جعفر خان به سمت یک سنگر پژاک می روند که متاسفانه آن سنگر با مواد منفجره و ریموت مجهز شده بود و ناگهان با یک انفجار جعفرخان از ناحیه پا مجروح می شوند.😔 جعفرخان خودشان را در سنگر میکشد و پاهای خودشان را برای اینکه موجب تضعیف روحیه بچه ها نشود زیر خودشان جمع می کند و بعد به بچه اشاره میکند و میگوید : «آماشالله بیا بالا، برید جلو داد بزنید یا حسین (ع) و یازهرا (ع) بگوید» و ضمن اینکه تیراندازی می کردند بچه ها را به جلو رفتن تشویق میکرد.😭
یکی از امداد گرها که بالای سر جعفرخان می رسد و می فهمد جعفرخان زخمی شده می گوید : بیایید برویم پائین جعفر خان می گوید : نه من چیزیم نیست برو بالا تا بالای ارتفاع 3 متر بیشتر نمانده برو بالا.✅
این امدادگر می گوید بالای ارتفاع که رفتم شنیدم شهید علی بریهی با حالت گریه و ناله و ناراحتی میگوید: «جعفر خان! بیا خودم میبرمت پائین... تورو خدا جعفر خان ...» ناگهان با یک خمپاره صدای جعفرخان و شهید بریهی با هم ساکت میشوند.💔
فرمانده دلیر یگان صابرین
شهید مدافع وطن محمد جعفر خانی🌹
#شهید_محمد_جعفر_خانی
@yousof_e_moghavemat
°|♥️
#شهدا_طبیب_دلهاےبیمارند
…هواےآلوده؛
شهر دل ها رابہ نفس انداختہ
طبیب دلٺ ڪہ شهــدا باشند
هواےدلٺ هم آسمانے مےشود
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
@yousof_e_moghavemat
سه روز آب و غذا 🍔
نخورد تا حال امام 🤒
حسین رو درک کنه اما...😱
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری
#محرم
#سلام_بر_حسین
@yousof_e_moghavemat
📘#خاطرات_شهدا
🛤#راه_شهدا_کلام_شهدا
🤝#رفاقت
🌸توے عالم رفاقت هم از اخلاق و ادب دست بردار نبود. حتے توے مجالسے کہ با هم مے رفتیم، با اینکہ ایشان شخصیتے بود براے خودش، ولے جلوتر از من داخل نمے شد. هر چہ اصرار مے کردم فایدھ نداشت؛ مے گفت: «چون یك سال از من بزرگترے، نباید جلوتر بروم».
تمام جهات اسلامے را همینطور کامل و دقیق توے عالم رفاقت رعایت مے کرد...
#شهید_آیت_الله_قدوسی
#پانزدهم_شهریور
#سالروز_شهادت
@yousof_e_moghavemat
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
آماده ی شهادت بودن
با آرزوی شهادت داشتن
فرق میکند... !
#تلنگر_به_خودم
@yousof_e_moghavemat
کاروان کربلا یادش بخیر
آنهمه عشق و صفا یادش بخیر
خیمه های جبهه ها یادش بخیر
شور و حال بچه ها یادش بخیر
🌺15 شهریور سالگرد اعزام تاریخی و پرشور و حماسی کاروان ۶ کربلادر سال 1365 به جبهه های نبرد حق علیه باطل است که آن زمان بابل میزبان بود و مصادف با اول محرم هم بوده که چه شور و حس و حالی بود
🌴اکثر بچه های مسجد کاظم بیک و جلسه ای و معلم و محصل دوستان صمیمی و رفقای قدیمی خوشحال از اینکه در اون اعزام همه به جبهه می رن و از طرفی حس و حال محرمی و عاشورایی داشتن یادش به خیر
اعزام راهیان کاروان ۶ کربلا که چند ماه نیروهای لشکر عرشی 25کربلا آموزش آبی خاکی و غواصی جهت عملیات کربلای ۴ دیده بودند.
ازسمت چپ:
🌺🌹شهیدان صمد مهدی پور. مهرداد راسخ عزم.
/ جواد و محمد دابوئیان. جعفر سراجیان(نویسنده مطلب فوق) و...
و لباس سفید مرحوم خادم الشهدا اقای میرتبار و رزمندگان گردان یارسول ص لشکر 25 کربلا...
#پانزدهم_شهریور
#سالگرد_اعزام_کاروان_6_کربلا_1365
#گردان_یا_رسول
#لشکر_25_کربلا
@yousof_e_moghavemat
#شهید_عبدالرضا_عبداللهی_اليگورزی
🔹ای حسين!...
خيلی صبر كردم ،صبرم تمام شد پس كی
با من ديدار خواهی كرد.
🔹ای پسر فاطمه!..
دوست دارم در وقت شهادت به بالينم بيائی
تا صورتت را ببينم و از دنيا بروم.
از امام حسين (علیه السلام)خجالت می كشم
كه بگويم سرباز حسينم اگر سربازتو نيستم
ولی تو را دوست دارم مرا بپذير .
🔹ای حسين !..
ای محبوب من سلام مرا در آخرين لحظات
عمر من با اشك شوق بپذير .
خدايا تو را شكر مي كنم كه ما را از فرهنگی
غنی نمودی كه به هنگام شهادت
به حسين (علیه السلام) می نگرم و
در هنگام غم به علی (علیه السلام)
@yousof_e_moghavemat
✨ و عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ
❇️ و با آنان(زنانتان)، بطور شایسته رفتار کنید!
📔 قسمتی از آیه 19 سوره نساء
✍🏻 همسر شهید منوچهر مدق:
💠 هرچه سختی بود، با یک نگاهش می رفت. همین که جلوی همه بر میگشت میگفت: "یک موی خانم را نمیدهم به دنیا، تا آخر عمر نوکرش هستم"، خستگیهایم را میبرد.
💠هیچ وقت بودن با منوچهر برایم عادت نشد. گاهی یادمان میرفت چه وضعیتی داریم. بدترین روز ها را باهم خوش بودیم! از خنده و شوخی اتاق را میگذاشتیم روی سرمان...
📚 اینک شوکران۱، ص57 و 58
#سیره_شهدا
#شهید_منوچهر_مدق
@yousof_e_moghavemat
...
یـوسف گـمگشته باز آمـد؟
نیـامد حافظا ...!
تازه " زینب " دِه به دِه
دنبال یوسف می رود...
#کاروان_در_دل_صحراست💔
#محرم
#سلام_بر_حسین
@yousof_e_moghavemat
✍ #امضا_شیک ✒
✉
📝
□ امضای سردار #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان 🙂
♡
☆
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
خوش به حال زمان که صاحبش تویی...
#السلام_علیک_یا_صاحب_العصر_و_الزمان❤️
@yousof_e_moghavemat