eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷آنقدر از احمد راضی بودم که هر روز دو رکعت نماز شکر به خاطر چنین فرزندی می خواندم. می گفتم خدایا من که لایق این فرزند نیستم و نمی دانم که قرار است چه کاره شود اما هر چه هست تو او را به من عطا کرده ای از این بابت از تو سپاسگزارم. نمی دانستم قرار است شهید شود.... 🌷سه ماهی که پسرم در لشگر آموزش می دید من و پدرش هر روز به دیدارش می رفتیم. چای را خیلی دوست داشت. من هر روز برای او و دوستانش که سربازهای شهرستانی بودند فلاکس چای می بردم. 🌷وقتی که از دور ما را می دید زانو می زد و سلام نظامی میداد. تا ما برایش دست تکان نمیدادیم جلو نمی آمد.وقتی هم که می آمد جلو دست من و پدرش را می بوسید.  ✍راوی :مادر شهید @yousof_e_moghavemat
ما سَر بلند و سینه ستبر و سرآمدیم این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه است... 📸 شهید «حاج حسین اسکندرلو» فرمانده گردان حضرت علی‌اصغر(ع) لشکر۱۰سیدالشهداء و همرزمانش در شهر فاو (فاطمیه) - ۱۳۶۴ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خداوندا... ای قادر عزیز و ای رحمان رزاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابی طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمند‌ترین نعمت‌هایت است. 🔸️ بخشی از @yousof_e_moghavemat
🌗شب عملیات کربلای 4– دی ماه 1365- مقابل مسجد جامع خرمشهر 🌿 سردار علی فضلی فرمانده لشکر سیدالشهدا(ع) نیروهای خود را از زیر قرآن عبور می‌دهد. بسیجی‌های لشکر عاشقانه فرمانده خود را در آغوش می‌گیرند... @yousof_e_moghavemat
!!؟؟؟😠 ⨴̂⏣⨵ ᯽✪ ▩ با احمد رفته بودیم برای بازدید یکی از پایگاه‌های مرزی. نیروها اصرار کردند برای ناهار بمانیم. احمد هم قبول کرد. یک لحظه دیدم اخم‌هایش توی هم رفت. پرسید: «ما این مدل ظرف نداشتیم تو س.پ.اه. اینا مال کیه؟ از کجا اومده این ظرفا؟؟» - از خانه‌های مهاجرین برداشتند. - این ظرفا مال مردمه؛ با اجازهٔ کی به اموال مردم دستبرد زدین؟؟ همه‌شونو تمیز می‌شورید و می‌برید میذارید سر جای خودش. هر اتفاقی واسه اموال مردم بیافته عیبی نداره، اما شما حق ندارید دست‌درازی کنید. سر آخر هم گفت غذایش را روی یک تکه نان برایش بیاورند. ↺ ⇄ ❐ برگرفته از روایت سعید طاهریان مندرج در کتاب ارزشمند و خواندنی ، صفحه ۵۹ با اختصار و تخلیص. ☆ ♡ 💕🌸💕 @yousof_e_moghavemat
🌗 شــب است و در شـبِ ما خوش نشینی‌ تان زیباست ... فرماندهان لشکر۴۱ثارالله شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 شهید حاج قاسم میرحسینی🌷 ا🌱🌿🌿🌱🌱 🌹 ۲ دی ماه ۱۳۶۵ - سالروز شهادت قاسم میرحسینی، قائم‌مقام‌ لشکر41 ثارالله، کرمان (جانشین حاج قاسم سلیمانی) 🌴 شلمچه — عملیات "کربلای ۵" 🌴دوران @yousof_e_moghavemat
🌺عن الامام الجواد علیه السلام: 《 مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الْمَوارِدَ أعْيَتْهُ الْمَصادِرُ 》 هركس موقعيت‌شناس نباشد، جريانات، او را مى‌ربايد و هلاک خواهد شد🌺 📚بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۴۰ @yousof_e_moghavemat
☀️ هر صبح زنده می شوم از خنده های دوست 😊 لبخند دوست، ناب ترین شکل گفتگوست 🌱 دوران @yousof_e_moghavemat
😠 ⭑⭑⭑ ⊱⭒⊰ ▢ یک ستوان بعثی را اسیر گرفته بودیم. چشمان آبی و چهره‌ی زیبایی داشت. هرچه کردیم به صدام مرگ بگوید، بی‌وجدان به امام فحش داد. یکی از بچه‌ها عصبانی شد و چنان با قنداق ژ-۳ به صورتش کوبید که فَکّش آویزان شد. آمد و این وضعیت را که دید، پرسید: «کی این اسیرو به این روز درآورده؟؟!!!» بچه‌ها علتش را توضيح دادند و فرد ضارب را هم نشان دادند. احمد به آن پاسدار اشاره کرد: «بیا جلو.» همین که در تیررس احمد قرار گرفت، چنان چکی زیر گوشش خواباند که سرش برگرشت. «تا وقتی که این با تو می‌جنگه، دشمنته؛ اما الآن اسیرته. باهاش باید مدارا کنی. کی به تو اجازه داده این اسیرو بزنی به این روز بندازی؟؟!!! هیچ جای اسلام نیومده که اسیرو باید زد.» •°•☆°•° ☆°•°☆ ◇ به روایت سردار حاج‌عباس برقی مندرج در صفحات ۵۲ و ۵۳ کتاب با اندکی تخلیص و اختصار. ♡ ☆ @yousof_e_moghavemat
در فیروزه‌ نگاهشان هنوز آوازِ سبز زندگی جاری است دست‌هایشان بسته شد امّا دل‌هایشان تا آخرین قطره خون نامِ بلند ایثار را فریاد زد ... @yousof_e_moghavemat
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 حیاتِ عِندَ الرَّب نقطه پایانی معراجِ بشریَت است... @yousof_e_moghavemat
دارد برف می‌آید ؛ در گوش دانه‌های برف نام شما را زمزمه خواهم کرد تا برفِ زمستانی از شوق حضورتان بهار را لمس کند ... @yousof_e_moghavemat