eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
475 دنبال‌کننده
915 عکس
910 ویدیو
23 فایل
کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی وعروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Alagheh Hazrat Zinab Be Imam Hossin.mp3
8.65M
شدت علاقه حضرت زینب سلام الله علیها به امام حسین علیه السلام از زبان شیخ احمد کافی رحمت الله علیه التماس دعا
دختر حیدر که باشی با تمام زخم ها عصر عاشورا برای «یار» مرهم می شوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز رحلت حضرت زینب(س) بعد من خواهر من باز نما قصه ما.... چو زبانت سپر آل‌عبا خواهد شد، خواهر من…. 🎙حاج حسین فخری
در علم، زنی عالمه، عالی‌منصب در ذکر و تهجد اهل یارب یارب در عین عفاف، در مصاف و میدان ای گمشدۀ زن معاصر، زینب! 🥀 (س)🥀 🥀
مدیونِ تو و صبرِ تو شد مکتب و مذهب شد صبر، به صبرِ تو بدهکار عقیله ▪️رحلت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏﷽ ❁ شعر و شعور ۸ ❁ ◕عنوان: ༺~‌ وصفِ عاشقی ~༻ ◕موضوع: اعتقادی، معرفتی، فرهنگی، بصیرتی ◕اشاره: ﴿ زبانِ‌ حالِ حماسیِ خواهر با برادرش ﴾ ‌←‌ هرچه‌زدند، شوکتِ‌من کم‌نشد، حسین در مجلس یزید، سرم، خم نشد، حسین ‌← باخطبه‌ای که من ، سرِ بازار ، خوانده‌ام آن‌نقشه‌ای که‌داشت، فراهم‌نشد، حسین ‌← آن‌جا چنان ، شبیه پدر ، حرف می‌زدم یک مرد ازآن قبیله، حریفم نشد، حسین ‌← اصلاً ، محرّمی‌که، جهان را، به‌هم زده بی‌خطبه‌های من‌که، محرّم‌نشد، حسین ‌← آتش‌گرفت معجرِمن، سوخت، مویِ‌من اما حجاب ، از سرِ من ، کم نشد، حسین ‌← هرچند، قدُّ و قامتِ من خم شده، ولی در مجلس یزید ، سرم خم نشد ، حسین ✍️ شاعر‌: داوود رحیمی ⸙شادیِ‌روح قهرمانِ‌کربلا زینبِ‌کبری صلوات. ┄┄┅••=✧؛💌؛✧=••┅┄┄
🕯🥀🍂 🥀 مصیبت هم گریبان‌چاک‌زد از داغ هجرانش که او ام‌ّالمصائب بود جان ما به قربانش قیام کربلا مدیون صبر و خطبه‌های اوست مصفا کرد نهضت را به اشک همچو بارانش شکست و خم شد و افتاد از پا باغبان عشق که در یک روز پرپر شد همه گل‌های بستانش چو حیدر خطبه‌خواند و کرد ویران کاخ‌ظالم را زبان حقّ او شد پیش دشمن تیغ برّانش به‌ظاهر دست او در بند ظلم و کینه بود اما جهان ظلم و جور و کینه شد در بند زندانش پس از داغ برادر میل آب و نان نبودش هیچ که اشک چشم شد آب و فغان و ناله شد نانش چنان با تار و پود جان او ممزوج بود ایمان که ایمان کرده صد اقرار بر توحید و ایمانش حیا و حجب و عفت وام‌دار چادر پاکش شکیب‌و صبر و مهر و قهر در خیل‌غلامانش ندارد مثل و مانندی، به آه سینه‌اش سوگند زنی چون او نمی‌آید، به گیسوی پریشانش سلام ما بر آن قلب صبور و جسم رنجورش درود ما بر آن عزم و قیام و عقل و عرفانش خدایا، ما فدایی‌های راه و مکتبش هستیم به‌زودی قسمت‌ما کن شهادت پیش‌چشمانش 📝 محمدتقی عارفیان سلام‌الله‌علیها 🥀 🕯🥀🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا