eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
628 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 چه غصه ها که نخوردم برای غیبت تو چه گریه ها که نکردم برای غربت تو یتیم زاده و آواره ایم، در به دریم بگو چگونه بیاییم در کفالت تو؟ در انتظار طلوعم، نماز می خوانم به وقت شرعی عشاق، راس ساعت تو چه می شود که بگوید خدا به جبراییل بگو به حضرت مهدی، رسیده نوبت تو تمام خواست ما از خدا فقط این است ظهور یا فرج عاجل و سلامت تو برای مرقد زهرا ضریح می سازیم به حول و قوه ی الله، با نظارت تو خدا اگر که بخواهد اقامه خواهد شد «نماز جمعه ی» این هفته با امامت تو ذاکران امام حسین
نگاهم کردی و دیگر نگاهم را عوض کردم به نور اشک ، دنیایِ سیاهم را عوض کردم همینکه اولین بار این گدا نام تو را برده درونم انقلابی گشت ، شاهم را عوض کردم نه تنها آرزوها را ، نه تنها خنده هایم را که حتی پای غمهای تو آهم را عوض کردم خدایم جهل بود از سنگ ، صدها مرتبه بدتر به امداد دعای تو اِله م را عوض کردم به زیر سقفِ ذلت بوده ام یک چند و حالا شکر به زیر پرچم سرخت ، پناهم را عوض کردم همه گفتند شغلت چیست ، گفتم خادم روضه که با این نوکریِ شاه ، جاهم را عوض کردم در این سختیِ راه کربلا آسایشی محض ست به گامِ اول راهم ، رفاهم را عوض کردم میانِ راه اگر گلزار نزدیک نگاهم بود به عشق دیدن گلدسته راهم را عوض کردم 🔸شاعر: آیینی ذاکران امام حشین
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا»🌷 قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را (کیمیا) 👉 ما از دعای خیر به هیئت رسیده‌ایم از دولتِ حسین به عزت رسیده‌ایم هیئت تمام زندگی ما غریب‌هاست با پرچم حسین به قدرت رسیده‌ایم این پای منبر است همان قبة‌الحسین اینجا هزار بار به حاجت رسیده‌ایم زهرای مرضیه است دعاگوی مستمع وقتی که ما به اوج مصیبت رسیده‌ایم در حسرتِ تباکیِ با ما، ملائکند پیداست ما به بام سعادت رسیده‌ایم چون عمرمان گذشت بمانیم گریه‌کن مثل حبیب اگر به شهادت رسیده‌ایم تا روز حشر دیده اگر با حسین ماند پس بی‌حساب تا به قیامت رسیده‌ایم هر روز با حسین دوباره تولّدیست بارید اشک و ما به طهارت رسیده‌ایم با یک سلام پاک شود هر گناهکار ما خود به این مقام و فضیلت رسیده‌ایم با این حیات طیبه عمری‌ست دل‌خوشیم یعنی به اوج شادی و بهجت رسیده‌ایم با چه زبان ز گریه بگوییم با شما با گریه بر حسین به جنّت رسیده‌ایم بس چشمان به اشک عزا شستشو شده در فتنه‌ها به درک بصیرت رسیده‌ایم لازم نبود خُدعه‌گران موعظه کنند عمری‌ست ما به حکم ولایت رسیده‌ایم وقتی برای قافله‌اش گریه می‌کنیم انگار که به یاریِ عترت رسیده‌ایم شد بارها امام زمان هم‌نشین‌مان در روضه‌ها به محضر حضرت رسیده‌ایم ذاکران امام حسین
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟! اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟! خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟! هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم ذاکران امام حسین
280.2K
🔸سرود یادواره میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک : بال ملائک وا شده شهر مدینه از کرم، گشته غرق شادی با شور و شعف نکته ای ،کرد عیان منادی دسته گلی واشده _ زینت دنیا شده چشم و چراغ حسین _ سید بطحا شده ای گل زهرا مدد... ای که بدون حُبّ تو ، رد میشه عبادت اجازه بده تا بیایم، سوریه زیارت ز بوستان ولا _ ماه دل آرا رسید ز بیت خون خدا _ سر زده ماه سپید ای گل زهرا مدد... تو نور چشم زینبی، ماه عالمینی رقیه ی با وفا ، تو بنت الحسینی به فاطمه نور عین_ نور دل زینبین امیدی بر عالمین _ رقیه بنت الحسین ای گل زهرا مدد... آمده به دنیا مهی ، از تبار طاها باشد این گل با وفا ، نورچشم زهرا دوای درد همه _ ای نوه ی فاطمه در شب میلاد تو _ دارم به لب زمزمه ای گل زهرا مدد... اگر که زبار گنه ، قلب من شکسته ای دختر ارباب نظر ، کن به قلب خسته اگر چه ناقابلم _ مِهر تو اندر دلم بی بی تو با یک نگه _ حل بنما مشکلم ای گل زهرا مدد... _ ✍ امیر رضا فرجوند ✅کانال شعر و سبک مداحی https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
یکی از جمعه ها جان خواهد آمد به درد عشق درمان خواهد آمد . غبار از خانه های دل بگیرید که بر این خانه مهمان خواهد آمد . کفن امروز بر تن کن بسیجی که فردا جان جانان خواهد آمد . زشرق کعبه تابان است خورشید فروزان پرتو افشان خواهد آمد . قسم بر خطبه غرای زینب که خونخواه شهیدان خواهد آمد . گروهی منکر حکم ظهورند ولی مهدی دوران خواهد آمد . ((کلامی)) آخرین معصوم عترت برای نشر قرآن خواهد آمد . 🔸شاعر: 🔹 صدای چک‌چک باران به شیشه های فراق ترق ترق به تن کوه تیشه های فراق درخت پرثمر چشم انتظار ظهور به زیر پاش دویدند ریشه های فراق نشسته‌اند و در آغوش بغض میپرسند چرا به ته نرسید این همیشه های فراق صدایی از دل نیزار غیبت آمد و گفت که شیر وصل نشسته به بیشه های فراق به هم بزن غزل انتظار را ای عشق بگیر مثنوی ذوالفقار را ای عشق صدا صدای غدیر است بشکن این خط را بده به دست علی باز دست بیعت را به قلب شبزده‌ها سر زده تولد صبح که این صدا خود صبح است این صدا خود صبح وضو بگیر به بیعت به روت آب بریز و خون عشق لب تیغ آفتاب بریز بِکَن ز قلعه‌ی شک هات درب خیبر را بزن به قلب یقین مهر مهر حیدر را زمان بیعت با نور مطلق آمده است به روی لب أ و لسنا علی‌الحق آمده است اگر که گفت کسی حسبنا کتاب الله بگو که نور خود از آفتاب دارد ماه امام نور نخستین ، امام خورشید است امام نور خودش را به ماه تابیده‌ست همان کتاب که بر مصطفی خدا فرمود اطاعت از ولی امر را به ما فرمود ولی امر علی بود و بچه های علی غلط گذاشت کسی پا گذاشت جای علی فقط علیست که تدبیر مملکت بکند کسی نشست به جای علی غلط بکند اگر تمام جهان پیرو ولایت بود زمین و هرچه در آن است غرق نعمت بود ولایتی که برای ظهور افتادش... زمام کار به دست علی و اولادش سرم فدای ولی و دو چشم سرمستش همآن که پرچم اسلام هست در دستش گرفت محکم و طوفان نبرد پرچم را به دست مهدی خواهد سپرد پرچم را به هوش باش که صبح وصال می‌آید عزیزم آن مه کم سن و سال می‌آید اگر به سن کم این امام شک داری به روی آینه‌ی غیرتت ترک داری نگیر مسلک اغیار را در این باره مگر مسیح نزد حرف بین گهواره بگو به آنکه یقین را به این وجود نزد مگر کلیم عصا را به فرق رود نزد امام من به مسیح اذن نطق را داده به دست موسی عمران خودش عصا داده نه در جنایت فرعون نه پای وحشت نیل نیاز داشت به موسی همیشه اسراییل به هود بود همیشه نیاز مردم عاد نیاز داشت همیشه به والدین اولاد همیشه دهر نشیب و فراز خواهد داشت ولی همیشه به مهدی نیاز خواهد داشت 🔸شاعر: 🔹 وقتی که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد تا اینکه آید ذکر مهدی بر لبانم شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد هر جمعه من روی تو را را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد... 🔸شاعر: 🔹 🔹 ذاکران امام حسین
باز درد و باز درد و باز درد زخم های سینه ام را بازکرد باز درد و باز هجران باز داغ باز دوری باز آهنگ فراق باز مرگ آهنگ بردن را نواخت باز دل را اژ شرار خود گُداخت باز هم دست قدر گل چیدو برد بر تنش آخر کفن پیچید و برد یاد باد آن روز تلخ تلخ و سرد یک خبر آمد مرا بیچاره کرد یک خبر پیچید با خود درد داشت یک خبر از رفتن یک مرد داشت این خبر با خود خبر ازمرگ داشت بر دل هر یک نهال درد کاشت گفتمش برگو خبر را چیست هان هِق هِق ات ما را به لب آورده جان زین خبر انگار زد بر سینه تیر گفت با لکنت امیر امیر امیر لیک دانستم امیر از دست رفت آنکه به مولا حسین دل بست رفت آنچنان داغی به دل زد این خبر گوئیا دیگر نماند از من اثر ای دل بیچاره ام چون شد تو را می شوی هر دم به داغی مبتلا همدلی بار سفر را بست حیف سنگ هم درزیرگِل حیف است حیف این عزیز نازنین یادش بخیر همسفر شد اربعین یادش بخیر کی جدایی بین ما بود حیف شد وعده ی ما کربلا بود حیف شد شوق روی دوست بوده در سرش یا که شد دلتنگ روی مادرش گر چه اربابم حسین بی مادراست یا حسین بی مادری درد آور است چشمه های دیده ام چون رود شد آرزوهایم همه نابود شد آنکه بر قلبش زد این ماتم شرر ای مسلمانان پدر باشد پدر این همه داغی که مردم دیده اند نیست داغی بدتر از داغ پسر آی مردم هیچ کس همچون پدر قلب او زین داغ نَبوَد شعله ور خوب شد مادر ندیده داغ او بنگرد آتش گرفته باغ او گر غم فرزند دارد شوروشین ایهاالناس پس چه آمدبر حسین? آنکه دست و پا زدن را دیده است یا ز قاتل نیشخند را دیده است اکــبرش را اِربــاً اِربــا دیــد آه یک بیابان پیکرش را دید آه ناله ی زینب شده وا غربتا رفت از دستم حسین مادر بیا ازجگر «مداح» گوید یا حسین وز غم جانکاه گوید یا حسین 👉 ای روح وای روانم ای دادازاین جدایی ای نازنین جوانم ای دادازاین جدایی ازدوری توای ماه دارم به سینه صدآه ازغصه نوحه خوانم ای دادازاین جدایی تاکه تودیده بستی رفتی دلم شکستی برلب رسیده جانم ای دادازاین جدایی ازدیدگان مجروح چون ابر دربهاران من اشک خون فشانم ای دادازاین جدایی داغ تو کرده پیرم بنما دعا بمیرم من بی توچون بمانم ای دادازاین جدایی قَدَّم شده خمیده تاکه تو قد کشیدی این هم قَدِ کمانم ای دادازاین جدایی ازبس که گریه کردم درماتمت نمانده نوری به دیدگانم ای دادازاین جدایی هم بر سر مزارت هم در میان خانه اسم تو بر زبانم ای دادازاین جدایی دلتنگم ازفراقت گیرم کجا سراغت؟ برده غمت توانم ای دادازاین جدایی ای سَرو ناز مادر ای دلنواز مادر ای ماه اسمانم ای داد ازاین جدایی این درد باکه گویم مرگت عزیز بابا سوزانده استخوانم ای دادازاین جدایی بااشک وآه جانسوزذکرم شده شب وروز فرزند مهربانم ای داد از این جدایی یارب کسی به عالم داغ جوان نبیند بریده شد اَمانم ای داد ازاین جدایی در کربلا حسین تاداغ جوان خوددید یک ناله زدپسرجان ای دادازاین جدایی «مداح» بگوبرای تسکین دل بگویند مولاحسین جانم ای دادازاین جدایی 👉 ذاکران امام حسین
.: 🔸رباعیات یادواره میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها از کودکی اش فاضله و عالمه بود چون شیرزن قبیله بی واهمه بود بر بوسۀ عمه بر جمالش سوگند از بدو تولدش خود فاطمه بود ✍جواد حیدری امشب کرم رقیه را می بینیم خیر قدم رقیه را می بینیم این حرف تمام عاشقان است حسین پس کی حرم رقیه را می بینیم در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یک صلواتی بفرست تا نام رقیه رابه لب آوردم ✍سید مجتبی شجاع ای پاک تر از اشکِ زلالِ مهتاب در بحرِ ولا گوهرِ ناب و کمیاب دل گشته دخیلِ چادرِ خاکی تو یا سیِّدتی رُقیّه بِنتُ الارباب ✍حمیدرضا گلرخی در چهرهء خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضل علی جا دارد با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت ید طولا دارد 🔸دوبیتی صلواتی یادواره میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها آن منبع پر فروغ فیض اَزلی یعنی که رقیه ی حسین بن علی پیوسته فرستید سلام و صلوات بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ای شیعه اگر طالب فیضی و برات مصباح هدی حسین بود راه نجات اولاد حسین مروج اسلامند بر روح رقیه تا قیامت صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده ، طرب آوردم یادت نرود یک صلواتی بفرست تا نام رقیه را به لب آوردم « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر بنت حسین رقیه از جان صلوات بر سه ساله ، عمه ی شهیدان صلوات او فاتح شام و بحث با دخت یزید بر سیرت فاطمی جانان صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » ذاکران امام حسین
چه روزها که بدون تو آفتاب نشد چه چشم‌ها که بدون تو غرق خواب نشد چه آسمان نجیبی نشست بر سرمان که با هجوم بدی‌هایمان خراب نشد تو از تمام عزیزانِ من عزیزتری که با تو سَرشدن از عمر من حساب نشد هوای مهر تو در جای جای دل پیچید چنانچه هیچ دلی غرق اضطراب نشد بدون روی تو، اندیشه‌هایمان سنگی‌ست کجاست آن دل سنگی که بی‌تو آب نشد خودت بیا و برای خودت دعاگو باش دعای منتظرانت که مستجاب نشد چنان به باور این کوچه عطر نرگس ریخت که بی‌حضور تو در شهر انقلاب نشد‌... 🔸شاعر: 🔹 🔹 گمت کردیم تو بازار دنیا قراره کی نشونیتو بیاره با اینکه کسب و کارامون شلوغه ولی بازارمون رونق نداره آره برکت نداره سفره‌هامون زمینم بی تو با ما قهر کرده فقط وقتی تو برگردی به دنیا دوباره خیر و برکت برمیگرده دعای ما نمیگیره میدونم یه جای این دعاها گیر داره میرم بازم سراغ مادرم چون دعای مادرا تاثیر داره توی این خونه رسمه از قدیما سحر از ندبه مون بارون بباره کنار سفره ی نذریش ، مادر یه بشقاب اضافی هم بزاره خلاصه پیر شدن مادر پدرها مادر جون خیلی ساله زیر خاکه دیگه اون سفره داره سینه چاکت حالا چند وقته که اسیر خاکه توکه نیستی چهار فصلم خزونه گرفته ابر غصه آسمونو دلم میخواد تو آغوشم بگیرم هوای جمعه های جمکرونو تو وقتی نیستی پر میکنه کی؟؟؟ جای خالیه جا مونده پیشم رو می خونن رفتگرهای محله بازم کوچه لره سو سپمیشم رو 🔸شاعر: گروه شعری 🔹 🔹 ذاکران امام حسین
🌺🍃 🙏 جهان اگرچه که در ظاهر امن‌وآرام است ولی بدون تو در هاله‌ای از ابهام است تمام آن‌چه که درباره‌ی تو می‌دانیم اگر درست تامل کنیم، اوهام است قسم به‌دوستی گرگ‌ومیش صبح‌وغروب که غیر بام تو هر بام دیگری دام است در این زمانه‌ی‌شهرت خوشا‌به‌حال دلی که آشنای تو و بین خلق گمنام است تفاوتی نکند پیر یا جوان بودن کسی که از غم هجران نمرده ناکام است در این تلاطم امواج تند سردرگم خیال هر اقیانوس با تو آرام است برای سوختن آماده‌اند عشاقت چرا که پخته شدن آرزوی هر خام است سپیده‌وار سر از شب برآر ای خورشید که آفتاب جهان بی‌تو بر لب بام است 👉 🌺🍃 ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺁﺷﻔﺘﻪ‌ﺍﻡ ﮐﻪ ﻣﺎﻩ ﺷﺐ ﺗﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻭﺍﯼ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﺍﻣّﺎ ﻃﺒﯿﺐ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﻤﯽ‌ﺭﻭﺩ ﺣﻖ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻌﻪ ﻭ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻏﺮﻭﺏ‌ﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﺁﯾﻪ، ﻗﺴﻢ، ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ ﺷﮑﺮ ﺧــــــﺪﺍ ﺯ ﻣﺎ ﻧﻈﺮ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺭﻓﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻭ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺍﻭ ﺳﺎل‌هاﺳﺖ ﺁﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﺮ ﮐَﺮَﻡ ﺯ ﻋﺒﺪ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺍﺻﻼ‌ً ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺑﻬﺎﺭﯼ؟ ﭼﻪ ﻟﺬّﺗﯽ؟ ﺑﯽ ﺍﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﻫﻢ ﺳﻮﯼ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﯾﺪ، ﺳﺎﻝ ﻓﺮﺝ، ﺳﺎﻝ ﮐﺮﺑﻼ‌ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ 👉 ذاکران امام حسین
🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
1.24M
❣﷽❣ 🌸 🌺 🌸 سلطان قلبها ( یه دل میگه برم برم) صدا صدای بارونه صدای پای بارونه ذکر لبای بارونه رقیه اومد شب های غم سحر شده قاصدک خوش خبر شده حسین بازم پدر شده رقیه اومد پیچیده عطر گل خوش بوی یاس خوابیده اروم تو اغوش عباس می گه با خنده به زینب حسین که انگار که زهراس بادا مبارک مبارک مبارک مقدم مبارک لالایی می خونه زینب می گه اروم به زیر لب می میرم من کنی تو تب عزیز دلم بشم فدای خنده هات خنده میاد به اون لبات قربون صورت زیبات عزیز دلم با خنده های تو من جون می گیرم بخند برات تا براتو بمیرم هدیه برا روز میلاد تومن چادرمیگیرم (آقای رضا نصابی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari