eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
475 دنبال‌کننده
913 عکس
910 ویدیو
23 فایل
کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی وعروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌸 فرشته‌ای که به واسطه سیدالشهدا (ع) بخشیده شد از ابن عباس روایت است: چون حسین (ع) به دنیا آمد، حق تعالی رضوان را که خازن بهشت است، فرمود:که بهشت را بیارای که محمد(ص) را فرزندی در وجود خواهد آمد و مالک دوزخ را فرمود که آتش را فرونشان و در بهشت حوری هست لعبا نام، از جمله حوریان بهشت نیکوتر است و او را هفتاد هزار کنیزک است. فرمود : که پیش فاطمه (س) شو و انیس وی باش و تولّای کار وی کن و جبرئیل را فرمود:که با هزار جوق از فرشته به نزدیک محمد (ص) شو و تهنیتش بگو. جبرئیل رو به حضرت رسول (ص) آورد. در وقت فرود آمدن به فرشته‌ای رسید که نام وی صلصائل بود و در روایت دیگر دردائل، که حق تعالی برو خشم گرفته بود و به سبب اندیشه‌ای که به خاطرش در آمده بود، از صف فرشتگان رانده. آن فرشته، چون جبرئیل را بدید با چندین فوج از ملائکه که تسبیح و تهلیل کنان می‌رفتند، گفت: چه حادثه است؟ مگر قیامت برخاسته است؟ گفت: نه! محمد(ص) را فرزندی در وجود خواهد آمد. حق تعالی ما را بفرمود که برویم و وی را تهنیت گوییم از برای کرامتش. فرشته گفت:‌ «ای جبرئیل! سلام مرا به محمد(ص) برسان و از وی درخواه تا از برای من شفاعت کند که حق تعالی از من خشنود گردد». گفت:درخواهم و از وی درگذشت و به جزیره‌ای رسید. در آن جزیره فرشته‌ای را دید، نام او فطرس بود، پر و بالش سوخته که پادشاه عالم وی را کاری فرموده و وی در آن کار تأخیری کرده بود، آتش درآمده و پر و بالش سوخت. هفتصد سال در آن جزیره افتاد بود و خدای را عبادت می‌کرد. جبرئیل را گفت: «کجا خواهی شد؟» وی را خبر داد و گفت: «توانی که مرا با خود ببری؟ باشد که رسول خدای مرا شفاعت کند». جبرئیل وی را با خود برد و به حضرت رسول (ص) آورد و لعبا با آن کنیزکان پیش فاطمه (س) رفتند و بر وی سلام کردند و وی را انیس می‌بود که وقت سحر، حسین بن علی (ع) در وجود آمد. لعبا وی را در حریری پیچید که از بهشت آورده بود و پیش پیامبر (ص) فرستاد. رسول خدا (ص) وی را بوسیدند و آب دهن خود در دهنش کردند. پس جبرئیل سلام حق تعالی را برسانید و تهنیتش گفت و تعزیتش داد. رسول خدا (ص) آب در چشم گردانیدند و فرمودند: از امت من کسی وی را بکشد؟ گفت: آری، جماعتی از بدبختان. حضرت محمد (ص) فرمودند: من از ایشان بیزارم و خدای نیز از ایشان بیزار است. پس جبرئیل گفت: یا رسول الله! پیش فاطمه (س) شو و سلام حق تعالی را برسان و سلام من برسان و تهنیتش و تعزیتش نیز بده. رسول خدا (ص) به نزدیک حضرت فاطمه (س) شد و سلام حق تعالی را به وی رسانید. چون تعزیت بداد فاطمه و لعبا و کنیزکان همه بگریستند. فاطمه (س) گفتند:‌ای پدر! از جبرئیل بپرس که وی را در کودکی شهید خواهند کرد یا در وقتی که بزرگ شود؟ فرمودند: وی را شهید نکنند تا وقتی که از صلب او امامی در وجود آید که پدر امامان و معصومان و حجت خدای در زمین باشد. پس جبرئیل حال فطرس بگفت. رسول (ص) گفت:‌ای فطرس! خود را به حسین (ع) بمال. فطرس خود را در حسین (ع) مالید. حق تعالی بال­هایش بداد. دیگر جبرئیل پیغام دردائیل درداد، رسول اکرم (ص) هر دو دست حسین برداشت و گفت: خداوندا! اگر این مولود را به نزدیک تو قدری و منزلتی هست، از دردائیل خشنود شو. حق تعالی دعای وی اجابت کرد و مقام وی از صف فرشتگان به وی داد. جبرئیل گفت: یا رسول الله! چون حسین (ع) را شهید کنند، آن فرشته فرود آید و خود را در خون وی مالد و بر سر تربت وی باشد و بگرید تا روز قیامت.» 📚منبع فیض الدموع، محمد ابراهیم نواب تهرانی، ص ۸۱