eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
475 دنبال‌کننده
898 عکس
897 ویدیو
23 فایل
کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی وعروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 این سیزده رجب عجب محترم است 🍀 چون روز ولادت امیر کرم است 🌺 حاجی، به طواف کعبه آهسته برو 🍀 چون سید اوصیا درون حرم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مدح جالب امام علی توسط پیامبر 🔸 استاد مسعود عالی ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔹تلنگری زیبا برای همه ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مدح دنیا توسط مولا علی علیه السلام 🔸 استاد مسعود عالی ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔹تلنگری زیبا برای همه ما
امام صادق عليه السلام: حُبُّ عَلِيٍّ عِبادَةٌ دوست داشتن على، عبادت است 📚تاريخ بغداد ج 12 ص351
💚 راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی است روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید. (ع)✨🌺 ✨🌺
🌸🍃🌸🍃 خداوند متعال به حضرت موسى بن عمران عليه السلام وحى فرستاد كه: اى موسى! آيا هرگز عملى از براى من بجاى آورده اى؟ عرض كرد: پروردگارا! نماز براى تو بجا آورده ام، روزه را براى تو گرفته ام و صدقه داده ام و ذكر تو نموده ام. خطاب شد: اما نمازت، دليل بر خداپرستى توست و روزه، سپر آتش است از براى تو، و صدقه، سايبان است از برايت در قيامت، و ياد من نور است از براى تو، پس كدام عمل از براى من به جاى آوردى؟ موسى عليه السلام عرض كرد: پرودگارا مرا راهنمايى كن بر عملى كه از براى تو باشد. از طرف خداوند به او خطاب شد: آيا هرگز با دوستان من دوستى و با دشمنان من دشمنى نموده اى؟ آنگاه حضرت موسى عليه السلام متوجّه گرديد كه افضل اعمال نزد خداوند دوستى با دوستان خداوند متعال و دشمنى با دشمنان او مى باشد.
🔴 حق پدر 🔵 🌕 و اما حق پدرت این است که بدانی او ریشه و اصل توست و اگر او نبود تو نیز نبودی پس هرگاه در وجود خود چیزی دیدی که موجب غرور تو شد بدان که پدرت اصل آن نعمت است بر تو ؛ پس بدین خاطر ، خدا را به همان اندازه ستایش کرده و سپاسگزاری نما و هیچ نیرویی جز از سوی خداوند نیست. 📚 رساله حقوق امام سجاد علیه السلام 🌺 فرا رسیدن سالروز میلاد مولود کعبه حضرت علی علیه السلام و روز پدر بر همه منتظران مبارک باد🌹🌹🌹
180.9K
🍃🌸شَرف کون و مکان پادشه اهل جهان یا علی سن سن آقا سسلرم آدون اوجادان فاتح خیبر سن سن جان پیمبر سن سن فاطمه چون کوثردی ساقی کوثر سن سن جان آقا_سنه قربان آقا_عالمه سلطان آقا ------------ 🍃🌸مه تابانسان آقا حجّت یزدانسان آقا فخر اولاد بشر ناطق قرآن سان آقا جلوه ی رخساروندا_نور خدا تاباندی بُغض علی آتشدی_حُبّ علی رضواندی جان آقا_سنه قربان آقا_عالمه سلطان آقا ------------- 🍃🌸ای شه ملک نجف ای اولان ایمانه هدف دامنون بوشلاسا کیم عمرینی ایلوبدی تَلَف من کی دیدیم بو لفظی_اهل اشاره بولدی عشق علی عالمده_چاره ی هر مشکلدی جان آقا_سنه قربان آقا_عالمه سلطان آقا --------------- 🍃🌸زَهَق الباطل اولار هاردا کی حق حاصل اولار سنی هر کیم چاغیرا دیلده غمی زایل اولار مایه ی اَمنیتدی_نام شریفون آقا سسلیرم عشقیله_منده مدد یامولا جان آقا_سنه قربان آقا_عالمه سلطان آقا ---------------- 🍃🌸حَسَنینین آتاسی مکّه منانین بالاسی (بیکَسم )قوغما منی واردی گدانین هاراسی سائل درگاهم من_قلبه جلا ویر مولا دعوت ایله پابوسه_کرب و بلا ویر مولا جان آقا_سنه قربان آقا_عالمه سلطان آقا
مولای من سلام!🌸 ای پور حیدر کرار سلام!🌺 چقدر خرسندم که توفیق، رفیقم گشت تا در روز میلاد جدّ بزرگوارتان امیر مؤمنان علیه‌السلام به شما تبریک عرض کنم.🌸 آقا جان! مبارک باد.🌷 سَرورم! کریمان را رسم بر آن است که در چنین مناسبت‌هایی به رعیّت و دوستانشان عیدی می‌دهند؛ آقا ما را هم از جملهٔ رعیّت خود بدانید.🌷 آقا! فرموده‌اند: هدایا به قدر اهدا‌کننده است. آقا به قدرِ ما، نه؛ به قدر کرمتان به ما عطا کنید.🌷 آقا! از شما به ما بسیار رسیده؛ ولی چه کنیم که برای گدایی جز درِ خانۀ شما جایی دیگری را به ما نیاموخته‌اند. 🌷آقا! إن شاءالله که ناسپاس نخواهیم بود، به دعای خیرتان.🌷 «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»🤲
🩸 ورقی از دفتر دلدادگی خواهر به برادر... چند سطری از دفتر عشق بی‌مثل و مانند زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به سیدالشهداء علیه‌السلام را مرور کنیم: 🔘 اولین نگاهش در دنیا ... وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به دنیا آمد ،چشم مبارک را برای هیچ یک از اهلبیت باز نکرد و در دامن هيچ کس آرام نگرفت. تا اینکه قنداقه او را در بغل امام حسین علیه‌السّلام قرار دادند که در این هنگام چشم مبارک را گشود و آرام و قرار گرفت.(۱) 🔘 شرط ازدواج... قبل از ازدواج با عبداللّه بن جعفر قيد نمود كه من به برادرم حسین «صلوات‌الله‌علیه» علاقه بسیار دارم و بايد همه روزه مرا اجازه فرمائى تا حسينم را زيارت كنم‌؛ عبدالله بن جعفر نیز شرط او را پذیرفت.(۲) 🔘 عِتابِ به إبن‌عبّاس... إبن‌عباس وقتی که نتوانست مانع از حرکت امام حسین علیه‌السلام بشود، به آن حضرت عرضه داشت که دیگر زن‌ها را با خود نبرید! صدای او به داخل محمل زینب کبری علیهاالسلام رسید که در این هنگام آن بانوی مکرّمه سر از محمل بیرون آورد و فرمود: ای پسر عباس! می‌خواهی بین من و برادرم جدائی بیندازی!؟ هرگز من از او مفارقت نمی‌کنم... (۳) 🔘 اگر درندگان مرا پاره پاره کنند... ... و در آخر لب‌هایش را به حلقوم بریده برادر گذاشت و اینگونه با او نجوا کرد: 📋 «اَخی لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الرَّحیلِ وَ الْمُقامِ عِنْدَکَ لاَخْتَرْتُ الْمُقامَ عِنْدَکَ وَلَوْ اَنَّ السُّباعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمی». ▪️ برادرم اگر مرا بین سکونت در کنار تو (در کربلا) و بین رفتن به سوی مدینه، مخیر می‌کردند، سکونت همراه تو را بر می‌گزیدم، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند.(۴) 📚(۱)چهره درخشان قمربنی‌هاشم، ج۱ ص۸۷ 📚(۲)ریاحین الشریعة، ج۳ ص۴۰ 📚(۳)ریاحین الشریعة،ج۳ ص۴۱ 📚(۴)معالی السبطین،ج۲ ص۵۵ ✍ عاشق، همیشه قسمتش حیران‌شدن بود پاره‌گریبان ، بی سر و سامان ‌شدن بود اول قرار ما دو تا قربان شدن بود رفتی و سهم من بلاگردان شدن بود یکسال و نیم آتش‌گرفتن سهم من بود تقدیر پروانه از اول سوختن بود یکسال و نیم از رفتن تو گریه کردم با هر نخ پیراهن تو گریه کردم خیلی برای کشتن تو گریه کردم با خنده‌های دشمن تو گریه کردم هرشب بدون تو هزاران شب گذشته دیگر بیا آب از سر زینب گذشته آخر مرا با غصّه‌ی ایّام بردند با خاطرات سیلی و دشنام بردند بین همان شهری که بزم عام بردند این آخر عمری مرا در شام بردند پروانه ها خاکسترم را جمع کردند از زیر سایه بسترم را جمع کردند باور نخواهی کرد با اغیار رفتم با چادر پاره سر بازار رفتم خیلی میان کوچه‌ها دشوار رفتم با ناسزای تند نیزه‌دار رفتم یادم نرفته دست بر پهلو گرفتم با آستینم با چه وضعی رو گرفتم یادم نرفته دور تو جنجال کردند جمعیتی را وارد گودال کردند آن ده سواری که تو را پامال کردند دیدم تنت را زنده‌زنده چال کردند یادم نرفته دست و پا گم کرده بودم در گوشه‌ی مقتل تو را گم کرده بودم دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت عمّامه‌ی پیغمبرت دست کسی رفت هم یادگار مادرت دست کسی رفت هم روسریِ دخترت دست کسی رفت هم خویش را پهلوی تو انداختم من هم چادرم را روی تو انداختم من