eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
474 دنبال‌کننده
898 عکس
888 ویدیو
23 فایل
کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی وعروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ امام مجتبی(ع) در بستر شهادت در کتاب احتجاج روایت شده است که مردی به خدمت حضرت امام حسن(ع) رفت و گفت: یا بن رسول‌الله گردن‌های ما را ذلیل کردی و ما شیعیان را غلامان بنی‌امیه گردانیدی. حضرت فرمود: «چرا؟» گفت: به سبب آن‌که خلافت را به معاویه گذاشتی، حضرت فرمود: «به خدا سوگند که یاوری نیافتم، اگر یاوری می‌یافتم شب و روز با او جنگ می‌کردم تا خدا میان من و او حکم کند، ولیکن شناختم اهل کوفه را و امتحان کردم ایشان را و دانستم که ایشان به کار من نمی‌آیند. عهد و پیمان ایشان را وفایی نیست، بر گفتار و کردار ایشان اعتمادی نیست، زبانشان با من است و دلشان با بنی‌امیه است.» آن حضرت سخن می‌گفت که ناگاه خون از حلق مبارکش ریخت، طشتی طلبید و طشت مملو از خون شد، راوی گفت گفتم: یابن رسول‌الله(ص) این چیست؟ حضرت فرمود: «معاویه زهری فرستاد و به خورد من داده‌اند، آن زهر به جگر من رسیده و پاره‌های جگر من است که در طشت افتاده است.» گفتم: آیا مداوا نمی‌کنی؟ حضرت فرمود: «دو مرتبۀ دیگر مرا زهر داده بود، این مرتبه سیم است و این مرتبه قابل دوا نیست. معاویه نوشته بود به پادشاه روم که زهر کشنده برای او بفرستد، پادشاه روم به او نوشت که در دین ما روا نیست که اعانت کنیم بر کشتن کسی که با ما قتال نکند. معاویه به او نوشت: آن مردی را که می‌خواهم به این زهر بکشم پسر آن مردی است که در مکه به هم رسیده و دعوای پیغمبری کرده، او خروج کرده پادشاهی پدرش را طلب می‌کند، من می‌خواهم این زهر را به او بخورانم و عباد و بلاد را از او راحت دهم، هدایا و تحف بسیار برای او فرستاد و این زهر را برای او فرستاده، به عوض این زهر شرط‌ها و عهدها از او گرفت.» 📚منبع احتجاج، احمد بن علی طبرسی، ج ۲، ص ۷۱
⚫️ تشییع‌ جنازه امام مجتبی(ع) مروان بر استر خود سوار شد، به نزد عایشه رفت گفت: حسین(ع) برادر خود را آورده است که با پیغمبر(ص) دفن کند، اگر او را دفن کند فخر پدر تو و عمر تا روز قیامت برطرف می‌شود. عایشه گفت: چه کنم؟ مروان گفت: بیا و مانع شو. گفت: چگونه مانع شوم؟ پس مروان از استر به زیر آمد و او را بر استر خود سوار کرد به نزد قبر حضرت رسول(ص) آورد، فریاد می‌کرد و تحریص می‌نمود بنی‌امیه را که مگذارید حسن را در پهلوی جدّش دفن کنند. ابن عبّاس گفت: در این سخنان بودیم که ناگاه صداها شنیدیم و شخصی را دیدیم که اثر شرّ و فتنه از او ظاهر است می‌آید، چون نظر کردیم دیدیم عایشه با چهل نفر سوار است و می‌آید و مردم را تحریص بر قتال می‌نماید… پس او به نزد قبر آمد، خود را از استر افکند و فریاد زد: به خدا سوگند نمی‌گذارم حسن را در اینجا دفن کنید تا یک مو در سر من هست. (۱) به روایت دیگر بنی‌هاشم خواستند شمشیرها بکشند و جنگ کنند، حضرت امام حسین(ع) فرمود: «به خدا سوگند می‌دهم شما را که وصیت برادر مرا ضایع مکنید، چنین مکنید که خون ریخته شود، پس با ایشان خطاب کرد که اگر وصیت برادر من نبود هر آینه او را دفن می‌کردم و بینی‌های شما را بر خاک می‌مالیدم، پس آن حضرت را بردند در بقیع دفن کردند نزد جده خود فاطمه بنت اسد.» (۲) 📚منبع (۱) امالی، شیخ طوسی، ص ۱۵۹ (۲) ارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۱۹ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۵۰
▪️ وصیت امام حسن(ع) ابن‌بابویه به سند صحیح از حضرت امام جعفر صادق(ع) روایت کرده است که امام حسین(ع) خواست که ایشان را نزدیک حضرت رسالت صلّی الله علیه و آله و سلّم دفن کند، جماعتی را برای این کار جمع کرد، پس مردی گفت که: من شنیدم از امام حسن(ع) که می‌گفت: «حسین را بگویید که نگذارد در جناز ه من خونی بر زمین بریزد» اگر این نمی‌بود حضرت امام حسین(ع) دست برنمی‌داشت تا آنکه امام حسن(ع) را در پهلوی جدّ خود دفن می‌کرد. 📚منبع علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۲۵
◼️◼️ وقت احتضار امام مجتبی(ع) روایت کرده‌اند که چون حضرت امام حسن(ع) مشرف بر وفات شد، حضرت امام حسین(ع) گفت: «ای برادر! می‌خواهم حال تو را در وقت احتضار بدانم.» حضرت امام حسن(ع) فرمود: «من از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم شنیدم که می‌فرمود: عقل از ما اهل‌ بیت مفارقت نمی‌کند تا روح در بدن ماست. پس دست خود را به دست من ده چون من ملک موت را مشاهده کنم دست تو را می‌فشارم.» پس حضرت امام حسین(ع) دست خود را به دست او داد، بعد از اندک ساعتی فشاری داد دست آن حضرت را، چون حضرت امام حسین(ع) گوش خود را نزدیک دهان آن حضرت برد فرمود: «ملک موت به من می‌گوید که “بشارت باد تو را که حق‌تعالی از تو راضی است و جدّ تو شفیع روز جزاست.”» 📚منبع مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۴۹
🔳 زمان رحلت امام مجتبی(ع) روایت کرده است که چون وقت وفات آن حضرت شد فرمود: «مرا به صحرا برید تا به اطراف آسمان نظر کنم.‌» چون آن حضرت را به صحرا بردند گفت: «خداوندا! جان خود را که عزیزترین جان‌هاست پیش من در رضای تو دادم و از قصاص خود گذشتم از برای رضای تو که کسی را به عوض من قصاص نکنند.» 📚منبع کشف الغمّه، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۱۹۰
♻️ زیارت امام حسین(ع) و جهاد در رکاب پیامبر یا امام عادل بشیر دَهّان می‌گوید: در پایان یک گفت‌وگوی طولانی که با امام صادق(ع) داشتم، ایشان به من فرمود: «وَیحَک یا بَشِیرُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَتَاهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ وَ اغْتَسَلَ فِی الْفُرَاتِ کتِبَ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ مَبْرُورَاتٌ مُتَقَبَّلَاتٌ وَ غَزْوَةٌ مَعَ نَبِی أَوْ إِمَامٍ عَادِلٍ.» «ای بشیر! به درستی که مؤمن زمانی که به زیارت حسین بن علی(ع) بیاید، در حالی که حقّش را بشناسد و (پیش از زیارت) در فرات غُسل نماید، به ازای هر قدمی، حج و عمره‌ای مقبول و یک جهاد در رکاب پیامبر(ص) یا امام عادل برایش نوشته می‌شود.» 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۹۸،‌ ص ۱۴۳
✅ اجر زیارت پیاده امام حسین(ع) ابوصامت از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «مَنْ أَتَی الْحُسَینَ(ع) مَاشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ فَإِذَا أَتَیتَ الْفُرَاتَ فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَیک وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْی الْعَبْدِ الذَّلِیلِ فَإِذَا أَتَیتَ بَابَ الْحَیرِ فَکبِّرِ اللَّهَ أَرْبَعاً.» «هر کسی پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی هزار حسنه نوشته و هزار گناه از او پاک می‌کند و رتبه‌اش هزار درجه بالا می‌رود. پس هرگاه به فرات رسیدی، غسل کن و کفش‌هایت را درآور و پابرهنه راه برو؛ به مانند عبد ذلیل راه برو؛ پس وقتی به درب حَرَم رسیدی، چهار بار تکبیر بگو و کمی راه برو و دوباره چهار بار تکبیر بگو.» 📚منبع کامل الزیارات، جعفر بن محمد قولویه، ص ۲۵۵
✔️ زیارت امام حسین(ع) را ترک مکن از علی صائغ نقل شده که امام صادق(ع) فرمود: «ای علی! به زیارت حسین(ع) برو و آن را ترک مکن.» علی صائغ می‌گوید: عرض کردم: چه ثواب و پاداشی برای زائرش دارد؟ امام فرمود: «مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً فَإِذَا أَتَاهُ وَکلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکینِ یکتُبَانِ مَا خَرَجَ مِنْ فِیهِ مِنْ خَیرٍ وَ لَا یکتُبَانِ مَا یخْرُجُ مِنْ فِیهِ مِنْ سَیئٍ وَ لَا غَیرِ ذَلِک فَإِذَا انْصَرَفَ وَدَّعُوهُ وَ قَالُوا یا وَلِی اللَّهِ مَغْفُورٌ لَک أَنْتَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ حِزْبِ رَسُولِهِ وَ حِزْبِ أَهْلِ بَیت رَسُولِهِ وَ اللَّهِ لَا تَرَی النَّارَ بِعَینِک أَبَداً وَ لَا تَرَاک وَ لَا تَطْعَمُک أَبَدا.» «کسی که به زیارت ایشان برود، خداوند به ازای هر قدمی، حسنه‌ای برایش می‌نویسد و از او گناهی را پاک می‌کند و یک درجه ارتقای رتبه پیدا می‌کند. پس وقتی به مرقد حسین(ع) رسید، خداوند دو فرشته را بر او مأمور می‌کند تا هرچه از خیر و خوبی و صلاح از دهانش خارج می‌شود، برایش بنویسند و اگر چیزی خواست که به صلاحش نبود، برایش ثبت نکنند و هنگامی که از زیارت باز می‌گردد، با او وداع کرده و می‌گویند: ای دوست خدا! بخشیده شدی؛ تو از حزب خدا و حزب پیامبرش و حزب اهل بیتش هستی. به خدا سوگند هرگز به چشم خودت آتش را نخواهی دید و آتش نیز تو را نمی‌بیند و نمی‌سوزاند.» 📚منبع کامل الزیارات، جعفر بن محمد قولویه، ص ۲۵۵
◾️ آثار زیارت امام حسین(ع) ابن مشکان از امام صادق(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود: «مَنْ زَارَ الْحُسَینَ(ع) مِنْ شِیعَتِنَا لَمْ یرْجِعْ حَتَّی یغْفَرَ لَهُ کلُّ ذَنْبٍ وَ یکتَبَ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا وَ کلِّ یدٍ رَفَعَتْهَا دَابَّتُهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ وَ مُحِی عَنْهُ أَلْفُ سَیئَةٍ وَ یرْفَعُ لَهُ أَلْفُ دَرَجَةٍ.» «هر که از شیعیان ما حسین(ع) را زیارت کند، باز نمی گردد، مگر این که همه گناهانش بخشیده می‌شود و به ازای هر قدمی که برمی‌دارد و هر دستی که به سوی آسمان توسط هر کسی بالا می‌رود، برایش هزار حسنه نوشته می‌شود و هزار گناهش پاک می‌شود و هزار درجه بالا می‌رود.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۹۸، ص ۲۵
⚫️ زیارت اباعبدالله(ع) حسین بن ثُویر از امام صادق(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود: «إِذَا أَتَیتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَاغْتَسِلْ عَلَی شَاطِئِ الْفُرَاتِ ثُمَّ الْبَسْ ثِیابَک الطَّاهِرَةَ ثُمَّ امْشِ حَافِیاً فَإِنَّک فِی حَرَمٍ مِنْ حَرَمِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ بِالتَّکبِیرِ وَ التَّهْلِیلِ.» «زمانی که به زیارت اباعبدالله(ع) رفتی، پس غسل کن در نهر فرات و سپس لباس‌های پاک بپوش؛ آنگاه با پای برهنه راه برو؛ پس تو در حرمی از حرم خدا و حرم پیامبرش هستی و بر تو باد به تکبیر و گفتن لا اله الّا الله.» 📚منبع کامل الزیارات، جعفر بن محمد قولویه، ص ۱۵۲