نــام : محمد موافق
نـام پـدر : احمد
تـاریخ تـولـد : ۱۳۳۷/۰۹/۲۲
مـحل تـولـد : تهران
سـن : ۲۹ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
شـغل : پاسدار
تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۶/۰۴/۱۴
مـحل شـهادت : ماووت عراق
عـملیـات : نصر۴
مـحل مـزار :بهشت زهرا (س)
بیست و دوم آذر ۱۳۳۷، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش احمد، تعمیرات لوازم برقی بود و مادرش،صدیقه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهاردهم تیر ۱۳۶۶، در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. برادرش محمود نیز شهید شده است.
#شهید_محمد_موافق
#عملیات_نصر_4
@yousof_e_moghavemat
💘 #خداحافظی_تلخ 🖐
⁉️
💔
سعید قاسمی، مسئول واحد اطلاعات #تیپ_۲۷ در این مورد میگوید:
✔
«...با همّت رفتیم پیش #حاجی تا بلکه بتوانیم منصرفش کنیم. #حاج_احمد ، ملبّس به لباس فرم سپاه بود. گفتم: "حاجآقا، ما کوچیک شماییم، بگذار ما به جای شما به این مأموریت برویم."
🌸
#حاج_همّت هم با وجود اینکه خیلی ناراحت بود، سعی میکرد جلوی حاجی لبخند بزند. او هم اصرار کرد؛ اما انگار نه انگار؛ اصلاً به التماسهای ما توجهی نکرد. فقط آن نگاه عمیق و گیرای خودش را برای آخرین بار به ما هدیه کرد و با لحن شمردهی همیشگیاش گفت: "حضرت امام به بنده امر کردهاند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب بیروت را تهیه کنم و برای ایشان ببرم؛ لذا بهتر است خودم به این مأموریت بروم."
بعد در حالی که دستم را میفشرد، گفت:
🚩
"برادر سعید، دلتان با خدا باشد. به او توکل کنید. هرچه مشیت خداوند باشد، همان میشود. خداحافظ."
🦋
🖐
📸 شناسنامه عکس: روز ۱۴ تیر ۱۳۶۱ - پادگان زبدانی - سردار #حاج_احمد_متوسلیان در حال خداحافظی از عزیزانی همچون #حاج_همت و #حاج_سعید_قاسمی .
💘
دلخراش تر اینکه آن طرف #تقی_رستگار_مقدم ایستاده است تا حاجی خداحافظیش تمام شود و به همراه یکدیگر عازم سفری بی بازگشت شوند...
🌷
🌸
#اللهم_فک_کل_اسیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#چهار_دیپلمات
#سپاه_محمد_ص_می_آید
@yousof_e_moghavemat
💘 #حاج_احمد_رفت_که_رفت ...🚩
🌸
❤
متوسّلیان پس از نشستن در داخل مرسدسِ ۲۸۰ سفارت، نگاهی به همّت و جمع همرزمان باوفای خود کرد، سر به پشتی صندلی خودرو نهاد و در سکوت، پلکهای خود را بر هم فشرد.
💐
داخل خودرو، علاوه بر متوسّلیان، #تقی_رستگار_مقدم ، #سید_محسن_موسوی - کاردار سفارت ایران - و #کاظم_اخوان - عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران- هم نشسته بودند. چهار همسفر آمادهی حرکت شدند و نیروها با تکان دادن دست با آنها خداحافظی کردند.
‼
همینکه خودروی حامل متوسّلیان از نظر محو شد، گویی همهی سنگینی دنیا بر سر #همت خراب شد. بغض، راه گلویش را بست و او را به کنجی کشاند. همّت برای ساعتهای متمادی در محوطهی پادگان قدم زد و گاه و بیگاه به دروازهی ورودی چشم میدوخت. تا به آن روز، هیچکس او را تا بدین اندازه، آشفته و دلواپس ندیده بود...
✔
🦋
#سپاه_محمد_ص_می_آید
#چهار_دیپلمات
#چهار_دیپلمات_ربوده_شده
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
ذکر نام تو کنم در همه جا، چون گویند
هر کجا نام تو آید، حرم توست حسین..
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین ✋
@yousof_e_moghavemat
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸
🦋
📢
🖥 فیلم/ بازگویی وقایع روز ۱۵ تیر و اسارت #حاج_احمد_متوسلیان از زبان سردار حاج #عباس_برقی - همرزم و یار صدیق ایشان.
🏷
📺
💠 منبع: برنامه #جهان_آرا / حاج احمد متوسلیان: از پاوه تا اسرائیل - شبکه افق - ۱۴ تیر ۱۳۹۶.
✔
✅
#چهار_دیپلمات_ربوده_شده
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#لشکر_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
❇️#یکی از رفقای هم دروه ای #حسین با انتشار این عکس نوشت:🌱
"تقریبا همیشه #حسین را در همین حالت می دیدیم.با درحال کار بود و یا در حالت کار.🌱
❇️اصلا #خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت.بدن ورزیده و آماده ای داشت.درست #زمانی که همه خسته بودند شوخی های حسین گل می کرد و به همه #روحیه می داد.👌
❇️#استراحت حسین ماند برای بعد از شهادتش."🌱
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌼🍃
#مدافع_حرم
@yousof_e_moghavemat
🌹نماز شبش هیچ وقت ترک نمیشد
✍هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندوه به درگاه خدا بود. من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم، اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشکها و صدای نالههای او برای نماز بیدار میشدم.
📚راوی سردار معروفی
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
✅ امام رضا علیهالسلام:
📍 إنَّ الإمامَةَ اُسُّ الإسلامِ النامي، و فَرعُهُ السامي؛
📌 امامت، ريشه بالنده اسلام و شاخه بلند آن است.
📚 الكافی، ج۱، ص۲۰۰، ح۱
@yousof_e_moghavemat
#شهادت_شهید_دست_خودش_است
یک شب خواب حاج همت را دیدم؛ دقیقا در موقعیتی که در پایانبندی اپیزودهای مستند «سردار خیبر» هست! با بسیجیهایی که در فیلم کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت ایستادهاند تا با او دست بدهند، ایستاده بودم. حاج همت با قدمهای تند رسید کنار تویوتا. من دستم را جلو بردم و با او دست دادم و حاجی را در آغوش گرفتم تا معانقه کنم. هنوز دستش توی دستم بود که گفتم: «دست ما را هم بگیرید» و توی دلم نیتم از این حرف طلب شهادت بود که حاج همت در جوابم گفت: «دست من نیست!» از همان شب این خواب و حرف حاج همت برایم مسأله شده بود و مدام فکر میکردم چطور ممکن است برآورده شدن چنین حاجتی دست شهدا نباشد. همیشه فکر میکردم شهدا باید دست آدم را بگیرند تا باب شهادت به روی آدم باز شود. این قضیه بود تا یک شب که در خانه محمودرضا مهمانشان بودم خوابم را برای محمودرضا تعریف کردم. گفت: «راست گفته خب. دست او نیست!» بعد گفت: «من خودم به این رسیدهام و با اطمینان و یقین میگویم؛ هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود. شهادت شهید فقط دست خودش است.»
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
@yousof_e_moghavemat
📜 بخشی از وصیتتامه شهید خیرالله الطافی
🔹جوانان امام را فراموش نكنيد و آماده ظهور آقا امام زمان (عج) باشيد
#وصیت_شهدا
#شهید_خیر_الله_الطافی
@yousof_e_moghavemat