eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
627 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
باز بوی گل یاسی به مشامم خورده است مست کردست مرا هوش و حواسم برده است چادرت را بتکان مادر بی همتایم تا که این دل بشود زنده که اکنون مرده است هرکسی را که نظر بر دل و جانش نکنی ضربه خورده به روانش و دگر افسرده است بسکه پاکی و طهارت نسبی، صدیقه واژه "طاهره" در پیش شما سر خورده است بسکه تو عاشق حیدر شده ای ای بانو بغض حیدر، زتن منکر او افشرده است بین کوچه چه نهیبی زده ای بر دشمن عالم از هیبت مردانه تو جاخورده است ای جوان مادر زینب چه شکسته ای شده ای چه شد اینگونه شدی،برگ گلت پژمرده است چشمهای صدفت درّ گران می ریزد بشکند دست هرآنکس که تو را آزرده است با فشردن بشود عطر گل افشان، ای وای باز بوی گل یاسی به مشامم خورده است علی اکبر نازک کار 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خودم دیدم خمیده راه می رفت به سوی خانه با صد آه می رفت خودم دیدم عدوی بی حیا را که می زد تا زیان بر روی زهرا خودم دیدم عدو با ضرب سیلی میان کوچه رویت کرده نیلی خودم دیدم که زهرا ناله می زد ز پهلو ناله هجده ساله می زد خودم دیدم عدو با تازیانه به رخسارت کشیده وحشیانه خودم دیدم هوا را تیره و تار دریده سینه ات از ضرب مسمار خودم دیدم که رد خون سینه چکیده بر زمین از ظلم و کینه خودم دیدم که پهلویت شکستند برای انتقام از تو نشستند عدو مسمار در بر سینه آویخت خودم دیدم که خون از سینه می ریخت خودم دیدم به سوی تو دویدند میان کوچه رویت را دریدند بگو دیگر ز شرح ماجرایش عدو آتش زده بر آن سرایش. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل در اوّلين بيت خودش پژمرد و پرپر شد همين كه قافيه در دوّمين مصراع ، مادر شد كسي كه كوثر قرآن شود هرگز نمي سوزد غلط گفتند آتش دست بر دامان معجر شد مصيبت هرچه نازل شد پس از او بر عزيزانش شروعش از تباني كردن ديوار با در شد چه شبها كه قنوت خويش را ميخواند با يك دست چه شبها كه تماشايش بلاي جان حيدر شد نظام خانه ، بي مادر ، ز هم مي پاشد و ديديم پس از زهرا چگونه جمعشان ، جمع مُكسَّر شد مبر اي روضه خوان ما را به گودال پُر از نيزه همين جا پشت اين در بود كه ارباب ، بي سر شد... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم یاکه دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت جای دیگر را برای زندگی می‌خواستیم آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت خُرد می‌گشتیم زیر آسیای دشمنان زیر دستاس‌اش دو دنیا را اگر زهرا نداشت در وصیتهای مفقودالاثرها خوانده‌ام تلخ می‌شد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا آفرینش بود بی معنا  اگر زهرا نداشت فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت : وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت* پنچ نوبت فاطمه رو بر خودش می‌ایستاد بود بی جلوه خدا  زهرا اگر زهرا نداشت از علی  خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست عشق بود و عشق و بس  اما ، اگر ، زهرا نداشت فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد مرتضی یک نیمه بود اینجا  اگر زهرا نداشت هیچ فتحی را نمی‌دید آذرخشِ ذوالفقار در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت در میان رزم‌ها پشتش به زهرا گرم بود داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین  کارش به‌دستِ فاطمه است وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی بی پیمبر می‌شکست آقا  اگر زهرا نداشت دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود یک علی و آنهمه حاشا اگر زهرا نداشت حرص‌ها خالی شد و پهلوی مادر را شکست بچه‌ها می‌سوختند آنجا اگر زهرا نداشت دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد وامصیبت شامِ عاشورا اگر زینب نداشت... *هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا.... (حسن لطفی ۴۰۲/۰۹/۱۹)
بسم الله الرحمن الرحیم شب است و در سکوت شب صدای باد می‌پیچد شب است و در مدینه گریه‌های باد می‌پیچد کسی در کوچه‌های سنگیِ تاریک اینجا نیست کسی در راههای خاکیِ باریک آیا نیست ؟ کسی در شهر پیدا نیست ولی انگار می‌آید صدای رفتنی اینبار صدای رفتنِ جمعی میان کوچه‌ای تب‌دار چرا اینگونه می‌آیند اگرچه غرقه‌ی دردند چرا این چار تَن اینگونه می‌گردند... به روی مرکبی خانومِ پیری است رنجیده  گمانم سالها از داغهایی سخت کاهیده  به خود از درد پیچیده به هر گامی که مرکب راه می‌آید صدای آه می‌آید خدایا این که است این قدر بیمار است؟ چرا از درد سرشار است غریبی یا عزادار است گَهی بر یک طرف خَم می‌شود پهلوش می‌گیرد زمانی دست بر سر می‌گذارد روش می‌گیرد به هر گامی که می‌آیند  با سرفه نفس گیرد  توانش نیست  جانش نیست  می‌آید تا که حق را باز پَس گیرد به رویِ مرکبی خانومِ پیری هست اما نه هرآنکس هست باشد ای مدینه لیک زهرا نه و مَردی پیش مرکب بندِ افسار است در دستش ببین جای طنابی هست بر دستش چرا اینقدر غمگین است چقدر این داغ سنگین است خودش را می‌خورد هرچند گریان نیست ولی شرمندگیِ مرد آسان نیست خودش را می‌خورَد او با دلی پُر خون خودش را می‌خورَد آورده او ناموس حق را باز  هم بیرون اگرچه غم فراوان است ولی باور کنید این مردِ خیبر قبله‌گاه شیر مردان است ولی باور کنید او پهلوان جنگجویان است همه باور کنید از یک نگاهش کوه می‌ریزد چرا امشب از این رو اینهمه اندوه می‌ریزد چرا او سر به زیر است مثلِ بانویش  خودش پیر است... عَرقها از جبینِ خیس آن مظلوم می‌آیند و در پشت سرش دو کودک معصوم می‌آیند دو کودک با حواسِ جمع تا مادر نیافتد از رویِ مَرکب  دلِ این شب مبادا باز این شیشه ترک بردارد از غمها خدایا بارِ شیشه دارد او آیا؟ حسین از آنطرف با قلب پُر آتش حسن از این طرف می‌آید و هِی می‌تپد قلبش دوباره  پیشِ مادر هست  خدایاشکر حیدر هست... چهل شب می‌شود اینگونه می‌آیند در شبها چهل شب می‌شود  خانه به خانه می‌روند اما فقط یک خانواده نیمه شب آواره‌اند اینجا علی شاهد برای خویش آورده علی شاهد برای اینهمه مردم منم مَردِ غدیرِ خُم و این است شاهدم زهرا و زهرا شاهد آورده است با آن حال که من هم ارث می‌گیرم که من هم دختر پیغمبرم این است تقصیرم؟ علی در می‌زند ، در باز می‌کردند انصار و مهاجرها نگو یارانِ پیغمبر بگو اغیار و تاجرها یکی در باز کرد و گفت شرمنده نمی‌آیم یکی هم گفت  یادِ من نمی‌آید غدیر خم امان از حرف نامردم یکی در باز کرد و روی خود را آنطرف کرد یکی هم داشت مولا حرف می‌زد  بِینِ حرفش زود  در را بست دلِ زهرا چه بد بشکست علی ماند و سلام او فقط زهرا جوابش داد  اگرچه گریه‌اش اُفتاد فقط زهرا جوابش داد علی با فاطمه تنها به پشتِ دربها بودند چهل شب پشت درها در پِیِ یک آشنا بودند چهل شب رَدِ غم پیداست از خانه به هر کوچه چهل شب رفته‌اند و جز سه تَن یک یار و یاورنیست بجز سلمان و مقداد و ابوذر نیست ولی آنروز در کوچه ولی آنروز در خانه میانِ جمع اوباش و اراذِلها و بیگانه چهل تَن یا که سیصد تَن روایتها فراوان است خدایا کینه عریان است غلافِ تیغ پنهان است حرامی هم رجز خوان است تلافیِ غدیرِ خُم  فقط آتش  فقط هیزم امان از دستِ نامردم به پیش طفلِ سر در گُم حسن چشمانِ زینب بست که مادر پشت دربِ خانه‌ی خود هست زمین اُفتاد و در اُفتاد امان از چادر زهرا  امان از رد شدن‌ها و امان از پا زدن‌ها و  امان از رفت و آمدها خدایا میخ لج  کرده خدایا راه کج کرده.... (حسن لطفی ۴۰۰/۱۰/۱۵)
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ بر مقدم دختر پیمبر صلوات بر چشمه‌ی پاک حوض کوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریک بر مادر شیعیان حیدر صلوات ⚑⚑⚑⚑ یا فاطمه‌ای منشاء خـــیر و بــرکات مــهر تـو بود قـبولی صــوم و صـلات فـرموده نبـی خـدا گــــــناهش بـخشد هـر کس کـه بـرای تـو فـرستد صلوات ⚑⚑⚑⚑ بر کوکب آسمان عصمت صلوات بر فاطمه گوهر نبوت صلوات بر مادر یازده امام برحق از صبح ازل تا به قیامت صلوات ⚑⚑⚑⚑ بر روی زمین و آسمان‌ها و کرات در بین مناجات برای حاجات زیباتر از این جمله ندیده است کسی بر خاتم انبیاء محمّد صلوات ⚑⚑⚑⚑ بر کوثرِ خاتم النّبیّن صلوات بر همسرِ سیّد الوصیّین صلوات بر فاطمه مَحبوبه ذاتِ ازلی بر حجّت حق، بر آلِ یاسین صلوات ⚑⚑⚑⚑ بر روح خدا پیر جماران صلوات بیش از قطرات ناب باران صلوات آن گوهر تابان به شهیدان پیوست تقدیم به أرواح شهیدان صلوات ⚑⚑⚑⚑ بر راضیه بر مرضیه، کوثر صلوات بر فاطمه صدیقه‌ی اطهر صلوات بر قلّه‌ی توحیدی زهرا به بقیع بر سیده و همسر حیدر صلوات ⚑⚑⚑⚑ ببین کابوس من تعبیر گشته دلم از زندگانی سیر گشته الا یار جوانمرگم نظر کن علی از بعد غسلت پیر گشته ⚑⚑⚑⚑ دیگر خبر از صدای دستاسی نیست در باغچه‌ی حیاط ما یاسی نیست سیلی, … آنهم به روی زهرای حسین افسوس که در مدینه عباسی نیست ⚑⚑⚑⚑ من عاشق روضه ام ، ولی زهرایی با لهجه ی عشق ، با دلی شیدایی یک روضه که رستخیز ” حَوّل حال ” است یک روضه ی سبز و سرخ ، عاشورایی ⚑⚑⚑⚑ از لهجه ی روضه ها دلم می گیرد ای مادر کربلا ! دلم می گیرد در روضه ، زنی شکسته و مظلومی ! چون می شنوم تو را ، دلم می گیرد ⚑⚑⚑⚑ خوردیم زمین و آسمان گم کردیم در عالم خاک ، بوی جان گم کردیم قبر تو نه ، می خورم به قرآن سوگند ما ” قدر ” تو را در این جهان گم کردیم ! ⚑⚑⚑⚑ او فاطمه است ، قصه ای غمگین نیست سرفصل حماسه است او ، مسکین نیست دیوار و در و فدک … ! برادر بس کن سوگند به نور ! درد زهرا این نیست ⚑⚑⚑⚑ هر روز حکایت فدک … ! می دانم در روضه به زخم تان نمک … ! می دانم این روضه ز آیه های نورت خالی ست ای خوب ! بدون هیچ شک ، می دانم ⚑⚑⚑⚑ درد تو فدک نه ، درد تو ما هستیم مایی که برای غم مهیا هستیم هر روز نمک به زخم تو می پاشیم ما شیعه ی حضرت تو آیا هستیم ؟! ⚑⚑⚑⚑ هر چند که قبله گاه دل ها هستی بی شبهه ، دلیل خلق دنیا هستی در وصف تو کافی ست بگویم تنها : تو فاطمه ای ، حضرت زهرا هستی ⚑⚑⚑⚑ افسرده دلیم و نی لبک می خواهیم در سینه ، دلی َترَک َترَک می خواهیم از فاطمه ما نه فصلی از بیداری از فاطمه ، فصلی از فدک می خواهیم ! ⚑⚑⚑⚑ دیوار و در و فدک … ، غمی لم داده پهلوی شکسته ، یک زن افتاده شد بزم عزا ، شبیه ” بیت الاحزان “ از بابت روضه ، صحنه شد آماده ! ⚑⚑⚑⚑ شد فاطمیه ، دوباره فصل سیلی شد صورت روضه زرد و زار و نیلی با لهجه ی گریه ، روضه خوان می خواند در گوش زمانه ، روضه ای تحمیلی ! ⚑⚑⚑⚑ شد فاطمیه … دوباره تنها ، زهرا دیوار و در و فدک … ، خدایا ! زهرا ؟ پهلوی شکسته ، روی نیلی ، سیلی در روضه کسی نگفت اما ، زهرا … ؟! ⚑⚑⚑⚑ من روضه ی نور از شما می خواهم لبیک حضور از شما می خواهم من معرفتی زلال و جانی روشن تا صبح ظهور از شما می خواهم ⚑⚑⚑⚑ دیوار و در و فدک … ! حکایت این نیست زهرا زن سرشکسته ی مسکین نیست او روح حماسه ، مادر عاشوراست ای مرثیه خوان ! روضه ی توفان این نیست ⚑⚑⚑⚑ ای مرثیه خوان ! روح تو نورانی نیست آیینه در این روضه که می خوانی نیست پهلوی سپیده را شکستی صد بار ! با سنگ خرافه ، این مسلمانی نیست ⚑⚑⚑⚑ ای مرثیه خوان ! گزافه گفتن کفرست با لهجه ی دین ، خرافه گفتن کفرست اسلام دو نور عترت و قرآن است جز این ، سخنی اضافه گفتن کفرست  ⚑⚑⚑⚑ آن ارغوان که زخم زبان می چشید رفت و آن خسته جان که بار مرا می کشید رفت گفتند بی کسم همه با هیزم آمدند یاری که آمد آبرویم را خرید رفت  ⚑⚑⚑⚑ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
ای فرشته من چرا پرت شکسته قلب مهربانت چرا به غم نشسته 🥀ای اميد دلها،يا فاطمه يا زهرا اي خدا عزيزم به غصه خو گرفته بر تنش نشانهاست که از عدو گرفته زينبش بپرسد به آه و ناله از من از چه مادر من بخانه رو گرفته 🥀ای اميد دلها ، يا فاطمه يا زهرا اي هم آشيانم عزيزم چرا زلانه می روی با پر شکسته ز لانه چرا شبانه می روی جوجه های نازت کنارت نشسته گريه می کنند چون توبا پيکری پر اززخم زتازيانه می روی نور ديده مرو،قد خميده مرو ؛آه ازاين جدايی بی رمق نگارم مکن تو کار خانه گفته ای پس از مرگ بشويمت شبانه ای خدا چگونه بدست خسته ی خود پيکرت سپارم به خاک مخفيانه 🥀ای اميد دلها،يا فاطمه يا زهرا ای گل بهارم قرارم فدای قلب پاره ات رو مگير از من عزيزم که می کنم نظاره ات از نگاه حسن به رويت خبر شدم که وای من گوئيا به کوچه زسيلی شکسته گوشواره ات  عزم رفتن مکن،خون دل من مکن ؛آه از اين جدايی من غمين توأم که دست تو شکستند تو غمين منی که دست من ببستند آشيانه ی وحی ميان شعله می سوخت مردم مدينه به خانه ها نشستند 🥀ای اميد دلها ، يافاطمه (شاعر:حاج احمد واعظی) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
. ➖▪️➖▪️➖▪️➖▪️ آید از پشت در ؛ صدای فاطمه بیا ای صاحبِ ؛ عزای فاطمه بِدَمِ‌المحسن ؛ بِدَمِ‌الزّهرا العجل مولا ؛ العجل مولا 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 بیا ای وارثِ ؛ غربتِ فاطمه بگو آقا کجاست ؛ تربتِ فاطمه آقا فدایِ ؛ چشم گریانت آن قبرِ خاکی‌ست ؛ بیت الاحزانت 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 از سفر بیا ای ؛ حبیبِ فاطمه کجا خیمه زدی ؛ غریبِ فاطمه ساکنِ دشت و ؛ کوه و صحرایی مانند جدّت ؛ خیلی تنهایی 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 بیا تا غم رود ؛ از دلِ فاطمه بگیر انتقام از ؛ قاتلِ فاطمه تا کی بنالد ؛ از دردِ بازو خون بریزد از ؛ سینه و پهلو 🥀یَاحُجَّةَ‌الله ؛ بقیةَ‌الله🥀 ✍️ شاعر: ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کیست این مادر که از پیغمبران هم برتر است قطره ای از وصف او، یس و نور و کوثر است مادر امثال ما، نه ! مادر پیغمبر است ... خوش به حال خانه‌ای که در دلش، این گوهر است عرش، هر شب ربنایش را تماشا می‌کند گردش تسبیح او، صدها گره وا می‌کند چادرش کافی است تا قومی مسلمانش شوند اولیاءالله می‌خواهند دربانش شوند هم گدایان آرزو دارند مهمانش شوند هم شهیدان آرزو دارند قربانش شوند ما چه می‌دانیم؟ پیغمبر به او فرموده است: فاطمه! گریه‌کنان ات را خدا بخشوده است گریه‌کن های شما، عمری اسیر کوچه‌اند بیست شب با پای دل، بین مسیر کوچه‌اند این جوانان، چون حسن، عمری است پیر کوچه‌اند فاطمیه نه ! تمام سال، گیر کوچه‌اند جُرم تو، حبّ علی بوده که بخشیده نشد دختر پیغمبری - چون تو - ستمدیده نشد من نمی‌دانم چه‌ها رفته‌است بر قلب امام روضه‌خوان می‌گفت مادر را غلامی زد؛ غلام !! جمله‌ای می‌گویم و رد می‌شوم؛ حرفم تمام ! شعله‌ از سویی و از آن سوی دیگر ازدحام آنچنان کوبید بر "در" که دل حیدر شکست از همانجا حرمت اولاد پیغمبر شکست موقع دفن است؛ دستان پیمبر را ببین ناگهان آغوش وا شد؛ عشق مادر را ببین تکیه‌گاه مرتضی! احوال حیدر را ببین ... در نماز دفن، چشم خیس دختر را ببین مرتضی الله اکبر گفت ... زینب گریه کرد ! یادش آمد پیکری در زیر مرکب ... گریه کرد .
۞﴾﷽﴿۞ ⚫️مراسم عزاداری دهه دوم ایام فاطمه«س»⚫️ ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤قاری قرآن: کربلایی محمدرضا محسن بیگی ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤حدیث کساء: کربلایی محمد حسنی ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین رجب زاده «از قم» ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤بانوای: کربلایی رضا رحمتی ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🎤و مجریگری: کربلایی علیرضا ظهیر صادقی ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🔺همراه بانان زهرایی نذرظهور بقیة اللَّه ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🕖زمان و مکان: چهارشنبه ۲۲ آذر هم زمان با نماز مغرب و عشاء تکیه مسجد امام خمینی _ باغ هجده هزاری ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ 🔹لینک کانال روبیکا، هیئت خادمین بقیة اللَّه            https://rubika.ir/khademin_baghiatalah ...................................... 🔹لینک کانال ایتا هیئت خادمین بقیة الله: https://eitaa.com/dkitla ...................................... 🔹لینک پیج صدا برداری هیئت خادمین بقیة الله: https://rubika.ir/heiat_khadmin_biqiyt_allah ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ {هیئت خادمین بقیة اللَّه}