eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
480 دنبال‌کننده
935 عکس
943 ویدیو
23 فایل
کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی وعروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸وقتی که متوکل ملعون، (العیاذبالله) به امام هادی علیه‌السلام، «شراب» تعارف می‌کند ... در نقل‌ها آمده است: سربازان متوکل شبانه به خانه امام هادی علیه‌السلام ریختند و آن حضرت را به زور به کاخ متوکل آوردند؛ 📋 وَ کَانَ الْمُتَوَکِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْکَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَکِّلِ ▪️متوکل ملعون در مجلس مِی‌گساری نشسته بود که امام هادی علیه‌السلام را وارد آن مجلس کردند در حالی که جام شراب در دست متوکل بود. 📋 فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَی جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْکَأْسَ الَّتِی کَانَتْ فِی یَدِهِ ▪️همین که چشم متوکل ملعون به ایشان افتاد، هیبت امام علیه‌السلام او را گرفت و ترسید و آن حضرت را پهلوی خود‌ نشاند و جامی را که در دست داشت به ایشان تعارف کرد؛ 📋 فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی ▪️امام علیه‌السلام فرمودند: به خدا گوشت و خون من آلوده به شراب نشده! مرا معذور دار! 🥀 متوکل ملعون گفت: پس برایم شعری بخوان! حضرت فرمود: من زیاد شعر از حفظ ندارم! او گفت: چاره‌ای نیست، باید یک شعر بخوانی! 🥀 امام علیه‌السلام شروع به خواندن یک شعر در یاد آخرت و مذمت دنیا نمودند که در آخر، متوکل شروع به گریه کرد و حاضرین نیز به گریه افتادند. 📚مروج الذهب،ج۲ ص۵۰۳ 📚بحارالانوار ج ۵٠ ص٢١٢ ✍ آه ... یا امام هادی همینکه شیعه می‌شنود که شما را وارد بزم شراب کردند، جگرش آتش می‌گیرد ...؛ اما اگر آن بی‌حیا، جام شراب را به شما تعارف کرد، دیگر تَه‌ماندهٔ جامش را بر سر و روی‌تان نریخت... حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📋 إنّ يَزيدَ شَرِبَ الخَمرَ و صَبَّ مِنها عَلَى الرّأسِ الشّريف ▪️يزيد ملعون شراب می‌خورد و تَه‌مانده آن را بر سر مطهر سیدالشهداء عليه‌السّلام می‌ريخت... 📚نفس المهموم، ص۴۳۹ 📚معالي السّبطين، ج۲ص۵۸ 📝 آتش کشید بر جگرم خنده یزید سیراب بود و روی لبت چوب می‌کشید بازی نمود با لب تو پیش چشم من تیزیِّ چوب ها لب خشک تو را بُرید تَه مانده شراب خودش بین طشت ریخت از آن به بعد شد همه گیسوی من سپید تا سرخْ مو بلند شد و یک اشاره کرد رنگِ سکینه دختر تو ناگهان پرید جانم رباب، تا که سر افتاد بر زمین از بهرِ بوسه از لب و دندانِ تو دوید...
🩸کسانی که قصد کُشتنِ امام هادی علیه‌السلام را داشتند، در مقابل آن حضرت به سجده افتادند ... در نقل‌ها آمده است: روزی کینهٔ متوکل ملعون از امام هادی علیه‌السلام آن‌قدر بالا گرفت که دستور داد چهار نفر از اهالی خزر را برایش حاضر کنند؛ مأموران حاضر شدند و متوکل به هر کدام شمشیری داد و به آنها دستور داد، وقتی‌که حضرت هادی علیه‌السلام وارد مجلس شد با شمشیر به او حمله کنند و با خود می‌گفت: به خدا قسم پس از کشتن بدنش را آتش می‌زنم. 🥀 راوی گوید: من گوشه‌ای ایستاده بودم که در همین گیر و دار، حضرت ابوالحسن امام هادی علیه‌السلام وارد شد ... من دیدم امام علیه‌السلام در موقع آمدن لبهایش به دعایی تکان می‌خورد و هیچ ناراحتی و وحشتی ندارد؛ 📋 فَلَمَّا بَصُرَ بِهِ الْمُتَوَکِّلُ رَمَی بِنَفْسِهِ عَنِ السَّرِیرِ إِلَیْهِ وَ هُوَ سَبَقَهُ وَ انْکَبَّ عَلَیْهِ فَقَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ یَدَهُ وَ سَیْفُهُ بِیَدِهِ ▪️تا متوکل ملعون چشمش به امام هادی علیه‌السلام افتاد خود را از تخت به زیر انداخت و خود را به آن حضرت رساند و دست و پیشانی او را بوسید و در حالی که شمشیر در دست داشت می‌گفت: آقا یا ابن رسول اللَّه! ای بهترین خلق خدا! پسر عمو و مولایم یا ابا الحسن!... 🥀 سپس متوکل گفت: آقا ! چه چیز موجب تشریف فرمایی شما در این موقع گردیده؟ امام علیه‌السلام فرمود: پیکی از طرف شما آمده و گفت: متوکل شما را می‌خواهد؛ متوکل گفت: دروغ گفته زنازاده! هرجا می‌خواهید، تشریف ببرید! سپس روی به حاضرین نموده و گفت: از آقا و مولای من و خودتان مشایعت کنید. 📋 فَلَمَّا بَصُرَ بِهِ الْخَزَرُ خَرُّوا سُجَّداً مُذْعِنِینَ ▪️همین‌که امام علیه‌السلام خواستند از قصر متوکل بیرون بیاید، تا چشم آن چهار نفر اهالی خزَر به آن حضرت افتاد، با حال اقرار به عظمت ایشان، به سجده افتادند. 📚 الخرائج و الجرائح،ج ۱ ص۴۱۹ ✍ آه ... یا امام هادی ای‌کاش همانگونه که شمشیر از دست متوکل و آن چهار نفر افتاد، در گودال قتلگاه هم شمشیر از دست شمر و آن چهل نفر حرامیِ ملعون می‌افتاد... ➖ ما را کُشته است آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 ... وَ بَقِيَ الحُسينُ علیه‌السلام مَكبُوبًا عَلَى الأرضِ مُلَطّخًا بِدَمِهِ ثَلاثَ سٰاعاتٍ ▪️حدود سه ساعت بود که سیدالشهدا علیه‌السلام بی‌رمق بین گودال، در خون خودش غوطه‌ور افتاده بود. 🥀 دائماً لب‌های خشکش به هم می‌خورد و می‌فرمود: صَبرًا عَلَى قَضائِك لا الٰهَ سِواكَ يا غياَث المُستَغيثين 📜 فَاِبْتَدَرَ إلَيْهِ أربَعونَ رَجُلاً كُلٌّ مِنهُم يُريدُ حَزَّ نَحرِهِ و عُمَرُ بنُ سَعدٍ لَعَنَهُ اللّهُ يَقولُ: يا وَيلَكُم! عَجِّلوا عَلَيْهِ ▪️در آخر چهل حرامی پیشی گرفتند تا سرِ مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را جدا کنند؛ عمر بن سعد ملعون هم دائمًا می‌گفت: وای بر شما! هرچه زودتر کارش را تمام کنید! 🥀 شَبث و سنان ملعون به ترتیب وارد گودال شدند تا سر مطهرش را جدا کنند؛ اما پس از لحظاتی یکی پس از دیگری وحشت‌زده از گودال قتلگاه بیرون آمدند. 🥀تا اینکه در نهایت شمر ملعون به سنان لعین گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چرا دست کشیدی؟ سنان گفت: وای بر تو! چشمانش را به رویم باز کرد و شجاعت پدرش را به خاطرم آورد که از کشتن او دست کشیدم. پس شمر به او گفت: 📜 إنّي لأقتُلُهُ سَواءً شَبِهَ المُصطفىٰ أو عَلِيّ المُرتضىٰ؛ فأخَذَ السّيفَ مِن يَدِهِ، و رَكِبَ صَدرَ الحُسينِ علیه‌السلام... ▪️این من هستم که او را می‌کشم؛ حال چه شبیه مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله باشد و چه شبیه علیّ مرتضی علیه‌السلام؛ پس شمشیر را از دست سنان گرفت و وارد گودال قتلگاه شد و از سینه مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام بالا رفت... 📚مقتل أبومخنف (مشهور)،ص۹۳ 📚اسرارالشهادة ص ۴٢۶ 📝 ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا ، این شمرِ با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیرزن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست دامن کشان، دام‍ن بیاور با خودت سر را ببر ناله بزن، فریاد کن؛ اما همه‌ش بی‌فایده است این شمر، از اینجا نخواهد رفت؛ مادر را ببر ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن پیراهنش را بر زمین بگذار، معجر را ببر انگشتری که ضربه خورده در نمی‌آید ز دست جایش، النگوی من و این چند دختر را ببر من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام از بین نامحرم بیا عباس! خواهر را ببر...
🩸اثر زهر در بدن مبارک امام هادی و آمدنِ امام حسن عسکری علیهماالسلام بر بالین آن حضرت ... در نقلی آمده است: 📋 فَلَمّا تَناوَلَهُ الإمامُ لازَمَ الفِراشَ وَ قَد سَرَی السَّمُّ في بَدَنِهِ، فَراحَ یُعانِي الآلامَ القاتِلَةَ ▪️هنگامی که امام هادی علیه‌السلام زهر را خوردند، به بستر افتادند و «زهر» به نقطه نقطه پیکر آن حضرت راه یافت؛ آن‌گاه آن امام مظلوم، دردهایی کُشنده را تحمّل می‌نمود !(۱) 📋 فَأَحْضَرَ أَبَا مُحَمَّدٍ ابْنَهُ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ فَسَلَّمَ إِلَيْهِ النُّورَ وَ الْحِكْمَةَ وَ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ السِّلاَحَ وَ أَوْصَى إِلَيْهِ وَ مَضَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ ▪️و در همین هنگام بود که فرزندش امام حسن عسکری علیه‌السلام را به نزد خود فراخواند و‌ (آن حضرت را در بر گرفت) نور و حکمت و مواریث انبیاء و آن سلاح مخصوص امامت را به او سپرد و وصایایی را به آن حضرت نمودند و سپس به شهادت رسیدند.(۲) 📚(۱)من لایحضره الخطیب،ج۴ ص۴۹۳ 📚(۲)اثبات الوصیة، ج۱ ص۲۴۲ ✍ آه ... یا امام هادی ... قاعده همین است که پدر در لحظات آخر، سرش بر روی دامان پسر باشد؛ اما چه بگوییم و چگونه کنیم بر پدر غریب کرب‌وبلا که جایش با پسر عوض شد... همان ساعت جگرسوزی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 ... إنَّ الْحسينَ عليه السلامُ لَمَّا رَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ و فُلْذَةِ كَبِدِهِ، اِعْتَرَتْهُ حَالَةُ الْمُحتَضَرِ ▪️وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام بر بالین علی اکبر علیه‌السلام رسید، خودش را از بالای اسب بر روی بدن پاره جگرش، علی اکبر انداخت؛ در آنجا از شدت غم، حالت احتضار به او دست داد. 📜 فَجَعَلَ يَجودُ بِنَفسِهِ، و يَتَنَفَّسُ تَنَفُّسَ الصُّعَداءِ، و كادَتْ رُوحُهُ أنْ تَخرُجَ. ▪️داشت همان‌جا جان می‌داد؛ آه سرد از دل می‌کشید و نزدیک بود که روح از بدنش جدا شود... 📚مقتل الحسين عليه‌السلام،بحرالعلوم، ص۳۴۶ 📝 پدری پیر شده بر سر نعش پسرش محتضر شد به خدا وای چه آید به سرش صد و یک دانه تسبیح حسین ریخت زمین اربا اربا شد و پاشید تمام جگرش نا مرتب شده این خوش قد و بالای حرم بس که از روی حسد دشمن او زد نظرش همه از بغض علی بر تن و پهلوش زدن می‌زدن با دم شمشیر و سنان و تبرش به خدا آینه احمد و زهرا و علیست این جوانی که لبش تر شده از خون سرش تا تسلی بدهند داغ علی را به پدر کوفیان هلهله کردند بخدا دور و برش برسانید جوانان حرم را که برند جسم صد چاک علی و پدر محتضرش زانویش خم شده این پیرِ جوانْ مُرده ولی بعد از این کاش بلایی نکند خم کمرش
🩸«گرمای طاقت‌فرسا» و «فشار جمعیت» در تشییع پیکر مطهر امام هادی علیه‌السلام ... مورّخ نامی جناب «مسعودی» در کتاب «إثبات‌الوصیة»، تشییع پیکر پاک امام هادی علیه‌السلام را اینگونه گزارش می‌کند: 📋 وَ اشْتَدَّ الْحَرُّ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ وَ ضَغَطَهُ النَّاسُ فِي طَرِيقِهِ وَ مُنْصَرَفِهِ مِنَ الشَّارِعِ بَعْدَ الصَّلاَةِ عَلَيْهِ، ▪️روز تشییع، هوا بسیار گرم بود؛ بعد از آنکه امام حسن عسکری علیه‌السلام بر پیکر پاک پدر بزرگوارش نماز خواند، در مسیر بازگشت، گرمای هوا و فشار جمعیت، آن حضرت را خسته نموده و توان راه رفتن را از آن امامِ داغدیده گرفت. 📋 فَصَارَ فِي طَرِيقِهِ إِلَى دُكَّانِ بَقَّالٍ رَآهُ مَرْشُوشاً فَسَلَّمَ وَ اسْتَأْذَنَهُ فِي الْجُلُوسِ فَأَذِنَ لَهُ وَ جَلَسَ، وَ وَقَفَ النَّاسُ حَوْلَهُ... ▪️در همان مسیر، نگاه آن حضرت به یک بقّالی افتاد که در جلوی مغازه‌اش مقداری آب پاشیده بود؛ امام علیه‌السلام به صاحب آن مغازه سلام گفته و اجازه خواستند تا در جلوی مغازه‌اش کمی نشسته و استراحت کنند؛ صاحب دُکّان هم‌ اجازه داد و امام علیه‌السلام نشستند و مردم در اطراف آن حضرت جمع شدند... (۱) ✍ آه یا امام حسن عسکری ... اگر آن روز، هوا گرم و سوزان بود، غروب عاشورا هم هوا گرم و سوزان بود... اگر شما داغدیده بودید، اهل و عیال سیدالشهداء علیه‌السلام هم داغدیده بودند... اما چه بگوییم از آن ساعت جانسوزی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به محضر إمام سجاد علیه‌السلام رسید و فرمود: 📜 يا بَقيّةَ المٰاضينَ! و ثِمالَ البٰاقينَ! قَد أضرَمُوا النّارَ في مَضارِبِنا ، فمٰا رأيُكَ فينا؟ ▪️اى يادگار گذشتگان و پناه باقيماندگان! خيمه‌ها را آتش زده‌اند؛ چه كنيم؟ 🥀 امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: 📜 عَلَيكُنَّ بِالفَرار! ▪️هر چه زودتر به بیابان‌ها فرار كنيد! 📜 فَفَرَرنَ بَناتُ رَسولِ اللّهِ صائحاتٍ، باكياتٍ، نادباتٍ ▪️همه مخدّرات و دختران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حالى كه گريان بودند و فرياد مى‌زدند، فرار كردند و سر به بيابان‌ها گذاشتند. (۲) ➖ و به روایت «سید‌بن‌طاووس»، امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: 📜 حَمَلَني عَلَى بَعيرٍ يُطلََعُ بِغَيرِ وِطاءٍ، وَ رأسُ الحُسينِ عليه‌السلام عَلَى عَلَمٍ... ▪️مرا بر روی یک شتر بدون جهاز سوار کردند و سر مطهر پدرم را بر روی نیزه‌ای در مقابل ما گذاشتند. 📜 ... و حَولُنٰا بِالرِّماحِ، اِنْ دَمَعَتْ مِن أحَدِنا عَينٌ قُرِعَ رأسُهُ بِالرُّمْحِ ▪️دوْر تا دور ما با نیزه ایستاده بودند و اگر یکی از ما گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت، با کعب‌نِیْ بر سر او می‌زدند.(۳) 📝‌ آزار دیدم / خود را میان معرکه بیمار دیدم در خیمه بودم / هفت آسمان را بر سرم آوار دیدم در بین گودال / آیینۀ جسم پدر را تار دیدم بابای خود را / دربین یک لشکر بدون یار دیدم این‌ها بماند‌ / از شام دیدم هرچه من آزار دیدم شب‌های بسیار‌ / در بین صحرا عمه را بیدار دیدم صد بار مُردم / وقتی به پای خواهرانم خار دیدم ای وای از شام / گهواره را در بین یک بازار دیدم بزم شراب و.../ بی‌حرمتی در مجلس اغیار دیدم نامحرمان را / نزدیک مَحرم‌های خود بسیار دیدم... 📚(۱)اثبات الوصیه ج۱ ص۲۴۳ 📚(۲)معالي السبطین ص٨٩ 📚(۲) وسیلة الدارین ص٣۴٣ 📚(۳)اقبال الاعمال ج۳ص۸۹
💠 نماز و یاد امام حسین(علیه‌السلام) ✍حاج آقا قرائتی بهترین چیزى كه سجده بر آن سفارش شده، خاك كربلا و تربت امام حسین علیه السلام است. امام صادق ‏علیه السلام هنگام سجده پیشانى مقدّسش را بر خاك كربلا مى‏ گذاشت. براى همراه داشتن تسبیح تربت امام حسین نیز روایاتى وارد شده است تا آنجا كه همراه داشتن آن مثل گفتن سبحان اللَّه است و سجده بر مهر آن سبب كنار رفتن پرده‏ ها و قرب بیشتر به ذات مقدّس خداوند است. 📚وسائل، ج ۳ ص ۶۰۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹امام هادی(سلام الله علیه)🌹 📖درس اول : زمان شناسی 🍂 امام هادی (علیه السلام) فرمودند : " اگر در زمانی، عدل بر ستم غلبه داشت، حرام است نسبت به کسی سوء ظن حاصل شود مگر اینکه علم به بدی آن فرد پیدا شود ، و اگر در زمانی، ستم بر عدل غلبه داشت ، هیچ کس حق ندارد به فردی حسن ظن داشته باشد مگر اینکه خوبی فرد ، ظاهر شود." 🍂 📚بحارالانوار،ج۷۲ص۱۹۷ 📃 متن روایت 👇 🍀روی ان قَال الامام الهادی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) : " إِذَا كَانَ زَمَانٌ اَلْعَدْلُ فِيهِ أَغْلَبُ مِنَ اَلْجَوْرِ فَحَرَامٌ أَنْ يُظَنَّ بِأَحَدٍ سُوءاً حَتَّى يُعْلَمَ ذَلِكَ مِنْهُ وَ إِذَا كَانَ زَمَانٌ اَلْجَوْرُ فِيهِ أَغْلَبُ مِنَ اَلْعَدْلِ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَظُنَّ بِأَحَدٍ خَيْراً حَتَّى يَبْدُوَ ذَلِكَ مِنْه."🍀 📖 درس دوم : علاج کم کاری 🌱 امام هادی (علیه السلام) فرمودند : " حسرت های کم کاری را با در پیش گرفتن اراده مستحکم، یاد کن ."🌱 📚 بحارالانوار،ج۷۵ص۳۷۰ 📃 متن روایت 👇 🔸روی ان قَال الامام الهادی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) : " اُذْكُرْ حَسَرَاتِ اَلتَّفْرِيطِ بِأَخْذِ تَقْدِيمِ اَلْحَزْمِ."🔸 📖درس سوم : نشانه انسان شرور 🌳 امام هادی (علیه السلام) فرمودند : " از شر کسی که برای خود ارزش قائل نیست، در امان مباش."🌳 📘تحف العقول ج۱،ص۴۸۳ 📃متن روایت 👇 🌾روی ان قَال الامام الهادی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ)  : " مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلاَ تَأْمَنْ شَرَّهُ."🌾 📖درس چهارم : اثر تقوا و اطاعت 💐 امام هادی (علیه السلام) فرمودند : " هر کس حریم خدا را نگه دارد ، حریمش نگه دارند و هر کس خدا را اطاعت کند ، اطاعت شود."💐 📚 اصول کافی، ج۱ص۱۳۷ 📃متن روایت👇 🔹روی ان قَال الامام الهادی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ)  : " مَنِ اِتَّقَى اَللَّهَ يُتَّقَى وَ مَنْ أَطَاعَ اَللَّهَ يُطَاعُ ."🔹
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 | تصاویر شلیک موشک های سپاه 📹 | ببینید - (استوری) 🎧 | حریفت منم 🎤 | کربلایی حسین طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌🏻🌹 سر کنید بعد از این عمر خویش را با ترس بی‌مجال و بی‌هشدار انتقام می‌گیریم کم ندیده داغ این قوم، خورده زخم‌ها، ‌اما سهم‌گین‌تر از هر بار انتقام می‌گیریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 قالَ أَبُو الْحسن مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ (علیه السلام) رَجَبٌ نَهَرٌ فِي الْجَنَّةِ أَشَدُّ بَيَاضاً مِنَ اللَّبَنِ وَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ فَمَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ رَجَبٍ سَقَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ ذَلِكَ النَّهَرِ امام کاظم علیه‌السلام فرمودند: رجب رودی است در بهشت، از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‌تر. هرکس که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند بزرگ از آن رود به او می‌نوشاند. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (صدوق)/ص۵۳/ثواب صوم رجب‌
🌸🍃🌸🍃 ابوسعید ابوالخیر در راه بود. گفت: هر جا كه نظر می‌كنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. كسی نمی‌بیند و كسی نمی‌چیند گفتند: كو؟ كجاست؟ گفت: همه جاست. هر جا كه می‌توان خدمتی كرد؛ یا هر جا كه می‌توان راحتی به دلی آورد. آن جا كه غمگینی هست و آن جا كه مسكینی هست. آن جا كه یاری طالب محبت است و آن جا كه رفیقی محتاج محبت .