eitaa logo
ضامن
376 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.2هزار ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺داستانی از امام حسن(علیه السلام) ❣امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: حضرت امام حسن مجتبى صلوات اللّه عليه در يكى از سفرهاى خود براى حجّ عمره ، بعضى از افرادى كه معتقد به امامت زبير بودند؛ حضرت را همراهى مى كردند. پس كاروانيان در مسير راه خود، در محلّى جهت استراحت فرود آمدند؛ و در آن مكان درخت خرماى خشكيده اى وجود داشت كه در اثر بى آبى و تشنگى خشك شده بود. حضرت كنار آن درخت خرما رفت و نشست ، در اين اثنا يكى از افراد كاروان به آن حضرت نزديك حضرت شد؛ و كنارش نشست . بعد از آن كه مقدارى استراحت كردند، آن شخص كه معتقد به امامت زبير بود سر خود را بالا كرد و پس از نگاهى به شاخه هاى خشكيده نخل ، گفت : اى كاش اين نخل رطب مى داشت ؛ و مقدارى از آن را ميل مى كرديم . امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: آيا اشتها و علاقه به آن دارى ؟ آن شخص زبيرى گفت : آرى ، پس حضرت دست هاى مبارك خود را به سوى آسمان بلند كرد و دعائى را زمزمه نمود. ناگهان در يك چشم به هم زدن ، نخل خشكيده ؛ سبز و شاداب گرديد و در همان حال رطب هاى بسيارى بر آن روئيد. در همين موقع ساربانى كه همراه قافله بود و كاروانيان از او شتر كرايه كرده بودند، هنگامى كه اين كرامت و معجزه را ديد، در كمال حيرت و تعجّب گفت : اين سحر و جادوى عجيبى است !! امام عليه السلام فرمود: خير، چنين نيست ؛ بلكه دعاى فرزند پيغمبر صلى الله عليه و آله است كه مستجاب گرديد. و سپس افراد كاروانى كه همراه حضرت بودند، همگى از آن خرماهاى تازه خوردند. و آن درخت تا مدّت ها سبز و خرّم بود و مردمان رهگذر از خرماهاى آن استفاده مى كردند. ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ❣عدالت و لطف خدا 🌷زنی به حضور حضرت داوود(علیه السلام) آمد و گفت: ای پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟ داوود(علیه السلام) فرمود: خداوند عادلی است که هرگز ظلم نمی کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه ای برای تو رخ داده است که این سوال را می کنی؟ زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگی می کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه ای گذاشته بودم و به طرف بازار می بردم تا بفروشم و با پول آن غذای کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده ای آمد و آن پارچه را از دستم ربود وبرد و تهیدست و محزون ماندم و چیزی ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم. هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه داوود(علیه السلام) را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود(علیه السلام) آمدند و هر کدام صد دینار(جمعا هزار دینار)نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پول ها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود(علیه السلام) از آن ها پرسید: علت اینکه شما دسته جمعی این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست؟ عرض کردند: ما سوار کشتی بودیم، طوفانی برخواست، کشتی آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم، ناگهان پرنده ای دیدیم، پارچه سرخ بسته ای به سوی ما انداخت، آن را گشودیم، در آن شال بافته دیدیم، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتی را محکم بستیم و کشتی بی خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهی، به او صدقه بدهی. حضرت داوود(علیه السلام) رو به زن کرد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا برای تو هدیه می فرستد، ولی تو او را ظالم می خوانی؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود: این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _
17.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مولا رضا، دوست دارم صدات کنم بابارضا😍 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨✨✨✨✨✨ ❣زینب شاه طوس😍 بگو یا رضا زیر لب در طوافش سر دور هشتم گره می گشاید☺️ ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _