رمضانه ۱۸ .mp3
11.47M
#جلسه هجدهم آموزش قرآن #رمضانه
#سوره مبارکه فاطر آیه ۲۳ تا ۲۴
#برخی مباحث این جلسه:
✨ احکام تفخیم و ترقیق «ر»✨ حروف اظهار نون ساکنه
#تلاوت
#آموزش_قرآن
#ماه_رمضان
هدایت شده از سازمان بسیج مداحان و هیئات مذهبی استان س و ب
اطلاعیه
مراسم احیاء شب های قدر از ساعت ۲۲:۰۰ در حسینیه عاشقان ثارالله زاهدان (بلوار شهید مطهری) برگزار میشود.
سخنران:
حجت الاسلام والمسلمین باقربیک
با نوای:
حاج یوسف ارجونی
حاج محمدجواد جامعی
#سازمان_بسیج_مداحان_هیآت_مذهبی_استان_سیستان_و_بلوچستان
https://eitaa.com/basijmadahan_sb
📆 هفدهم ماه رمضان
ماجرای ساخت مسجد جمکران
قول مشهور درباره ساخت مسجد جمکران
به حکایتی برمیگردد که میرزا حسین نوری
(۱۲۵۴ـ۱۳۲۰) در کتابهایش از جمله
نجم الثاقب با استناد به کتاب تاریخ قم
و نیز کتاب مونس الحزین نقل کرده است
↫◄ بر طبق این حکایت
حسن بن مثله جمکرانی میگوید:
شب سهشنبه هفدهم ماه مبارک رمضان
سال ۳۷۳ ه.ق جماعتی از مردم به در خانه
من آمده و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند:
امام زمان شما را به حضور طلبیده است
آنها مرا به محلی که اکنون مسجد جمکران
است آوردند، امام علیهالسلام مرا با نام
خودم صدا زد و فرمود: برو به حسن مسلم
که در این زمین کشاورزی میکند بگو:
این زمین شریفی است و حق تعالی
آن را از زمینهای دیگر برگزیده است
و دیگر نباید در آن کشاورزی کند
عرض کردم: مولای من
لازم است دلیل و نشانهای داشته باشم
وگرنه مردم حرف مرا قبول نمیکنند
حضرت فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام
بده ما نشانههائی برای آن قرار میدهیم
و همچنین به سید ابوالحسن «از علمای قم»
بگو در این زمین مسجدی بنا نماید
امام دستور نماز خاصی را نیز به من دادند
و فرمودند: مردم را بگو تا به این موضع
رغبت کنند و عزیز بدارند
⬅️ و چهار رکعت نماز در اینجا بگذارند:
◽️دو رکعت تحیت مسجد
◽️در هر رکعتی یک بار سوره حمد
◽️و هفت بار سوره توحید بخوانند
و تسبیح، رکوع و سجود را هفت بار بگویند
⇦ و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند
بر این نسق که در هنگام خواندن سوره حمد
چون به «إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعینُ» برسند
آن را صد بار بگویند
و بعد از آن فاتحه را تا آخر بخوانند
رکعت دوم را نیز به همین طریق انجام دهند
تسبیح، رکوع و سجود را نیز هفت بار بگویند
هنگامی که نماز تمام شد
تهلیل یعنی «لا اله الا الله» بگویند
و تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام را بگویند
آنگاه سر بر سجده نهاده صد بار صلوات
بر پیغمبر و آلش صلوات الله علیهم بفرستند
و این نقل از لفظ مبارک امام علیهالسلام
است که فرمود:
《فَمَنْ صَلاهما، فَکَاَنَّما صَلّی فِی البَیْت العَتیق》
هر کس این دو رکعت یا این دو نماز را
بخواند گوئی در خانه کعبه آن را خوانده است
چون مقداری راه پیمودم
بار دیگر مرا صدا کردند و فرمودند:
در گله جعفر کاشانی بزی است
باید آن بز را بخری فردا شب آن بز را بیاور
و در این موضع ذبح کن
آنگاه روز چهارشنبه هجدهم ماه رمضان
گوشت آن بز را بر بیماران و کسانی که
مرض صعب العلاج دارند انفاق کن
که حق تعالی همه را شفا دهد
آن بز ابلق است موهای بسیار دارد
هفت نشان سفید و سیاه هر یکی به
اندازه یک درهم در دو طرف آن است
که سه نشان در یک طرف
و چهار نشان در طرف دیگر آن است
آنگاه به راه افتادم
یکبار دیگر مرا فرا خواند و فرمود:
هفت روز یا هفتاد روز در این محل اقامت کن
حسن بن مثله میگوید: من به خانه رفتم
و همه شب را در اندیشه بودم تا صبح شد
نماز صبح خواندم و به نزد علی منذر رفتم
و آن داستان را با او در میان نهادم
همراه علی منذر به جایگاه دیشب رفتیم
پس او گفت: به خدا سوگند که نشان
و علامتی که امام علیهالسلام فرموده بود
اینجا نهاده است و آن اینکه حدود مسجد
با میخها و زنجیرها مشخص شده است
در آنجا زنجیرهائی را دیدیم که طبق فرموده
امام حدود بنای مسجد را نشان میداد
آنگاه به نزد سید ابوالحسن رفتیم
چون به سرای وی رسیدیم
غلامان و خادمان ایشان گفتند:
شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آری
پس گفتند: از اول بامداد
سید ابوالحسن در انتظار شماست
پس وارد شدم و سلام گفتم
جواب نیکو داد و بسیار احترام کرد
پیش از آنکه من سخن بگویم
او سخن آغاز کرد و گفت:
ای حسن بن مثله! من خوابیده بودم
شخصی در عالم رؤیا به من گفت:
شخصی به نام حسن بن مثله بامدادان
از جمکران پیش تو خواهد آمد
آنچه بگوید اعتماد کن و گفتارش را
تصدیق کن که سخن او سخن ما است
هرگز سخن او را رد نکن
از خواب بیدار شدم
و تا این ساعت در انتظار تو بودم
حسن بن مثله داستان را مشروحاً برای او
نقل کرد سید ابوالحسن دستور داد
بر اسبها زین نهادند
و به سوی ده (جمکران) رهسپار گردیدند
چون به نزدیک ده رسیدند شبان را دیدند
که گلهاش را در کنار راه به چرا آورده بود
حسن بن مثله به میان گله رفت
آن بز که از پشت سر گله میآمد
به سویش دوید آن بز را گرفت و خواست
پولش را پرداخت کند که جعفر گفت:
به خدا سوگند تا به امروز من این بز را
ندیده بودم و هرگز در گله من نبود
جز امروز که در میان گله آن را دیدم
و هر چند خواستم که آن را بگیرم میسر نشد
بعد آن بز را به محل مسجد آورده
و آن را ذبح کرده و هر بیماری که
از گوشت آن تناول کرد شفا یافت
پس از این ماجرا سید ابوالحسن مسجدی
با سقفی از چوب در آن مکان احداث کرد
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رمضانه ۱۹.mp3
6.01M
#جلسه نوزدهم آموزش قرآن #رمضانه
#سوره مبارکه فاطر آیه ۲۵ و ۲۶
#برخی مباحث این جلسه:
✨ نکته مهم در اخفاء✨ ترقیق راء
#تلاوت
#قرآن
#آموزش_قرآن
#ماه_مبارک_رمضان
#یا_ثـاراللّــه⚜️❣️
عاشقِ نامِ #حسینم و #حسین مےگویم
گل ڪہ بویم طَمَعِ عطرِ حسین مےبویم
اهلِ عالم همہ مے گریندُ و جَنّٺ طلـبد
مڹ #رَواق_حَرَمُ و #قبر_حسین مےجویم
#حرمـٺ_آرزوسـٺ❣️⚜️
#ماه_رمضان🌙
#شب_جمعه🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان
🎙با نوای :حاج یوسف ارجونی
*اکثرایمانهای ما آلوده به شرک خفی است*
*درجات مختلف ایمان*
ایمان، درجات مختلفی داره،
و ایمانِ خالص که هیچگونه شرکی در اون نباشه، خیلی کمه.
قرآن کریم میفرماید اکثر ایمانها،
آلوده به شرک هستند:
*مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللهِ، إِلَّا وَ هُم مُّشْرِکُونَ*
بیشترِ آنها به خدا ایمان نمیآورند،
مگر اینکه ایمانِ خود را با شرک آلوده میکنند.
*شرکِ خفی است نه شرکِ آشکار*
یعنی توحیدِ خالص در این عالم بسیار کم است،
و بیشترِ موحّدینِ عالم، مشرک هستند،
ولی خودشون نمیدونند.
البته منظور از شرک در این آیه،
شرکِ خفی است نه شرکِ آشکار. یعنی شخص،
افراد دیگری غیر از خدا رو در عالم کارهای بدونه.
*معنا شناختی شرک خفی*
امام رضا (ع) فرمودند:
شرک در این آیه به معنای کفر و بتپرستی نیست، بلکه منظور توجّه به غیرِ خداوند است.
همه کارها فقط به دست خداست،
و غیر از خدا، همه وسیله هستند.
اگر کسی غیر از این فکر کنه، این شرک است.
*توحیدناخالص فراگیرهست*
ولی به هر حال این توحیدِ ناخالص فراگیر هست. و شاید یکی از علّتهاش این باشه که امیرالمومنین علی (ع) فرمود:
*لَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ لَمْ یَخْفَ عَلَی ذِی حِجًی، وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ لَمْ یَکُن اِخْتِلَافٌ* .
*وَلَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ* .
اگر که حق و باطل به صورتِ خالص در عالم وجود داشتند،
هیچکس در انتخابِ حق، و ترکِ باطل تردید نمیکرد.
امّا همیشه چنین است که مخلوطی از هر دو درست میکنند، و عرضه میکنند.
*دینِ الهی عین حق است*
البته سخن در اصلِ دین نیست.
دینِ الهی که عین حق است،
و باطل در اون راه نداره.
ولی سخن در فهم و قرائتِ ما آدمیان از دینِ الهی است،
که این فهمها همیشه مخلوطی از حق و باطل هستند.
هر گروهی ادّعا میکنه ما حق هستیم، و بقیه باطل هستند.
*فرقه های مختلف دراسلام*
در خودِ اسلام اینهمه فرقههای مختلف هستند:
شیعه و سنّی و وهّابی و سلفی و ...
اهل سنّت خودشون چند فرقه بزرگ هستند:
حنفی، حنبلی، شافعی، مالکی...
که خودِ اینها هم باز به فرقههای کوچکتر تقسیم میشن.
*گروهای مختلف درشیعیان*
شیعیان هم چند گروه هستند:
شیعیانِ تک امامی،
سه امامی، شش امامی، زیدی، کِیسانی، اثنی عشری و...
باز هر کدوم از اینها خودشون چند گروه میشن.
مثلاً خودِ شیعیان اثنی عشری چند گروه:
طرفدارانِ ولایت فقیه، منکرانِ ولایت فقیه، انجمن حجتیّه و...
*قرائتهای مختلفی از دین*
هر کدومِ اینها، قرائتهای مختلفی از دین دارند،
و جالبه که همهشون هم میگن:
ما حق هستیم، و بقیه باطل هستند.
این فقط منحصر به مسلمانان نیست.
در سایر ادیان مثل مسیحیت و یهودیت و... هم وضع همینطوره.
*خطر هویتهای ناخالص*
حواسمون باشه:
دنیا رو این هویتهای ناخالص پر کرده.
همیشه خودمون رو «طالبِ حقیقت» بدونیم، نه «مالکِ حقیقت».
حقیقتِ خالص خیلی کمه...
اکثریت از این حقیقتِ خالص بی بهرهاند..
سوره یوسف آیه ۱۰۶
محاسن برقی،
بحار الانوار ج ۲ ص ۳۱۵
#منبرکوتاه
#انتخاب_های_من
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸سَرت از ضرب شمشیر به هم ریخته است / که به این سو و به آن سوی، زمین میافتی ...
عمران بن میثم گوید:
هنگامی که ابن ملجم ملعون با شمشیرش بر فرق مولا علی علیهالسلام ضربه زد،
📋 فَنَظرتُ إلیهِ یَنقُلُ رأسَهُ مِنَ الدَّمِ إذا سَجَدَ مِن مَکانٍ إلٰی مَکانٍ
▪️ من بر او نگریستم که چون سر بر سجده نهاد از شدّت خونریزی سر خود را از جایی به جای دیگر مینهاد.
🥀 سپس برای رکعت دوم برخاست و اندکی خمیده شد و قرائت رکعت دوم را سبک خواند و نشست و تشهد خواند و سلام داد، آنگاه پشت به دیوار مسجد داد.
📚مقتل الامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، أبي الدنيا، ص ۳۰
✍ نماز صبح به پا شد به ربنای علی
دعاکنید علیدوست ها ! برای علی
خدا کند که نیفتد خمی به ابرویش
خدا کند که بمیریم ما به جای علی
خدا بخیر کند آمد ابن ملجم پَست
حرام زاده به قتل علی کمر را بست
خدا بخیر کند بعد این قیام و قعود
خدا کند که بماند علی به ذکر سجود
خدا بخیر کند سجده رو به پایان است
خدا بخیر کند زینبش پریشان است
دوباره ناله شبیه مدینه بالا رفت
خدا بخیر کند تیغ کینه بالا رفت
به گوش زمزمه آمد نزن نزن نامرد
صدای فاطمه آمد نزن نزن نامرد
خدا گواست که سخت است بی هوا بزنند
دوباره کاش به جای علی مرا بزنند
حرام زادهی نامرد تیغ را بد زد
علی به سر به زمین خورد،بی حیا بد زد
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى...
راوي گوید:
وقتی که ابن ملجم ملعون با شمشیرش فرق امیرالمؤمنین علیهالسلام را شکافت،
📋 فَاصْطَفَقَتْ أَبْوَابُ الْجَامِعِ وَ ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ فِي السَّمَاءِ بِالدُّعَاءِ وَ هَبَّتْ رِيحٌ عَاصِفٌ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ
▪️درهاي مسـجد تکان خورد و فرشـتگان در آسمان ندا سر دادند و طوفان سیاه و تندي شروع به وزیدن کرد.
📋 وَ نَادَى جَبْرَئِيلُ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ بِصَوْتٍ يَسْمَعُهُ كُلُّ مُسْتَيْقِظٍ
▪️ جبرئیل بین آسـمان و زمین با صـدایی که هر انسان بیـداري میشـنید ندا برآوردکه:
📋تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى
▪️ به خدا سوگند پایههاي هـدایت و سـتارگان آسـمان و پرچم هـاي تقوا ویران و نابود گشت و ریسـمان محکم پاره شـد.
📋 قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِيُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِيَاءِ
▪️پسـر عموي محمـد مصـطفی صلیالله علیه وآله، جانشـین و وصـیّ برگزیده ، علی مرتضـی، سـید اوصـیا کشته شد. او را شقی ترین اشقیاء کشت.
📚بحارالانوار، ج۴۲ ص۲۸۲
✍ فرقش شکافت، رُکنِ زمین و زمان شکست
یک ضربه زد ولی کمرِ آسمان شکست
نالید فاطمه که نزن نانجیب! زد
از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست
راحت علی به خاک نمیخورْد، میخ در...
شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست
تا خورد بر زمین، دلِ زهرا دو نیم شد
قلب حسین، قلب حسن توأمان شکست
فریادِ جبرئیل که پیچید، دخترش
بی اختیار در وسط آستان شکست
خون پاک میکند زِ روی خویش مرتضی
زینب دمِ در است؛ ولی بی گمان شکست
اینبار روضه خوانْد علی پیشِ دخترش
از تشنهای که داغِ لبانش جهان شکست
از تشنهای که داغِ جوان، داغِ طفل دید
در حلقههای هلهلهی این و آن شکست
از تشنهای که در وسط جمع گیر کرد
با سنگِ بی مُروّتِ این کوفیان شکست
وقتی رسید نیزهی خود را دوباره زد
وقتی که رفت نیزهی خود را سنان شکست
انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن
انگشت مانده بود؛ ولی ساربان شکست...
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸دُختِ سهساله کجا، دخترِ رشیده کجا / فرق شکافته کجا و سر بریده کجا ...
به نقل مرحوم علامه مجلسی:
📋 فَلَمَّا سَمِعَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ نَعْيَ جَبْرَئِيلَ فَلَطَمَتْ عَلَى وَجْهِهَا وَ خَدِّهَا وَ شَقَّتْ جَيْبَهَا وَ صَاحَتْ
▪️ هنگامی که حضرت امکلثوم علیهاالسلام ندای آسمانی جبرئیل (تهدّمت والله ارکانُ الهُدی) را شنید، بر صورت و گونه هایش سیلی زده و گریبان درید و فریاد زد:
وَا أَبَتَاهْ وَا عَلِيَّاهْ وَا مُحَمَّدَاهْ وَا سَيِّدَاهْ.
📚 بحارالانوار ج۴۲ ص۲۸۲
➖ در نقلی دیگر نیز آمده است:
🥀 ... حسنین علیهماالسلام زیر بغلهای امیرالمؤمنین علیهالسلام را گرفته بودند و به سمت خانه میآوردند. دختران فاطمه زهرا سلاماللهعلیها تا که وضع مولا را اینگونه دیدند، گریبان ها را چاکزده و معجرها را بر روی سر انداختند و نوحه سر دادند.
🥀 زینب کبری علیهاالسلام از همه بیشتر بیقراری میکرد؛ سیدالشهداء علیهالسلام آنقدر گریه کردند بود که از شدت گریه چشمانش مجروح شده بود؛ حضرت امّکلثوم علیهاالسلام نیز پیش آمد و عرضه داشت:
📋 یٰا أبَتاه! حُزنی عَلیکَ طویلٌ وَ عَبرَتنا لاتَرقٰی
▪️ای پدرجان! اندوه من بر شما طولانی و اشک چشم من قطع نخواهدشد.
📋 یا أبتاه! مَن لِلصّغارِ حتّی یَکبُروا و مَن لِلکِبارِ بَینَ المَلأء
▪️ای پدرجان! یتیمان را بعد تو از شما چه کسی بزرگ خواهد کرد و بزرگان را چه کسی از شرّ دشمنان محافظت خواهد نمود؟
📚ریاض الشهادة ج۳ ص۶۰۳
✍ یا حضرت امّکلثوم! شما در سن جوانی وقتی فرق شکافته پدرتان را دیدید، این جملات را فرمودید...
اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن دختر سهسالهای که وقتی سر پر خونِ پدر را در آغوش گرفت ، فرمود:
📜 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي اَيتَمَنِي عَلي صِغَرِ سِنِّي؟
▪️ای پدرجان!چه كسي مرا در اين خردسالي يتيم كرد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِليَتِيمَةِ حَتَّي تَكبرُ؟
▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟
▪️چه كسي بانوان را در پناه خود ميگيرد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَيَاتِ؟
▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان ميدهد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلعُيُونِ البَاكِيَاتِ؟
▪️چه كسي اشك از چشمهاي اشك بار پاك ميكند؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّايِعَاتِ الغَريبَاتِ؟
▪️چه كسي زنان آواره را مأوا ميدهد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟
▪️چه كسي موهاي پريشان مان را ميپوشاند؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن بَعدُكَ؟وَا خَيبَتَاه مِن بَعدِكَ، وَا غُربَتَاه! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي لَكَ الفِدَاءُ! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاءٌ!
▪️ پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي! كاش پيش از ديدن اين روز كور ميشدم!
📜 يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي تَوَسَّدتُ التُّرَابِ وَ لا اَري شَيبَكَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ
▪️كاش چهره در خاك ميبردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم.
📚نفس المهموم، ص۴۵۶
📚أسرار الشّهادة، ص ۵۱۵
امشب مرا یاد کن
در هر
"الغوث"
که میگویی.
شاید به حق
"یارب"
گفتنت،
"خلّصنا"یت
برای من هم مستجاب شود ...
التمـــاس دعــــــا