eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
#لبخندهای_خاڪی در سال‌های دفاع مقدس چای مرهمِ خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت(فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ)بودیم که در آن صحبت از کنترل مناطق عملیاتی بود. حاج همت به آقا مهدی گفت: نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها سخت می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند راحت عبور و مرور کنند مگر ترکی بلد باشند... آقای مهدی در پاسخ گفت: شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می‌شناسم حتی حدّ خط لشڪر عاشورا را هم می‌شناسم! آقا مهدی با تعجب پرسید: چطور چگونه می‌شناسید؟ حاج همت در جواب گفت: شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، اصلاً مشڪلی نیست! هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه کتری‌های چای لشکر شما روی آتش می‌جوشد... همگی خندیدیم... #سرداران_دفاع_مقدس #شهید_حاج‌ابراهیم_همت #شهید_مهدی_باکری #لشکر_۲۷ #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
"چهارده آبان ۱۳۶۲" ⚘ 🌹 ✔ سردار دریادل و سلحشور سپاه اسلام فرمانده دلاور تیپ عمارِ ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ❤ 🔸️ 🌟 ولادت: ۱۳۳۰ ، استخدام ارتش پس از خاتمه تحصیلات متوسطه در سال ۵۰ مامور به خدمت در لشکر گارد شاهنشاهی بازخرید عمدی از ارتش و پیوستن به صف ملّت در آذر ۵۷ عضویت در پس از پیروزی انقلاب در مرداد ۵۸ عزیمت به کردستان جهت مبارزه با غائله کردستان روانه شدن به جبهه خوزستان پس از تجاوز ارتش بعث به خاک ایران از اعضای موثر در جریان دفاع از سوسنگرد پیوستن به ۲۷ محمد رسول الله (ص) و انتصاب به فرماندهی به حکم در اسفند ۶۰ حضور موفق وی و گردان تحت امر ایشان در عملیات های و مجروحیت در مرحله اول عملیات "بیت المقدس" اردیبهشت ۶۱ از فرماندهان شاخص قوای محمد رسول الله (ص) در لبنان به دستور ، خرداد و تیر ۱۳۶۱ ماموریت های شناسایی فوق العاده در مناطق بقاع و جولان از مواضع ارتش بازگشت از لبنان و شرکت در مرحله سوم عملیات و مجروحیت در این عملیات بزرگ به دستور فرار از بیمارستان و به عهده گرفتن فرماندهی یکی از محورهای عملیاتی ۲۷ در همین عملیات انتصاب به فرماندهی تیپ یکم عمار از لشکر۲۷_محمد_رسول_الله (ص) به حکم : ۱۴ آبان ۱۳۶۲ ، ، مرحله سوم عملیات کوهستانی ، بر اثر اصابت تیر مستقیم تانک 🍂 🍁 ۲۷_محمد_رسول_الله 🆔 @yousof_e_moghavemat
❤ #سالروز_شهادت 🌹 ✔ ۱۳ آبان ۱۳۶۲ #عملیات_والفجر_چهار 🏴 🌟 ⚘ فرمانده مخلص و مقتدر #گردان_کمیل از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) سردار عزیز و بزرگوار سپاه اسلام #شهید_ابراهیمعلی_معصومی ⚘ ✔ 💠 ولادت: سال ۱۳۳۷ ، #همدان ، شهرستان رزن ، روستای شاهنجرین فراگیری قرآن و علوم اسلامی قبل از رفتن به مدرسه دارای هوش و ذکاوت بسیار بالا و رسیدن به کلاس دوم راهنمایی در ۴ سال باز ماندن از ادامه تحصیل به علت مشکلات اقتصادی و دوری راه مشغول به کار در یک کارگاه خیاطی داشتن اعتقادات مذهبی و دینی از همان اوان کودکی پیوستن به صفحه مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت پهلوی اعزام به خدمت سربازی با اجبار و فرار کردن از پادگان با هدف سرپیچی از دستورات و تصمیمات حکومت پهلوی بازگشتن به دوران خدمت سربازی با دستور امام (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضویت در سپاه همدان در سال ۱۳۵۹ عزیمت به منطقه عملیاتی سرپل ذهاب با شروع جنگ تحمیلی انتقال به تهران و ادامه خدمت در پادگان ولیعصر (عج) عزیمت داوطلبانه به کردستان به عضویت در آمدن در تیم حفاظت از بیت امام (ره) عزیمت به جبهه جنوب پس از پایان ماموریت حفاظت بیت امام (ره) انتصاب به فرماندهی گروهان در عملیات #فتح_المبین و مجروحیت در مرحله سوم این عملیات عزیمت به لبنان تحت فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان برای نبرد با #اسرائیل در خرداد و تیر ۱۳۶۱ انتصاب به عنوان فرماندهی گردان کمیل با حکم #حاج_ابراهیم_همت #شهادت : پنجوین - عملیات #والفجر_۴ - بر اثر اصابت گلوله توپ ۱۰۶ #شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله #شهیدان #شهدا #دفاع_مقدس #فرماندهان_شهید 🆔 @yousof_e_moghavemat
هدایت شده از A R
#دلنوشته واسه امام زمانت میخوای؟❤️ دنبال عکسای مذهبی برای #پروفایلت میگردی؟📸 میخوای از اوضاع #سیاسی و #اقتصادی کشور بدون سانسور خبر داشته باشی؟✨ پس معطل نکن بیا اینجا که هر چی میخوای داره😍 فقط انقلابیون بیان🚫 👇👇👇 💖آقــــآے عشــــق💖 ╭♡♡♡─────╮ @Aghaye_Eshgh ╰─────♡♡♡╯
۳۵ 🌺 بخشی از وصیت‌نامه شهید محسن وزوایی: " امروز لحظه‌اى غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است. والله وقتی کمى از فشارِ کارم کم مى‌شود، در خود احساسِ ضعف و کوچکى مى‌کنم." ۲۷ @yousof_e_moghavemat
✨فرمودند "جواب سلام واجب است" و مگر مےشود سلام مرا پاسخ نگویی؟!!!❤️ شبتان متبرک به نگاه شهدا توضیح تصویر نفر دوم از سمت راست #شهید_احمد_کاظمی نفر اخر ازسمت چپ #شهید_محمد_ابراهیم_همت #لشکر_27 #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله @yousof_e_moghavemat
🌸🌸 #تفکر 🌺قال الامام العسکری علیه السلام لَیْسَتِ الْعِبادَهُ کَثْرَهُ الصّیامِ وَالصَّلاهِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَهُ کَثْرَهُ التَّفَکُّرِ فی أمْرِ اللهِ. «مستدرک الوسائل، ج. ۱۱، ص. ۱۸۳، ح. ۱۲۶۹۰» امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف می‌باشد.🌺 🖤شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را تسلیت میگوییم🖤 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⚘🌸⚘: ⚘ 🌹 ✔ سردار دلاور و سلحشور سپاه اسلام جانشین فرماندهی تیپ۳ ابوذر از ۲۷_محمد_رسول_الله ❤ 🍂 🍁 ولادت: میدان خراسان تهران ، سال ۱۳۳۵ فعالیت و حضور چشمگیر در تظاهرات ضدرژیم شاه ایفای نقشی فعال در درگیری های روز ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷ عضویت در "سپاه" بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عزیمت به منطقه کردستان برای مقابله با گروه‌های مسلح ضد انقلاب حضور در جبهه های غرب همچون: بازی دراز، کوره موش، دانه خشک، تنگه حاجیان، گیلانغرب و... بازگشت به تهران و انتصاب به فرماندهی گردان ۴ سپاه منطقه ۱۰ تهران در نیمه اول سال ۱۳۶۰ وارد کردن ضربات سخت به گروهک های ضد انقلاب با همین مسئولیت ازدواج در پنجم شهریور ۱۳۶۰ ایفای نقشی موثر در زمینه سازی عملیات کوهستانی محمد رسول الله در دی ماه ۱۳۶۰ عزیمت به جنوب برای شرکت در عملیات به عنوان یکی از فرماندهان گردان تیپ ۲۵ کربلا در اواخر سال ۱۳۶۰ انتصاب به فرماندهی گردان ابوذر غفاری در با حکم پس از خاتمه عملیات فتح المبین وارد کردن ضرباتی مهلک به دشمن بعثی در مرحله نخست عملیات و مجروحیت در این عملیات ، اردیبهشت ۱۳۶۱ مسئولیت جانشینی فرماندهی تیپ سوم ابوذر با حکم : ۱۳ آبان ۱۳۶۲ عملیات کنار ارتفاعات 🆔 @yousof_e_moghavemat
🌺🌿🌺🌿🌺 #کلاس_درس_شهدا #سردار_رشید_اسلام #شهید_محمود_کاوه یڪی از بچه‌ها به شوخی پتو رو پرت ڪرد طرفم #اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر #ڪاوه . ڪم مونده بود سڪته ڪنم ؛ سر #محمود_شڪسته بود و داشت خون می‌آمد . با خودم گفتم : الانه ڪه یه برخورد ناجوری با من ڪنه . چون خودم رو بی‌تقصیر می‌دونستم ، آماده شدم ڪه اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش رو بدم . دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون ! این برخورد از صد تا سیلی برام سخت‌تر بود ! در حالی ڪه دلم می‌سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه حرفی بزن ، همونطور ڪه می‌خندید گفت : مگه چی شده ؟ گفتم : من زدم سرت رو شڪستم ، تو حتی نگاه نڪردی ببینی ڪار ڪی بوده ! همونطور ڪه خون‌ها رو پاڪ می‌ڪرد ، گفت : این جا #ڪردستانه ، از این خون‌ها باید ریخته بشه ، این ڪه چیزی نیست . چنان من رو شیفته خودش ڪرد ڪه بعدها اگه می‌گفت : بمیر ، می‌مردم . @yousof_e_moghavemat