#لبخندهای_خاڪی
در سالهای دفاع مقدس چای مرهمِ خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند
روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت(فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ)بودیم که در آن صحبت از کنترل مناطق عملیاتی بود.
حاج همت به آقا مهدی گفت:
نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها سخت میگیرند و اجازه نمیدهند راحت عبور و مرور کنند مگر ترکی بلد باشند...
آقای مهدی در پاسخ گفت:
شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟!
حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را میشناسم حتی حدّ خط لشڪر عاشورا را هم میشناسم!
آقا مهدی با تعجب پرسید: چطور چگونه میشناسید؟
حاج همت در جواب گفت:
شناختن حد و حدود لشکر شما
کاری ندارد، اصلاً مشڪلی نیست!
هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه کتریهای چای لشکر شما روی آتش میجوشد...
همگی خندیدیم...
#سرداران_دفاع_مقدس
#شهید_حاجابراهیم_همت
#شهید_مهدی_باکری
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
"چهارده آبان ۱۳۶۲"
⚘ #سالروز_شهادت 🌹
✔
سردار دریادل و سلحشور سپاه اسلام
فرمانده دلاور تیپ عمارِ #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهید_علی_اکبر_حاجی_پور ❤
🔸️
🌟
ولادت: ۱۳۳۰ ، #تبریز
استخدام ارتش پس از خاتمه تحصیلات متوسطه در سال ۵۰
مامور به خدمت در لشکر گارد شاهنشاهی
بازخرید عمدی از ارتش و پیوستن به صف ملّت در آذر ۵۷
عضویت در #سپاه پس از پیروزی انقلاب در مرداد ۵۸
عزیمت به کردستان جهت مبارزه با غائله کردستان
روانه شدن به جبهه خوزستان پس از تجاوز ارتش بعث به خاک ایران
از اعضای موثر در جریان دفاع از سوسنگرد
پیوستن به #لشکر_۲۷ محمد رسول الله (ص) و انتصاب به فرماندهی #گردان_عمار به حکم #حاج_احمد_متوسلیان در اسفند ۶۰
حضور موفق وی و گردان تحت امر ایشان در عملیات های #فتح_المبین و #الی_بیت_المقدس
مجروحیت در مرحله اول عملیات "بیت المقدس" اردیبهشت ۶۱
از فرماندهان شاخص قوای محمد رسول الله (ص) در لبنان به دستور #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان ، خرداد و تیر ۱۳۶۱
ماموریت های شناسایی فوق العاده در مناطق بقاع و جولان از مواضع ارتش #اسرائیل
بازگشت از لبنان و شرکت در مرحله سوم عملیات #رمضان و مجروحیت در این عملیات بزرگ به دستور #حاج_ابراهیم_همت
فرار از بیمارستان و به عهده گرفتن فرماندهی یکی از محورهای عملیاتی #لشکر۲۷ در همین عملیات
انتصاب به فرماندهی تیپ یکم عمار از لشکر۲۷_محمد_رسول_الله (ص) به حکم #حاج_همت
#شهادت: ۱۴ آبان ۱۳۶۲ ، #پنجوین ، مرحله سوم عملیات کوهستانی #والفجر_چهار ، بر اثر اصابت تیر مستقیم تانک
🍂 #شهدای_پاییز 🍁
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهدا
#شهیدان
#شهدای_دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat
❤ #سالروز_شهادت 🌹
✔
۱۳ آبان ۱۳۶۲
#عملیات_والفجر_چهار 🏴
🌟
⚘
فرمانده مخلص و مقتدر #گردان_کمیل از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
سردار عزیز و بزرگوار سپاه اسلام
#شهید_ابراهیمعلی_معصومی ⚘
✔
💠
ولادت: سال ۱۳۳۷ ، #همدان ، شهرستان رزن ، روستای شاهنجرین
فراگیری قرآن و علوم اسلامی قبل از رفتن به مدرسه
دارای هوش و ذکاوت بسیار بالا و رسیدن به کلاس دوم راهنمایی در ۴ سال
باز ماندن از ادامه تحصیل به علت مشکلات اقتصادی و دوری راه
مشغول به کار در یک کارگاه خیاطی
داشتن اعتقادات مذهبی و دینی از همان اوان کودکی
پیوستن به صفحه مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت پهلوی
اعزام به خدمت سربازی با اجبار و فرار کردن از پادگان با هدف سرپیچی از دستورات و تصمیمات حکومت پهلوی
بازگشتن به دوران خدمت سربازی با دستور امام (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی
عضویت در سپاه همدان در سال ۱۳۵۹
عزیمت به منطقه عملیاتی سرپل ذهاب با شروع جنگ تحمیلی
انتقال به تهران و ادامه خدمت در پادگان ولیعصر (عج)
عزیمت داوطلبانه به کردستان
به عضویت در آمدن در تیم حفاظت از بیت امام (ره)
عزیمت به جبهه جنوب پس از پایان ماموریت حفاظت بیت امام (ره)
انتصاب به فرماندهی گروهان در عملیات #فتح_المبین و مجروحیت در مرحله سوم این عملیات
عزیمت به لبنان تحت فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان برای نبرد با #اسرائیل در خرداد و تیر ۱۳۶۱
انتصاب به عنوان فرماندهی گردان کمیل با حکم #حاج_ابراهیم_همت
#شهادت : پنجوین - عملیات #والفجر_۴ - بر اثر اصابت گلوله توپ ۱۰۶
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهیدان
#شهدا
#دفاع_مقدس
#فرماندهان_شهید
🆔 @yousof_e_moghavemat
#چراغ_راه ۳۵
🌺 بخشی از وصیتنامه شهید محسن وزوایی:
" امروز لحظهاى غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است. والله وقتی کمى از فشارِ کارم کم مىشود، در خود احساسِ ضعف و کوچکى مىکنم."
#شهیدوزوایی #جهاد #جهادفرهنگی #انقلابیگری #آتش_به_اختیار #پرکاری #کارجهادی
#لشکر۲۷
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
@yousof_e_moghavemat
🌸🌸
#تفکر
🌺قال الامام العسکری علیه السلام
لَیْسَتِ الْعِبادَهُ کَثْرَهُ الصّیامِ وَالصَّلاهِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَهُ کَثْرَهُ التَّفَکُّرِ فی أمْرِ اللهِ.
«مستدرک الوسائل، ج. ۱۱، ص. ۱۸۳، ح. ۱۲۶۹۰»
امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف میباشد.🌺
🖤شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را تسلیت میگوییم🖤
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⚘🌸⚘:
⚘ #سالروز_شهادت 🌹
✔
سردار دلاور و سلحشور سپاه اسلام
جانشین فرماندهی تیپ۳ ابوذر از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهید_علی_اصغر_رنجبران ❤
🍂
🍁
ولادت: میدان خراسان تهران ، سال ۱۳۳۵
فعالیت و حضور چشمگیر در تظاهرات ضدرژیم شاه
ایفای نقشی فعال در درگیری های روز ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷
عضویت در "سپاه" بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
عزیمت به منطقه کردستان برای مقابله با گروههای مسلح ضد انقلاب
حضور در جبهه های غرب همچون: بازی دراز، کوره موش، دانه خشک، تنگه حاجیان، گیلانغرب و...
بازگشت به تهران و انتصاب به فرماندهی گردان ۴ سپاه منطقه ۱۰ تهران در نیمه اول سال ۱۳۶۰
وارد کردن ضربات سخت به گروهک های ضد انقلاب با همین مسئولیت
ازدواج در پنجم شهریور ۱۳۶۰
ایفای نقشی موثر در زمینه سازی عملیات کوهستانی محمد رسول الله در دی ماه ۱۳۶۰
عزیمت به جنوب برای شرکت در عملیات #فتح_المبین به عنوان یکی از فرماندهان گردان تیپ ۲۵ کربلا در اواخر سال ۱۳۶۰
انتصاب به فرماندهی گردان ابوذر غفاری در #تیپ_27_محمد_رسول_الله با حکم #حاج_احمد_متوسلیان پس از خاتمه عملیات فتح المبین
وارد کردن ضرباتی مهلک به دشمن بعثی در مرحله نخست عملیات #بیت_المقدس و مجروحیت در این عملیات ، اردیبهشت ۱۳۶۱
مسئولیت جانشینی فرماندهی تیپ سوم ابوذر با حکم #حاج_ابراهیم_همت
#شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۶۲ عملیات #والفجر_چهار کنار ارتفاعات #کانی_مانگا
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_الله
#فرماندهان_شهید
#شهیدان
#شهدا
#دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat
🌺🌿🌺🌿🌺
#کلاس_درس_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_محمود_کاوه
یڪی از بچهها به شوخی پتو رو پرت ڪرد طرفم #اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر #ڪاوه . ڪم مونده بود سڪته ڪنم ؛ سر #محمود_شڪسته بود و داشت خون میآمد .
با خودم گفتم : الانه ڪه یه برخورد ناجوری با من ڪنه . چون خودم رو بیتقصیر میدونستم ، آماده شدم ڪه اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش رو بدم .
دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون ! این برخورد از صد تا سیلی برام سختتر بود !
در حالی ڪه دلم میسوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه حرفی بزن ، همونطور ڪه میخندید گفت : مگه چی شده ؟ گفتم : من زدم سرت رو شڪستم ، تو حتی نگاه نڪردی ببینی ڪار ڪی بوده !
همونطور ڪه خونها رو پاڪ میڪرد ، گفت : این جا #ڪردستانه ، از این خونها باید ریخته بشه ، این ڪه چیزی نیست .
چنان من رو شیفته خودش ڪرد ڪه بعدها اگه میگفت : بمیر ، میمردم .
@yousof_e_moghavemat