هدایت شده از اشعار ناب آیینی
و بی بهار، به دشت و دمن چه میگذرد؟
به حال باغچه، بی یاسمن چه میگذرد؟
صدای شادی گنجشکها نمیآید
به شاخههای تَرِ نارون چه میگذرد؟
صدای گریهی خاموش بلبلان از چیست؟
مگر به ساحت سبز چمن چه میگذرد؟
به حال ماه، که با آه و چاه خواهد شد
پس از تو همنفس و همسخن چه میگذرد؟
فقط همان درِ آتش گرفته میداند
به زینبت، به حسین و حسن چه میگذرد
میان این همه، کو محرمی که شرح دهد
میان خانهی مولای من چه میگذرد
#اعظم_سعادتمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
218.8K
ای گل خزانم آتش زدی به جانم
ای پرستوی من رفتی ز آشیانم
مانده کنج سینه غم های بی حسابم
بی تو در مدینه سلام بی جوابم
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
در غمت خمیدم امیدم رفیق خقته زیر گل
ای فرشته رویم چه گویم چه کرده هجرانت به دل
مرتضی و دوری صبوری ندارم و بریده ام
یاد روی ماهت بریزد ستاره از دو دیده ام
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
بعد تو به عالم من دلخوشی ندارم
بی تو با که گویم غمهای بی شمارم
من که در مدینه غریب و بی شناسم
سر بر آر و بشنو زهرا تو التماسم
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
در کنار قبرت ببین در اعتکافم
کعبه هستی و من ، دور تو در طوافم
از غمت بر آید ، زسینه آه سردم
بی تو من که دیگر ، علی کوچه گردم
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
کی رود ز یادم ، غم تو ، ای مانده بین کوچه ها
کس خبر ندارد ، زداغت ، با من چه کردی کوچه ها
کی رود ز یادم ، که دشمن ، هست تو را گرفته بود
کی رود زیادم ، که زینب ، دست تو را گرفته بود
یاس نیلوفری ، کی مرا می بری
وای از این غم جدایی۲
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
🕯 زمینه،شور،زمزمه ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال
بند🕯
جوون حیدر،ای یاس قد کمون حیدر
آتیش نزن با رفتنت به جون حیدر
جوون حیدر،همسر نیمه جون حیدر
بی تو صفا نداره آشیون حیدر
بی یاورم نکن،تو مضطرم نکن
تنهام تو این زمونه تو،تنهاترم نکن
به تو دلم خوشه،دلخوشیمو نگیر
نذار بشه بی تو علی،به غصه ها اسیر
فاطمه جانم فاطمه جانم نرو فاطمه جانم
بند🕯🕯
حبیبه حیدر،میدونی که غریبه حیدر
نذار که حرف با چاه بشه نصیبه حیدر
قراره حیدر،بی تو خوشی نداره حیدر
بمون و وا کن تو گره از کاره حیدر
دار و ندار من،بمون کنار من
بعد تو فاطمه سیاهه روزگار من
دق نده حیدرو،از خونمون نرو
خاطر بچه ها دیگه از بسترت پاشو
فاطمه جانم فاطمه جانم نرو فاطمه جانم
بند🕯🕯🕯
خمیده ی زار،تورو دادن نامردا آزار
که جون دادی تو از فشار در و دیوار
جوون بیمار،زوده بشی از دنیا بیزار
زوده برات بگی زینب کفن رو بیار
غصه نخور گلم،این روزا میگذره
که روزای خوبم تو راهه تو و حیدره
به تو دلم خوشه،دلخوشیمو نگیر
نذار بشه بی تو علی،به غصه ها اسیر
فاطمه جانم فاطمه جانم نرو فاطمه جانم
بند🕯🕯🕯🕯
ننم یارالی،کبوتری شکسته بالی
آه میکشی،درد میکشی و خسته حالی
ننم یارالی،شده تنت خونی و مالی
گریه نکن غصه نخور نگو وبالی
جوونی مادرم،عذابمون نده
نشون به بابامون علی داغ جوون نده
صفای خونمون،فقط تویی بمون
اگه بری دیگه صفا نداره خونمون
جوان ننم ای جوان ننم ای وای جوان ننم ای
🙏التماس دعای خیر
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
۱۲ نوامبر، ۲۱.۵۴.mp3
4.03M
نوحه زمینه فاطمیه
----------
دلخوشیهامو/آرزوهامو
با رفتنت خراب نکن
اینجوری خانوم/رو نگیر از من
حیدر تو جواب نکن
تو که میدونی/من تو این دنیا
به تو فقط دلم خوشه
حتی خیال/ رفتنت زهرا
داره علی رو میکشه
تو نباشی /بدون تو من /میمیرم
بعد کوچه/ من از همه/ دنیا سیرم
بعد اون روز/برام زندگی/ دشواره
از نخ چادرت/ هنوز رو / مسماره
«ای گل یاس علی نرو »
« به التماس علی نرو »
--------
این روزا کارم/شده عزیزم
با دره سوخته حرف زدن
مگه از یادم/ میره اون روزو
وقتی با آتیش اومدن
بچهمو کشتن/ از بعد محسن
خونمون غصه خونه شد
وقتی شنیدم/ فضه رو خواستی
فهمیدم کار زنونه شد
بین آتیش/تنت که میسوخت/میسوختم
شعله شعله/فقط به چشمات/چشم دوختم
کاش غلاف از/دستای قنفذ/میافتاد
پیش چشمام/میون کوچه/هولت داد
«ای گل یاس علی نرو »
« به التماس علی نرو »
-------
لحظه به لحظه/ روبرو چشمام
میسوزی بین بسترت
کاش نری زهرا / کاشکی بمونی
بمونی پیش حیدرت
کاش نمیدیدم/وقتی مغیره
صداشو روت بلند میکرد
کاش نمیدیدم/ وقتی که دورت
همش بگو بخند میکرد
من با آهت/تموم شب رو/میسوزم
گریه داره /این حال و روزه / امروزم
بین این شهر/جایی برا من/نیست دیگه
نیستی تا که / ببینی قنفذ / چی میگه
«ای گل یاس علی نرو »
« به التماس علی نرو »
----------
شعرونغمه:مجتبی نامور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
۱۲ نوامبر، ۲۱.۴۲.mp3
4.56M
نوحه واحد سنگین فاطمیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بباربارون،بباربارون
که حالم گریه کم داره
یه بغضی تو،گلوم هست که
من و راحت نمی زاره
یه داغی مونده تو قلبم
که واسم کوهی از درده
محاله که ،دیگه روزام
به قبل از کوچه برگرده
کار دنیا رو میبینی/ علی و خونه نشینی
مگه یادم میره وقتی/ صدا زد فضه خزینی
منو سوزوندن
دستم و بستن وسط کوچه کشوندن
زهرام که افتاد
بالا سرش اومدن و فاتحه خوندن
خونهء سوخته
زنم جلوم راه میره با گونهء سوخته
وقتی می ایسته
تکیه به دیوار میده با شونهء سوخته
((امان از این غریبی))
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
چه روزای خوشی بود که
داره از زندگیم میره
مدینه اون مدینه نیست
تموم دلخوشیم میره
من از دنیای بیزهرا
دیگه دلگیر و بیزارم
کنار هر کی غیر از اون
همین تنهاییمو دارم
منو آه و گریه زاری/ منو شبها بیقراری
ردّ اون پهلوی خونیش/مونده رودریادگارى
در شده خونی
جوری زدن صورت و معجر شده خونی
سه ماهه هر شب
با سرفههاش تموم بستر شده خونی
مجروح پهلوش
این روزاروزی چنددفعه هی میره ازهوش
ضربهء قنفذ
یه کاری کرده انگاری له شده بازوش
((امان از این غریبی))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر و نغمه:مجتبی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
1.14M
زمینه آتش زدن درب خانه مولا
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
کوچه غرق ازدحام در نمی یومد صدام
همه جا ز دود پرو خوب نمیبینه چشام
مادرم زخمی شده سینه اش خونی شده
میگه فضه تو بیا محسن قربونی شده
دست بابا بسته شد وقتی در شکسته شد
دور گردن بابام ریسمان انداخته شد
خونه پر شد از حرامی قد مادر شد کمانی
بعد از اون خونه نشین شد مادر ما در جوانی
وای وای وای مادرم
مادرم بود یه تنه حامی و یار بابام
باهمه هستی خود شد خریدار بابام
چهل تا نامرد یه طرف مادر ما یه طرف
از بس خورده بود غلاف توونش ز دست برف
داد میزد تنها تویی به خدا علی ولی
تا جون دارم من میگم ولی الله منی
شیر حق تنها تویی تو بهر من مولا تویی تو
کوری چشمان ثانی هستی زهرا تویی تو
وای وای وای مدارم
ثانی و قنفذ اون همه مرد بی حیا
مادر و زدندو بابارو بردن بی عبا
پا برهنه بود بابام بی عمامه بود بابام
کاشکی من میمردمو نمیدیدم با چشام
بابارو میکشیدن جلوی ما بچه ها
هر کاری کرد مادر نشد دست اون رها
کرد جسارت بی حیایی گفت مغیره پس کجایی
زد مغیره با غلافش بشکند دستش الهی
وای وای وای مادرم
شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها
حسن رضا محمودی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
2024_11_28_10_24_18.mp3
462.7K
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#زمزمه
میخوام بگم
از یه شیطان سرشت
که نامه بر
معاویه نوشت
اونجا گفته
از شعله توو بهشت
ای وای من
معاویه
جات خیلی خالی بود
که زهرا رو
بد زدم شد کبود
ضربههام به
پهلوش اومد فرود
خبرداری
شعلهها رو دیدم
نفسِ فاطمه رو شنیدم
با پا به در
محکمتر کوبیدم
خبرداری
با همهی قدرت
با یه لگد
با تمام شدت
یه جور زدم
که افتاد با صورت
خبرداری
علی رو دست بستم
تا شد بلند
رو فاطمه دستم
غرورشو
تو کوچه شکستم
#محمود_اسدی_شائق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
2024_11_28_10_19_05.mp3
440.6K
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#زمزمه
فاطمه جانم
مرو بمان ای مهربانم
ای حامی قامت کمانم
ای نیمه جانم نیمه جانم
فاطمه جانم
بگشا مژه ای همسر من
پشت و پناه و یاور من
یک تنه بودی لشکر من
ره میروی و
دستت بوَد به روی دیوار
دیدم که ای بانوی بیمار
پایت کشیده میشد ای یار
نمیره از یاد
که از گلم برگ و بر افتاد
عشق علی پشت در افتاد
در با لگد روی سر افتاد
به کی بگم من
به زخم قلب من نمک خورد
به صورتم مهر فدک خورد
تو کوچه ناموسم کتک خورد
به کی بگم
من چهل نفر یارمو کشتن
ماه شب تارمو کشتن
خانم باردارمو کشتن
#محمود_اسدی_شائق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
431.4K
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#زمزمه
زهرا مرو خیلی تو جوونی
مجروحی ولی کاشکی بمونی
تصورش سخته
بالا نمیاد دست تو اصلاً
تصورش سخته
به کی بگم ریختن سر یک زن
پوشوندی معلومه باز ورم زیر چادرو
سیصد نفر میزدن میون اون کوچه تورو
تنهام نگذار فاطمه ببین غریبم تو مرو
تا که پهلوت شکسته شد
نماز تو نشسته شد
ای لاله با پا پژمردی
با سر دیدم زمین خوردی
میخوای پاشی اما نمیتونی
انگار دیگه پیشم نمیمونی
داری هنوز سردرد
یکی نگفت بسه دیگه برگرد
داری هنوز سردرد
نمیگذرم از قنفذ نامرد
ای حمایتگر من مثه تو پیدا نمیشه
چی سر چشمت اومد که چشم تو وا نمیشه
بعد از اون ضربه دیگه زهرام زهرا نمیشه
اصلاً نمیشه باورم
بازوی تو کرده ورم
قنفذ تورو با کیف میزد
به دستت نعل سیف میزد
#محمود_اسدی_شائق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
390.9K
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#زمزمه
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
#محمود_اسدی_شائق
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#روضه_امام_حسن_ع
"يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰه"
چشم واکرده شدم دست به دامان حسن
مادر افکنده مرا در یم احسان حسن
روزی از دست علی خوردم واز خوان حسن
از همان روز شدم بی سر و سامان حسن
بر جبینم بنویسید مسلمان حسن
دل خود را سر هر بام هوایی نکنم
عَلم عشق ز هر بی سر و پایی نکنم
رو به هر قبله و هر قبله نمایی نکنم
پیش هر سفره که پهن است گدایی نکنم
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
چه مقامی و چه نامی و چه مرامی دارد
چقدر لطف به بیمار جزامی دارد
خنده در پاسخ آن سائل شامی دارد
وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد
همه اینها غزلی هست به دیوان حسن
حضرت تو مسیر حج (امام صادق فرمود: بیست وپنج بار پای پیاده به سفر حج رفتند) تو یکی از این سفرها پاهای حضرت ورم کرده بود. گفتند: آقا مرکب که هست سوار شوید چه اصراریه شما با پای پیاده ره طی کنید؟ فرمود: جلوتر یکی به شما میرسه یه روغنی به شما میفروشه، روغن وازش بخرید.رفتند جلوتر روغن روخریدند.
گفت: روغن رو برا کی میبرید؟گفتند برا حسن بن علی..التماس کرد گفت:منم ببرید پیش حسن بن علی منم حاجتی دارم..اومد محضر امام حسن گفت:آقا اگه می دونستم برای شماست پول نمیگرفتم.. گفت: همسری دارم نزدیک که فرزندم به دنیا بیاد تو ضعیت خوبی نیست تو این وضعیت میترسم از دست بره..آقا عنایتی کن..حضرت فرمود: الان برو منزل درد زایمان تمام شده مشکلت حل شده .
فقط اینجا پای حضرت ورم نکرده بود..
یه جا دیگه ام نوشتن اون نامرد موصلی با یک میله ای که هم مسموم بود هم تیز چنان به پای امام زد نقل مقاتل اینه امام طاقت نیاورد از درد داد می کشید.پای حضرت به شدت متورم شد ..*
آنکه نامش شده اهلا من عسل کیست؟ حسن
آنکه بخشندگیش گشته مثل کیست؟ حسن
معنی حی علی خیرالعمل کیست؟ حسن
مرد نام آور پیکار جمل کیست؟ حسن
شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم سینهٔ خون دیده دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگویند غریب الغربا جا دارد
خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن
اطرافیان معاویه به معاویه گفتند صادق تر از حسن نداریم..یبارم شده پسر فاطمه رو دعوت کن در حضور تو بره منبر نواقص خودش رو بیان کنه.. معاویه امام حسن رو دعوت کرد آنچه گفته بودن به حضرت گفت،اینارو بگو موعظه ای برا ما بشه ..حضرت رفت بالا منبر شروع کرد خطبه خوندن" أنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ" شروع کرد توصیف کردن خودش.. نقصی نداره، امام معصوم چی بگه..من پسر پیغمبرم، من پسر امیرالمومنینم،همون کسی که حقش غصب شده، هی توصیف کرد. من پسر مکه و منام، من پسر زمزم و صفام، من پسر مشعرم... گفت و گفت معاویه منبر آقارو قطع کرد گفت: آقا یه کم درباره خصوصیت خرما برامون بگو...فرمود از خواص خرما اینکه ضد نفخه..اونی که طبعش گرمه خرما بخوره طبعش لطیف تر میشه. اونی که طبعش سرده خرما بخوره به تعادل میرسه..اما من "انا ابنُ رسول الله" دوباره برگشت سر حرفش توصیف کرد من پسرحجت خدام..دیگه معاویه طاقت نیاورد.ترسید مردم شورش کنن علیه معاویه..گفت بسه دیگه ادامه نده...صحبت معصوم رو اینجوری به سُخره گرفتنو قطعش کردن..
فقط اینجا نبود امام معصوم داشت حرف میزد صحبتش رو قطع کردند.ابی عبدالله علی اصغرو رو دست گرفته بود داشت حرف میزد.. چنان تیری به گلوی علی اصغر زدند... دیگه کجا حرف معصوم رو قطع کردن ؟ ارباب من و شما داشت با این ملعون حرف میزد..حسین ابن علی داشت حرف میزد.. سر از بدن حسین جدا کردند.
مادر ما هم سرش پایین بود و داشت حرف میزد یه وقت جلو چشمای امام حسن چنان سیلی به صورتش زدن.....*
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم، سینه ی خون، دیده ی دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگوییم غریبَ الغُربا جا دارد
خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن
زهر آمد به سراغش جگرش ریخت به هم
*چند بار در عمرش به حضرت زهر دادن اما این زهر آخر خیلی اثرش زیاد بود.. حضرت رو زمینگیر کرد..
پیغمبر فرمود: همه چشمها روز قیامت گریانه مگر چشمی که بر حسن گریه کرده باشه.. وچشمی که بر حسینگریه کرده باشه...
جگرش ریخت به هم بال و پرش ریخت به هم
زینبش آمد و چشمان ترش ریخت به هم
همه خاطرها در نظرش ریخت به هم
دل پریشان شده از حالِ پریشانِ حسن
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#روضه_ی_شهادت_امام حسن مجتبی علیه السلام و گریز به روضه ی حضرت رقیه سلام الله_حاج حسن خلج_
اجازه بدید ببرمتون یه جای دیگه ... دور بستر امام حسن نشستن ... خواهرا و برادرا ... با اشاره زینب رو صدا زد . زینب جان بیا جلو . سرش توی دامن امام حسینه ... فرمود زینب جان بچه هامو بگو بیان ، میخوام وداع کنم باهاشون . با یکی یکی بچه ها پسرا دخترا وداع کرد ... قاسم خیلی گریه میکرد ... قاسم سه سالشه اما سایه حسین بالاسرشه .. سایه عباس بالاسرشه . سایه عموها ، عمه جانی مثل زینب ، سایه مادرش بالاسرشه ... میخوام ببرمتون گوشه خرابه شام...
دلها بسوزه برای اون سه ساله ای که نه بابا داره ، نه عمو داره ، برادراشو کشتن ، یه عمه کتک خورده داره ...
لحظه های نهایی و پایانی امام حسن ، عباس قاسم رو بقل کرد برد از حجره بیرون . گفت لحظه جان دادن برادرم ، بچه برادرم جون دادن باباشو نبینه ...
اما گوشه خرابه یه سر بریده آوردن گذاشتن جلوش ... أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْكَ! ...
حسین
خون همه جارو گرفت ... نگاه کن ببین صورتها همه سرخه ... (صورتهای شما با نور چراغهای سرخ ، سرخ شده) ... این نازدانه یه نگاه به صورت بابا کرد ... کی پیشونیتو شکسته !؟!! ... همه روضه خوان بشن ...*
ای پدر کاش به جای سر تو
می بریدند سر دختر تو
این به دلداری و آن ، گرم دل آرایی بود
گفتگوهای دو دلداده تماشایی بود
*خدایا به حق این سه ساله ریشه داعشو بکَن.ای خدا . این دعارو بکنیم . اللهم اشغل الظالمین بالظالمین،خدایا خودشونو باعث ریشه کنی خودشون قرار بده.
خدایا ریشه وهابیا و سلفیا و تکفیریا و سعودیا و داعشیا و هر سگ و شغالی هستن که دشمن امیرالمؤمنین و شیعه هستن همین الان به عنایت و امضای امام حسن بکَن .
خدایا با ریشه کنی داعش دست مارو به گنبد و بارگاه امام حسن برسان ... ای خدا ... اینقدر التماسش میکنیم إن شا الله دست ما بیفته اینقدر التماسش میکنیم تا اجازه بده براش گنبد بسازیم ... اینقدر التماسش میکنیم تا اجازه بده براش گلدسته بسازیم .... به به . چی بشه بریم حرم بقیع ،صحن امام حسن، حرم بقیع صحن خانوم ام البنین ، حرم بقیع صحن خانوم حضرت زهرا سلام الله علیها ،خدایا با ریشه کنی سعودیا ، گنبد و بارگاه امام حسن و ائمه بقیع رو برپا کن ،خدایا به حق امام حسن مارو اهل معرفت این خانواده قرار بده.
عشق و محبت مارو لحظه به لحظه بی نهایت در بی نهایت اضافه کن.
خدایا بزرگان ما ، بزرگان دین ما ، علمای دین ما ، مراجع ، رهبر عزیز انقلاب در پناهت محافظت بفرما.مارا عاشق و قدردان و مطیعش قرار بده
خدایا گذشتگان از این جمع از شیعیان و محبین امیرالمؤمنین،پدران،مادران،حق داران،شهدا همه را غریق رحمت بفرما*
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7