#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
آن شب میان هالهای از ابر و دود رفت
روشنترین ستارهٔ صبح وجود رفت
آن شب صدای گریهٔ باران بلند بود
بر شانههای زخمی دریا، چو رود رفت
روشنتر از زلالی نور آمد و چه حیف
با چند یادگاری سرخ و کبود رفت
بال و پری برای پرستو نمانده بود!
آخر چگونه نیمهٔ شب پر گشود، رفت؟
رحمی به قبر خاکی او هم نمیکنند
این شد که مخفیانه و بی یادبود رفت
مولا خوشی ندیده پس از او از این جهان
میگفت بعد فاطمهام هر چه بود رفت
هرشب کنار تربت او ياس کوچکش
دم میگرفت: مادر خوبم چه زود رفت
✍ #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#يوسف_رحيمي
جز ردّ قدمهای تو اینجا اثری نیست
این قلّه که جولانگه هر رهگذری نیست
یک لحظه در این معرکه از پا ننشستی
گفتی سفر عشق به جز دربهدری نیست
یک عمر شهیدانه سفر کردن و رفتن
همقافله با عشق و جنون، کم هنری نیست
دنبال شهادت همۀ عمر دویدی
گفتی که در این عالم خاکی خبری نیست
آنقدر سبکبار سفر کردی از این خاک
آنقدر که بر پیکر پاک تو سری نیست
تو کشتۀ این عشق، نه تو زندۀ عشقی
بر تربت تو جای غم و نوحهگری نیست
باید که به حال دل خود نوحه بخوانم:
سهم من جا مانده به جز خونجگری نیست
از خود نگذشتم که به یاران نرسیدم
جز خویش در این بین حجاب دگری نیست
گفتند که باز است در باغ شهادت...
برخیز! به جز اشک رفیق سفری نیست
امشب شب قدر است اگر قدر بدانی
برخیز! مبارکتر از امشب سحری نیست
#حاج_قاسم
#مرگ_بر_اسرائیل
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اشعار ناب آیینی:
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
میبارد انوار کرم از هر کرانه
شبهای دلگير زمين پايان گرفته
از سوی جنت سورۀ ياسين رسيده
خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته
داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش
آرى دعای حضرت جانان گرفته
نسل امامت میشود پاينده با او
از برکتش دلهای شيعه جان گرفته
او میرسد جود و سخا معنا بگیرد
در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد
عالم همه قطره اگر دريا تو هستی
کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی
فيض وجود توست رزق اهل دنيا
باران جود عالم بالا تو هستی
ماندهست ابتر، کيدِ بدخواهان شيعه
روشنترين تفسير أعطينا تو هستی
مانند کوثر چشمۀ جاری نوری
با اين حساب آیينۀ زهرا تو هستی
ای که دل از بابا ربوده خندههایت
آرامش هر لحظۀ بابا تو هستی
ابن الرضایی، تو کريم بن کريمي
ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی
چشمان تو خورشيد هر اهل يقينیست
چشمان تو جنت! نه جنتآفرينیست
با عشق تو قلبی نمیسوزد در آتش
در هر نگاه روشنت خلدبرينیست
گويا گره خورده دلم با عرش اعلي
هر رشته از مهر شما حبلالمتينیست
من روزی هر سالهام را از تو دارم
چشمان من بر دستهای نازنينیست
جود تو دارد جلوههای هل اَتایی
مولا! شفيع ما به درگاه خدايی
هر شب دل من سائل باب المراد است
آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است
آنجا که اميد و پناه آخر ماست
آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است
جز آستان تو پناهی که نداريم
اين استغاثه با تمام اعتقاد است
در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم
دلهای ما پروانۀ باب الجواد است
هر شب دل من در هوای کاظمين است
در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است
#یوسف_رحیمی
🏷 #اشعار_ولادت_امام_جواد_سلام_الله_علیه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عاشقم عاشق نامی و رسیدم به امامی
غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی
دفزنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا»
سر زد از خانهی خورشید، عجب ماه تمامی
نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه
تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی
شدهای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من
بندهی پیر خرابات و عجب لطف مدامی
آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی
وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی
با تو، بیخود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی!
بی تو چرخیدن بیعشق؛ چه احرام حرامی!
پسر حیدری و خاتم جود است به دستت
شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی
عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده
بردهای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم
بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟
.
«من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد
ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقهی دامی
به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت
دلشکسته چه کند؟ گر نکند بر تو سلامی
ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بیشک
که بر این سلسله نامش بشود حُسن ختامی
نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش
که خروش قلمم را، برسانم به قیامی
✍ #قاسم_صرافان
🏷 #اشعار_ولادت_امام_جواد_سلام_الله_علیه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_جوادالائمه_حضرت_علی_اصغر_ع
#بهمن_۱۴۰۱
در ماه رجب آمده مولای عِباد
باب کرم و باب دعا ، باب مراد
از یُمن قُدومش دل عالم شاد است
آهنگ فرشتگان مبارک باد است
با نور رُخش مُحب او دلشاد است
غرق طَرَب و شادیِ این میلاد است
سر تا به قدم آینه ی لطف خداست
نامش ز همه خلق جهان عقده گُشاست
جود و کرم و لطف خدا شد آغاز
دل در حرمش به شوق او در پرواز
ما دل به حریم کاظمینت بستیم
ما هر چه که هستیم گدایت هستیم
چون ذکر شما بر دل ما حک باشد
از مَقدم تو رجب مبارک باشد
بابا شده مَحوِ صورت و ابرویت
گلبوسه زده با لب خود بر رویت
فرمود رضا که از تو بهتر نَبُوَد
مولود از این با برکت تر نَبُوَد
عالم به فدای نام تو ای آقا
هستیم همه غلام تو ای آقا
ای سوره ی کوثر رضا اَدرکنی
ای تو علی اکبر رضا اَدرکنی
شش گوشه ی بین الحرمین میخواهیم
آقا سفری به کاظمین میخواهیم
در روز دهم که دل شد از غم آزاد
هم روز حوائج است و هم روز مراد
چون ناز گلی هدیه به گلزار شده
ارباب همه ، حسین پسر دار شده
از نسل علی گل پسری پیدا شد
یعنی که حسین حجت حق بابا شد
این کودک شش ماهه دل عالم بُرد
بر صورت او بوسه ی زینب میخورد
مِی از خُم این دو باده بر لب بزنید
کف بر قدم هر دو مُرتب بزنید
✍ #کربلایی_مرتضی_شاهمندی
🏷 #اشعار_ولادت_امام_جواد_سلام_الله_علیه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
کانون ذاکران امام حسین زرند
بسم الله الرحمن الرحیم
پَر قنداقه ات مسيحا شد
يار گهواره ي تو موسا شد
خوش به حالت كه بر دو چشم ِحسين
اولين بار چشم تو وا شد
عطر گيسوت تا بهشت آمد
يوسف عاشق شد و زليخا شد
جبرئيل از حضور تو سرمست
با اذان عليِّ اعلا شد
رويت عباس با ادب بوسيد
و حسن غرق در تماشا شد
گره ي كور داشتيم اما
از دعاي صحيفه ات وا شد
دل ما شهر عشق آباد است
عشق هم خانه زاد سجاد است
با تو همسايه ي خدا هستيم
سر سجاده ي دعا هستيم
بچه هاي محله ي عشقيم
ما همه اهل روستا هستيم
روستاي شما بهشت است و
روي بال فرشته ها هستيم
مادر تو ست مادر اين خاك
همه ذريّه ي شما هستيم
ما در اين سرزمين پهناور
از شماييم و كيميا هستيم
شكر در سرزمين مادريت
سالها زائر رضا هستيم
شكر ِارباب از همين ايليم
حضرت عشق با تو فاميليم
مادر تو عروس آل عباست
شاه بانوي كشور زهراست
نذرشان كرده ايم و ميبينيم
با تو حاجات ما هميشه رواست
به بقيعت قسم كه ميسازيم
حرمت را كه كعبه ي دلهاست
حرمت را شبيه صحن رضا
با دو گلدسته اي كه تا به خداست
گنبد و طاق و حوض و فوّاره
چار ايوان كه غرق آب طلاست
صحن هايي كه لب به لب زائر
با ضريحي كه گِرد آن غوغاست
ما ابوحمزه ايم ، اَدِّبني
يا الهي و لا تُعدِّبني
روزگاري رسيد و جانت سوخت
روي اين خاك آسمانت سوخت
روزگاري رسيد و در پيشت
خيمه ات ، بام و آشيانت سوخت
چشم تو ديد در دلِ گودال
صحنه اي را و استخوانت سوخت
خواستي تا بخيزي اما حيف
نشد و پاي ناتوانت سوخت
خيمه ي شعله ور سرت افتاد
سر و دستان و گيسوانت سوخت
زنده ماندي ميان آتش و دود
اين هم از لطفهاي زينب بود
✍ #یوسف_رحیمی
🏷#اشعار_ولادت_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#امام_سجاد_علیه_السلام
#چارپاره #شهادت #مدینه
آسمان را به خاک میآری
با همان جذبههای عرفانی
ولی از یاد میبری خود را
دمبهدم در شکوه ربانی
با خودت یک سحر ببر ما را
تا تجلی روشن ذاتت
دل ما را تو آسمانی کن
با پر و بالی از مناجاتت
تربت کربلاست تسبیحت
همدم ندبههات سجاده
بیقرار است گریههایت را
که بیفتد به پات سجاده
غربتت را کسی نمیفهمد
چشمهایت چقدر پُر ابر است
آیه آیه صحیفهات ماتم
جبرئیل نگاه تو صبر است
شده این خاک گریهپوش آقا
مثل چشمت صحیفهٔ باران
صبح تا شب، شکسته میگویی
السلام علیک یا عطشان
غم به قلبت دخیل میبندد
چشمهای تو با خوشی قهر است
تشنگی بر لبان تو جاری
آب دیگر برای تو زهر است
کربلا در نگاه تو جاری
روضه میخواند چشم تو سیسال
دل تو هرولهکنان، یک عمر
علقمه، خیمهگاه، تل، گودال
پردهٔ خیمهها که بالا رفت
کربلا در برابرت میسوخت
ناگهان روی نیزهها دیدی
سر خورشید پرپرت میسوخت
در دل قتلگاه میدیدی
لحظه لحظه غروب زینب را
چه به روز دل تو آوردند؟
«وَ أنَا بنُ مَن قُتِلَ صَبراً»...
جز تو و عمهٔ پریشانت
کوفه و شام را که میفهمد
طعنههای کبودِ سلسله و
سنگ و دشنام را که میفهمد
دست بسته به سوی شهر بلا
خاندان رسول را بردند
به روی ناقههای بیمحمل
دختران بتول را بردند
یادگار کبود سلسلهها
به روی مصحف تنت مانده
مرهمی از شرار خاکستر
به روی زخم گردنت مانده
سنگهای بدون پروایی
محو لبهای پاک قاری بود
از لب آیه آیهٔ قرآن
روی نی خون تازه جاری بود
با شکوه نجیب قافلهات
کینههای بنیامیه چه کرد
در خرابه نشستهای از پا
با دلت ماتم رقیه چه کرد
بیکسیهای عمهات زینب
غصههای رباب پیرت کرد
داغِ زخم زبان و هلهلهها
بزم شوم شراب پیرت کرد...
کربلا را به کوفه آوردی
با شکوه پیمبرانهٔ خود
لرزه انداختی به جان ستم
با بیانات حیدرانهٔ خود
چه حقیر است در برابر تو
قد علم کردن سیاهیها
تو ولی از تبار خورشیدی
شام را در میآوری از پا
با دعاهای روشنت آخر
شهر پُر از کمیل خواهد شد
کاخ ظلمت به باد خواهد رفت
اشکهای تو سیل خواهد شد
از همه سو برای خونخواهی
در خروشند باز بیرقها
راوی زخمهای پنهانِ
دل مجروح تو فرزدقها
#یوسف_رحیمی
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#حضرت_سكينه علیهاالسلام
#مسمط
🔹آیات شگفت🔹
تشنه بودم، خواستم لب وا کنم، آبی بنوشم
ناگهان کوه غمی احساس کردم روی دوشم
دیدم آشوبم، تلاطم دارد اشکم، در خروشم
میرسید از هر طرف فریاد جانکاهی به گوشم:
«شیعتی ما إن شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی»
راه را گم کرده بودم، آخر آیا میرسیدم؟
خسته و تنها در آن صحرا، چه غربتها که دیدم
هر غریبی را که دیدم، زیر لب آهی کشیدم
دشت ساکت بود، اما این صدا را میشنیدم:
«اِذ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی»
آرزوها داشتم... راهی شدم تا در سپاهش...
کاش من هم میشدم از کشتگان یک نگاهش
آخر راه من و... او تازه بود آغاز راهش
راه او آغاز میشد از میان قتلگاهش...
«لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاً تَنْظُرونی»
میزد آتش بر جهانی غربت بیانتهایش
کودک ششماهه هم میخواست تا گردد فدایش
ناگهان شد غرق خون با یک سهشعبه ربنایش
کاش آنجا آب میشد آب از هُرم صدایش:
«كَيْفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَأَبَوْا أَنْ يَرْحَمُونی»
بود آیات شگفتی از گلویی تشنه جاری
هر دلی بیتاب میشد با طنین سرخ قاری
دخترش راوی خون بود آن میان با بیقراری
میسرود این اشکها را تا بماند یادگاری:
«وَ انا السّبط الّذی مِن غَیر جُرم قَتَلونی»
📝 #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#زیارت_کربلا
شب جمعه کنار ششگوشه
دل من حالت عجیبی داشت
میشنیدم صدای قلبم را
چشم من حس بیشکیبی داشت
حرمش از ملائکه پر بود
انبیا در طواف ششگوشه
و ثواب هزار حج را داشت
به خدا هر طواف ششگوشه
شب جمعه ضریح اطهر او
غرق نور حضور فاطمه بود
به خودم آمدم و فهمیدم
بر لبم این نوا و زمزمه بود:
«شبهای جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا
گردد به دور خیمهها
گوید حسین من چه شد
نور دو عین من چه شد...»
سمت پایین پا که میرفتم
ناگهان چشمهای من تر شد
آنقدر اشک ریخت تا آخر
روضهخوان علی اکبر شد
یک به یک گفت روضهها را تا
پای ششگوشه از نفس افتاد
آه گویا کنار پیکر او
حضرت عشق ناله سر میداد:
«جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید...»
از نگاه پر از تلاطم من
زمزم عشق و اشک جاری شد
آه از خیمه تا کنار فرات
عطش و داغ مشک جاری شد
خنکای شریعه هم میخواند
دم به دم از غریبی سقا
همنفس با صدای موج فرات
مادری دم گرفته بود آنجا:
«سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل...»
آن طرفتر نگاه میکردم
شِکوِه و اشک، ناله و گله را
میشنیدم کنار غربت تلّ
دم به دم ضجههای سلسله را
ناگهان در حوالی گودال
محفل گریههای زینب شد
زینب آمد کنار ششگوشه
کربلا کربلای زینب شد
رفت قلبم کنار بالا سر
آه انگار سر به پیکر نیست
همهٔ کائنات میلرزند
گوش کن این صدای خواهر نیست؟
«این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست...»
بانگ ندبه مرا به خود آورد
صبح جمعه رسیده بود از راه
دل من داشت «العجل» میخواند
در کنار ضریح ثارالله
✍ #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#چارپاره
🌹شهید ولایت🥀
آمدی و بهشت را با خود
به دل این کویر آوردی
کوثرانه قدم زدی در شهر
خیرهای کثیر آوردی
آمدی و مشام هر کوچه
پر شده از شمیم احساست
یادگاری مادرت زهراست
عطر نام تو، نفحۀ یاست
به لب مردمان غمدیده
با حضورت تبسم آوردی
آمدی با فرشتگان از راه
آسمان را سوی قم آوردی
با تو بوی بهشت پیچیده
دم به دم در فضای بیت النور
آسمان آمده به پابوسی
آمده تا حرای بیت النور
خاطر آسمانیات انگار
گاه گاهی غبار غم دارد
بغضهای شکستۀ ناگاه
چشمهایی که باز میبارد
چشمهایت دو چشمه کوثر شد
یاد داری وداع آخر را
دل خواهر چگونه تاب آورد
حسرت دیدن برادر را؟
آمدی از مدینه تا ایران
راه را بر همه نشان دادی
تو شهید ولایتی بانو
در هوای امام، جان دادی
کوچههای مدینه هم دیدند
بانویی یکتنه قیامت کرد
از امام غریب خود آن روز
آه تا پای جان، حمایت کرد
تربتش بینشانه است اما
میرسد عطر و نفحۀ یاسش
از کنار ضریح بانویی
که شد آیینهدار احساسش
به هوای زیارتش هر بار
آمدم دلشکسته تا اینجا
گفتهام رو به صحن آیینه:
السلامُ علیکِ یا زهرا
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_فراق_پدر
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
چهها کرده این شهر با ما پس از تو
همه خوب بودند اما پس از تو...
ندارد خریدار آهِ غریبان
شده کار مردم تماشا پس از تو
وصیّ تو را دست بستند آخر
دگرگون شده رسم دنیا پس از تو
فدایش شدم با تمام وجودم
ولی باز تنهاست "مولا" پس از تو
کسی غیر شیون، کسی غیر ناله
نیامد به دیدار زهرا پس از تو
ببر دخترت را از این شهر غربت
که خیری ندیدم ز دنیا پس از تو
دگر پای آتش به اینجا شده باز
دلم غرقِ خون شد، مبادا پس از من...
✍ #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
شور؛ مادر شهیدپرور.mp3
2.54M
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#شور
🔸مادر شهیدپرور🔸
تو مدینه، تو کربوبلا رو زنده کردی
با روضههات، دوباره دلا رو زنده کردی
با گریههات، یاد شهدا رو زنده کردی
تو مدینه کربوبلایی بهپاست
با اشک و آه و روضهت
دم میزنی دم همه دم از حسین
تو هر غروب غربت
زنده نگه داشتن یاد شهید
نیست کمتر از شهادت
ای مادر عشقآفرین
ای بانوی صبر و یقین
يا حضرت امالبنین
«يا حضرت امالبنین»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر اگه، داغ گلای پرپرو دیدی
اما حالا، پیش فاطمه تو روسفیدی
فخرت اینه، که حالا تو مادر شهیدی
تو بودی که به بچههات یاد دادی
درس وفا و غیرت
خونهٔ تو یه خونه بود یا که بود
مدرسهٔ شجاعت
اجر یه مادر که شهیدپروره
نیست کمتر از شهادت
ماه تو شد زیباترین
خورشید عشق روی زمین
يا حضرت امالبنین
«يا حضرت امالبنین»
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
با اینهمه دِين، یا قَدیمَ الاحسان!
با اشک دو عِین، یا قَدیمَ الاحسان!
ما آمدهایم تا ببخشی ما را
امشب به «حُسین»، یا قَدیمَ الاحسان!
✍ #یوسف_رحیمی
#امام_حسین_ع_مناجات
خاک قدمش آب حیات است حسین
مهریهی مادرش فرات است حسین
غرقیم به دریای معاصی امّا
شادیم که کشتی نجات است حسین
✍ #سیدمحمد_رستگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#مدح_ولادت #امام_زمان_عج
من کیام قلب وجودم، من کیام جان جهانم
من کیام نور عیانم من کیام سرّ نهانم
من کیام کهف حصینم من کیام مهد امانم
من کیام مولای خلقت در زمین و آسمانم
من کیام فرمانروای ملک حیّ لا مکانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من کیام من آسمانی مصلح خلق زمینم
من کیام من دست تقدیر خدا در آستینم
من کیام من وارث پیغمبر و قرآن و دینم
من کیام سر تا قدم مولا امیرالمؤمنینم
من کیام من آخرین تیر الهی در کمانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من کیام من آفتاب یازده خورشید نورم
من کیام من مصحفم، توراتم، انجیلم، زبورم
من کیام من مظهر عفو خداوند غفورم
من کیام من آن کلیم استم که عالم گشته طورم
من یگانه مصلح عالم امام انس و جانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
ماه شعبان خنده زن بر آفتاب منظر من
بوسهگاه جدّهام زهرا جبین مادر من
سیزده معصوم را روح و روان در پیکر من
جان به قرآن میدهد لعل لب جان پرور من
نقش جاء الحقّ به بازویم شهادت بر زبانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
پیشتر از آنکه کامم تر شود از شیر مادر
داشتم بر آسمان معراج چون جدّم پیمبر
بر لبم گردید جاری آیۀ قرآن چو حیدر
بر همه مستضعفین دادم نوید فتح را سر
با گل لبخند، بابا بوسه میزد بر دهانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من به چشم شیعیانم جلوۀ الله و نورم
من میان دوستانم، گر چه پندارند دورم
ملک هستی بحر موّاجی بود از شوق و شورم
دوستان آماده، نزدیک است ایّام ظهورم
میرسد دیگر به پایان انتظار شیعیانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
گر چه چون یوسف به چاه غیبت کبری اسیرم
هر کجا باشم به کلّ عالم خلقت امیرم
غیبتم را هست سرّی نزد دادار قدیرم
تا در اقطاع زمین با دوستانم انس گیرم
گه به سهله گه به کوفه گه به قم گه جمکرانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
من همان خون خدا هستم که در جوش و خروشم
بانگ هل من ناصر جدّم بود دائم به گوشم
پرچم سرخ حسین بن علی باشد به دوشم
پر شود از عدل این عالم به عزم سخت کوشم
چون پیمبر گلّۀ صحرای هستی را شبانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
جامۀ ختم رسل پوشیده بر قدّ رسایم
ذوالفقار مرتضی در پنجۀ مشکل گشایم
چارده خورشید پیدا در جمال دلربایم
میرسد از کعبه بر گوش همه عالم صدایم
جمع میگردند در یک لحظه گردم دوستانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
میرسد روزی که با عدلم اروپا را بگیرم
وز پی احیای قرآن کلّ دنیا را بگیرم
پنجۀ قهر افکنم حلقوم اعدا را بگیرم
داد حیدر، داد محسن، داد زهرا را بگیرم
داد ثاراللّهیان را از یزیدیها ستانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
منتظر باشید مهدیّون به امیّد وصالم
میرسد روزی که گیرم پرده از ماه جمالم
من امید مصطفی من آرزوی قلب آلم
من شما را آبرویم، عزّتم، قدرم، جلالم
من به میثم شهد وصل خویشتن را میچشانم
من کیام فرزند زهرا مهدی صاحب زمانم
🔸شاعر: #یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7