eitaa logo
مداح اهلبیت(ع)حاج یوسف ارجونی
486 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
چون صبح الست، عهد دیرینه گرفت قرآن مجسم به روی سینه گرفت فرمود: علی از من و، من از علی‌ام آیینه به روی دست آیینه گرفت ✍
. تقدیم به سلام الله علیها به سَر از سایه ی خورشید هشتم سایه بان دارد همان دُرِّ گران قدری که نام خَیزُران دارد به طفلی که ، به گهواره شهادت داد بر توحید که این مادر شبیه مریم از عصمت نشان دارد سلام حضرتِ ماریه ی قبطیه بر آن زن که نام آسمانی ی محمّد بر زبان دارد ببین قبل از تولد خوانده مدحش را رسول الله ببین چه جايگاه این جاریه بین زنان دارد خدا داده به این ریحانه ، نُه افلاک برکت را که حسرت بر چنین دردانه ای هفت آسمان دارد خدا می‌داند این آینه ی معصوم در جانش چه اسراری نهان کرده ، چه اسراری عیان دارد پدر مادر برادر خواهرم ، قربانِ بانویی که نام دُرّه ریحانه سبیکه خَیزُران دارد ✍ 🌸🌸🌸 《سبیکه》 یک کنیز بود که «دُرّه» نامیده می‌شد و علی بن موسی الرضا او را «خیزران» نامید. سبیکه مادر امام جواد از روستایی در مصر به نام مِریسه بود. او از خاندان ماریه قبطیه مادر ابراهیم (پسر پیامبر اسلام) بود. سبیکه یکی از زنان نمونه در اسلام بود. به گفته‌ی علی‌بن موسی‌الرضا او در فضایل اخلاقی بسیار شبیه حضرت  مریم بوده‌است. .
امام رضا علیه السلام (هر بار کارم زار شد گفتم علی موسی الرضا) وقتی گره در کار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) آهویم و در دام تن وقتی به گرداگرد من غم حلقه ی پرگار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) ای بضعه ی مدفون به طوس ای آسمانت خاک بوس نامت امان از نار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) باب حرم اذن دخول اادخل یاابن الرسول تا فرصت دیدار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) بر زائرانت ای صنم گفتی سه جا سر می زنم من نیز بختم یار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) ای شاهد بزم ازل ای نامت احلی من عسل چه لذتی تکرار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) صد رنگ و بو دادی مرا تو آبرو دادی مرا یک بار چون اظهار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) دیوارها شد پنجره با اشک خود بستم گره چشمم پر از گفتار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) ای عرش از تو منجلی ای اسم اعظم یا علی مکشوف این اسرار شد گفتم علی موسی الرضا(ع) هر بار با یاد غریب با روضه ی ابن شبیب این دیده گوهر بار شد گفتم علی موسی الرضا .(مصرع اول از آقای غفور زاده شفق است)
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز اجل چون سایه‌ای دور و برش بود وَ شمشیر بلا روی سرش بود شبانه از مدینه رفت بیرون شبانه‌رفتن ارثِ مادرش بود