#پیاده_روی_اربعین
#شعروسبک_واحد
#حاج_یوسف_ارجونی
بند اول:
قدم میزنیم بین این جاده ها
پُر از زائره سُفره ی موکبا
رو دوش همه کوله های سفر
نجف مبدا و مقصدِ کربلا
چه تصویر نابی
به شوقِ دیدارِ کربلا بی خوابی
چه تصویر نابی
ستون ها رو هی میشماری و بی تابی
چه تصویر نابی
یکی از میلیون ها زُوار اربابی
روزیِ اشکامو داده زهرا
لایقِ دیدارم کرده هر سال
آب میریزه پشت پای زوار
اومده امسالم به استقبال
یا اباعبدالله یا ثارالله
بند دوم:
چه زیبا شده محفل زائرا
میریم پا برهنه با عشق و صفا
یه چند تا ستون به نیابت از اون
رفیقی که گفت «التماس دعا»
چه حال مطلوبی
همین که راهت افتاده اینجا خوبی
چه حال مطلوبی
زیارت نامه میخونی و مجذوبی
چه حال مطلوبی
با نوحه داری روی سینه می کوبی
باز شده درب جنت انگاری
چند روزی بر روی پایِ دنیا
مرزی نداره این عشقِ شیرین
راهی شدن حتی ارمنی ها
یا اباعبدالله یا ثارالله
بند سوم:
یکی روی ویلچر یکی با عصا
یکی راهیه به امیده شِفا
یکی مادرش رو آورده بگه
برام سایه شو هم نگه دار آقا
چه شور شیرینی
داری کم کم از دور گنبد رو می بینی
چه شور شیرینی
داری روی گونه اشکاتو می بینی
چه شور شیرینی
داری باب الحسین و از نو می بینی
اِنَّ مَع العُسرِ یُسرا یعنی
آخره این سختی آسونیه
دیدنیه حالِ زوارِ عشق
کربلا وقتی که بارونیه
یا اباعبدالله یا ثارالله
.
#اربعین
گرچه تقدیرِ دل این شد به حرم تا نرود
تو حسینِ همهای هرکه رود یا نرود
تو حسینِ همهای صحبت خوب و بد نیست
آنکه رود است محال است به دریا نرود
تو حسینِ همهای بارشِ باران و نسیم
اَبر اَبر است ندیدیم به هرجا نرود
تو حسینِ همهای ، در دلِ هر دلشوره
پشتِ هر بغض که میگفت مبادا نرود
نه فقط آنِ همانی که حرم را دیده
آنِ آنکه قدمی سوی تو حتی نرود
نه محال است محال است محال است حسین
پیشِ جامانده از این جادهی زیبا نرود
پیش آن مرد که در گوشهی بیمارستان
کنج شش گوشه برایش شده رویا ، نرود
پیش آن مادرِ پیری که ندارد پایی
که قدم را بگذارد دل صحرا ، نرود
پیش سجادهی آن مادرِ نابینایی
که نشسته به دلش داغِ تماشا ، نرود
یا که در وقت گرفتاری آن مردیکه
ارمنی است ولی عاشقِ سقا ، نرود
یا به دیدارِ جوانی که گرفتار شده
هیچکس نیست به دادش برسد تا نرود
یا به دادِ دل آوارهی معتادی که
چاییِ روضه چشیده است به لبها ، نرود
پیش آن لاتِ جوانی که زمینگیرش کرد
پدری پیر و زمینگیر .... که حالا نرود
پیش آن محتضری که به نفس اُفتاده
تا حسینش نرسیده است زِ دنیا نرود
فاصله نیست میان حرمت با دلها
تو حسین همهای هر که رود یا نرود
سخت آن نیست که پا رنجِ بیابان بکشد
سخت آن است که مجنون سوی لیلا نرود
هرکه اُفتاد به این راه پس از آن حس کرد
مُردن آسانتر از آن است که آنجا نرود
گرمی روزِ نفَس سوز و تب و تاول پا
اینهمه عشق که از خاطرِ زهرا نرود
آنکه خرج سفر یک دو نفر را داده
دست خالی دمِ مرگش تک و تنها نرود
هرکه هرجاست به دنبال طبیب است طبیب
هرکه اینجاست به دنبالِ مداوا نرود
سفرم را سرِ تو با همه قسمت کردم
به خصوص آنکه به من گفت که هرجا نرود
ما نرفتیم به جایی و به مولا سوگند
که حسین است و بهشتی است که بی ما نرود....
کربلا سخت شلوغ است بیا شام رویم
تا عقیله به سوی علقمه تنها نرود
بارِ خود بسته و محمل به زمین است ولی
بی سهساله چه کند آه روَد یا نرود
به لبش بود دعا کاش پس از این با سر
بغل دخترکی ، سر زده بابا نرود
میرسد کرببلا قافلهای پاشیده
که بجز آه زِ لبها به ثریا نرود
زینب از ناقه زمین خورد همه اُفتادند
آنکه بالا به جز از زانوی سقا نرود
زینب است و روی زانو بدنش را میبُرد
نذر کرده است به گودال که با پا نرود
نوزده طفل از این قافله جامانده چرا...
گفت از شام ، کسی کاش به آنجا نرود
دید با مشک سکینه است دعایش این شد
برود هر طرف و علقمه اما نرود
همهاش فکر رُباب است حواسش جمع است
به سرِ تربت خالیِ علی تا نرود
بستری نرمتر از سینهی بابایش نیست
هیچ جای دگر این کودکِ زیبا نرود
یادش اُفتاد از این خیمه به آن خیمه دوید
که حرامی به سوی دختر نوپا نرود
پیکری دید ولی مزرعهی نیزه شده
حق بده اینهمه سرنیزه به یکجا نرود
عاقبت پیش حسین آمد و عریانش دید...
دست خالی کسی از غارتِ آقا نرود
میزدندش برود شام ولی فهمیدند
تا که بوسه نزند بر روی رگها نرود...
✅حسن لطفی ۱۴۰۲/۰۶/۱۴✍
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#پیاده_روی_اربعین
#حیاتنا_الحسین
#اربعین
.
🖼️ چه طور راه بریم که پا کمتر اذیت بشه؟
✉️ اگر اطرافیانتان عازم #پیاده_روی_اربعین هستند، این اطلاعات را برایشان بفرستید.
#اربعین
#ملزومات_سفر
#تجربه_اربعین