاع» و فرماندهان و مسئولین سیاسی، صرف بحث روی این موضوع می شد و جمعی از کارشناسان ما هم، برای بررسی وضع جبهه های #لبنان و #اسرائیل ، به منطقه رفتند.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش، نهاد تصمیم گیرنده جهت اعزام نیرو به سوریه را «شورای عالی دفاع» معرفی می کند و در مورد چند و چون این واقعه می نویسد:
«...آقای رئیسجمهور [ آیت الله خامنه ای ] در یک تماس تلفنی، مسئلۀ بحران #لبنان را مطرح کردند. از جهاد سازندگی اطلاع دادند که مایلند بخشی از کمک های انسانی را در #لبنان به عهده بگیرند.
عصر «شورای عالی دفاع» در محل دفتر امام جلسه داشت. هیئت [اعزامی] ما [ متشکل از صیاد شیرازی، محسن رضایی، محسن رفیق دوست و تنی چند از مسئولین اطلاعات و عملیات قرارگاه مرکزی کربلا ] از #سوریه برگشته و در جلسه شرکت داشتند. گزارش دادند که #اسرائیل بر اکثر نقاط جنوب #لبنان مسلّط شده است و #سوریه نمی تواند [در آن مناطق] وارد جنگ شود. [اعضای این هیئت] با فلسطینیها ملاقات نکرده بودند. تصمیم گرفتیم که کمکی به #لبنان بشود. ترکیه حاضر نیست که از مسیر هوایی کشور او خیلی استفاده شود و با عبور یک هواپیمای حامل کمک در هر روز، موافق است.»
این تصمیم در حالی گرفته شد که عناصر واحد اطلاعات #تیپ_27 هنوز در #شلمچه حضور داشتند و سرگرم کار شناسایی از منطقه بودند.
👈 ادامه دارد...
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی #همپای_صاعقه ، صفحات ۷۷۳ و ۷۷۴
@yousof_e_moghavemat
✈✈✈✈✈✈✈✈✈✈
⚫️ وسایل تیپ را جمع کنید؛ باید برویم لبنان...
◻️ عباس برقی از همرزمان صمیمی و باوفای #حاج_احمد_متوسلیان می گوید:
...برادرهای ما گرم کار شناسایی بودند که پیامی از #حاج_احمد به دستمان رسید. #حاجی در این پیام، خیلی کوتاه و صریح نوشته بود؛ تصمیم گرفته شده که ما برای #جنگ_با_اسرائیل ٬ عازم #لبنان بشویم. سریع وسایل و تجهیزات تیپ را جمع کنید و بیایید تهران، پادگان امام حسین علیه السلام.
بلافاصله ظرف دو - سه روز، کلیۀ تجهیزات و وسایل تیپ را جمع کردیم و عازم پادگان امام حسین (ع) شدیم.
هنگامی که به تهران رسیدیم، در پادگان امام حسین (ع) باخبر شدیم که #حاج_احمد به اتفاق #حاج_همت و یک تعداد دیگر از برادران تیپ، برای اقدامات اولیه به #لبنان رفته اند و به زودی برای اعزام ما به آنجا، به ایران باز خواهند گشت.»
سعید قاسمی؛ مسئول واحد اطلاعات #تیپ_27 نیز در این باره می گوید:
«...طبق دستور #حاج_احمد داشتیم توی جبهۀ شلمچه در اطراف کانال پرورش ماهی، کار شناسایی را انجام می دادیم که سردار عزیزمان #حاج_حسین_همدانی آمد و دستور شفاهی #احمد_متوسلیان را به ما ابلاغ کرد.
دستور این بود: ظرف مدت ۲۴ ساعت، کلیۀ وسایل و تجهیزات خودتان را جمع آوری کنید. می خواهیم برویم #لبنان .
با تعجب به «حاج حسین همدانی» گفتیم: حاجی، چی داری میگی؟ نکنه داری با ما شوخی می کنی!؟
ایشان خیلی جدی گفتند: #احمد تأکید کرده ظرف ۲۴ ساعت، کلیۀ تجهیزات تیپ را همراه بچه ها جمع کنید و به سرعت به تهران انتقال دهید.
واقعاً ما توی پوست خودمان نمی گنجیدیم؛ جنگ ما یک پله خودش را بالاتر کشیده و #جهاد ما وارد فاز جهانی شده بود. خلاصه به سرعت نیروها و امکانات تیپ را جمع آوری کردیم و خودمان را به تهران رساندیم و رفتیم پادگان امام حسین (ع)؛ مقصدی که #حاج_احمد برای ما در نظر گرفته بود.»
👈 ادامه دارد...
📙 #همپای_صاعقه ، صفحات ۷۷۴ و ۷۷۵
@yousof_e_moghavemat
🛩🛩🛩🛩🛩🛩
#پیش_به_سوی_سوریه
🔵 نیروهای اعزامی، صبح روز جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۶۱ به فرمان #حاج_احمد_متوسلیان در پادگان امام حسین (ع) گرد آمدند. سعید قاسمی؛ مسئول وقت واحد اطلاعات عملیات #تیپ_27 می گوید:
«... هیچوقت فراموش نمی کنم. قریب به هزار نفر بودیم. حدود هشتصد نفر از نیروهای کادر #سپاه و مابقی بچه های تکاور تیپ ۵۸ ذوالفقار ارتش بودند که در محوطۀ زمین صبحگاه پادگان امام حسین علیه السلام صف کشیده بودند.
در مقابل ما و روی جایگاه علاوه بر #حاج_احمد و #حاج_همت ، تیمسار ظهیرژاد و تعدادی از فرماندهان محترم ارتش هم حضور داشتند؛ اصحابی که دیگر گمان نکنم احدی بتواند مثل و مانند آنها را در یک جا گردآوری کند. #حاج_احمد در جمع این رزمندگان، سخنرانی هیجان انگیزی ایراد کرد. پشت میکروفن، با چهره ای برافروخته و لحنی حماسی گفت:
«برادران، این راه، راهی بی بازگشت است! کسی که با ما می آید، تا آخر خط همراه ما باشد. اگر در آنجا عملیاتی انجام بدهیم، ممکن است حتی جنازۀ هیچ یک از #شهدای_ما به ایران برنگردد. تنها دالان هوایی تهران به دمشق، از فراز ترکیه می گذرد و این کشور، به علت عضویت در پیمان نظامی ناتو و روابط گرمی که با #اسرائیلی_ها دارد، به محض اطلاع از حضور قوای نظامی جمهوری اسلامی در دمشق، قطعاً این تنها دالان هوایی را هم، به روی هواپیماهای ترابری ما خواهد بست. شاید ما اولین و آخرین مجموعه رزمندگانی باشیم که به #سوریه خواهیم رفت؛ بنابراین، برادرانی که با ما بیایند که تا آخر، پای کار خواهند بود.»
🔸 #حاج_احمد با حرف هایش آب پاکی را روی دست همه ریخت. جواب سخنان او را بچه ها با وصیت نامه هایی که از جیب بلوز فرمشان بیرون کشیدند و به سویش گرفتند، دادند. همه اشک شوق می ریختند. پادگان از فریادهای #یا_حسین بچه های #سپاهی و #ارتشی به با لرزه درآمده بود. حتی به چشم های #احمد ، #همت و تیمسار ظهیرنژاد هم اشک نشسته بود.
بعد از وداع با نیروها، قرار شد که فردای آن روز، #حاج_احمد خود به همراه اولین هواپیمای حامل تعدادی از نیروهای اعزامی، راهی #سوریه شود.
👈 ادامه دارد...
📚 #همپای_صاعقه ، صفحات ۷۷۵ و ۷۷۶ با اندکی تصرف
@yousof_e_moghavemat
💐🌸🌺🌷
📷 تیمسار ظهیرنژاد در حال سخنرانی برای قوای محمد رسول الله (ص) ، لحظاتی قبل از اعزام ، ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ ، پادگان امام حسین (ع)
@yousof_e_moghavemat
💣🤜🔯🤛💣
#باید_که_اسرائیل_از_جهان_زدوده_شود
◽️ بدین ترتیب، اولین گروه از قوای محمد رسول الله (ص) در غروب روز شنبه، بیست و یکم خرداد ۱۳۶۱ با یک فروند جمبوجت ۷۴۷ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد فرودگاه دمشق شد و مورد استقبال مقامات سوری و مسئولین سفارت ایران در سوریه قرار گرفت. پس از خوش آمدگویی حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر محتشمی پور - سفیر وقت جمهوری اسلامی ایران در دمشق - #متوسلیان بلندگوی دستی را به دست گرفت و خطاب به نیروهای اعزامی گفت:
...برادرها، قبل از رسیدن به اینجا، در ایران آنچه گفتنی بود، ما برای شما گفتیم. خیلی کوتاه عرض می کنم. امام عزیزمان فرموده اند باید که #اسرائیل از صحنۀ جهان زدوده شود و شما مردان بزرگ، باید این حرف امام مان را جامۀ عمل بپوشانید.
◀ سخنان شورانگیز #متوسلیان با غریو تکبیر نیروهای اعزامی در هم آمیخت. سپس فرمانده قوای محمد رسول الله (ص) ادامه داد:
...برادرها، در حال حاضر دشمن، وسیع ترین تهاجم خودش را علیه سرزمین اسلامی #لبنان شروع کرده و بر همۀ مسلمانان آزادۀ جهان واجب است که به فریاد مردم مظلوم #لبنان برسند. ما نیز برای ادای همین تکلیف و تحقق بخشیدن به فرمایش امام عزیز بود که به اینجا آمدیم...
من صحبت دیگری با شما عزیزان ندارم. با توکل به خداوند آمادۀ پیاده شدن از هواپیما باشید.
✅ #متوسلیان خود از نخستین لحظات ورود نیروهای اعزامی جمهوری اسلامی ایران به #سوریه می گوید:
... استقبالی که مردم و مقامات سوریه از نیروهای ایرانی کردند، بی نهایت عالی بود. آنها هرگز در باورشان نمی گنجید که ما ایرانی ها، با توجه به مسائلی که مملکت مان با آن درگیر است، خصوصاً مسئلۀ جنگ، به این صورت عملی وارد کار بشویم؛ آن هم در حالی که قبلاً کشورهای عضو به اصطلاح #جبهه_پایداری حتی کوچک ترین قدمی در رابطه با کمک به #سوریه و #لبنان برنداشته بودند. بر این اساس، وقتی که ما در عمل وارد قضیه شدیم، آمدن نیروهای ما برای همه به شدت گنگ و باورنکردنی به نظر می رسید.
👈 ادامه دارد...
📔 #همپای_صاعقه ، ۷۷۶ و ۷۷۷
@yousof_e_moghavemat