💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__روضه
تا نگاهش به مزار گل زهرا افتاد
به روی تربت او زینب کبری افتاد
زیر لب زمزمه می کرد برادر برخیز
زیر بار غم تو خواهرت از پا افتاد
غم به تصویر کشیده است به پیش چشمم
اتفاقی که برای دلم این جا افتاد
گر که فریاد دلم سوخته بر می خیزد
پاره های جگرم بر روی صحرا افتاد
کو علی اکبر و کو قاسم و کو اصغر من
زین همه داغ به دل شورش وغوغا افتاد
همه فریاد زنان رو به مزارش کردند
تا نگاه همه بر تربت سقا افتاد
یاد لب های تو و اصغر خود افتاده است
گر رباب تو ز پا بر لب دریا افتاد
همه گل های تو جمع اند به گردت اما
دختر تو به کنار سرت از پا افتاد
انقلاب دگری گشت به پا در کوفه
خطبه ام شعله شد و بر دل اعدا افتاد
مرگ خود را زخداوند طلب می کردم
سوی سرنیزه نگاهم به سرت تا افتاد
هر زمانی که فتاد از اثر سنگ سرت
دخترت گریه کنان گفت که بابا افتاد
وای من چوب به روی لب تو کوبیدند
درد این داغ مرا برهمه اعضا افتاد
یاس های چمنت گرکه کبودند ببخش
تازیانه به تن خسته ی گل ها افتاد
همره قافله ی عشق «وفایی» به خدا
اربعین شوق زیارت به دل ما افتاد
حاج سید هاشم وفایی
اربعین حسینی (ع)
روضه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__روضه
به کربلای تو یک کاروان دل آوردم
امانتی که تو دادی به منزل آوردم
هزار بار به دریای غم فرو رفتم
که چند درّ یتیمت به ساحل آوردم
کبوتران حرم را ز چنگ صیادان
نجات داده و چون مرغ بسمل آوردم
به جز رقیه که از پا فتاد پشت سرت
تمام اهل حرم را به منزل آوردم
شبی به محفل ویرانه ها سرت شد شمع
حدیث ها من از آن شمع و محفل آوردم
اگر به سلسله بستند بازوی ما را
حیات خصم تو را در سلاسل آوردم
نظر به جسم کبودم فکن که دریابی
تنی رها شده از چنگ قاتل آوردم ...
شاعر : استاد سید رضا موید
اربعین حسینی (ع)
روضه