43330_1398612160156_2607501.mp3
2.61M
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب پنجم محرم
کبوتر غریبم
خسته و بی شکیبم
بال و پر شکسته
از تو شده نصیبم
ای کبوترم ـ عمو شود فدایت
ای کبوترم ـ قربون ناله هایت
ای کبوترم ـ چه سازم از برایت ـ ای کبوترم(۲)
ای یتیم مجتبی(۴)
@nohe_sonati
به پیش من رسیدی
در خون خود تپیدی
به عمر کوچک خود
چه غصه ها که دیدی
با نگاه خود ـ نوگلِ آسمانی
زهر رفتنت ـ بر دلِ من چشانی
از من این سلام ـ بر پدرت رسانی ـ ای کبوترم(۲)
ای یتیم مجتبی(۴)
@nohe_sonati
نسلِ برادر من
جسم تو در بر من
خون تو کرده گلگون
دامن و پیکر من
ای امید من ـ به آسمان این شب
رفتی و مرا ـ آمده جان بر این لب
می رسد به گوش ـ ناله ی عمه زینب ـ ای کبوترم(۲)
ای یتیم مجتبی(۴)
@nohe_sonati
✍حسن ثابت جو
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
زینب ای معنی وقار و حیا
بیکرانه شبیه عرش خدا
خطبههایت اُبُهَّت مولا
مُهر تایید ظهر عاشورا
تو که هستی علی و یا زهرا؟
نیمهای از امام عاشورا
در صدایت صلابت حیدر
زنِ مردآفرینِ ظهرِ خطر
با حسینی همیشه همسنگر
کربلا با تو گشته کاملتر
با حسینت چه مَحشری کردی
در مصیبت برابری کردی
پَر کشیدی در آسمانِ حسین
حک شده در دلت نشان حسین
تو شریکِ غمی و جانِ حسین
بچههایت فداییانِ حسین
بچههایی که وقفِ خونِ خداست
نوبت کار زینب کبریست
دو پسر که ز نسل طَیارند
به رَهِ عشق سر بدهکارند
گرچه مانند ابر میبارند
خونِ شیرِ عرب به رگ دارند
هر دو از جامِ عشق مدهوشند
هر دو آماده و کفن پوشند
بار اول که دستِ رد دیدند
از خجالت به خویش پیچیدند
مثل ابر بهار باریدند
رمزِ این کار را که فهمیدند
به امیدی به سمت مادرشان
رفته و میزدند بر سرشان
زینب آمد دلش به رنگِ خزان
تا بگیرد اجازهی میدان
چشمِ او آسمانی از باران
در دل امیدِ رفتنِ طفلان
قسمش داد او برادر را
هم به خود هم به چادر زهرا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بنا نبود بمانی غریب در صحرا
و خواهرت بشود بینصیب در صحرا
بنا نبود که تکیه به نیزهای بزنی
مرا برای جهادِ عظیم خط بزنی
بنا نبود مُهَیای سوختن باشی
میان خیمه پِیِ کهنه پیرهن باشی
زمین نیوفت کتابِ مقدّسِ زینب
فدای بیکسیات ای همه کس زینب
عصای دست شدن رسم خواهری باشد
علی الخصوص که خواهر برادری باشد
به راه عشق تو این چشم تَر که چیزی نیست
جگر برای تو دادم پسر که چیزی نیست
بیا خودت پسران مرا ببر میدان
که پیشمرگ تو باشند این دو در میدان
بیا که شاهد حاجت رواییات باشند
بزرگ کردمشان تا فداییات باشند
تو را به جان من آقا قبول کن بروند
به حقّ چادرِ زهرا قبول کن بروند
چه بهتر است نبینند راه بسته شده
در ازدحامِ رَه قتلگاه بسته شده
چه بهتر است نبینند زخم خنجر را
به سمت خیمهی زنها هجوم لشگر را
چه بهتر است نباشند و خونجگر نشوند
شبیه من وسط خیمه شعلهور نشوند
چه بهتر است نبینند اوج این غم را
به روی مادرشان ضربههای محکم را
چه بهتر است نبینند آب خواهم شد
اسیر وارد بزم شراب خواهم شد
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_6041939565701234796.mp3
4.74M
مجید مرادزاده:
#شور_طوفانی_زینبی
#زینب_زینب
🌹🌹🌹
بند اول
زینب زینب (س)
عقیله ی عالمین
زینب زینب (س)
ای خواهرحسنین
زینب زینب (س)
زینت قلب حسین(ع)
🌴🌴🌴
زینب زینب (س)
بی مثل و بی بدلی
زینب زینب (س)
محبوبه ی ازلی
زینب زینب (س)
عشق خدا و علی(ع)
سرود هستی ام جنون و مستی ام
تویی دلیل خداپرستی ام
یازینب یازینب (س)
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بند دوم
زینب زینب (س)
ملیکه و ما گدا
زینب زینب (س)
معدن جود وسخا
زینب زینب (س)
دختر شیر خدا
🌴🌴🌴
زینب زینب (س)
سجیه الکرمی
زینب زینب (س)
توسایه ی سرمی
زینب زینب (س)
تو نون والقلمی
سرود هستی ام جنون و مستی ام
تویی دلیل خدا پرستی ام
یازینب یازینب (س)
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بند سوم
زینب زینب (س)
غبار راه توام
زینب زینب (س)
عبد نگاه توام
زینب زینب (س)
که درپناه توام
🌴🌴🌴
زینب زینب (س)
توفاطمه نسبی
زینب زینب (س)
عقیله العربی
زینب زینب (س)
شعار روی لبی
سرود هستی ام جنون ومستی ام
تویی دلیل خداپرستی ام
یازینب یازینب (س)
💠💠1⃣6⃣1⃣💠💠
مجید مرادزاده
واحد تند اصحاب امام حسین(ع).m4a
2.3M
#نوحه #واحد #شب_چهارم
#اصحاب_امام_حسین_علیه_السلام
بند اول :
ماه محرم اومد
دل شده بی قرارش
بی قرارِ حسین با
هفتاد و دوتا یارش
ماه حماسه و خون
تبلور رشادت
ماهی که از کنارش
شروع میشه شهادت
من به یاد همه اصحاب
میخونم باز با دل بیتاب
یاد حُر و عون و جعفر
که شدند دل داده ی ارباب
مثل جُون و مثل زهیر
نباید دل بدی به غیر
مجنون باشی مثل وهب
میشی تو عاقبت بخیر
یا ثارالله و ابن الثاره
بی تو میشم من آوارم
بند دوم :
سرمایه دو عالم
محبت حسینه
خیر دو دنیا قطعاً
از برکت حسینه
حیفه از این محبت
بمیرم بینصیب شم
میخوام اگه پیر شدم
یکی مثل حبیب شم
هرچی دارم ، اعتبارم
همه رو من از شما دارم
مثل اصحاب لحظه ی مرگ
بزار سر روی پات بزارم
چی بهتر از این که نوکر
بده سر واسه دلبر
جونش رو تقدیم بکنه
برای اولاد حیدر
یا ثارالله و ابن ثاره
بی تو میشم من آواره
◾◾✍🎼✍◾◾
✍🎼شعر و سبک: کربلایی علی صمدی
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن...
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
قربون غریبیش برم...
مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
روضه ی جانسوزی داره...
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه...
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین...
🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
عموی غریبم حسین...
🔸کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت...
خیلی مواظبشون بود...
مخصوصا عبدالله اش رو ...
صدا زد خواهرم... زینبم ...
مواظب عبدالله ام باش...
خواهرم مواظب یادگار برادرم باش...
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن...
دیدی قاسمم شهید کردن...
علی اکبرم قطعه قطعه کردن...
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن...
خواهرم اینا رحم ندارن... زینب
مواظب یادگار حسنم باش...
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه...
🔸دست او در دست های عمّه بود
🔸گوش او پر از صدای عمّه بود
اما...
🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد
🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد
دستش به دست عمه جانش زینبه...
بالای تل زینبیه...
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است...
دور تا دور عمو رو گرفتن...
شمشیرها بالا میره پایین میاد...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه
🔸دست او از دست عمّه شد جدا
🔸می دوید و بر لبش واویلتا
هی صدا میزد ای وای...
آقای غریبم حسین...
🔸می دوید و گاه می افتاد او
🔸از جگر فریاد می زد ای عمو
(وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي)
به خدا از عموم جدا نمیشم.
تا رسید کنار ابی عبدلله دید یه نانجیبی هم شمشیر به دست...
داره نزدیک میشه...
خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین...
نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی...
نانجیب شمشیر بلند کرد ...
یاصاحب الزمان...
عبدالله دست رو جلو آورد ...
مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه
نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد...
دیدن دست به پوست آویزان شد...
صدای ناله اش بلند شد...
يَا عَمَّاهُ
(روضة الواعظين ص ٢٠٨)
عموجان حسین به دادم برس...
خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه...
لحظات آخره...
عبدالله اش رو در آغوش گرفت...
به سینه چسباند...
داره نجوا میکنه. ..
اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود...
یاصاحب الزمان....
نانجیب تیر از کمان رها کرد...
(فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ)
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن...
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن...
دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد
🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی پر خویش
🔸آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد
🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
#شب_پنجم_محرم
#روضه_اطفال_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸دید زینب چون به دشت کربلا
🔸گشته بی یاور حسینش از جفا
تا خانم زینب کبری سلام الله علیها دید برادر تنها مونده...
صدای غربتش بلنده...
حسینش دیگه یاری نداره...
بچه هاش رو اماده کرد...
🔸کرد بهر یاری آن ممتحن
🔸هر دوطفل خویش را در بر کفن
صدا زد... عزیزانم...
ببینید آقاتون حسین غریب و تنها شده...
دیگه یاری نداره...
عزیزانم... من شما رو برا مثل یه همچین روزی تربیت کردم...
برید جانتون رو فدای آقاتون کنید...
قربان معرفتت بی بی جانم.. زینب...
🔸بوسه زد از مهربانی رویشان
🔸زد گلاب و شانه بر گیسویشان
خدا میدونه خیلی سخته برای یه مادر...
میدونی بالاترین لذت دنیا چیه...
بالاترین لذت دنیا اینه که خدا بهت فرزندی بده...
مقابل چشمات قد بکشه...
بزرگ بشه...
جوون بشه...
جلوت راه بره...
به قد و بالاش نگاه کنی...
اگه جوون داری بهتر میفهمی چی ميگم...
اما خدا نکنه کسی داغ جوونش رو ببینه...
الهی جوون مرده تو مجلسمون نباشه...
خدایا خیلی سخته برای زینب...
صدا زد... عزیزان من...
برید از آقاتون ابی عبدالله اذن میدان بگیرید...
بچه ها اومدن کنار ابی عبدالله...
آقا جان اذن میدان بده...
هر کاری میکنن ابی عبدالله قبول نمیکنه...
اصرار کردن...
آقا... ما طاقت نداریم زنده باشیم عطش بچه ها رو ببینیم...
طاقت نداریم اسارت اهل حرم رو ببینیم...
طاقت نداریم تازیانه خوردن مادرمون رو ببینیم...
ما طاقت نداریم صدای غربت شما رو بشنویم...
آقا بزار جانمون رو فدات کنیم حسین
🔸مکن نا مهربانی ای برادر
حالا حرف دل زینب...
🔸مکن نا مهربانی ای برادر
🔸مسوزان این چنین تو قلب خواهر
خودم و بچه هام فدای تو حسین...
🔸پسرهای مرا از خود مرنجان
🔸غلام اکبرند و عبد اصغر
انقدر اصرار کردن بلاخره...
هر طوری بود اقا اجازه داد...
گلهای زینب رفتن میدان...
جنگ نمایانی کردند...
خیلی از این نانجیب ها رو به درک واصل کردند...
اما... امان از اون لحظه ای که صداشون به ناله بلند شد...
یا حسین...
آقا به دادمون برس...
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند...
کنار بدن پاره پاره گلهای زینب...
اومد بچه ها رو در آغوش گرفت...
لحظات آخره...
وقتی آقا زاده ها نگاه کردند...
دیدند ابی عبدالله اومده بالاسرشون...
آماده ای بگم یا نه...
اما ساعتی بعد...
گودی قتلگاه...
وقتی ابی عبدالله چشم ها رو باز کرد... ببینه...
والشمر جالس علی صدره...
شمر رو سینه اش نشسته...😭
از سویدای دلت صدا بزن یا حسین
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
فایل صوتی👇
4_5922617523018137957.mp3
1.77M
#شب_ششم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
🔸صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
صاحب عزا کجایی...
یا بن الحسن...
🔸تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
🔸ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
ای آقایی که آمدنت آرزوی همه عالمه...
آرزوی همه اولیاء خداست...
امام صادق فرمودند:
لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی
(منبع: الغیبة النعمانی، ص 246)
اگه پسرم مهدی رو درک کنم تمام عمرم بهش خدمت میکنم...
ولی امام صادق این تعبیر رو داره...
من چی بگم آقا...
🔸بالا گرفته ایم برایت دو دست را
🔸ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
کی میای آقای خوبم...
میترسم اون روزی که شما میای...
دیگه من زنده نباشم...
زیر خاکها باشم...
🔸هفته به هفته می گذرد با خیال تو
🔸پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
آقا جانم... امام زمان...
امشبم اومدیم خدا رو به ابی عبدالله قسم بدیم...
فرج شما رو نزدیک کنه
یا صاحب الزمان...
- ورود به کانال روضه
- سروش 👈 sapp.ir/roze14
- ایتا 👈 eitaa.com/roze14
- تلگرام 👈 t.me/roze1
65620_139964151515_600752.mp3
694.8K
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️زمزمه و نوحه شب ششم محرم
یک دم اجازه ای، میدان روم عمو
تا بهر خود کنم، من کسب آبرو
شیر جمل بود، بابای من حسن
رزم آوری زاو، گردیده سهم من
جانم عمو عمو...
@nohe_sonati
بگرفته قاسمش، مولا حسین به بر
ریزد سرشک خون، بهرش زهر بصر
او یادگاری اش، مانده ز مجتباست
حالا روان سوی، میدانی از بلاست
جانم عمو عمو...
@nohe_sonati
زیبای خیمه ها، مستانه میرود
بی خودو بی زره، جانانه می رود
ریزد به پشت او، زینب ز دیده آب
مادر به خیمه ها، حالش شده خراب
جانم عمو عمو...
@nohe_sonati
مرگست بهر من، احلی من العسل
بابای من بود، شیر یل جمل
بهر عمو حسین،خود را فدا کنم
بر اکبر جوان، من اقتدا کنم
جانم عمو عمو...
@nohe_sonati
قاسم صدا زده، ای شاه دادرس
افتاده ام ز اسب، فریاد من برس
زیر سم ستور، له استخوان او
از پیکرش برون، گردیده جان او
جانم عمو عمو...
@nohe_sonati
✍اسماعیل تقوایی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6